printlogo


منجی باوری، آنتی تز دکترین شوک
منجی باوری، آنتی تز دکترین شوک
کد خبر: 18164
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، قاسم جعفری عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی طی یادداشتی به مناسبت فرا رسیدن نیمه شعبان نوشت: ترس و ارعاب و شورش و هرج و مرج دو ابزار نظام سرمایه داری معاصر برای کنترل ملت ها و حاکمیت بر سرنوشت آنان است . خانم نائومی کلاین در کتاب " دکترین شوک " چاپ ۲۰۰۷ به خوبی از عهده بیان این ادعا برآمده است . تجربه سازمان سیا در اعتراف گیری از زندانیان و حتی استخدام آنان در مسیر اهداف مورد نظرش به زیبایی نشان می دهد که سرمایه داری فاجعه بار امروزین چه بلایی بر سر جوامع بشری و بویژه دولت و کشورهایی که گزینه مقاومت در برابر زیاده خواهی ها را برگزیده اند می آورد.

زندانی را اول در  تک سلولی سیاه چال مانند قرار می دهند. چشمانش را به نوعی می بندد که اثری از نور نبیند. گوشش را چنان می پیچند که حتی صداهایی با فرکانس‌های شدید را نیز نشنود و بدنش را در قالبی قرار می‌دهند که یارای تحرک میلی متری را نیز نداشته باشد. با گذشت زمان  تمام حواسش مختل می‌گردد و نسبت به خود و اطرافش  فاقد هرگونه درک می شود. حالا نوبت مرحله دوم است ؛ به ناگاه او را در معرض تابش نورهای شدید و صداها و موسیقی های گوش خراش، شوک های الکتریکی و ضرب و شکنجه های خشن قرار می دهند.

از نظر ماموران سیاه این مرحله، مرحله آماده سازی و ایجاد توفان مغزی در فرد زندانی است. این عملیات در طول مدت تا جایی تکرار می شود که زندانی فاقد تسلط بر اعصاب شود از تفکر عقلانی تهی گردد و از اندیشه در مصالح خود و همفکرانش مثل حفظ اسرار و غیره باز ماند. این پروسه تا زمان انفعال و تسلیم نهایی اش پیش می رود.

در مرحله بعد با تزریق مواد مخدر و اعتیاد آور میزان صدمات و شوک وارده بر زندانی را چنان تعمیق می بخشند که تمام گذشته و علقه‌های اعتقادی و عاطفی خود را رها کند و برای پذیرش موارد جدید آماده شود.

مجموع این پروسه را عملیات شستشوی مغزی می نامند. نظریه پردازان اقتصادی سرمایه داری معاصر با الهام از روش رفتاری سازمان سیا به منظور ایجاد تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ریشه‌ای در یک کشور همین نسخه را عملی می کنند. در پی ایجاد یا حتی بروز طبیعی یک کودتا، یک عملیات تروریستی، جنگ، نشر و گسترش امراض مسریه مثل وبا، کاهش ارزش پول ملی، فروپاشی اقتصاد و رکود تولید فرصتی به وجود می آورد تا یک ملت در اوج سردرگمی قدرت تفکر و انسجام ملی اش را از دست بدهد و درمانده و مستاصل به فکر آمدن یک فرد یا گروهی با تحفه ای  نجات بخش باشد.

در چنین شرایط بحران زده‌ای دست‌های شیطانی سرمایه داری وارد عمل می شوند و نسخه مورد نظرشان را بر مردمی که حتی قدرت اظهار نظر در باره این نظام پیشنهادی را ندارند تحمیل می کنند. پس معلوم شد پیش نیاز هر گونه تغییر در یک جامعه بر اساس نظام سلطه و منویات شرکت های چند ملیتی صاحبان سرمایه ، خلق خوف و وحشت و هرج و مرج و شوک های کشنده در یک ملت و سپس قرار دادن آنان در حالتی که به صورت مسلوب الاختیار و فارغ از تفکر به نسخه های بدلی ظاهرا سازنده  و در واقع نابود کننده  تن بدهند.

اگر به گذشته تاریخی ملت ها نگاهی گذرا بیندازیم مواقع ابتلا و همه گیری مصائب مثل آمدن توفان ، جاری شدن سیل و بروز جنگ و وبا و امثال آن باعث کنار گذاشتن اختلافات و درگیری ها و شکل گیری وحدت و همدلی می شده است اما اینک تمام تلاش دکترین شوک و سرمایه داری فاجعه زده، آن است که چنین حوادثی را زمینه سقوط نظام های حاکم و انفکاک اجتماعی جوامعی قرار دارد که آنان را در راستای اهداف خود نمی داند.

