گام بعدی این عادی سازی ها تشکیل نیروی نظامی مشترک خواهد بود؛ چیزی شبیه به ناتو. هدف از این رفتارها همانگونه که ترامپ و نتانیاهو همواره به آن اشاره کرده اند مقابله با قدرت ایران و جبهه مقاومت در منطقه است.
حال سؤال اینجاست که “ناتوی عربی - عبری” تا چه اندازه موثر خواهد بود؟ در جریان حملات عربستان و متحدانش - که حمایت تمام قد آمریکا و اسراییل را با خود دارد - به یمن، نیروهای حوثی علی رغم همه محدودیت ها موفق شده اند بارها و بارها اهدافی را در قلب عربستان سعودی مورد اصابت موشک ها و هواپیماهای بدون سرنشین خود قرار دهند و سامانه های دفاعی آمریکایی در عربستان در مقابله با آنها ناتوان بوده اند.
علاوه بر این در جریان جنگ ۳۳ روزه، نیروی مقاومت حزب الله موفق شد ارتش مدرن و تا دندان مسلح صهیونیستی را به زانو در آورد. در نبرد با داعش که به اذعان ترامپ فرزند آمریکا و اسراییل بود نیروهای مقاومت به رهبری سردار شهید حاج قاسم بزرگ مانع سقوط سوریه و عراق شدند. حال این ناتوی ناتوان عربی - صهیونیستی قرار است چه کند؟!
سؤال ما از این کشورهای عربی این است که چه زمانی قرار است دوست و دشمن خود را بشناسند؟ جمهوری اسلامی ایران همواره دست دوستی به سمت آنها دراز کرده است درحالیکه آمریکا و صهیونیستها جز تجاوز و چپاول چیزی برای آنها نداشتهاند. این توهم که ایران دشمن آنهاست و برای مقابله با آن نیازمند زانو زدن در برابر صهیونیستها هستند ریشه در کدام واقعیت بیرونی دارد؟
آنچه که آنها به آن بی توجهاند این است که در آیندهای نزدیک خلیج همیشه فارس به طور کامل از حضور بدیُمن نیروهای آمریکایی و غربی پاک خواهد شد و ایران کنترل کامل آبراههای منطقه را در اختیار خواهد داشت، برای آن روز چه برنامهای دارند؟ آیا واقعاً میپندارند که جمهوری اسلامی ایران اجازه خواهد داد که یک ناتوی عربی - صهیونیستی با او هممرز شود؟
توصیه برادرانه ما به این دولتهای خائن بهظاهر اسلامی این است که تا دیر نشده است خود را از مهلکهای که در آن افتادهاند نجات دهند و با دوست واقعی خود دست برادری دهند. قطار جبهه مقاومت با قدرت پیش میرود و جاماندهها در آینده خاورمیانه جایی نخواهند داشت.
ان وعد الله حق
دکتر شاهین صادقی نسب
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/21253 |