printlogo


تبعیت کدام یک از زوجین، زندگی را شیرین تر می کند؟!
کد خبر: 27584
پژوهشگر مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضائیه قم درخصوص موضوع تاثیر تابعیت زوجین در دوام زندگی مشترک توضیح داد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، یکی از مهمترین چالش های روابط زناشویی و ارتباط جمع محور، مساله تبعیت داشتن است. رعایت سلسله مراتب در یک محیط کاری و یا حتی خانوادگی از عوامل قوام روابط است. قطعا در محیط خانواده نیز توجه به این عنصر مساله بسیار مهم و حیاتی به شمار می رود.تبعیت داشتن فرزند از والدین و همچنین تبعیت های عاطفی زوجین برای ماندگاری و صیانت از رابطه پاک خانوادگی از اولویت های آرامش یک زندگی به شمار می رود.

بسیاری بر این باور هستند که زنان در گذشته تبعیت بیشتری از مردان داشتند و مردان نیز به واسطه همین تبعیت بود که دارای ادبیات و چهره خاصی در خانواده خود بودند. به همین دلیل بود که در گذشته، خانواده ها عمدتا پدرسالارانه اداره می شد و برخی جملات و اصطلاحات در ادبیات آن روز رایج نبود.از جمله توضیح دادن یک مرد برای زن و فرزندانش برای کاری که می خواست انجام دهد. واژه «بیرون کاردارم» یک واژه عام برای هر کاری بود که یک مرد می توانست بیرون از منزل داشته باشد و کسی هم حق پرسش نداشت ولی امروزه این واژه در ادبیات مردانه در زندگی زناشویی بسیار تحدید یافته است زیرا با رشد اجتماعی و رعایت مسایلی چون حقوق زنان و ارتقا جایگاه زنان در جامعه، پاسخگویی بیشتر زوجین بهم باعث شده است که رویکردها نیز متفاوت باشد و امروز بعضا به یک چالش دوطرفه مبدل شود.

سید علیرضا حسینی با اشاره به این که از دودیدگاه می‌توان این موضوع را تبیین کرد، عنوان کرد: زمانی که بحث از تبعیت زوجین می‌شود سوالاتی در ذهن به وجود می‌آید مثلا اینکه اگر زن حقوق خود را پیگیری نکند و تبعیت محض داشته باشد زندگی آرامش بیشتری پیدا می‌کند یا خلاف این است؟
وی ادامه داد: زمانی که درخصوص پیگیری نکردن حقوق صحبت می‌شود در اینجا دو دیدگاه رخ نشان می‌دهد؛ یکی آن که گاه به زندگی مشترک و زناشویی زوجین با دیدگاه فقهی حقوقی می‌نگریم و گاهی هم با دیدگاه غیر فقهی و حقوقی.
این استاد دانشگاه نگاه فقهی حقوقی رابطه زوجین را اینگونه تشریح کرد: هنگامی که زندگی زن و شوهر را یک زندگی حقوقی می‌انگاریم و براساس آن چیدمان می‌کنیم، یعنی از ابتدای بسته شدن پیمان ازدواج بحث از حق و حقوق و تکلیف مطرح می‌شود، بنابراین با چنین نگاهی زوجین یک زندگی کاملا خشک و بی‌روح و قانون مدار و بدون عشق و علاقه خواهند داشت، برهمین اساس سوالاتی مطرح می‌شود که زن تکلیفش چیست، تا چه حدی باید از شوهر تبعیت داشته باشد، این تبعیت به چه شکل است و غیره.
وی درخصوص دیدگاه فقهی حقوقی افزود: در این زندگی زن باید هر زمانی که شوهرش نیاز به تمکین داشت باید تبعیت کند، هنگامی که بخواهد از منزل خارج شود اگر منافاتی با تقاضا و تمکین از همسر داشته باشد بدون اذن او اشکال دارد و حرام است، این نوع زندگی خشک و بی‌روح و بدون عاطفه است و دائما از حق و تکلیف صحبت می‌شود.
حسینی ضمن اشاره به اینکه زندگی بر اساس فقه و حقوق و قانون نباید شکل بگیرد، اظهار کرد: زندگی بر اساس فقه، حقوق و قانون که همه باید به آن احترام بگذاریم زمانی است که افراد جامعه که شامل همسران نیز می‌شود از حدود خود تعدی می‌کنند و می‌خواهند بر اساس تبصره و قانون کار را جلو ببرند.
وی ادامه داد: فلسفه وجودی فقه، حقوق و قانون زمانی است که فرد از اخلاق و موقعیت طرف مقابل سواستفاده می‌کند،به طور مثال مرد شخصیتی محترم، متواضع و علاقه مند به زندگی دارد اما همسرش از اخلاق حسن و خوب او سواستفاده می‌کند و او را به یک شخصیت دستور بگیر تبدیل می‌کند، یا گاه هم بالعکس زن شخصیتی وزین و موقر دارد و با یک دید خوب وارد زندگی شده و عاشقانه زندگی می‌کند اما شوهرش از او سواستفاده می‌کند و علیه او کارهایی را انجام می‌دهد، در این طور مواقع فقه و حقوق به داد این افراد می‌رسد.
پژوهشگر مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضاییه قم درخصوص دیدگاه اخلاقی و عاشقانه، توضیح داد: هنگامی که زندگی بر اساس علاقه، رضایت، محبت و عشق وافر بین زن و شوهر شکل می‌گیرد، مفاهیمی چون تبعیت داشتن رنگ می‌بازد زیرا رابطه زن و شوهر و جایگاه آن همانند رابطه عبد و مولا یا ارباب و رعیتی و غیره نیست. پس رابطه بایستی  بر مبنای صداقت، صمیمیت و رفاقت باشد.
وی ادامه داد: در هیچ خانواده‌ای حقوق نباید وجود داشته باشد، مگر درجایی که اخلاق نیست و اعتماد و اطمینان وجود ندارد، اما مادامی که افراد بتوانند با دقت و به کارگیری عقل و تحقیق کارهای خود را جلو ببرند و تصمیم شروع یک زندگی زناشویی را بگیرند دیگر سخن از تکلیف و حق و حقوق به میان نمی‌آید.
حسینی اظهار کرد: هنگامی دو فرد از فرهنگ و تربیت متفاوت باهم ازدواج می‌کنند باید صبوری پیشه کنند و این تفاوت‌ها را درک کنند و به اصطلاح باهم بسازند و مکمل هم باشند تا به مرور با یکدیگر هماهنگ شوند.
وی افزود: در زمان گذشته در معمول ازدواج‌ها خانم‌ها در سن پایین ازدواج می‌کردند و مرد سن بالاتری داشته و براساس چیدمان ذهنی‌ خود زن را تربیت می‌کرد. امروزه میانگین سن ازدواج طبق آخرین آمار در کشور برای خانم‌ها بین ۲۴ تا ۲۵ و برای مردها بین ۲۷ تا ۲۹ است.
پژوهشگر مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضاییه قم تصریح کرد: تحصیلات خانم‌ها بالا رفته و با جامعه علمی و حقوق خود بیشتر آشنا شدند، همچنین خودآگاهی زنان نسبت به خود و پیرامون خود افزایش پیدا کرده و آسیب شناسی‌هایی را که از زندگی اطرافیان خود می‌کنند بحث می‌شود نوعی واکسینه شدن نسبت به آن آسیب‌ها را در خود ایجاد می‌کنند و باعث می‌شود تبعیتی که در گذشته وجود داشت تغییر کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا زنان باید تابع محض شوهر خود باشند با برعکس، ادامه داد: خیر، اصلا اصطلاح تابع محض و مطلق بودن معنایی ندارد ، در یک زندگی که طبق دیدگاه اخلاقی و عاطفی باشد زن و شوهر باهم رفیق و شریک هستند و نگاه پست و اصطلاحا موجود درجه دوم خداوند بودن وجود ندارد و قابل مقایسه با زندگی خشک حقوقی و قانونی نیست.

