البته که هنوز تصویر روشن و گزارشی شفاف از تامین زیرساختهای آموزشی و بهداشتی برای شروع سال تحصیلی جدید اعلام نشده و علیرضا کاظمی سرپرست وزارت آموزش و پرورش وعده مشخص شدن الگوی بازگشایی مدارس طی این هفته را داده است.
هرچند مشخص نبودن وزیر آموزش و پرورش هم چالشی است که البته با انتخاب سرپرستی که دور از فضای فعلی آموزش و پرورش نبوده تا حدودی این نگرانی مرتفع شده است؛ کسی که از ابتدای شروع کرونا در تصمیم سازی ها، تصمیم گیریها و تعیین خط مشیها در شرایط اخیر حضور داشته است.
آماده نبودن کامل زیرساختهای آموزش مجازی طی دو سال تحصیلی گذشته خلاهای آموزشی و پرورشی را برای جامعه محصلان به ویژه دانشآموزان ایجاد کرده است، در کنار این شرایط جامعه دانش آموزان و دانشجویان هم آمادگی چندانی برای رویارویی با چنین نوع آموزشی را نداشته و به دنبال این وضعیت یادگیری دچار اختلال شده است.
البته مسئولان آموزش و پرورش به استناد پژوهشهای علمی مدعیاند که هیچ چیز نمیتواند جای آموزش حضوری را بگیرد و آموزش در شرایط فعلی ناگزیر به صورت مجازی در آمده است، همچنین چندی پیش علیرضا کمریی معاون آموزش متوسطه اعلام کرده بود که دانش آموزان با اموزس مجازی دچار افت تحصیلی پنهان شده اند، چراکه ارزشیابیها دقیق نیست و شاهد افزایش نمره هستیم در حالی که یادگیری تا این اندازه اتفاق نیفتاده است.
روح الله رضاعلی پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش با اشاره به اینکه یادگیری در شرایط فعلی دغدغه اصلی دانش آموزان، اولیا، کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش است، اظهار کرد: مقولهای که تقریباً به کما رفته و علیرغم آموزشهای غیرحضوری در بستر شاد، آموزشهای تلویزیونی و مجموعه اقدامات هماهنگ و غیر هماهنگ و احساسی، کیفیت مطلوبی به دست نیامد و این مقوله حتی در انتخاب رشته آزمون سراسری و در تقاضای تشکیل کلاسهای حضوری در اولیا و دانش آموزان و حتی تاکیدات دولت و مسئولین جدید قابل مشاهده است.
او ادامه داد: بههرحال کرونا خیلی از رویه ها، عادت ها، داوریها و نگاهها را تغییر داد و یکی از این تغییرات عمده ورود گوشی تلفن همراه و اتصال یکباره با دنیای مجازی بود، کم تحرکی، تغییر سبک زندگی، کاهش قدرت برنامه ریزی و مدیریت خود، استرس و ... نیز تبعات ناشی از آموزشهای الکترونیکی در کنار همه محاسن آن بود.
موضوع آموزش مجازی در کشور، حرف تازهای نبود و نیست، اما مشکل از آنجایی شروع شد که این موضوع صرفا روی کاغذ جا خشک و به مرحله عمل نرسید، از زمزمه مدارس هوشمند در دهه ٨٠ گرفته تا شبکه تعاملی سینا و شاد که همین ۴-۵ سال اخیر مطرح شدند.
رضاعلی درباره ورود آموزش مجازی به مدارس معتقد است که آموزش الکترونیکی در ایران بی سابقه نبوده است و در دهه ۸۰ رقابت شدیدی برای هوشمندسازی مدارس وجود داشت؛ مدیران موفق در مدرسه کسانی بودند که سایت کامپیوتر داشتند (!)، اما این پروژه هم مانند خیلی از کارهای ما خیلی با موفقیت همراه نبود.
