ساخت جنگنده کوثر، طراحی و ساخت هواپیمای بدون سرنشین ابابیل، تولید بالگردهای شاهد ۲۷۸، ظفر ۳۰۰، شاهد ۲۷۴، شاهد ۲۸۵، ساخت پروانه با مواد کامپوزیت، تعمیرات هواناو، تولید هواپیمای آموزشی سیمرغ، هواپیمای آبپاش، ساخت و تست ترمز هواپیما، کمک به تجهیز و نوسازی ناوگان ریلی کشور و تأمین تجهیزات موردنیاز حوزه هوایی کشور ازجمله خدمات و تولیدات شرکت صنایع هواپیماسازی ایران (هسا) است. رئیسی پنجشنبه ۲۶ خرداد پس از بازدید از مجموعه بالگردی و بخشهای مختلف شرکت هِسا گفت: این شرکت مجموعهای از داناییها را به توانایی تبدیل کرده و آنچه که ما از شرکت هِسا انتظار داریم ساخت هواپیمای مسافربری با رعایت تمامی استانداردهای لازم بینالمللی است.
رئیسجمهور جمعه ۲۷ خرداد هم در اجتماع مردمی هستههای جهاد و پیشرفت در حسینیه جماران با اشاره به این موضوع گفت: من در گذشته سفری به تاتارستان داشتم و از کارخانه هلیکوپترسازی آنجا بازدید کردم. آنچه من دیروز در شرکت هواپیماسازی اصفهان دیدم، حتماً و بهمراتب کارش ارزشمندتر و دقیقتر از آنجایی بود که در تاتارستان دیدم. انواع پرندهها در شرکت ایرانی با استانداردهای دنیا ساخته میشود. من از آنها خواستم هواپیمایی با ۷۲ سرنشین را بسازند، این انتظارِ تحققناپذیر نیست.
رئیسی در این جلسه با بیان اینکه «ما نیازمند حرکت تحولی در این دوره هستیم» به سه شرط عمده «تحول» (داشتن روحیه تحولگرایی، تحول در فرآیندها و تحول در ساختارها) اشاره کرد و گفت: ما چقدر در کشور پروژه نیمهتمام داریم. اگر کار جدید شروع نکنیم، ۵۰ سال طول میکشد تا این پروژهها تمام شود. تنها نیروهای تحولخواه و جهادی میتوانند این گره را باز کنند.
پس از دستور رئیسی برای ساخت هواپیمای تولید داخل و تأکیدات وی مبنی بر ضرورت تحول در کشور بود که گروههای ضدانقلاب دستبهکار شدند تا با شگردهای تبلیغی و روانی خود، اظهارات رئیسجمهور را به حاشیه برده و آن را دستمایه طنز و تمسخر قرار دادند.
تکلیف ضدانقلاب که روشن است اما آنچه قابلتأمل بوده، همنوایی برخی مدعیان اصلاحات با ضدانقلاب و واکنش منفی آنها به طرح هواپیماسازی دولت است.
بانیان وضع موجود که بعد از برجام با هواپیمای برجامی مست از باده پیروزی کذایی بودند و صرفاً با هواپیمایی که مقصدش جای دیگری بود عکس یادگاری گرفتند! و اساساً چاره حل همه مشکلات کشور را در وابستگی به خارج میدانستند دستور رئیسی برای ساخت هواپیمای مسافربری با ۷۲ سرنشین را به حاشیه برده و با این ادعا که طرح مزبور توجیه اقتصادی ندارد، بیکیفیت خواهد بود و
«ما نمیتوانیم»، بازهم ساز خودتحقیری و خودباختگی را کوک کردند.
پادوهای داخلی غرب برای محکوم کردن طرح خودکفایی در صنعت هواپیماسازی، پیشرفتهای صنعتی و دانش فنی ایران را زیر سؤال برده و با برجستهسازی برخی مشکلات کشور مانند قطعی برق، وضعیت گرانی و تورم، مشکلات صنعت خودروسازی و... که میراث بهجامانده از دولت قبل است، پرداختند تا عزم و اراده دولت انقلابی برای ساخت هواپیمای مسافربری را تضعیف و مخدوش کنند.
