دانش، آموزشهای لازم و تجربیات کافی از جمله لوازم سرمایهگذاری بورس محسوب میشود که فرد با تجهیز به این لوازم میتواند به این عرصه ورود پیدا کند.
با توجه به نوسانات قیمت بورس در 6 ماهه نخست امسال و ورود بسیاری از افراد به این عرصه اهمیت نگاهی ویژه به این بازار و بررسی نقاط ضعف و قوت ضرورتی انکارناپذیر است.
به منظور بررسی وضعیت، نوسانات و پیشبینی بازار بورس در 6 ماهه نخست امسال با حسن محمد غفاری، کارشناس اقتصاد و بازار سرمایه به گفتوگو پرداختیم.
فارس: وضعیت بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟
افراد در همه مقاطع بخشی از درآمد و ثروت خود را بین بازارهای مختلف سرمایهگذاری میکنند. توصیه کارشناسان مالی نیز در مقاطع مختلف این است که سعی کنید سبدی از سرمایهگذاری در بازارهای مختلف تشکیل دهید.
ممکن است سهم این سبدها در طول زمان متفاوت باشد. به فرض زمانی که شما انتظارات تورمی فزاینده دارید و به طور مرتب قابل پیشبینی است که قیمتها در حال افزایش است. توصیه کارشناسان این است که سعی کنید بیشتر به بازارهای دارایی محور ورود پیدا کنید.
بازارهای دارایی محور و کالایی مشخص هستند و میتوان در این بخش بازار بورس، طلا، مسکن و حتی خودرو(در ایران) را نام برد.
هر بازاری سهم مشخصی دارد ولی ممکن است در مقطعی سهم بازاری بزرگتر و یا کوچکتر باشد. مسئله دیگر این است که بازار سرمایه کنونی کشور طیف متنوعی از داراییها و بازارها را در خود جای داده و امکان انتخاب و حرکت به سمت بازارهای مختلف را برای افراد فراهم کرده است.
به عنوان مثال علاوه بر سهام شرکتهای مختلف، صندوقهای طلا، گواهی سپرده سکه و گواهی سپرده کالایی، طیف متنوعی از اوراق با درآمد ثابت و صندوقهای با درآمد ثابت از مواردی هستند که امکان سرمایهگذاری در شرایط مختلف را برای افراد فراهم میآورند بنابراین در مجموع میتوان سرمایهگذاری در بازار سرمایه کشور را در مقاطع مختلف توصیه کرد.
فارس: مقطع کنونی بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مقطع 6 ماهه نخست در واقع دو سناریو داشتیم اول اینکه با کاهش شاخصها و قیمتها در بازار سرمایه مواجه هستیم که این کاهش میزان قابل توجهی در مقایسه با سایر بازارها بوده و قیمتهای سهام از ارزندگی بیشتری برخوردارند بنابراین میتوانیم با سهم بزرگتری به بازار بورس و خرید سهام وارد شویم.
اگر کسی با محفوظات امروز بخواهد سرمایهگذاری کند میتواند بازدهی بالاتر از نرخ بدون ریسک برای بازه 6 ماه یا یک سال آینده متصور باشد.
سناریوی دوم مربوط به اتفاقاتی است که در مورد روابط خارجی ایران پس از انتخابات جدید در آمریکا روی میدهد و هم اکنون نیز برخی نتایج آن را مشاهده میکنیم. در واقع به نوعی یک شکست کوچک ساختاری در انتظارات تورمی داشتیم و پس از این نیز خواهیم داشت.
در ماههای گذشته انتظاراتی در بازار به درست و یا غلط شکل گرفته بود که در نتیجه آن قیمتها به طور مرتب افزایش پیدا میکرد بنابراین میتوانیم توقع داشته باشیم که در آینده حداقل رشد قیمتهای ما معقول باشد تا حداقل هدفگذاری بانک مرکزی از تورم محقق شود.
فارس: وضعیت بورس را نسبت به بازارهای دیگر سرمایه چگونه ارزیابی میکنید؟
بورس نسبت به بازارهای دیگر وضعیت بهتری دارد زیرا برخی از بازارها مانند مسکن و خودرو و حتی ارز و سکه در ماههای گذشته رشد قیمتی بزرگی داشتند و تا پیش از انتخابات آمریکا اصلاحات قیمتی نصیب آنها نشد.
اگر فردی بخواهد در مقطع افزایش نرخ سرمایهگذاری کند با توجه به انتظارات تورمی جاری در مجموع بایستی سهم کمتری برای بورس، داراییها و بازارهای دارایی محور در نظر بگیرد ولی همچنان در بازار حضور داشته باشد.
فارس: با توجه به ریزش شاخص کل بورس این ریزش چه تأثیری در عملکرد دولت دارد و دولت چه وظیفهای نسبت به این امر دارد؟ مردم و کسانی که در این حوزه سرمایهگذاری کردند در چه وضعیتی قرار دارند؟
دولت همواره در این بازار سهم پررنگی داشته و علت آن سهم بزرگی است که دولت از اقتصاد کشور دارد یعنی هر اندازه سهم دولت در اقتصاد را در مقاطع مختلف پررنگتر یا کمرنگتر در نظر بگیرید میزان تأثیرگذاری دولت در بازار بورس نیز به شکلی همسو تغییر کرده است.
