آنچه در این وجیزه آمده است، نه شعار است که اما و اگر داشته باشد، و نه پیچیده است که به سختی قابل درک باشد. اشارهای گذرا به چند نکته بدیهی درباره انتخابات پیشروی است. بخوانید!
۱- مجلس کنونی اگرچه اقدامات مثبت و قابل قبولی داشته است ولی در مجموع مجلسی که در تراز و شایسته نظام جمهوری اسلامی و مردم شریف آن باشد، نبوده است. کمتوجهی نزدیک به بیتوجهی بسیاری از نمایندگان به مشکلات مردم، حمایت غیرقابل توجیه اکثر نمایندگان از برخی اقدامات دولت که با منافع ملی ناسازگار بوده است و یا برخورد خنثی با آن، رها کردن وظیفه نظارتی مجلس که تحمیل سختیهای فراوان معیشتی به ملت را در پی داشته است، برخی از رانتخواریها و سوءاستفادههای مالی که باعث ردصلاحیت دهها نماینده کنونی از سوی شورای نگهبان شده است و... نشان میدهد که اگر در انتخاب نمایندگان برای مجلس پیشروی دقت لازم به کار گرفته نشود، شرایط سخت و دشواری به مردم و نظام تحمیل خواهد شد.
۲- این روزها بسیاری از همان نمایندگان که خسارتهای بعضاً غیرقابل جبرانی را به بار آوردهاند، همراه با سایر همحزبیهای خود که شماری از آنها در دولت حضور داشته و دارند، به جای پوزش از مردم که کمترین وظیفه دینی و ملی آنان است، به سوی دیگر میدان رفته و علیه مشکلات و پلشتیهایی که خود عامل و علت آن بودهاند، شعار میدهند! انگار نه انگار که بسیاری از مشکلات کنونی، مخصوصاً در عرصه اقتصاد و معیشت مردم را خود آنها به بار آوردهاند.
۳- این جماعت با استفاده از نشریات فراوانی که با سخاوت غیرقابل توجیه نظام در دست دارند و بهرهگیری از جایگاه و پستهایی که در اختیارشان است، از یک سو به توهمپراکنی درباره نیروهای دلسوز مشغولند و از دیگر سو، اصرار دارند کارنامه سیاه و غیرقابل قبول خود را که در مواردی به فساد نیز آلوده است، موجه قلمداد کنند و در این معرکه از حمایت آشکار رسانههای دشمن و فضای مجازی بیدر و پیکر و دروغپراکنی و تهمتزنیهای آن نیز برخوردارند!
۴- اکنون باید پرسید کدامیک از موارد یادشده که فقط اندکی از بسیارهاست خلاف واقع بوده و صحت ندارد؟! اگر این موارد قابل تردید نیست -که نیست- کمترین کوتاهی در انتخاب نمایندگان شایسته و انقلابی و فداکار میتواند خسارتهای فراوان و حتی در حد فاجعه را به دنبال داشته باشد. این نکته از نگاه طیف دلسوزان انقلاب پنهان نیست ولی با کمال تأسف مشاهده میشود که این طیف به جای آنکه عزم خود را جزم کنند و برای برخورداری از یک مجلس تراز اسلام و انقلاب و مردم، سر از پا نشناسند -با عرض پوزش- در پیچ و خم سلیقهها (و نه اصول متفاوت) ایستادهاند و جای «بایدها» و «نبایدها» را به فراموشی سپردهاند! و حال آنکه اگر شرایط را حساس و موقعیت نظام و مجلس را خطیر و انتخاب نمایندگان شایسته را حیاتی میدانند -که میدانند- باید سلیقههای متفاوت را به نفع اصول کنار بگذارند و به جای حرکت در جهت یک ائتلاف کارساز، سر گردنه با یکدیگر کشتی نگیرند!... و در این باره گفتنیهایی هست؛
۵- اصلیترین و ضروریترین شرط لازم برای «ائتلافِ» چند گروه با سلیقههای متفاوت، «تنازل» است؛ با این توضیح که اگر هر یک از طرفین روی سلیقه سیاسی خاص خود پافشاری کرده و حاضر نباشد از آن کوتاه بیاید، هرگز هیچ ائتلافی صورت نخواهد گرفت. سخن از کوتاه آمدن و تنزل در اصول نیست، چرا که دلسوزان انقلاب و مردم دوستان، در اصول، اختلافی ندارند و اگر داشتند که در این حلقه نبودند، سخن درباره تنزل در سلیقههاست که لازمه آن صداقت در ادعای انقلابی و مردمیبودن است. نمیتوان از یکسو داعیه انقلابی و مردمیبودن داشت و در همان حال، حاضر به فدا کردن سلیقه خود به نفع نظام و مردم نبود!
۶- در قضاوتهای حضرت امیر علیهالسلام آمده است که دو زن ادعای مادری کودکی را داشتند و پس از آنکه احتجاجها و نصایح حضرت کارگر نیفتاد، به انذار خاصی روی آورده و به تهدید فرمودند شمشیری بیاورید تا کودک را به دو نیمه کنم و هر یک سهم خود را بردارد! در این هنگام، مادر واقعی به تصور اینکه حضرتش چنین خواند کرد سراسیمه گفت؛ فرزند از آن دیگری است و امیرالمؤمنین فرمودند؛ او مادر واقعی است که حاضر نیست جان فرزند دلبندش در این میان به مخاطره افتد. انتظار آن است که گروههای دلسوز اسلام و انقلاب در وانهادن سهم خود به سود نظام و مردم پیشقدم باشند و نه بر کرانهای ایستاده و حتی به بهای از بین رفتن ائتلاف بر سلیقه خود اصرار بورزند. مجلس شورای اسلامی شرکت سهامی نیست که هر یک از گروهها برای خود سهمی در فهرست نامزدهای نمایندگی مطالبه کنند!
