اما چرا چنین مباحثی مطرح میشود و پیشینه آن به چه زمانی میرسد؟ موسیقی ایرانی هفت دستگاه و پنج آواز دارد. در صورتی که بخواهیم یک طبقهبندی برای آنها در نظر بگیریم، بهتر است هر کدام از این دستگاهها و آوازها را در کدام ساعات شبانهروز بشنویم؟
پیشینه تاریخی شنیدن دستگاههای موسیقی در ساعات خاص شبانهروز
مازیار محمدی، آهنگساز، نوازنده و پژوهشگر موسیقی درباره مسئله اختصاص داشتن هر کدام از دستگاههای موسیقی سنتی ایران به ساعاتی خاص در شبانهروز گفت: این مسئله در ایران یک سنت بود. موسیقی ایران بعد از اسلام به سه بخش تقسیم میشد: یکی موسیقی خراسان بزرگ که شامل ماوراءالنهر، خوارزم، خراسان کنونی ایران و بخشهایی از افغانستان بود. دیگری، موسیقی غرب ایران بوده که به آن عراق عجم هم میگویند و از کوههای قفقاز شروع میشد و شهرهای همدان و کرمانشاه و قزوین و... تا جنوب ایران را در برمیگرفت. مکتب دیگری هم به نام مکتب مدرسی بغداد داشتیم که با اندیشمندانی مثل فارابی و ابن منجم آغاز شد. این سه مکتب بعد از اسلام رشد کردند و روی هم تأثیر گذاشتند.
او افزود: طبق رسالههای موسیقی این سنت بیشتر در شرق ایران و خراسان رایج بود؛ این بحث چنین پیشینهای داشته و حالا به موسیقی دستگاهی رسیده است. در قابوسنامه که متعلق به قرن پنجم است هم چنین مطالبی نوشته شده که در هر ساعت از شبانهروز چه موسیقیای لازم است یا کدام موسیقی را برای چه مردمانی اجرا کنند؛ برای مثال شنیدن کدام موسیقی برای سیاهپوستان و سفیدپوستان بهتر است. از محمد نیشابوری هم رساله موسیقی مهمی از قرن ششم به جای مانده که در آن هم چنین مباحثی مطرح شده است.
نویسنده کتاب «هفتگاه موسیقی ایران» ادامه داد: ما چنین مباحثی را در مکتب بغداد نمیبینیم، ولی صفیالدین ارموی که مکتب منتظمیه از قرن هفتم با او شروع میشود هم، چنین مطالبی را در «رساله الأدوار» خود میآورد و این نشان میدهد که او هم از موسیقی خراسان الهام گرفته بود؛ موسیقی در نواحی مختلف ایران صرفاً برای گذران وقت نبود بلکه علاوه بر جنبه عرفانی، جنبه درمانی هم داشت. الآن هم اگر در موسیقی گواتی بلوچستان دقت کنیم میبینیم که جنبه درمانی هم دارد. پس در این مبحثی که مطرح میکردند هر موسیقی در کدام ساعت شبانهروز باید نواخته یا خوانده شود، خواص درمانی یا ویژگیهای عرفانی آن را هم در نظر میگرفتند.
محمدی در پایان بیان کرد: درست است که شنیدن موسیقی در یک ساعت خاص از شبانهروز قطعیتی ندارد و بیشتر به حالات انسان وابسته است، ولی مثلاً دستگاه ماهور را به علت نشاطآور بودن آن صبحها بیشتر میتوان استفاده کرد. سهگاه هم همین حالت را دارد. شنیدن دستگاه چهارگاه هم قبل از طلوع خورشید نشاطانگیز است. شنیدن موسیقی در دستگاه نوا و آواز افشاری هم میتواند شبهنگام باشد که زمان آرامش است، مثل آلبوم «آرام جان» استاد شجریان که در افشاری است یا «چهره به چهره» که در نواست. دستگاه شور و آواز دشتی هم مناسب هنگام غروب خورشید است.
