مردم انقلابی ایران تصمیم بزرگ خود را در تاریخ ۲۲ بهمن ۵۷ گرفته بودند و حال باید آن تصمیم را در روز ۱۲ فروردین نهایی میکردند. به صف آدمها که نگاه میکردی انگار همه یک خانواده بودند که به پیشواز عزیزشان آمده بودند و جای هیچ کس خالی نبود؛ حال اینکه تفاوت قومیت، فرهنگ یا اعتقاد معنی نداشت؛ بلکه حضور حرف اول را میزد، حضوری برای ثبت جمهوری اسلامی ایران.
برگه رای ورز جمهوری اسلامی هم یک برگه دوقسمتی بود که شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن نوشته بود:
«بسمه تعالی
دولت موقّت انقلاب اسلامی
وزارت کشور
تعرفهٔ انتخابات رفراندم
تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی
که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت.»
و رایدهندگانی که میبایست بخش مورد نظر خود را از برگه جدا میکردند و در صندوق رای میانداختند.
روز ۱۲ فروردین نتایج انتخابات اعلام شد و آماری که موجبات حیرت همگان را فراهم آورد و شاید این میزان اشتیاق مردم حتی به ذهن کسی هم خطور نمیکرد اما حقیقت داشت؛ طبق اعلامیه دولت موقت، در رفراندم برگزار شده ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار تن (۹۸ و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری نظامی اسلامی «بله» و ۲۴۱ هزار تن «نه» گفته بودند.
آری این پاسخ محکم یک ملت به ندای هل من ناصر مردی بود که پس از قرنها آمده بود تا ندای عدالت خواهی و بیداری را در یک جهان مرده فریاد بزند.
مردمی که سالها برای آرمانهایشان جنگیدند، در خون خود غلتیدند و در کلام امامشان اینگونه توصیف شدند: من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ میباشند.
امام خمینی (ره) نیز در واکنش به لبیک مردم در ۱۲ فروردین اینگونه پاسخ دادند: «خداوند تعالی وعده فرموده است که مستضعفان ارض را به امید و توفیق خودش، به مستکبران غلبه دهد و آنها را امام و پیشوا قرار دهد. وعدهی خداوند تعالی نزدیک است. من امیدوارم که ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفان بر مستکبران غلبه کنند چنان که تاکنون غلبه کردند... من از عموم ملت ایران تشکر میکنم که در این رفراندوم شرکت کردند و رأی قاطع خودشان را که باید گفت صددرصد پیروزی بوده است دادند و به جمهوری اسلامی هم رأی دادند... جمهوری اسلامی است که احکام مترقی او بر تمام احکامی که در سایر قشرها و سایر مکتب هاست تقدم دارد.» «صبح گاه ۱۲ فروردین که روز نخستین حکومت الله است از بزرگترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند، روزی که کنگرههای قصر ۲۵۰۰ ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطهی شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفان جانشین آن گردید.
حال این مردم داغ دیده اجر زحمتها، خون دل خوردنها و اشک چشمهایی که برای فرزندانشان ریخته بودند را دریافت کردند و روز ۱۲ فروردین روز «جمهوری اسلامی» نام گرفت؛ و چه برازنده بود نام عید برای این روز از سوی امام مردم؛ مگر عید جز روزی است که نو و شادی آفرین بوده و باعث سربلندی و مجد یک ملت شود؟
علی صوفی فعال اصلاح طلب در باره این روز گفته است: برای کم تر ملتی چنین روزی پیش آمده، اما ما به عنوان جوانان آن زمان این توفیق را داشتیم که شاهد تحقق بخشی از آرزوهایمان باشیم که انصافا هم همه مردم و جوانان تلاش کردند تا در راستای انقلابشان حرکت کنند و با این وجود که موانع تازه ای هم توسط استکبار جهانی بوجود آمده و جنگ بر ما تحمیل شد اما مردم ما همچنان از پا ننشستند؛ در همان شرایط هم قانون اساسی تدوین شد و با رای مردم به رفراندوم گذاشته شد و مجلس شکل گرفت، یعنی ارکان مختلف نظام با وجود جنگ و مزاحمت هایی که توسط ضد انقلاب ایجاد شده بود ایستاده و تلاش کردند که ارکان نظام را یکی پس از دیگری حفظ کنند و جمهوری اسلامی که یک ظرف بود که ملت تلاش کردند تا مظروف را مشخص کرده و در داخل این ظرف بریزند.