شاید تجربه عراق پس از سقوط صدام نمونه خوبی برای اثبات این مدعا باشد. چه گروه های جانی بین المللی که با پشتیبانی نیروهای اشغال گر به بهای به خاک سیاه نشاندن یک ملت و غارت منابع سرشارش به ثروت و شهرت جهانی نرسیدند! اعتراف مایک باتلز مامور سابق سیا به نحوه به هم زدن ثروتی صدها میلیاردی از همین مسیر برای شرکت امنیتی اش یکی از همین موارد است . داستان های وحشتناک نحوه رفتار شرکت امنیتی اجاره ای بلک واتر در کشورهای مختلف بر کسی پنهان نیست. 

دقت در نحوه تعامل جهان سرمایه داری با موضوع ویروس کرونا، ادامه همین استراتژی را نشان می دهد. اول چنان تبلیغ می شود که چرخ زندگی همه ساکنان کره خاکی از دور می ایستد. مدارس، دانشگاه ها، مراکز علمی، مساجد و معابد، بازار، حمل و نقل و... تعطیل می‌شود. قرنطینه خانگی فراگیر می شود. آمار افزایشی مبتلایان و فوت شدگان با آب و تاب نقل می شود. خبر سیر نزولی و مستمر ارزش بازارهای بورس حاکی از رکود مهلک در پیش روی ماه ها و بلکه سال های آینده است.

به رغم تمام تلاش های متخصصان هیچ کشوری نمی تواند بگوید داروهای تخصصی و واکسن های پیشگیری این مرض مسری کی خواهد آمد. نسخه های ضد و نقیض  و اعلام نظرهای متقابل و متناقض هم بخشی از واقعیت این روزهای دنیاست. یکی می گوید فلان دارو را تجویز نکنید که مضر است آن یکی می گوید اتفاقا بسیار خوب است. یک گروه متخصص می گویند این ویروس را خیلی جدی نگیرید گروهی دیگری از خطر کشندگی اش تا چندین میلیون سخن می گویند. به نظر می‌رسد در عین مقابله هوشمند، عقلانی و مدیریت شده باید توجه داشت شاید یکی از ابعاد  این پاراپاگاندای شدید به نوعی ادامه همان استراتژی ایجاد شوک ، ترس و هرج و مرج باشد تا پس از کرونا نظم و مقاصد مورد نظر خود را بر جوامع تحمیل کنند.

یکی از شیطنت های بی نظیر صورت گرفته در این ماجرا تلاش در جهت ضربه زدن به باورهای دینی مردم بود.  ایجاد شبهه هایی که در صورت نبود عمق معرفتی می تواند اثر گذار باشد. مثلا کژ روی برخی افراد و گروهای جاهل را به پای همه دین باوران گذاشتن و تلقین این معنا که دینداران به خاطر تعصبات و التزام به انجام مناسک دینی باعث انتشار بیشتر این ویروسند !  در نقطه مقابل وقتی دیدند دینداران زودتر از بقیه با مشی عاقلانه از دستورات مسوولان رسمی و متولیان سلامت تمکین کردند و زیارتگاه ها و مساجد و نمازهای جمعه و غیره را بستند شبهه دیگری را طرح کروند که اینان ( صاحبان حرم ها )  اگر ولی خدایند چرا به داد مردم نرسیدند و چرا خود نیز مغلوق و متروک ماندند؟!

 به نیمه شعبان موعد میلاد نور منتظَر و موعود الامم نزدیک می شویم؛ یکی از ابعاد پر اهمیت فلسفه انتظار همین است که چالش ها را تبدیل به فرصت کند. اصلا این که روایات می گوید مهدی و منجی زمانی با هدف پر کردن جامعه از عدالت می آید که ظلم همه جا را گرفته باشد.

به عبارتی در آخر الزمان شوک‌های بزرگ  ایجاد می شود که از جسم و روح و حیات جاری و طبیعی بشر تعادل زدایی می کند.  در حالی که این پدیده های نامیمون ناشی از همین ظلم هاست  و او را در حیرانی و مستی و لایعقلی فرو برده است مسیحا نفَسی می آید که بشریت را به اصل خویش باز می گرداند. کسی که حضرت مسیح (ع) هم با رهروی از او و حرکت در رکابش پی‌گیر تحقق ماموریت های الهی او  خواهد بود.