بخش بزرگی از اقتصاد ما دولتی است و بخشی از شرکتها که در بازار حضور دارند یا دولتی هستند یا در نهایت به بخش عمومی و بخشهای وابسته به دولت وابسته هستند. اقتصاد ما تا امروز علاقه زیادی به بخش دستوری اقتصاد داشته و این امر سبب شده که دولت حضور پررنگی در بازارهای مختلف داشته باشد.
به طور مرتب قوانینی در کشور تصویب شده که بر دخالت بیشتر دولت در اقتصاد افزوده است. این نگاه در بازار سرمایه نیز جاری است و ما انعکاس آن را در بازار مشاهده میکنیم.
دولت در موارد زیادی سعی کرده قیمتگذار باشد. نمونه اخیر آن بحث قیمتگذاری فولاد بوده است بنابراین از این نظر همیشه دولت در بازار تأثیر گذار بوده است و در واقع منشأ بسیاری از افت و خیز امسال بازار نیز دولت بوده است.
خواست دولت بوده که حداقل در نیمه اول سال بازار صعودی باشد که برای تأمین مالی خودش و بخشهای متصل به خودش این امر را مدنظر داشته است.
بخش بزرگی از رشد 6 ماهه اول بازار را میتوانیم حاصل حضور دولت در بازار بدانیم و همینطور در بخش بزرگی از افتهای اخیر نیز رد پای دولت در آن مشاهده میشود. البته بخشی از آن به صورت خود آگاهانه و بخشی نیز ناخودآگاهانه بوده و از جایی به بعد دولت احساس کرده که بازار بیش از اندازه بزرگ شده و به تدریج ممکن است از نظر حباب قیمتی خطرناک باشد بنابراین سعی شد سرعت رشد بازار آهسته شود و حتی مقداری عقبنشینی صورت گیرد اما در ادامه اتفاقاتی افتاد که سبب شد افت بازار با شدت بیشتری پیگیری شود که به نوعی کنترل آن از دست دولت نیز خارج شد.
سیاستگذاری بانک مرکزی در این موارد بسیار مهم است. بانک مرکزی از ابتدای سال بحث هدفگذاری تورمی خود را 15 درصد اعلام میکند و میگوید ما هیچ تمایلی به افزایش نرخ سود بانکی نداریم ولی با انتشار نرخهای جدید خلاف مواضع رسمی بانک مرکزی رخ داد.
نرخهای بین بانکی به نوعی ریلگذار نرخ سود بانکی در کشور است و سایر نرخها در طول زمان از آن پیروی خواهند کرد. این نرخ حتی در برخی از مقاطع به 22 تا 24 درصد نیز رسیده بود این در حالی بود که بانک مرکزی همچنان افزایش نرخ را کتمان میکرد.
این موارد نوعی عدم صداقت دولت است که با واکنش منفی بازار مواجه شد.
از این نظر دولت سهم بزرگی از ابتدای سال 99 تا امروز داشته که در دوران صعود بازار و دوران دیگر ادامه داشته و پس از این نیز تا حد بسیاری میتوانیم آینده کوتاه و میان مدت بازار را نوعی بازی دولت در ادامه مسیر در نظر بگیریم.
برنامه بانک مرکزی برای میزان کنترل حجم پول در جامعه اهمیت دارد. سیاستگذاری دولت در ایجاد رونق اقتصادی، رونق تولید و یا تلاش برای کنترل تورم نتایج متفاوتی در بازار خواهند داشت.
از فاکتورهای مهم دیگر قیمتگذاری است. قیمت محصولات تولیدی شرکتها و نهادههای تولید معیارهای اصلی ما در تعیین سودآوری شرکتها هستند. اینکه این موارد با سیاستگذاری دولت به کدام سمت حرکت خواهد کرد، ملاک ما در تصمیمگیری برای حضور در بازار خواهد بود.
فارس: 6 ماهه اول که افزایش شاخص بورس بوده به نظرتان حباب است که اکنون شاهد کاهش هستیم؟
در تاریخ بورس کشور نمودار مشخصی داریم که درباره میزان سودآوری نسبت قیمت به شرکتها خط مشخصی را ایجاد میکند و در دورههای رونق و رکود ما از این خط فاصله میگیریم. در دورههایی مانند سال 96 پایین این خط یا دورههایی مانند سال 99 با اختلاف زیادی بالای این خط قرار داشتیم.
با اطلاعات امروز ممکن است آن بازار حباب داشته باشد زمانی که انتظارات تورمی ما غیر قابل کنترل است و افراد مشاهده میکنند با توجه به نوع اداره اقتصادی ارزش ریال در حال کاهش است بنابراین سعی میکنند به سمت بازارهای مختلف هجوم ببرند.
این هجوم ممکن است امروز در بازار بورس باشد و روز دیگر بازار خودرو، طلا و یا بازارهای دیگر را در بر بگیرد.