حسینی افزود: در زندگی عاطفی، احترام و قدردانی وجود نه ترس و زوجین با اشتیاق در قبال یکدیگر کارهایی را انجام می‌دهند، رفیق و همراه هم و به معنای واقعی کلمه همسر یکدیگر هستند.
وی ادامه داد: تبعیت بوی رابطه فقهی حقوقی می‌دهد پس بهتر است از آن استفاده نشود، مردان سرپرست زنان خود هستند، نباید رابطه بر اساس ترس باشد و زن بتواند اتکای  معیشتی به مرد داشته باشد، از طرفی هم طبق تعبیر قرآن زن همانند گل است و نیاز به مراقبت دارد در غیر این صورت افسرده و پژمرده می‌شود.
دبیر اندیشکده فقه‌وحقوق اسلامی تشریح کرد: زمانی که صحبت از ازدواج می‌شود باید به سمت واژگانی همچون محبت، عشق، علاقه، دوستی وافر، صداقت و رفاقت برویم.
وی ادامه داد: در زندگی مشترک از عنوان‌هایی مانند حق یا حقوق یا تکلیف نباید استفاده شود. اگر زندگی‌ها براساس صداقت، رفاقت و شریک و همراه بودن باشد، خواسته‌های یکدیگر را درک می‌کنند و تفاهم به وجود می‌آید.
حسینی عنوان کرد: چیدمان زندگی بایستی درست باشد و جایگاه زن و مرد جابه جا نشود، اصل اولی برای زندگی موفق این است که زن باید در هر موقعیت اجتماعی باید اول خانه دار و مادر باشد و در کنار آن به کارهای دیگر هم بپردازد، مرد نمی‌تواند بگوید فقط باید بچه داری یا فقط خانه داری کند. 
وی افزود: نگاه مرد به همسرش بایستی نگاه انسانی باشد و بخاطر داشته باشد که بر او برتری ندارد و رابطه آمر و ماموری نیست، مردسالاری و زن سالاری غلط است، آنچه مهم است این است که همسران مکمل یکدیگر باشند.
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: میزان و حد تبعیت زن و شوهر از همسر حتی با وجود علاقه شامل کارهای خطا نمی‌شود، تبعیت تا زمانی است که خلاف شرع مسلم نباشد.



انتهای پیام/


لینک مطلب: http://qomefarda.ir/News/item/27584