How to Train Your Dragon | تربیت اژدها
نمره منتقدان: ۹۹ از ۱۰۰
شروع دهه دوم قرن بیست و یکم با انیمیشن «تربیت اژدها» شکوهمندانه به نظر میرسد. یک داستان حماسی که با مدرنترین فناوریهای پویانمایی به تصویر کشیده شده و یکی از بهترین روایتهای شکلگرفته توسط استودیوی دریمورکس است. «تربیت اژدها» سریالهای تلویزیونی و دنبالههای سینمایی متعددی دارد که البته هیچکدام به اندازه فیلم ابتدایی محبوب و جذاب نیستند. شروع جذاب این انیمیشن در کنار شخصیتپردازیها خیرهکننده و خردهداستانهایی که دارد، آن را به یکی از بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی تبدیل میکند که باید تماشا کنید.
خلاصه داستان: هیکاپ یک واکینگ جوان است. او در سرزمینی زندگی میکند که مورد حملات مداوم اژدهایان قرار میگیرد. اگرچه هموطنان او دائما با این اژدهایان غولپیکر در جنگ هستند، اما هیکاپ شانس زیادی برای نمایش تواناییهایش ندارد. او پسرکی لاغر و ریزاندام است که مورد توجه خانوادهاش هم قرار نمیگیرد. با این حال هیکاپ دوست ندارد در این محدودیتها باقی بماند.
My Life as a Courgette | زندگی من به عنوان یک کدو
نمره منتقدان: ۹۹ از ۱۰۰
این انیمیشن ۶۵ دقیقهای فرانسوی-سوییسی با یک شخصیتپردازی بینظیر و دوستداشتنی با سرعتی باورنکردنی به یکی از دلنشینترین انیمیشنهای خمیری کمتردیدهشده سینما تبدیل میشود که درک داستان آن اندکی غمانگیز و دشوار به نظر میرسد. انیمیشن «زندگی من به عنوان یک کدو» مانند بیشتر انیمیشنهای خمیری به صورت ایستحرکتی ساخته شده و با وجود طراحی ساده و سبکی که دارد، حرفها و مفاهیم بسیاری را مطرح میکند.
درگیری داستان انیمیشن «زندگی من به عنوان یک کدو» با مفاهیم زندگی مدرن و روانشناختی به حدی جذاب و دوستداشتنی است که خاطرات تماشای آن برای مدتی بسیار طولانی در ذهن هر بینندهای باقی میماند. این انیمیشن در سال ۲۰۱۶ اکران شد و فرصت نامزدی جایزه اسکار را هم پیدا کرد، یکی از بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی است که باید تماشا کنید.
خلاصه داستان: پسربچهای غمگین، اما احساسی در کنار مادر بداخلاقش زندگی میکند. پسرک افسرده داستان ما به صورتی کاملا ناخودآگاه باعث مرگ مادرش میشود. او حالا باید ادامه زندگیاش را در یتیمخانه دنبال کند و این تغییر بزرگ دوستان بسیاری را به زندگی او وارد میکند.
Inside Out | درون بیرون
نمره منتقدان: ۹۸ از ۱۰۰
بدون شک انیمیشن «درون بیرون» یکی از حساسبرانگیزترین انیمیشنهای تاریخ سینما است که با طرح تصویری دقیق از مفاهیم روانشناسی تنها برای کودکان مناسب نیست. رابطه اساسی میان احساس و منطق به زیباترین شکل ممکن در انیمیشن «درون بیرون» به نمایش درآمده و خلاقیتهای استودیوی پیکسار به تماشاییشدن هر چه بیشتر این انیمیشن کمک کرده است. آنچه «درون بیرون» ارائه داد، یک تعریف دقیق از بسیاری از دستاوردهای علم روانشناسی بود که نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان هم جذاب و آموزنده به نظر میرسد.
این انیمیشن به عنوان اثری جذاب و خیرهکننده از استودیوی پیکسار یکی از بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی است که هر تماشاگری با هر سن و سالی باید آن را در لیست تماشا قرار دهد.
خلاصه داستان: در ذهن یک دختربچه یازده ساله به نام رایلی، احساساتی مانند غم، ترس، خشم و شادی زندگی میکنند. آنها وظیفه دارند تا احساسات رایلی را در شرایط مختلف کنترل کنند و آن را نمایش دهند. در این میان خانواده رایلی باید شهر و محل زندگی خود را تغییر دهند و این مهاجرت برای رایلی به معنای دست و پنجه نرمکردن با مشکلات جدید است. مشکلاتی که میتواند احساسات او را تحت تاثیر قرار دهد.
