یک تیم فوتبال را درنظر بگیرید که در نیمه اول دیدار خود از تیم حریف گل خورده است و بازنده نیمه اول مسابقه شناخته میشود و وقتی اعضای تیم در رختکن جمع میشوند، طبیعی است که همه بازیکنان ناراحت باشند، ولی وظیفه مربی در این تیم چیست؟ آیا او هم باید ناراحتی و عصبانیت خود را به اعضای تیم منتقل کند؟ یا باید با ایجاد انگیزه در بازیکنان، آنها را راهی زمین مسابقه کند.
کارکرد خوب خانواده، در گرو عملکرد قوی مدیر آن است. مارک براکت، مدیر مرکز هوش هیجانی «یل» و نویسنده کتاب " اجازه احساس " در این باره گفته است که تحقیقات در زمینه مدیریت عواطف و احساسات نشان میدهد که توانایی رهبر در مدیریت احساسات، روحیه و انگیزه تیم را تعیین میکند. اما این که یک رهبر یا والدین چگونه احساسات خود را مدیریت میکنند در تعیین مثبت یا منفی بودن نتیجه تیم یا خانواده بسیار مهم است و تحقیقات نشان داده است که افراد تمایل دارند احساسات خود را به یکی از دو روش سرکوب یا ارزیابی مجدد تنظیم کنند.
سرکوب کردن احساسات
سرکوب کردن احساسات کاری است که اغلب مردم انجام میدهند. یعنی احساسات خود را پنهان کرده و تظاهر میکنند که احساس ناراحتی نمیکنند. اگرچه احتمالا این، رایجترین استراتژی است، امّا در واقع، منجر به انبوهی از نتایج منفی میشود و تحقیقات نشان داده است که سرکوب احساسات، پاسخگویی استرس دیگران را بالا میبرد.
به عنوان مثال؛ اگر مادری خشم خود را بالا ببرد، فشار خون بچه هایش بالا میرود و ممکن است آنها آگاه نباشند که او عصبانی است. زیرا نمیتوانند به طور واضح بگویند، امّا آنها از نظر فیزیولوژیکی این موضوع را در ذهن خود ثبت میکنند که این یک هشدار است و زنگ خطری را به صدا در میآورد.
سرکوب کردن احساسات، همچنین منجر به کاهش روابط نزدیک، احساسات منفی بیشتر، حمایت اجتماعی کمتر، رضایت کمتر داشتن از زندگی، حافظه ضعیف و افزایش فشار خون میشود.
با توجه به تاثیرات منفی سرکوب کردن احساسات، ممکن است فکر کنید که بیان کامل احساسات ما یک استراتژی موثر است، امّا با این حال، انجام چنین کاری میتواند مسئله ساز و مخرب نیز باشد.
به والدینی فکر کنید که کاملا عصبانیت خود را سر کودک خالی میکنند، امّا باید درنظر داشت که این تاثیر میتواند آسیب زا باشد و خاطره به جا مانده از این حوادث میتواند مدتها طول بکشد و این واقعیت نشان میدهد که مغز بر روی موارد منفی تمرکز میکند و حوادث بسیار احساسی را به بار میآورد.
اگر مربی، ناامیدی خود که در آن لحظه احساس میکرد را بروز میداد، احتمالا اعتماد بازیکنانش را ازبین میبرد و به جای الهام بخشیدن، ارتباط و انگیزه، بازیکنان را دچار ترس و اضطراب میکرد.
ارزیابی مجدد
ارزیابی مجدد یا نگاهی گسترده تر، ممکن است موثرترین استراتژی در این شرایط باشد. به عنوان مثال؛ یک مادر میتواند به خود یادآوری کند " این کودک فقط خسته است و او واقعا قصد آزار دادن برادر کوچک خود را نداشته است. " که در نتیجه، او آرام میشود و میتواند با سهولت بیشتری به فرزندان خود رسیدگی کند.
وقتی این مربی به خود یادآوری کند که " بازی وقتی تمام شود " یعنی این که این فقط یک بازی در فصل است و فرصتهای دیگری نیز برای درخشش تیمش فراهم خواهد شد و در نتیجه، ارزیابی مجدد به او کمک میکند تا آرام شود و او نیز ممکن است درک کند که بازیکنان از قبل ناامید شده اند و به جای انزجار بیشتر، آنها به تشویق نیاز دارندکه در این میان، او ممکن است در جلسه ناامیدی همه را تایید کند، اما این را هم تاکید میکند که نتیجه این عقب نشینی به عزم بازیکنان برای تسلط بر این چالش و چرخاندن بازی تا ۴۵ دقیقه آینده بستگی دارد.
وقتی رهبران یک گروه و والدین به جای سرکوب، شرایط را دوباره ارزیابی میکنند، نتایج برای همه بهتر است.
