رژیم صهیونیستی، آمریکا، بحرین و امارات هر کدام به دنبال گرفتن ماهی خود از این آب گل آلود بودند، یکی برای رای انتخاباتی دلالی توافقات ننگین را عهده دار میشود، یکی دیگر از این فرصت به دنبال تجهیز زرادخانه تسلیحاتی خود است و اشغالگران صهیونیست به رسم عادت دیرینه خود به چپاول و غصب سرزمینهای مادری فلسطین و مشروعیت بخشیدن به حضورغیرقانونی خود میاندیشند.
اندیشکده «کارنگی» در نوشتاری به قلم «آریل لوایت» به تفضیل به سیاستهای شکست خورده دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در جهت به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی ایران اذعان کرد. عضو ارشد اندیشکده کارنگی در ابتدای نوشتار خود میگوید: سرمستی موجه از توافق با بحرین و امارات نباید چشم ما را بر ناکامیهای نتانیاهو در مقابله با برنامه هستهای ایران ببند.
لوایت در یادداشت خود که در روزنامه صهیونیستی هاآرتص نیز منتشر شد، مواضع سالهای اخیر نخست وزیر صهیونیستها در قبال ایران را عامل اصلی ضعف جدی رژیم صهیونیستی در برابر ایران میداند. یادداشت نویس کارنگی معتقد است اشتباهات پیاپی و بیهوده نتانیاهو مسبب اصلی نزدیک شدن ادعایی ایران به سلاح هستهای است. خطاهای راهبردی که در عین حال گزینههای اندک و البته خطرآفرینی را برای صهیونیستها باقی گذاشته و آنها را در برابر ایران دست به عصا کرده است. لوایت میگوید دقیقا به خاطر رویکرد نتانیاهو در همه این سالهاست که اسرائیل امروز با ضعفی جدی در رویارویی با یک تهدید واقعی و دردسرآفرین مواجهه است.
در ادامه این نوشتار به تشریح دیپلماسی تندرومآبانه نخست وزیر صهیونیستها پرداخته میشود که با هدف تحمیل زیان اقتصادی بر ایران طراحی شد. لوایت با تحسین سیاستهای نخست وزیران سابق رژیم صهیونیستی در قبال ایران که با تکیه بر بسیج فشار گسترده بین المللی علیه ایران، بیشتر در قالب تحریمهای بین الملل از سوی ایهود اولمرت و آریل شارون دنبال میشد، علاقمندی راهبرد سیاسی بی بی در قبال جمهوری اسلامی ایران را ترکیبی از ایراد سخنرانیهای آتشین از تریبون سازمان ملل و کنگره آمریکا و مخالفت با هر گونه مذاکره با ایران میداند.
لوایت سخنرانی نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل را زیر سوال میبرد و معتقد است زمانی که بی بی در صحن سازمان ملل خط قرمزی روی تصویر (میزان غنی سازی ایران) همراهش کشید، در واقع به آمریکا اعلام کرد تا این حد از غنی سازی اورانیوم از سوی ایران را میپذیرد. یادداشت نویس کارنگی بر این باور است که همین خط قرمز نتانیاهو راه خودش را به بسته بزرگ امتیازات واشنگتن به تهران، آنهم در توافقی که نتانیاهو انتقاد از آن را در بوق و کرنا کرده، گشود.
اندیشکده کارنگی معتقد است راهبرد سیاسی نتانیاهو که تنها با تکیه بر سخنرانیها و مصاحبههای مبتنی بر یافتههای اطلاعاتی و جاسوسی ماهیت مییابد، هیچگاه نمیتواند نسخه جایگزین شفا بخشی برای کمپینهای متمرکز دیپلماتیک محرمانه ضد ایرانی نزد کشورهای ذی نفوذ باشد. تلاشهای پنهانی که به باور لوایت صهیونیستها را قادر به اقدام مستقل در صورت بروز ضرورت خواهد کرد. اما این همان حلقه گمشده دیپلماسی نتانیاهو در برابر ایران از نگاه یادداشت نویس کارنگی است.
در ادامه این نوشتار به تکاپوی نخست وزیر صهیونیستها به محض آگاهی از مذاکرات دولت باراک اوباما و ایران برای مانع تراشی در مسیر دستیابی به توافق میان آنها پرداخته میشود و مینویسد بی بی در آن زمان عزمش را جزم کرد تا مذاکرات آنها را برهم بزند؛ عزمی که هیچ عایدی برای نتانیاهو به همراه نداشت. لوایت با زیر سوال توافق هستهای ایران از دیدگاه خود، یادآور میشود حتی پس از انعقاد توافق میان ایران و گروه ۱+۵ نتانیاهو از تقلا دست نکشید، او تمام تلاشش را کرد تا کنگره آمریکا برجام را نپذیرد. اما رئیس جمهور وقت آمریکا که به همدستی نتانیاهو با دشمنان سیاسی خود پی برده بود، امیدهای او برای نابودی برجام را در نطفه به یاس بدل کرد.