Kubo and the Two Strings | کوبو و دو تار
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
این عنوان جذابیت زیادی برای بیشتر کودکان ندارد و یک انیمیشن کاملا هنری و فلسفی به نظر میرسد که تماشاگران اصلی آن میتوانند افراد بزرگسال باشند. حماسهسرایی بینقص و شخصیتپردازی دلنشین این انیمیشن ایست-حرکتی با ثبت بیشتر از ۱۴۵هزار عکس به دست آمده و صداپیشگان شناختهشدهای مانند شارلیز ترون و متئو مککانهی را میزبانی میکند. استودیوی لایکا، خالق انیمیشن «کوبو و دو تار» با الهام از سینمای کارگردانان شناختهشده ژاپنی یعنی آکیرا کوروساوا و هایائو میازاکی موفق شده یکی از انیمیشنهای متفاوت قرن بیست و یکم را بسازد.
تولید این انیمیشن برای استودیوی لایکا که شاید متفاوتترین استودیوی انیمیشنسازی در ایالات متحده باشد، هزینه هنگفتی به همراه داشت. از آنجایی که موفقیت این فیلم در سینماها چندان درخشان نبود، فروش نهچندان راضیکننده «کوبو و دوتار» استودیوی لایکا را درگیر مشکلات اقتصادی بسیاری کرد؛ بنابراین برای تماشای یکی از بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی با این رویکرد آماده شوید که انیمیشنی که شما تماشا میکنید، گرانتر از چیزی که به نظر میرسد هم تمام شده است.
خلاصه داستان: پسرکی به نام کوبو در ژاپن دوران باستان زندگی میکند. او در دهکدهای کوچک از مادر بیمارش مراقبت میکند، اما ناگهان یک شبح ناشناخته برای زندهکردن یک طلسم قدیمی وارد زندگی او میشود؛ بنابراین زندگی کوبو برای همیشه تغییر میکند. او برای اینکه زنده بماند، باید زرهی را پیدا کند.
Spider-Man: Into the Spider-Verse | مرد عنکبوتی: بهدرون دنیای عنکبوتی
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
انیمیشنهایی که براساس کتابهای کمیک بوکی ساخته میشوند، معمولا آنطور که باید دیده نمیشوند. اما انیمیشن «مرد عنکبوتی: بهدرون دنیای عنکبوتی» یک استثنای تاریخی بود. احتمالا تاریخ انیمیشنهای ابرقهرمانی به پیش از ساخت این انیمیشن و پس از اکران آن تقسیم میشود. این شاهکار جذاب که در نهایت برنده جایزه اسکار هم شد، میتواند نگاه هر تماشاگری به سینمای ابرقهرمانی را برای همیشه تغییر دهد؛ بنابراین اگر جزو تماشاگرانی هستید که با داستانهای علمی تخیلی ارتباط برقرار نمیکنند هم شاید بهتر باشد تماشای این فیلم را از دست دهید؛ یک انیمیشن سینمایی که میتواند در لیست بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی قرار بگیرد.
خلاصه داستان: مایلز مورالز، نوجوانی که از طرفداران مرد عنکبوتی است به دلیل فشار خانوادهاش در یک مدرسه نمونه دولتی شبانهروزی درس میخواند. پدر مایلز، جفرسون، بهعنوان یک افسر پلیس باور دارد که مرد عنکبوتی یک تهدید بسیار جدی است. اما یک عنکبوت رادیواکتیوی موفق میشود مایلز را نیش بزند. حالا مایلز مورالز در حال تبدیلشدن به یک مرد عنکبوتی است.
The Breadwinner | نانآور
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
شاید داستان زندگی مردم جنگزده افغانستان انتخاب خوبی برای یک انیمیشن نباشد، اما دنیای تصاویر متحرک همیشه شبیه به سیندرلا و هرکول نبوده و این روایتهای متفاوت گاهی اوقات دیده میشوند. با این حال از آنجایی که «نانآور» براساس کتابی به همین نام نوشته شده، میداند که روایت داستانش خیلی هم دشوار نیست. شاید روایت کودکانه و زیبای یک داستان غمانگیز برای آشناکردن بسیاری از کودکان با زندگی مشقتبار مردم خاورمیانه کافی باشد، اما واقعیت این است که هدف اصلی و مهم انیمیشن «نانآور» تنها توسط تماشاگران بزرگسال درک میشود.
تماشای این انیمیشن که بدون هیچ شک و تردیدی در لیست بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی هم قرار میگیرد به تماشاگرانی که دغدغههای اجتماعی و فرهنگی دارند هم توصیه میشود.
