روزها و ماه ها به همین ترتیب سپری می شد اما هیچ خواستگاری به دلیل فقر مالی و رفتارهای خشن پدرم زنگ خانه ما را نمی زد. من هم که تا مقطع دبیرستان تحصیل کرده بودم تصمیم گرفتم هنری بیاموزم تا با کسب درآمد بتوانم کمک خرج خانواده باشم. به همین دلیل به مدت یک سال هنر خیاطی را فرا گرفتم و پس از آن در کارگاه یکی از دوستانم مشغول کار شدم و درآمد خوبی داشتم تا این که از طریق یکی از مشتریان کارگاه با جوانی خوش تیپ و بلندپرواز آشنا شدم و با یکدیگر ازدواج کردیم. اما همسرم گویی همواره در رویاهای خودش زندگی می کرد. او با آن که بدهی های زیادی داشت ولی خوشگذرانی می کرد و با شیک پوشی در پی ارتباط با زنان و دختران دیگر بود.
خلاصه، نتوانستم رفتارهای خیانت بار او را تحمل کنم و تصمیم به طلاق گرفتم. این در حالی بود که بعد از جدایی از همسرم مشکلات مالی من حادتر شد. از یک سو نگران آینده دخترم بودم و از سوی دیگر نمی توانستم به منزل نقلی پدرم بازگردم، چرا که خانواده ام نیز با مشکلات خودشان دست به گریبان بودند.
در همین روزها بود که به واسطه یکی از دوستانم با فردوس آشنا شدم. او که مردی 60ساله بود وانمود می کرد قصد دارد با گرفتن تسهیلات بانکی مرا از بدبختی نجات بدهد و تغییر و تحولی در زندگی ام به وجود آورد. من هم که کاملا به او اعتماد پیدا کرده بودم بنا به درخواست او دو برگ چک سفیدامضا از بستگانم گرفتم تا برای ضمانت بانکی از آن ها استفاده کند. او چنان با چرب زبانی از سهولت دریافت وام ها سخن می گفت که من احساس می کردم همه رویاهایم به واقعیت پیوسته است. فردوس از من خواست لوازم منزلم را به انباری منزل پدرش انتقال دهم تا زمانی که منزل مستقلی را بعد از گرفتن وام رهن کنم، من هم که چاره دیگری نداشتم و روزهای سختی را بعد از طلاق می گذراندم، پیشنهاد او را قبول کردم تا آرام آرام زندگی ام وضعیت بهتری پیدا کند، اما هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که خواسته های فردوس تغییر کرد. او مدعی بود باید به عقد موقت اش در آیم تا امور مربوط به تسهیلات بانکی را انجام دهد ولی من به شدت با این خواسته او مخالفت کردم چرا که فردوس 40سال از من بزرگ تر بود، حالا هم او به بهانه این که خانواده اش ادعا می کنند با من ارتباط دارد، نه تنها چک های سفیدامضا را انکار می کند بلکه لوازم منزل مرا نیز باز نمی گرداند و ... حالا نمی دانم با این اشتباه چه سرنوشتی در انتظارم خواهد بود.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/2973 |