ممکن است واژه حباب را اطلاق کنید ولی این رویدادها هستند که در آینده تلقی شما از آن را محک خواهند زد. تورم میتواند منشأ مختلفی داشته باشد که از جمله آنها افزایش هزینههای تولید، کاهش عرضه، نقدینگی و انتظارت تورمی فزاینده به دلیل برخی ناکارآمدیها است.
در مقطعی همه این موارد با هم رخ داده است، بنابراین شاهد اثرات تورمی بزرگی در اقتصاد کشور بودیم و کاربرد واژه حباب دردی از اقتصاد کشور را درمان نمیکند بنابراین دیده شد در تأثیر همین القائات کسانی که خودرو و یا مسکن نخریدند پشیمان شدند. یعنی در گذر زمان متوجه شدند سیگنالی که عرضه و تقاضا در بازار میداده سیگنال اشتباهی نبوده است.
اکنون پس از برخی از رخدادها در روابط بینالملل به احتمال زیاد ما شاهد شکست انتظارات تورمی برای یک دوره چند ساله باشیم که البته تا حدود زیادی نیز به تحولات آینده بستگی دارد.
به هر ترتیب با توجه به اطلاعات اکنون میتوانیم بگوییم برخی از قیمتها حباب بوده ولی اینکه اگر شکست روی نمیداد باز هم قیمتها حباب بود جای بحث دارد بنابراین این واژهها دارای مفاهیمی پویا هستند که باید در طول زمان درباره آنها قضاوت کرد.
فارس: آینده بورس و بازار سرمایه را تا پایان امسال چه طور ارزیابی میکنید؟
بورس از سال 1946 تأسیس شده و با سابقه بالاتر از 50 ساله اکنون به فعالیتش ادامه میدهد. با ساختار جدید و پس از قانون 1384 به مدت 15 سال از عمرش میگذرد. متغیرهایی وجود دارد که اثر بزرگی در بازار خواهند داشت که مسیرشان به هر سمتی باشد بازار سرمایه از آن تأثیر میپذیرد.
مهمترین فاکتور نوع عملکرد و بازی دولت در اقتصاد است. متغیر نرخ سود بانکی مهمترین متغیر است و این که بانک مرکزی هدف گذاری پولی خود را به چه شکلی پیش ببرد. اگر به سمت سودهای بانکی بالا برود و سیاست انقباضی بیشتری پیگیری شود بدون تردید اوضاع مناسبی برای بازار سرمایه در بازه حداقل 6 ماه آینده متصور نخواهیم بود.
متغیر بعدی رشد اقتصادی است. بر اساس گزارشات منتشر شده در 10 سال گذشته تقریباً نرخ رشد اقتصادی به صورت میانگین صفر درصد بوده یعنی اقتصاد ما پس از 10 سال در جایگاه همان 10 سال گذشته خود قرار گرفته است.
به طور اصولی در دورهای که کشور رشد اقتصادی را تجربه میکند ما انتظار داریم قیمتها در بازار سرمایه رشد کند بنابراین از محل رونق اقتصادی مبتنی بر رشد اقتصادی بازار سرمایه سهمی نداشته و در واقع رشد کلیت بنگاههای اقتصادی و سودآوری واقعی در بازار سرمایه در دو تا سه سال گذشته روی نداده است و آنچه که شاهد آن بودهایم رشد سودآوری اسمی شرکتها و در واقع رشد قیمتها است و نه رشد حقیقی شرکتها. حتی در صورت مهار قیمتها و تورم، چنانچه اقتصاد کشور شاهد نرخ رشد اقتصادی مناسبی باشد، رونق در بازار سرمایه کشور مورد انتظار است.
متغیر بعدی نرخ ارز و ارزش ریال است. اقتصاد ما به عنوان اقتصاد باز محسوب میشود و تأثیرگذاری اقتصاد از قیمت ارز و روابط بین الملل به شدت بالا است. هر تغییری در قیمت ارز سبب میشود سودآوری بسیاری از شرکتها به صورت اسمی متحول شود که بازار بدون تردید نسبت به آن واکنش خواهد داشت.
رشد بودجه جاری و ادامه داشتن تحدیدات ارزی بودجه در سال آینده نیز دولت را با کسری آشکار و پنهان زیادی مواجه خواهد کرد و افزایش نقدینگی اجازه کاهش زیاد قیمتها را نخواهد داد.
از این رو انتظار داریم که اگر نظام سیاستگذاری پولی به سمت انقباض پولی بیشتر نرود و 6 ماه آینده را با رونق نسبی در بازار سرمایه مواجه باشیم.
فارس: در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید؟
واقعیت مطلب این است که بورس بازار مواجهه عرضه و تقاضا است یعنی هر اندازه بازار عرضه و تقاضا بر اساس معیارهای بازار و بدون دخالت دولت و به صورت طبیعی هدایت شود، تحولات آن نیز واقعی و به عنوان یک معیار مناسب در اقتصاد عمل خواهد کرد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/22784 |