باید بپذیریم  فلسفه انتطار درست و منطبق بر آموزه های نبوی ص و اهل البیتی (ع) امروز نسخه جانفزای روح پژمرده و بلکه مرده بشر است.

در پایان اگر بخواهیم سوالی را که این روزها هر کسی از خود و دیگران می پرسد که جهان پس از کرونا چگونه خواهد بود، جواب بدهیم، باید بگوییم اولا باید مراقب باشیم و واقع بینانه تحولات را بنگریم. چون اردوگاه سرمایه داری مثل سایر حوادث تاریخی چون جنگ های جهانی، حوادث طبیعی پیشین، ۱۱ سپتامبر، رکودهای اقتصادی بین المللی سال های قبل و... در پی تحصیل پشم برای کلاه خویش است . او می خواهد چون گذشته مصادره به مطلوب کند و دست و پا می زند که باز هم در لباس فرشته خویی ظاهر شود و در ورای تظاهر به گره گشایی از ملت ها اغراض و منافع خود را تامین و پایدار کند.

حقیقت آن است که جهان سلطه بدش نمی‌آید که بلیه ای چون کرونا بویژه در کشورها و ملت های ناهم راستا با سیاست هایش به قدری گسترش یابد که آنان در حالت ضعف و استیصال به دامن ارباب قدرت و ثروت جهانی پناه ببرند و بی چون و چرا از در تمکین مطلق بر آیند. ‌

این که دولت مردان امریکایی در حالی که به حکم سنت خدایی در چاه خود کنده گرفتارند اما از رو نمی روند و مدام می‌گویند اگر ایران از ما بخواهد برای مقابله با کرونا کمکش می کنیم یا برخی تحریم‌ها را چنین و چنان خواهیم کرد بهترین شاهد است که تصمیم جدی دارند اوضاع پس از کرونا را به نفع خویش ساماندهی کنند تا هم هژمونی رو به افولشان را حفظ نمایند و هم بر دامنه نفوذشان بیفزایند. 

روی دیگر ماجرا ان است که حق جویان و صاحبان ضمیرهای بیدار از این فرصت درست بهره گیرند و نظم پساکرونا را بر مدار منافع واقعی ملت ها و در بستر آشتی بشر با آموزه های وحیانی ریل گذاری نمایند. هر چند معلوم است که کار آسانی نیست چون نیل در پیش روست  و فرعونیان از پس می ایند اما پاسخ روشن است کسی که به خدای قدیر و مطلق وصل است ایمان و اراده، فکر و تلاش و توکلش بر ان گره گشای بی نظیر و فاتح همه بن بست هاست و باور دارد که او بردارنده تمام موانع است در جاده درست با اطمینان پیش می رود .

منطق موسایی همین است که فرمود ؛ " (قَالَ کَلَّاۤۖ إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهۡدِینِ) الشعراء 62] . هنر الهی آن است که از دل تاریکی روشنایی می آورد و از عمق ظلمات یآس و سرخوردگی امید و گشایش می آفریند.

در مکتب انتظار کسی هست که ذخیره خداست و چون رخ بنماید اضطراب بشر را که عموما ساخته دست دنیا باوران و متعدیان به حقوق و حریم دیگران و محصول دکترین شوک آنان خدا ستیزان در طول تاریخ است آرامش می بخشد.

او که بیاید صفات رحمانیه چنان در وجودش متجلی است که اکثر خلق زمین بی مهابا و با طوع و رغبت راه توحید در پیش می گیرند.

اما اینک وظیفه ما آن است که هم خویش را بسازیم و هم زمینه را برای آمدنش مهیا کنیم. شاید سر اصرار ولی امر جامعه بر تحکیم بنیان های اقتصادی و افزایش تولید در حد جهش در این باشد که دین باوران باید ابتدا برادری خود را در اصلاح امور دنیایی و حیات این جهانی بشر ثابت کنند تا آن ها به اصلاح گری امر آخرتشان اعتماد نمایند.

البته در کنار ایمان، عمل و کوشش همه جانبه ، دعا و ابتهال به ساحت رب کریم و درخواست تسریع در حضور آن ماه غایب از نظر بسیار موثر است. اللهم عجل لولیک الفرج.




انتهای پیام/
لینک مطلب: http://qomefarda.ir/News/item/18164