جالب آنکه بانیان وضع موجود از دیرباز با همین شعار «ما نمیتوانیم» بسیاری از بخشهای تولیدی کشور (در حوزه صنعتی و کشاورزی) را به تعطیلی و وابستگی کشاندند تا جایی که سیاستهای آنان باعث شد محصولاتی که جزو کالاهای ضروری نیستند و حتی بعضاً لوکس و تجملی بوده و امکان تولید و حتی صادرات آنها در داخل وجود داشته (چای، برنج، پارچه، چادر و...) با هدررفت ذخایر ارزی و از طریق واردات بیرویه به دست مصرفکننده ایرانی برسد.
سال گذشته قریب به همین روزها بود که رسانه منتسب به بانیان وضع موجود (روزنامه دنیای اقتصاد) در مطلبی با عنوان «مصائب اقتصاد بسته» استقلالخواهی و خودکفایی در جمهوری اسلامی ایران را به باد انتقاد گرفت و نوشت: «میتوان فهرست بلندبالایی را برای عقبگرد اقتصاد و رفاه مردم ارائه کرد، اما هسته اصلی به نوع تفکری بازمیگردد که بر آن است استقلال را در بسته بودن درهای اقتصاد، به استقبال تحریم رفتن، عدم ارتباط با دنیا و توهم تأمین همه کالاهای موردنیاز تعریف کند. همچنانکه اگر از فردا صبح قصد کنید، چایی را که مینوشید خود به عملآورید، نخ لباسی را که به تن دارید خود از پشم گوسفندانی که پرورش میدهید تأمین کنید و کفشی را بپوشید که خود دوختهاید، ابداً امکانپذیر نیست.»
محسن امینزاده که یکی از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ بود سال گذشته در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «چرا گفته نمیشود که بدون باز شدن درهای اقتصاد جهانی به روی اقتصاد ایران، توسعه ملی موفق خیالی بیش نیست؟...چرا گفته نمیشود که خودکفایی در دنیای امروز یک تصور خیالی و یک توهم است و هیچ کشوری بدون روابط خارجی فعال و دوجانبه، به توان و قدرت اقتصادی دست پیدا نمیکند».
دولتهای مورد حمایت مدعیان اصلاحات هم همواره در برابر طرحها و پیشنهادات توسعهای که مبتنی بر ظرفیتهای داخلی بود، «ما نمیتوانیم» را نجوا میکردند. عیسی کلانتری که بیش از ۲۰ سال در دولتهای میرحسین موسوی، خاتمی، هاشمی و روحانی یا وزیر کشاورزی بوده یا معاون رئیسجمهور و... گفته بود که خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست بلکه «غیرمنطقی و غیرعلمی و دروغ» است او حتی گفته بود خودکفایی در گندم چیز «مزخرفی» است!
محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت دولت روحانی چند سال پیش در همایش روز ملی صادرات در اظهاراتی که تعجب افکار عمومی را برانگیخت، گفته بود: «همانطور که در بخش ورزشی مربی خارجی میآوریم، در اقتصاد نیز نیازمند آوردن مدیران اقتصادی خارجی هستیم. در این رابطه به برخی از شرکتها پیشنهاد واردات مدیران خارجی را دادم که برخی از آنها نیز از این پیشنهاد استقبال و اقدام کردهاند.»
همین وزیر که هنوز از انتصابش در دولت روحانی یک سال نگذشته بود که برای تعطیلات نوروزی خود به آلمان رفت و برای عمل جراحی گوش که به گفته پزشکان، یک جراحی ساده و در ایران امکانپذیر بود، خود را به پزشکان آلمانی سپرد!
یکی دیگر از همین مدعیان اصلاحات (عضو مؤسس حزب اعتدال و توسعه) که روزگاری وزیر راه و رفاه دولتهای هاشمی و مشاور عالی روحانی در دولت یازدهم بود، در جمع مدیران خودروساز و قطعهساز کشور در دفاع از صنعت خودروسازی کشور و البته به بهانه مخالفت با تعرفه واردات گفته بود: «بگذارید با خود روراست باشیم، ما بهجز پخت آبگوشت بزباش و قورمهسبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.»؛ اظهاراتی که متناظر با این عبارت بود؛ «ما بیش از این نمیتوانیم!»