۷- برای نمایندگی مجلس اگرچه سخن از ایمان و تقوای دیدهشده، تخصصهای تعریفشده، شجاعتهای اثباتشده، سادهزیستیهای پذیرفتهشده، انقلابیبودنهای به ظهور رسیده، مردمیبودنهای تجربهشده، مقاومتهای آزموده در برابر دشمنان، پاکدستیها و... در میان است و از این روی، هر که را شایستهتر میدانند باید در فهرست نامزدهای مورد نظر بنشانند اما همین جا باید به یکی از لغزشها که میتواند خسارتآفرین باشد اشاره کرد و آن، اینکه برای یافتن واجدین این خصوصیات نمیتوان درپی «نقطه ایدهآل» بود! چرا که افرادی با این خصوصیات کامل و شامل که ضمناً مورد قبول و توافق همگان نیز باشند بهندرت یافت میشوند. بلکه در این زمینه باید به حد و اندازه متعارف بسنده کرد و از این حد و اندازه متعارف نیز کوتاه نیامد. سخن درباره حضور شایستگان در فهرست پیشنهادی است و قرار نیست که کمتر از امام و امامزاده را به مجلس نفرستید!
۸- یک فوتبالیست ۳۵ ساله پیر است ولی یک مجتهد یا استادتمام ۶۵ ساله دانشگاه، جوان است. جوانگرایی که حضرت آقا به حکمت بر آن تأکید فرمودهاند همانگونه که حضرت ایشان اشاره داشتند به معنا و مفهوم پیرزدایی نیست. مگر میتوان از تجربیات گرانبهای آنان بینیاز بود؟! تصور نگارنده آن است که منظور از جوانگرایی، به میدان آوردن جوانان و شکست حلقههای بستهای است که برخی از جریانات سیاسی پدید آورده و مسئولیتها را ملک طِلق و موروثی خود میدانند. این حلقهها باید باز شود و جوانان به آن راه یابند اما جوانی که وارد این حلقه مسئولیت میشود باید در کنار برخی از پیشینیان کار آزموده قرار گرفته و از تجربهای که آنان آموختهاند بهرهمند باشد. و البته این نکته نیز گفتنی است که جوانان در مقایسه با ردههای بالای سنی از جسارت، شجاعت و توان متراکم بهمراتب بیشتری برخوردارند که تحولآفرین است و چنانچه این واقعیت نادیده گرفته شود، پویایی مجلس و یا هر مسئولیت دیگری با آسیب جدی روبهرو خواهد شد. کاش انتقال تجربیات از نسلی به نسل دیگر جدی گرفته میشد که متأسفانه اینگونه به نظر نمیرسد.
۹- متأسفانه موارد یادشده از سوی نیروهای انقلاب و جبهه دلسوزان مردم و نظام، آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است و سخن از ارائه دو یا چند فهرست جداگانه در میان است که باید آن را مصداق بیتوجهی کسانی دانست که «برای یک دستمال، قیصریه را به آتش میکشند»! چرا که این اقدام ناپسند نتیجهای جز پراکندگی آرا ندارد و نهایت آنکه میدان را به نفع جریان بدسابقهای باز میکند که علیرغم کارنامه خسارتبار و دروغگوییهای چند هفتهای درباره رد صلاحیت نامزدهای خود، با لیست واحد به میدان خواهند آمد!
۱۰- هریک از نیروهای حاضر در جبهه فراگیر انقلاب، بهتنهایی شبیه یک نهر هستند که طرف مقابل بهآسانی میتوان از آن رد شود ولی اگر با یکدیگر پیوند بخورند -لیست واحد بدهند- به رودخانه خروشانی تبدیل خواهند شد که عبور از آن ناممکن است! نگارنده این پیشنهاد را در جریان یکی از انتخابات ریاست جمهوری نیز به میان کشید که مورد توجه دوستان قرار نگرفت و در حالی که مجموع آرای چند نامزد جداگانه آنها از تعداد رای طرف دیگر بیشتر بود، به پیروزی نرسید.
۱۱- چنانچه جریان یادشده با دو و یا چند لیست جداگانه به صحنه بیاید -که شواهدی از آن در دست است- خیل عظیم نیروهای حزبالله و وفادار به انقلاب را با سردرگمی و دلسردی روبهرو خواهد کرد، که متأسفانه تا اینجای کار چنین بوده است و گناهی بزرگ و نابخشودنی است. اگرچه هنوز هم دیر نشده و اتفاق نظر آنان برای ارائه فهرست واحد دستیافتنی است.
۱۲- و بالاخره برخی از نامزدهای جوان با وجود شایستگیهای لازم، آنگونه که باید برای مردم شناختهشده نیستند. چاره کار در این خصوص هم ارائه لیست واحد است چرا که وقتی یک فهرست واحد با حضور افراد شاخص از سوی یک جریان انقلابی و خوشسابقه ارائه میشود، به طور طبیعی -که عاقلانه نیز هست- میتواند برای همگان اطمینانآور باشد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/16451 |