printlogo


یادداشت؛
قانون "منع حجاب" رضاخانی و نگاه به غرب
کد خبر: 23266
۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ در حافظه تاریخی ملت ایران به‌عنوان نمادی از تحقیر فرهنگ بومی باقی‌مانده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،  رضاشاه پس از بازگشت از سفر ترکیه و دیدار با مصطفی کمال ملقب به آتاتورک (لقب “پدر ترک‌ها” که مجلس ترکیه در سال ۱۹۲۳ به‌عنوان نام خانوادگی به وی اهدا کرد) به صرافت ایجاد تغییرات بنیادین فرهنگی در کشور افتاد.
 البته باید به این نکته اشاره کرد برخی از مشاوران رضاشاه که دانش‌آموختگان خارج از کشور بودند و به‌اصطلاح خودشان “منور الفکرها” مدتی بود که ضرورت ایجاد چنین تغییراتی را به رضاشاه گوشزد می‌کردند.
در واقع تصور آنها این بود که اگر غرب توفیقاتی را در عرصه‌های مختلف داشته است همه برآمده از فرهنگی می‌باشد که در آن انسان‌ها تحت هیچ قید و بندی نیستند و هرکس هر آن‌گونه که بخواهد عمل می‌کند و ارزش‌های اجتماعی و مذهبی نه‌تنها جایگاهی ندارند بلکه “مزاحم” توسعه‌اند.
در همین راستا رضاشاه تصمیم گرفت در قانونی تحت عنوان “کشف حجاب” استفاده زنان و دختران ایرانی را از پوشش چادر، روبنده و روسری ممنوع نماید.
کاری که کشف حجاب نیست بلکه “منع حجاب” است و به نظر می‌رسد انتخاب این عبارت نیز با دخالت اربابان غربی هوشمندانه بوده است.
 کشف حجاب یعنی زنان و دختران ایرانی خواست قلبی خودشان برداشتن حجاب است اما تحت‌فشار فرهنگی مجبور به رعایت آن هستند در حالیکه که تاریخ گواهی می دهد که چگونه آحاد ملت در مقابل این قانون مقاومت کردند و برخی نیز شهید شدند؛ لذا آنچه مسلم است این است که این قانون نه کشف حجاب که منع آن بود.
جدا از اینکه چنین تفکراتی برآمده از القائات اربابان انگلیسی بود و هدفی جز تحقیر ملت ایران و نابودی فرهنگی ایرانی اسلامی و در نتیجه تسلط بر ایران نداشت، اما آنچه مسلم است از دوره قاجار تا همین امروز این خط فکری نگاه متحیرانه و سرسپرده گونه به غرب و تمدن غربی در ایران وجود داشته است.
 امروز هم کم نیستند مسئولانی در جمهوری اسلامی ایران که راه علاج مشکلات را الگو برداری تمام و کمال از غرب و رفتن در مسیری که آنها پیموده اند می دانند؛ مسیر خودناباوری.
 این بدان معناست که ملت بزرگ ایران توانایی رسیدن به توسعه بومی متکی بر فرهنگ خود را ندارد و چاره ای جز غربگرایی و استفاده از نسخه های بیگانگان نیست.
آیا فراموش کرده ایم که غرب از کجا شروع کرده است و رنسانس چگونه آغاز شد؟ چرا تاریخ نمی خوانیم؟ در عصر طلایی اسلام “Golden Age” دانشمندان و فرهیختگان مسلمان (که حضور غالب ایرانیان مسلمان در آن چشمگیر است) به مدد آموزه های پیامبر اسلام (ص) مبنی بر ضرورت علم آموزی چنان پیشرفت های عظیمی را ایجاد کرده بودند که غربی ها در مواجه با آن حیرت زده شدند.
در واقع نهضت علمی اروپا که به دوره روشنگری معروف است تا حدود زیادی از مشاهده پیشرفت های مسلمان آغاز شد. اما نکته مهم اینجاست که آنها برای خود تمدنی بومی ساختند؛ بله از مسلمانان آموختند اما مسلمان نشدند! حال چرا ما تصور می کنیم که برای رسیدن به توسعه باید “غربی” شویم؟! 
تمدن ها خروجی هایی هستند که برآمده از ورودی های فرهنگ ها هستند. به عبارت دیگر هر تمدنی حاصل ارزش ها، اصول، هنجارها، سنن و ... مختص به خود است. اشتباه رضاشاه و بعدها پسرش محمد رضا این بود که می خواستند با زور تمدن غربی را به خورد فرهنگ اسلامی ایران بدهند که انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ جواب محکم ملت به چنین تلاش های ساده لوحانه ای بود.
باید این را پذیرفت که هر ملتی توانایی دست یابی به توسعه و آبادانی را با داشته های بومی خود دارد. ملت ایران با در اختیار داشتن منابع سرشار خدادادی از طبیعی و انسانی این ظرفیت را دارد که با اتکای به خود و توکل بر خداوند متعال به هر آنچه می خواهد برسد و در این راه فرهنگ اسلامی ما نه تنها مانع نیست بلکه متضمن موفقیت آنست. خلاصه آنکه برای رسیدن به توسعه نیازی نیست “غربی” بشویم، ایرانی مسلمان چیزی کم ندارد.

دکتر شاهین صادقی نسب استاد دانشگاه تهران

انتهای پیام/110


لینک مطلب: http://qomefarda.ir/News/item/23266