او با استناد به تحقیقی با عنوان «تجربه پروژهای یادگیری الکترونیکی چگونه بوده است؟» به همت رحیمی دوست، دلایل شکست یادگیری الکترونیکی در ایران را در رویکردهای مدیریتی و رویکردهای مبتنی بر نیازها و رویکرد الکترونیکی و رویکرد مبتنی بر یادگیری دسته بندی کرده و این چنین بیان کرد: «بدون در نظر گرفتن مؤلفههای اساسی یادگیری انسان، استفاده از جدیدترین و پیشرفتهترین فناوریها کاری بیهوده و صرفا تبلیغاتی است»؛ بنابراین با درنظر گرفتن ناتوانی آموزش الکترونیکی و محدودیتهای آن، متخصصان به این نتیجه رسیدند که برای رفع این نقص باید رویکردهای آموزشی را باهم ترکیب کرد تا از نقاط قوت هردو روش (الکترونیکی و سنتی) در رویکرد جدیدی با نام آموزش ترکیبی سود جست.
آنچه این روزها در صحبتها و نظرات مسئولان و کارشناسان به عنوان راه حل پیشنهاد میشود یادگیری ترکیبی است البته با این پیش شرط که واکسیناسیون معلمان و کادر آموزشی و دانش آموزان و دانشجویان انجام شده باشد، اما یادگیری ترکیبی چیست؟ و نیازمند چه الزامات آموزشی و اجرایی است تا به نحوه مطلوبی صورت گیرد؟
رضاعلی با اشاره به اینکه طی این دو سال تغییر روند آموزشی، تمام انرژی برای آموزش الکترونیکی بر بستر اینترنت و آموزشهای مدرسه تلویزیونی گذاشته شد، بیان کرد: در این مدت مدرسه به خانهها و موبایلها نقل مکان کرد و نظام آموزش و پرورش تمام دغدغههای تربیتی و آموزشی خود را که بصورت متمرکز از طریق اسناد تحولی پیگیری و رصد میکرد به آنها واگذار کرد البته که جامعه معلمان همانند مدافع سلامت، مدافعان آموزش شدند و حتی در ابتدای ورود کرونا در تیمهای جهادی در ضدعفونی کردن کوچهها خیابانها و امکان آموزشی و عبادی کمک میکردند.
این پژوهشگر تاکید کرد: اگر مسئولان بر یادگیری ترکیبی تأکید میکنند باید از همین ابتدا منظورشان را بصورت شفاف روشن کنند تا فهم مشترک در جامعه فرهنگیان به وجود آید. اگر این فهم و معانی مشترک وجود نداشته باشد شاهد سردرگمی در برنامه ریزی و مدیریت اجرایی خواهیم بود و منظور از تعریف روشن، تعریف لغوی یا آکادمیک از یادگیری ترکیبی نیست، معلمان و مسئولان اجرایی در آموزش و پرورش دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و تعاریف اصطلاحات و واژگان علوم تربیتی را میدانند یا حداقل دسترسی به منابع را میدادند؛ اگر مدیران استراتژیک آموزش و پرورش میگویند یادگیری ترکیبی یعنی ترکیبی از رسانههای مختلف (تکنولوژیها، فعالیتها و انواع وقایع)، برای ایجاد یک برنامه آموزشی بهینه برای مخاطبین خاص، یا یادگیری ترکیبی را بهعنوان یک روش برای حداکثر کردن مزایای روش آموزش رودررو و تکنولوژی چندگانه برای یادگیری توصیف میکنند باید بگویند چه استلزاماتی را برای تحقق آن تهیه کرده اند؟ چگونه میخواهد ابزار اجرایی این نوع یادگیری را فراهم کنند؟ همه الزامات یعنی هر آنچه که برای یادگیری ترکیبی لازم است از دانش لازم برای مدیران و معلمان تا امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای مدارس.
او تاکید کرد: وقتی نقش معلمان بهعنوان تسهیلگر، سرپرست یا دستیار آموزشی، مدیریت و سازماندهی فعالیتها در این نوع یادگیری تعریف میکنیم باید آموزشهای لازم برای معلمان فراهم شده باشد، در این رویکرد معلمان باید خلاق باشند تا بتوانند مواد یادگیری متنوعی را در اشکال و زمان مناسب ترکیب کنند؛ همچنین قدرت حمایت از یادگیرندگان را داشته باشند.
آنطور که مسئولان اعلام کردند و شرایط شیوع بیماری حکایت میکند، آموزش مجازی همچنان پای ثابت دوران تحصیل دانشآموزان باقی میماند، حتی اگر آموزش حضوری از آبان شروع شود، بنابراین تامین و توسعه زیرساختهای مجازی و ایجاد آمادگی در معلمان و دانشآموزان ضرورت دارد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/28612 |