سحرهای عرفانی، نماز شبها و نوای آشنای دعای سحر، بیداری همه افراد خانه و حضور پای سفره سحر، بیدار کردن همسایهها با کوبیدن دیوار و طعم دلنشین خواندن نماز اول وقت و دهها حس زیبای نوستالژی که ماه مهمانی خدا را در قدیم دلچسبتر میکرد.
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، به نقل از صبح قزوین؛ گذشتهها بهنحوی بود که گویا دلها بیشتر خوش بود، مردم بیشتر شاد بودند و از کوچکترین خوشیها بیشترین لذتها را میبردند، اعیاد و دور هم بودنها و مسافرت رفتنها هم پررنگتر بود.
قدیم حتی ماه رمضان هم حال و هوای صمیمانهتری داشت، سفره ساده افطار بدون تزئینهای رنگارنگ و بدون دغدغه ژست برای صفحات اجتماعی، بوی آش مادربزرگ با عطر نعنا و سیرداغ که هوش از سر آدمی میبرد، دلنوازی گلولههای رنگی دیماج مادر و صدای اذان پدربزرگ!...
سحرهای عرفانی، نماز شبها و نوای آشنای دعای سحر، بیداری همه افراد خانه حتی بچهها و حضور پای سفره سحر، بیدار کردن همسایهها با کوبیدن دیوار و طعم دلنشین خواندن نماز اول وقت و دهها حس زیبای نوستالژی که ماه مهمانی خدا را گواراتر میکرد.
مأذنهای به وسعت بام خانهها
در سالهای نه چندان دور، روزگاری که صدای زنگ موبایل خواب را از سرمان نمیپراند، سحرخوانها از یک ساعت مانده به اذان صبح روی بام خانه خود رفته و اذان میگفتند و مردم را به صلوات فرستادن دعوت میکردند، البته گاهی علاوه بر آن نقاره هم مینواختند تا حنجرهشان کمی استراحت کند.
اینها را حاج رحیم میگوید، مرد هفتاد سالهای که این دوران خوش را به چشم دیده است، وی ادامه میدهد: من خودم تا همین پنج سال پیش هنگام اذان صبح به بالای بام رفته و اذان میگفتم اما متاسفانه مردم فرق کردهاند، عقیدهها تغییر کرده، الان اگر بروم اذان بگویم محکوم به همسایهآزاری میشوم.
حاج رحیم ادامه میدهد: الان حتی مسجد محل هم تنها در وقت اذان صدای بلندگویش را زیاد میکند تا مبادا صدای همسایهای دربیاید، اما در قدیم از یکی دو ساعت قبل از اذان صبح صدای مناجاتخوانی و صلواتخوانی و دعای سحر از مساجد شنیده میشد و یا حتی برخی همسایهها برای بیدار کردن مردم شروع به صلواتخوانی میکردند.
وی در خصوص آداب و رسوم مردم قزوین در زمان افطار اظهار میکند: سفره افطاری اغلب شبها در مساجد و هیاتها باز بود، البته با افطاری کاملا ساده، آش رشته و یا آش امام، نان و پنیر و یا حتی چای خرما، اینگونه خود را در ثواب روزهداران شریک میکردند، البته از شب ۱۵ رمضان یعنی از شب میلاد امام حسنمجتبی(ع) تا 23 رمضان اکثر مساجد علاوه بر افطاری سحری هم میدادند، ما هم در هیاتمان در این ایام هر شب روزهداران را به سحری دعوت میکردیم، بهطوری که بدون دغدغه به شب زندهداری و عزاداری خود برسند.
چراغ خانههایی که روشن بود
ملیحه مومنی بانوی میانسالی که مربی قرآن است در خصوص آداب و رسوم مردم قزوین میگوید: در قدیم همه اهل خانه برای سحری بیدار میشدند، بزرگترها تاکید داشتند که حتی بچه نوزاد را هم لحظهای برای سحر بیدار کنند، حتی کسانی که نمیتوانستند روزه بگیرند هم بیدار میشدند تا از فیض سحر محروم نمانند، به همین دلیل وقتی از پنجره خانه به بیرون نگاه میکردیم چراغ همه خانهها روشن بود اما اکنون تعداد چراغهای روشن خانهها انگشتشمار هستند.