خلاصه داستان: پس از آن که نصرالله، پدر پروانه، در زمان حاکمیت طالبان دستگیر میشود، پروانه باید موهایش را کوتاه کند و با پوشیدن لباسهای پسرانه خرج زندگی خانوادهاش را بپردازد. تامین مخارج و هزینههای زندگی مادر و خواهر پروانه تنها یک راه حل دارد و آن هم کارکردن در بازار است.
ParaNorman | پارانورمن
نمره منتقدان: ۸۹ از ۱۰۰
«پارانورمن» به عنوان یکی از آثار استودیوی لایکا بدون هیچ شک و تردیدی باید در لیست بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی قرار بگیرد. انیمیشن «پارانورمن» کمدیهای نوجوانانهپسند را با داستانهای ترسناک ترکیب کرده و معجون عجیبی را خلق میکند که تنها یک وظیفه دارد؛ تحت تاثیر قراردادن تماشاگر. به همین دلیل است که «پارانورمن» بیشتر از آنکه بهترین انیمیشن خمیری سینما باشد، چیزی شبیه به یک روایت بینقص و تاثیرگذار ظاهر میشود. تماشای این انیمیشن نه تنها برای کودکان بلکه برای نوجوانان و بزرگسالان هم ضروری به نظر میرسد.
خلاصه داستان: نورمن پسربچهای آرام و ساکت است که توانایی بسیار عجیبی دارد. او میتواند با مردگان تعامل داشته باشد و با آنها صحبت میکند. اما هیچکس این توانایی او را جدی نمیگیرد. نورمن از خانوادهاش طرد شده و حتی دوستانش هم او را جدی نمیگیرند.
Rango | رنگو
نمره منتقدان: ۸۸ از ۱۰۰
انیمیشن «رنگو» با تهمایهای از ژانر وسترن در ابتدا عنوانی صرفا سرگرمکننده و کمدی به نظر میرسد که شخصیتهای دوستداشتنی و جذابی دارد، اما وقتی فرصت بیشتری به روایت فیلمنامه آن بدهید، شرایط برای همیشه تغییر میکند. شخصیت اصلی انیمیشن یعنی «رنگو» نه تنها بحرانهای هویتی انسانی را در کالبد یک آفتابپرست نمایش میدهد بلکه پیامهای فلسفی، سیاسی و اجتماعی متعددی را مطرح میکند که شاید مهمترین آنها تغییرات اقلیمی باشد.
بیابانزایی، خشکسالی، بحران آب و گرمشدن کره زمین بخش مهمی از داستان اصلی انیمیشن «رنگو» را تشکیل میدهند. جانی دپ، بازیگری که این روزها به دلیل پروندههای حقوقی متعددی که پیرامون اختلاف نظر با همسرش دارد از هنرنماییهای خیرهکننده در سینما فاصله گرفته، وظیفه صداپیشگی شخصیت رنگو را برعهده دارد.
خلاصه داستان: یک آفتابپرست به نام «رنگو» پس از آن که به صورت کاملا اتفاقی از داخل آکواریوم یک ماشین در حال حرکت به بیرون پرتاب میشود، خودش را در محیطی پیدا میکند که هیچ شناختی از آن ندارد و پس از آن با حیوانات تازهای آشنا میشود. این حیوانات در شهری بیابانی زندگی میکنند که وضعیت اقتصادی خوبی ندارد. «رنگو» به عنوان یک تازهوارد، باید جایگاه و شخصیت خودش را در شهری که همه شهروندانش به یکدیگر بیاعتماد هستند، پیدا کند.
Missing Link | لینک گمشده
نمره منتقدان: ۸۹ از ۱۰۰
بسیاری از منتقدان اعتقاد دارند این انیمیشن باید برنده جایزه بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۱۹ را از آن خود میکرد، اما این اتفاق رخ نداد. با این حال «لینک گمشده» هنوز هم یکی از بهترین انیمیشنهای خمیری چند سال اخیر سینما است که باید در لیست بهترین انیمیشنهای دهه ۲۰۱۰ میلادی هم قرار بگیرد. یک عنوان دوستداشتنی دیگر از استودیوی خلاق و متفاوت لایکا که مانند بیشتر انیمیشنهای خمیری و ایستحرکتی تمرکزش را روی داستانسرایی و شخصیتپردازی قرار داده و به همین دلیل موفق ظاهر میشود.
خلاصه داستان: لیونل فراست، محقق و دانشمندی است که درباره اسطورهها و هیولاها مطالعه میکند. او تصمیم دارد به شمال غرب قاره آمریکا سفر کند تا وجود موجودی افسانهای را بررسی کند. او عقیده دارد این موجود افسانهای، از اجداد انسانها است. اما در این سفر، آقای لینک هم همراه اوست. آقای لینک یک پاگنده است که رفتارهایی مانند انسانها دارد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/26969 |