زمان مناسب شنیدن هر کدام از دستگاههای موسیقی ایرانی
میرعبدالله وطن دوست، خواننده، مدرس آواز، پژوهشگر موسیقی و صاحب اولین دایرهالمعارف فارسی در حوزه موسیقی و آواز ایرانی، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: هر دستگاه و آواز زمان خاص خودش را دارد. در گذشته دستگاههای موسیقی را یکگاه، دوگاه، سهگاه، چهارگاه و پنجگاه مینامیدند. «گاه» را زمان در نظر میگرفتند. دستگاه ماهور همان یکگاه بود و اولین زمان برای گوش دادن موسیقی به دستگاه ماهور اختصاص داشت. دوگاه دستگاه شور است، یعنی بهترین زمان برای شنیدن آن ظهر است، و به همین ترتیب گاه سوم به دستگاه سهگاه اختصاص دارد. در سازهای موسیقی هم برای نواختن سیم آزاد، ماهور در درجه اول قرار دارد. درجه دوم دستگاه شور است و باز به همین ترتیب ادامه دارد.
او ادامه داد: گام ماهور شادیآور و هیجانانگیز است، به همین جهت مارشهای باهیجان و پرشور نظامی بیشتر در این گام قرار دارد. ماهور خبر از آیندهی خوب میدهد و بی نیازی را میرساند؛ حتی در قدیم در مجالسی که فقرا زیاد بودند آواز ماهور را میخواندند. شعرهایی که بـرای ماهور انتخاب میکنند درد دلهای مردم را بیان میکند، مانند تصنیف «مـرغ سحر». مناسبترین زمان برای گوش دادن به ماهور صبح و قبل از اذان ظهر است.
وطن دوست درباره دستگاه همایون توضیح داد: پیشینیان دستـگاه همایون را در ارتباط مستقیم با توحید دانستهاند؛ گویی خود گونهای از یگانگی است و حالت جدایی از معشوق حقیقی یعنی خدا را دارد و ناله و زاری آن به خــاطر دوری از معشوق خویش است. همایون بعد از دشتی جانسوزترین دستگاه است، زیرا در مواردی غم موجود در آن سرسختترین دل را نیز محزون میسازد. بهتر است دستگاه همایون را بعد از غروب آفتاب و در ابتدای شب گوش داد.
نویسنده فرهنگنامه آواز ایرانی «نهفت» بیان کرد: آواز اصفهان از آوازهای قدیمی است که نام آن در کتابهای قدیم موسیقی ایران نوشته شده است و آن را بیات اصفهان هم میگویند. آوازی است گاه شوخ و خوشحال و گاه محزون و غمگین؛ ولی روی هم رفته جذاب و دلرباست. توقف رونمایان حالتی ویژه روی آن ایجاد میکند که با حالت مقام کوچک متفاوت است، لذا از شنیدن آواز اصفهان انسان زیاد ملول و متأثر نمیشود درصورتیکه شاد و خوشحال هم نمیگردد، پس حالتش بین اندوه و شادی قرار دارد. بیشتر اشعار عاشقانه در این آواز خوانده میشوند چرا که عاشقانهترین آواز ایرانی است. بهترین زمان برای گوش دادن به آواز اصفهان شب قبل از خواب است.
وی افزود: شور آواز متداول میان مردم ایران است و نمونه کاملی از احساسات و اخلاق ملی گذشتگان ما است؛ گویی روح عارفانه و متصوفه ایرانی را کاملاً مجسم میکند. شنونده دقیق میتواند از گوش دادن به آواز شور به زیبایی مناظر ایران و صفات خاص اهالی این سرزمین پی ببرد. دستگاه شور را نه میتوان جزو آوازهای غمگین به حساب آورد و نه جزو آوازهای نشاطآور که این نیز از ویژگیهای خاص این دستگاه میباشد. اگر بخواهیم دستگاه شور را تشبیه کنیم، مانند انسانی میماند که گفتارش مقبول همه میباشد و همه حرف وی را درک میکنند که این نیز خود دلیلی بر این است که این آواز را میتوان در هر مکان و زمانی اجرا کرد و شنید.
او در پایان بیان کرد: راست پنج گاه و نوا مناسب اواخر شب هستند. چهارگاه که با حالتی شبیه نصیحت شروع میشود و بعد سراغ حالات حماسی میرود، هم مناسب طلوع است و هم غروب. زمان اذان ظهر هم بهترین زمان برای شنیدن آواز بیات ترک است.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/29807 |