وی ادامه میدهد: برپایی مراسم قرائت قرآن بهویژه برای بانوان بسیار در این ماه متداول بود به گونهای که معمولا صبحها در خانه یک فرد بانی برگزار میشد، بانوان قرآن را در طول ماه رمضان ختم میکردند و بسیاری افراد روخوانی و روانخوانی قرآن را از همین مجالس یاد میگرفتند.
مومنی بیان میکند: بنده در ماه مبارک رمضان صبح تا نزدیک افطار گاهی 4 مجلس را هدایت میکردم، با وجود خستگی فراوان اما با عشق افطاری را برای خانواده آماده میکردم، افطاریها ساده اما دلچسب بود، این همه رنگ و لعاب در سر سفرهها نبود و صفا و صمیمیت در خانهها موج میزد، همه اعضای خانه انتظار افطار را کشیده و بعد از آن در کنار هم میگفتیم و میخندیدیم نه اینکه هر کس سرش در گوشی موبایلش باشد.
غبار روبی مساجد که غبار غم را از اهل محل میربود
حاج حسن شریفی یکی از هیئتیهای قدیمی قزوین در مورد آداب و رسوم هیئات مذهبی در ماه مبارک رمضان میگوید: مردم قزوین با برپایی مراسم گلخندانی با روحیهای شاد به استقبال ماه مبارک رمضان رفته و به روزه اولی ها هدیه میدادند تا با انگیزه بیشتری به عبادت خدا بپردازند، مساجد و اماکن متبرکه قبل از شروع ماه رمضان غبار روبی میشد تا برای مهمانی خدا آماده شوند، همه اهل محل برای انجام این کار از هم سبقت میگرفتند و همین موضوع سبب همدلی آنان میشد.
حاج حسن ادامه میدهد: مساجد و هیئات بانی خیر میشدند و برای خانوارهایی که به لحاظ مالی در مضیقه بودند، نان و غلات و حبوبات تهیه کرده و این بستهها را تا قبل شروع ماه مبارک بین آنان توزیع میکردند و البته اکثر مردم قزوین برای استقبال از ماه مبارک رمضان به بازار میرفتند و خرید میکردند و هر آنچه که برای خود گرفته، مقداری هم برای خانوادههای نیازمند در نظر میگرفتند.
این پیرغلام هیئتی با بیان اینکه در تمام شبهای ماه رمضان در مسجد میزبان روزهداران بودیم، عنوان میکند: بعد از افطار اغلب مساجد مراسم قرائت قرآن و مناجاتخوانی داشتند و در شبهای قدر بهصورت ویژه مراسم احیا و عزاداری برگزار و در آخر غذای نذری بین شبزندهداران توزیع میشد.
حاج حسن اظهار میکند: قبلترها احترام بیشتری برای ماه رمضان قائل بودند، در این ماه کاسبان بهترین و مرغوبترین خوار و بار و محصولات خود را با نازلترین قیمتها به مشتریان عرضه میکردند، کسانی که در طی ماههای دیگر اهل روزه و نماز نبودند این ماه حرمت نگه داشته و به مساجد میرفتند و عبادت میکردند، کسانی هم که به هر دلیلی موفق به روزهداری نمیشدند مانند امروز در ملاعام آبی نمینوشیدند و غذایی نمیخوردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین؛ هر چند متاسفانه بیشتر آداب و رسومی که در این گزارش به آن اشاره شده با وجود آنکه سالهای زیادی از آن نگذشته تا حدودی رنگ باخته و افراد بسیار کمی هستند که همچنان به آنها مقید باشند، اما باید اعتراف کرد با تغییر در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی طی چند دهه گذشته بسیاری از آداب و سنن و امروزه به دست فراموشی سپرده شدهاند که شاید بتوان با برنامهریزی و استفاده از ظرفیت دستگاههای فرهنگی برخی از این رسومات را دوباره احیا کرد تا نسل جوان هم با آشنایی هر چه بیشتر در حفظ و نگهداری آن بکوشند.
انتهای پیام/