مردمی که تجربه درک ۱۲ فروردین را داشتند شاید مصداق آدمهایی بودند که یک کابوسی طولانی پریده و چشم به واقعیتی گشودند که در آن دیگر خبر از بردگی و استعمار نبود، دیگر نه صدای چکمههای آمریکایی تن آنها را میلرزاند و نه انگلیسی که کشورشان را مثل مستعمرهای به دندان گرفته بود تا با کودتایی مهره قدیمی را از صفحه حذف و مهره تازهای به صفحه بازی ایران برگرداند، بلکه حال این مردم ایران بودند که با دستهای خود مسیر تاریخ کشورشان را تعیین کرده و برای فردایشان تصمیم گرفتند.
همان مردمی که روزی شاهِ دستنشانده کشورشان درباره آنها گفته بود: «این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفندان میمانند.»
حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره گفته است: از این به بعد بود که مردم کشورمان در سرنوشت خودشان تاثیرگذار شدند، وگرنه قبل از آن بیگانگان نظام سیاسی مردم کشورمان را رقم میزدند و به دنبال تعیین سرنوشت کشورمان، تمام ابعاد کشور بر اساس ابراز نظر بیگانگان شکل میگرفت به گونه ای که رضا خان را انگلستان در ایران روی کار آورد و وقتی تاریخ مصرف او تمام شد بازهم این انگلیس بود که محمدرضا شاه را به میدان آورد؛ به عبارتی این دیگران بودند که برای ما پادشاه انتخاب میکردند و حتی خانواده های اشراف هم حق اظهار نظری در انتخاب پادشاه نداشتند مثل همان موضوعی که امروز در عربستان شاهد هستیم و اینجاست که میشود فهمید یک تحول عظیم رخ داد و کشور ما را به یک انقلاب مردمی بدل کرد.
اما یک سوال شاید خالی از لطف نباشد چرا برای تغییر نظام رای گیری شد؛ آیا حرف امام انقدر برش نداشت که خود بتواند نظام را نام گذاری کند؟ آیا نمیتوانست مثل رژیم قبل نقش مردم را آنچنان هم مهم نشمارد یا دست کم در این زمینه از مردم نظر خواهی نکند؟ چرا امام خمینی ضاعقه مردم را تغییر داد؟
سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته است: بعد از پیروزی انقلاب، امام خمینی (ره) تاکید داشتند که مردم باید در سرنوشت خودشان سهیم باشند؛ لذا بیش از ۵۰ روز از ۲۲ بهمن ۵۷ نگذشته بود که این انتخابات که در اصل رفراندوم بود برگزار شد، همچنین با اینکه مردم یکپارچه تابع و پیرو امام خمینی (ره) بودند وامام میتوانستند خود این نام را برای جمهوری اسلامی انتخاب کنند و نیازی به رای مردم هم نبود اما تاکید داشتند که حتما مردم این نام را تایید کنند و حال به ثمره همان روزهاست که شاهدیم که در هر ۸ سال هفت انتخابات برگزار میشود؛ به این صورت که دو انتخابات مجلس، دو انتخابات شورا، دو انتخابات ریاست جمهوری، یک انتخابات خبرگان و انتخاباتهای میان دورهای که در تمامی این انتخاباتها مردم نقش تعیین کنندهای دارند.
و این میراث گرانمایه ای بود که از رهبری به جا ماند که اسلام را سرلوحه اصلی رهبری خود قرار داد و از همین رو نیز همواره مردم را بزرگترین سرمایه کشور دانسته و خدمت به آنها از عبادات برشمرد، میراثی که امروز به حق در بیانات جانشین ایشان هم تکرار میشود و انقلاب مردمی ایران را زنده نگاه داشته است.
و این صحبتها همان مردی است که انقلابش همچنان نگین انگشتری است که بر قلب خاکستری تاریخ میتپد: «ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داد ما هم از آن ها تبعیت می کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام (ص) به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم.» امام در رابطه با اهمیت آزادی و مبانی آن اعتقاد داشتند که هیچگاه آزادی هیچ فرد و گروهی سلب نشده و هر کس آزاد است اظهار عقیده کند ولی افراد و گروهها برای توطئه کردن آزاد نیستند.
و حال سالها از آن روزها گذشته است؛ نسلها آمده و رفته اند کودکان قد کشیده و برگهای تاریخ مدام نو شده است؛ در این میان، اما حکایت مردم هنوز همان حکایت دیروز است، مردمی که همواره در کشاکش بلاها پای انقلاب و لبیکی که به رهبرانشان گفته ایستادند و نگذاشته و نمیگذارند که آب در دل انقلابشان تکان بخورد، مردمی که اشک ریختند و داغ دیدند، اما قلبشان هروز بیشتر از قبل برای انقلابشان میتپد. مردمی که همچنان ایستاده و روزهایی همچنان باشکوهتر از ۱۲ فروردین خلق میکنند. حال نهال انقلاب درخت تنومندی بر سر ایران و ایرانی شده که مدتهاست جهانیان انگشت حیرت به دهان گرفته مات ابهت آن شده اند.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/17883 |