همینها سال گذشته و همزمان با دستور رهبر انقلاب مبنی بر «ممنوعیت واردات لوازمخانگی کرهای» ضمن همنوایی با ضدانقلاب بازهم شعار «ما نمیتوانیم» سر دادند و برای ممانعت از واردات خارجی شرکتهای کرهای به ابراز گلایه و ناراحتی روی آوردند.
مدعیان اصلاحات سالها پیش خودکفایی در بنزین و حتی اتمام ساخت فازهای پالایشگاه ستاره خلیجفارس را غیرعملی میدانستند تا جایی که وزیر نفت (بیژن زنگنه) در واکنش به گزارش چند سال پیش کیهان (سال ۹۳) که در رابطه با خودکفایی در تولید بنزین منتشر شده بود، گفت: «من هیچوقت نگفته بودم در بنزین خودکفا میشویم، روزنامه کیهان در گزارشی گفته بود خودکفا شدیم و خودش هم باید پاسخگو باشد.» این در حالی است که اکنون نهتنها در تولید بنزین خودکفا شدهایم بلکه به کشورهای دیگر بنزین هم صادر میکنیم.
درخصوص تولید واکسن هم همین وضعیت بود. مدعیان اصلاحات همزمان با دوگانهسازی واکسن داخل- واکسن خارج درصدد باورسازی این گزاره بودند که ما نمیتوانیم واکسن داخلی تولید کنیم و واکسن داخلی چیزی بیشتر از آب مقطر نیست!
درخصوص ساخت و صادرات نفتکش اقیانوسپیما که دستاورد جدید ایران بدون برجام و FATF بود هم شاهد این بودیم که برخی مدعیان اصلاحات ادعا کردند که نفتکش غولپیکر «افراماکس» ساخت ایران نبوده است! در حالی که به گفته مسئولان، ساخت نفتکش غولپیکر «افراماکس» به دست متخصصان ایرانی «بهصورت مونتاژکاری نبوده و تمامی مراحل ساخت در کارخانه کشتیسازی جزیره صدرای بوشهر انجام شده» و «۸۰ درصد تجهیزات و سازه نفتکش تولید داخل بوده است.»
وادادگان غرب و بانیان وضع موجود، روی رزمآرا را هم سفید کردهاند! رزمآرا، نخستوزیری که ملت ایران را بیلیاقت میدانست ۷۰ سال پیش تعدادی از نمایندگان را به جلسه خصوصی دعوت کرده بود تا آنها را برای دادن رأی مثبت به «لایحه تمدید گس- گلشائیان» (دادن امتیاز بهرهبرداری از نفت ایران به طرف غربی) راضی کند. او در این جلسه میگوید: «ما لیاقت لولهنگسازی (آفتابه گلی) هم نداریم. ۵۰ سال است که آن را میسازیم ولی ترقی نکردهایم ما چطور میتوانیم خودمان صنعت نفتمان را اداره کنیم؟ اگر این کارهای عوامفریبانه ادامه پیدا کند من ناچار میشوم که مسجد شاه را توی سر کاشانی و مجلس را توی سر اقلیت خراب کنم.»
مدعیان اصلاحات که راهبردشان «توسعه مبتنی بر نگاه به بیرون» و شعارشان «بستن با کدخدا» است برای نابودی خودکفایی ملی و تحمیل برجامهای غربی به کشور از هیچ کاری دریغ نمیکنند. آنها با بزرگنمایی ضعفها و مشکلات کشور بهویژه در حوزه صنعت و تکنولوژی، پیشرفتها و دستاوردهای صنعتی و دانشبنیان کشور را نادیده گرفته و از سویی دیگر در طرحهای توسعه مبتنی بر نگاه به ظرفیتهای داخلی (مثل همین طرح هواپیماسازی دولت سیزدهم) القا میکنند که «ما نمیتوانیم!»
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/34403 |