ماجرا البته به همین جا ختم نشد. نتانیاهو که دو بار تلاشش برای نابودی برجام به در بسته خورده بود، روی کار آمدن دونالد ترامپ هنجارشکن در کاخ سفید برایش بهترین نوید در راستای تحقق خواسته اش در قبال ایران بود. لوایت، اما دست پنهان نخست وزیر رژیم صهیونیستی در اغوای رئیس جمهور آمریکا برای زیر پا گذاشتن توافق هستهای ایران را زمینه ساز بدترین شرایط برای صهیونیستها آنهم در دو عرصه دانسته و مدعی شد وقتی ترامپ به خواست نتانیاهو از برجام خارج شد، دیگر محدودیتی برای غنی سازی اورانیوم از سوی ایران وجود نداشت. امکان وضع محدودیتهای برجام یا توسل به سازوکارهای تبین شده در آن برای جلوگیری از اقدامات هسته ایران همان هدف فراموش شده در رویکرد نتانیاهو در برابر ایران بود.
در یادداشت اندیشکده کارنگی یادآور میشود که آمریکا با خروج از برجام، قطع به یقین خود را از حمایت متحدان دیرینه، به عنوان دیگر اعضای برجام، محروم کرد. این همان اتفاقی است که ناخشنودی حامیان برجام در آمریکا از جمله نامزد فعلی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ را موجب شد.
لوایت با اذعان به شکست راهبرد آمریکایی-صهیونیستی ترامپ در قبال ایران و توافق هستهای آن مینویسد اگرچه تحریمهای اقتصادی واشنگتن شرایط را برای دولت تهران سخت کرده، انزوای اخیر آمریکا در برابر متحدان و موضع مستاصل رئیس جمهور آمریکا و ابراز تمایل گاه به گاه او برای توافق تازه هستهای با ایران، نمیتواند اتفاقاتی باشد که زمینه ساز تلطیف مواضع ایران شود، بلکه منزوی شدن واشنگتن در شورای امنیت، ایران را در پیشبرد بلندپروازهای هستهای خود مصممتر کرده است.
یادداشت نویس کارنگی با یادآوری خطاهای راهبردی نتانیاهو در برابر ایران، معتقد است نخست وزیر صهیونیستها میتوانست با کمک یافتههای نهادهای جاسوسی صهیونیست، ائتلافی را به وجود میآورد که ایران را وادار به پذیرش برخی محدودیتها در برنامه هستهای و موشکی خود کند. لوایت میگوید نخست وزیر بیشتر از آنکه در اندیشه تمدید نامحدود شروط برجام و وضع محدودیت بیشتر بر برنامه موشکی ایران باشد، به دنبال آن بود که در سرخط خبرهای رسانههای قرار بگیرد.
از سوی دیگر یادداشت نویس کارنگی با یادآوری شخصیت مخرب و غیر قابل پیش بینی رئیس جمهور آمریکا، نتانیاهو را برای گره زدن سرنوشت صهیونیستها به شخصیت بی ثبات ترامپ مورد سرزنش قرار میدهد. شخصیت انفجاری و بی ثبات ترامپ در زمان خروج برجام به خوبی به جهانیان اثبات شد، جایی که ترامپ بی آنکه فکری برای جایگزینی توافق هستهای ایران کند، بی پروا از این توافق خارج شد و با چنین اقدام حساب نشدهای نه تنها روسیه و چین بلکه متحدان دیرینه آمریکا را در یک سوی میدان و در جبهه مخالف خود چینش کرد. این در حالی بود که اروپاییها پیش از خروج ترامپ از برجام با صهیونیستها در خصوص رفع نواقص برجام همنوا بودند.
اندیشکده کارنگی با یادآوری شکستهای سنگین و پیاپی آمریکا در تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت، مینویسد چندان جای تعجب ندارد که اهتمام ناشیانه نتانیاهو و هم پیاله کاخ سفیدنشین او به چنین شکستهای مفتضحانهای ختم شود. لوایت در ادامه به لاف زنیهای مکرر رئیس جمهور آمریکا در خصوص توافق مجدد و فوری با تهران پس از پیروزی دوباره در انتخابات اشاره میکند و میگوید ترامپ در حالی مکرر در ماههای اخیر دم از توافق تازه با تهران زده، که اقبالش برای ماندن در کاخ سفید پس از انتخابات نوامبر بسیار کمرنگ مینماید. وی شانس چندانی برای انعقاد توافق تازه آمریکا با ایران به نحوی که منافع صهیونیستها را نیز در آن لحاظ شود، متصور نیست. بویژه آنکه رئیس جمهور آمریکا بارها شعار خروج نظامیان این کشور از خاورمیانه را تکرار کرده است، شعاری که در صورت عملی شدن، آمریکا را برای مذاکره با ایران خلع سلاح میکند.
یادداشت نویس کارنگی همچنین شانس صهیونیستها در مقابل ایران در صورت راهیابی جو بایدن به کاخ سفید را بسیار اندک میداند، زیرا نتانیاهو با سوگیری بیش از حد و تقریبا مطلق به سوی ترامپ، بایدن را به سمت اتخاذ مواضع نه چندان جدی در قبال برنامه هستهای ایران سوق داده است. هر چند به باور بسیاری مواضع نامزد دموکراتها در قبال برنامه هستهای ایران را نمیتوان صرف گفتههای او برای بازگشت به برجام چندان شفاف تلقی کرد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/20558 |