یک مطالعه که روی ۱۵ استاد دانشگاه و مربی و ورزشکاران آنها انجام داده ایم، حاکی از این است مربیانی که تمایل بیشتری به ارزیابی مجدد دارند معمولا احساسات منفی کمتری نسبت به مربیانی دارند که تمایل به سرکوب احساسات خود دارند.
نشانههای یک رهبر قدرتمند چیست؟
یکی از نشانههای رهبر قدرتمند و والدین، توانایی مدیریت و تاثیرگذاری بر اوضاع عاطفی اطرافیان است.
رهبران در خانوادهها یا محل کار، باید بتوانند در پیروان خود القا و اعتماد به نفس ایجاد کنند تا انگیزه خود را حفظ و در برابر مشکلات مقاومت کنند.
برای تاثیرگذاری، آنها باید بتوانند احساسات خود را به طور موثر تنظیم کنند.
رهبران و والدین به عنوان الگویی برای افرادی که از آنها پیروی میکنند ساز و کارهای مقابلهای را نیز آموزش میدهند. به طوری که وقتی یک مادر ناامید میشود، نفسهای عمیق میکشد، همین مثال را به فرزند خود میآموزد و از طرفی دیگر هم، رهبری که در مواقع ضرر و ناامیدی، دیدگاه گسترده تری پیدا میکند به دیگران کمک میکند تا همین کار را انجام دهند. در نتیجه، یک فضای بهتری برای همه به وجود میآید تا جایی که شکل گیری و تنظیم احساسات به روشهای سازنده مدل سازی و آموزش داده میشود.
تحقیق درمورد تعاملات رهبر و پیروان، از مزایای بالقوه ارزیابی مجدد پشتیبانی میکند.
یک مطالعه نشان داده است رهبرانی که هنگام ارائه اخبار بد به جای سرکوب از ارزیابی مجدد استفاده میکردند، بهتر میتوانستند به پیروان خود کمک کنند تا خشم خود را مدیریت کنند.
پیروان رهبرانی که در این پارادایم از سرکوب استفاده میکردند، خشم بیشتری از خود نشان داده و از رفتارهای منفی نسبت به رهبران خود خبر دادند.
تقویت ارزیابی مجدد به منظور مدیریت احساسات
ارزیابی مجدد در واقع بحرانی دشوار به نظر میرسد، امّا یک تکنیک سریع وجود دارد که میتواند به شما در انجام این کار کمک کند و راه حل این است که درمورد مسئله به جای یک تهدید به عنوان یک چالش فکر کنید.
ارائه شواهد نشان میدهد که ارزیابی مشکلات به عنوان یک چالش، به افراد کمک میکند تا وظیفه خود را متمرکز کرده و مراحلی را که باید برای موفقیت بردارند، درنظر بگیرند.
یک چالش باعث ایجاد انعطاف پذیری و درک یک مسئله به عنوان یک تهدید با کاهش عملکرد و انگیزه میشود که با افزایش سطح استرس در ارتباط است.
در مقابل، درک یک مسئله به عنوان یک تهدید با کاهش عملکرد و انگیزه و همچنین با افزایش سطح استرس در ارتباط است.
یوهان برلین، مدیر عامل موسسه TLEX در این مورد میگوید هنگامی که سطح استرستان بالا است، یک راه سریع برای بازیابی خونسردی خود پیدا کنید چرا که در این صورت میتوانید ارزیابی مجدد کنید و نفس عمیقی بکشید.
همچنین تحقیقات نشان میدهد که شما میتوانید احساسات خود را به راحتی و صرفا با استفاده از نفس خود آرام کنید.
چرا که این کار، تنفس عمیق، ضربان قلب و فشار خون را افزایش میدهد در حالی که بازدم، سرعت آن را کاهش میدهد.
یک ورزش آسان که حتی در وسط جلسه میتوانید انجام دهید این است که برای دو برابر مدت زمان نفس بکشید و اگر کمی بیشتر وقت دارید، این ورزش را امتحان کنید یا بهتر از آن، یک کلاس تنفس را امتحان کنید که یک تمرین تنفسی خاص را انجام میدهد و میتواند شما را به سرعت آرام کند.
تمرینهای افزایش مهارت در ارزیابی مجدد شرایط میتواند آمادگی شما را در برابر شرایط استرس زا بیشتر کند و در انتها، به یاد داشته باشید که مغز کودکان تا ۲۵ سالگی کاملا رشد نکرده است و مدیریت احساساتشان تا رشد کامل مغز محدود است که علت آن به طور صد در صد یکی از این دلایل خواهد بود که باعث عصبانیت شما میشود، ولی اگر به محدودیت آنها در این احساسات توجه کنید، میتوانید با آنها همدردی کنید.
بنابراین، هر چقدر الگویی بهتر برای آنها باشید و به آنها آموزش دهید، مهارت فرزند خود را در کنترل کردن احساساتش بالا میبرید.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/21730 |