نفوذ فرهنگ و تفکر غربی در رسانه و سریالهای شبکه خانگی
کد خبر: 46842
این روزها نبود نظارت، مدیریت و هدایت در سریالهای شبکه خانگی و برخی پیامهای بازرگانی رسانه عامل نفوذ فرهنگ و تفکر غربی در این عرصه با رواج شوخیهای نامناسب، الفاظ رکیک، پوششهای نامناسب، خشونت، عشق مثلثی و... شده است.
به گزارشپایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» این روزها نقش سریالهای شبکه نمایش خانگی در سبد مصرف کالاهای فرهنگی خانواده پررنگتر از قبل شده است. دسترسی آسان به نوع ارائه و حذف لوحهای فشرده از جمله دلایل استقبال از این سریالها است، بهویژه که پای ستارههای سینما هم به شبکه نمایش خانگی باز شد و بسیاری از کارگردانهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، با استفاده و بهرهگیری از این چهرهها راه فروش آثار خود را هموار کردهاند.
امروز سریالهای نمایش خانگی درگیر ناهنجاریهای اجتماعی شده است. انواع شوخیهای نامناسب، الفاظ رکیک، پوششهای نامناسب جامعه ایرانیاسلامی، روحیه خشم و... باعث بهوجودآمدن مشکلات فرهنگی در سطح جامعه میشود.
استفاده از چنین سکانسهایی در سریالهای نمایش خانگی مخصوصاً سریالهای طنز که بیشترین آمار مخاطب را داراست، تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است که میتواند از عدم نظارت صحیح از سوی مراجع و سازمانهای فرهنگی و عدم قانونگذاری و اجرای قانون نشئت بگیرد.
برخی تولیدات شبکه خانگی و آگهیهای بازرگانی در مغایرت بافرهنگ است
از همین رو مرتضی اسماعیلی طبا، کارشناس فرهنگ و رسانه در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره به تولیدات شبکههای خانگی، اظهار داشت: اخیر استفاده ابزاری از زنان در آگهیهای بازرگانی صداوسیما رایج شده است که باید مراقبت کرد دراینخصوص دقت بیشتری شود تا به جایگاه والایی که مکتب اسلام برای زنان قائل است، خدشهای وارد نشود.
وی ادامه داد: در سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود هم در روابط زن و مرد و هم پوششها باید ارزشهای دینی و ملی بیشتر رعایت شود در غیر این صورت این سریالها به حجاب و عفاف جامعه آسیب جدی وارد خواهد کرد.
استفاده ابزاری از زنان فقط در تبلیغات نیست
همچنین دراینخصوص دکتر رفیعالدین اسماعیلی، استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره به استفاده ابزاری از زنان در عرصه فضای مجازی برای تبلیغات کالا، اظهار داشت: این کار منحصر در رسانه نیست و قبلاً در فضای خارج از رسانه هم اتفاق افتاده است و امروز هم باتوجهبه پررنگی و جذابیتی که رسانه دارد در آن وارد شده است.
وی اضافه کرد: این نگاه ابزاری منحصر به تبلیغات هم نمیشود؛ بلکه در سریالها و برخی برنامهها از این نوع محورها استفاده میشود. نفوذ فرهنگ و تفکر غربی در رسانه داخلی
این کارشناس فضای مجازی و رسانه بیان داشت: در رسانه غرب این موضوع بسیار پررنگ است و یک عنصر جدی محسوب میشود. به قول خود آنها جذب مخاطب میکند و رسانههای غربی بسیار تند و زیاد هم از این عنصر استفاده میکنند. استفاده اقتصادی از زن در رسانه تبدیل به امر عادی شده است.
وی اضافه کرد: باتوجهبه نفوذ فرهنگ و تفکر غربی در رسانههای داخلی، متأسفانه از برههای این موضوع بسیار گسترش پیدا کرد. ابتدا این مسئله در سینما مطرح و کمکم وارد رسانه ملی شد و آرامآرام تبدیل به یک امر عادی شده است، امری که برگرفته از نگاه و تفکر غربی است.
نظارت بر سریالهای نمایش خانگی با کیست؟
همانطور که گفته شد آنچه در سریالهای نمایش خانگی عرضه میشود عدم تطابق فرهنگ رایج در این مجموعهها بافرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است. در این سریالها گویا فیلمنامهنویسها سعی در تغییر بهزور و اجبار فرهنگ ایرانی و ترویج سبک زندگی منحرف غربی را دارند. دیالوگها، ارتباطات، گذر از حریمهای دینی، پوشش نامتعارف آن چیزی است که در همه این سریالها قابلمشاهده است. آن چیزی که با تماشای چند سریال و غرقشدن مخاطب در داستان، بهمرور به سبک زندگی او تبدیل میشود و این شیوه عادیسازی است!
در این میان نکته قابلتأمل نبود نظارت مناسب بر این تولیدات است. موضوعی که مدتهاست بر اساس انجام صحیح آن بحث است. ساترا یا سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر تحت نظارت سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دو سوی ماجرا هستند.
برخی اتفاقات در سریالهای خانگی در خارج کشور هم نیست
این در حالی است که در میز گفتوگوی ویژه «نقد سینما» که از صداوسیما پخش شد رفیعالدین اسماعیلی استاد دانشگاه ابتدا درباره دلیل نظارت بر شبکه نمایشخانگی گفت: همه افراد، گروهها، سازمانها و نهادهای مختلف نیاز به نظارت دارند و برای همه لازم است؛ چراکه تا نظارت نباشد به یکسری اتفاقات نمیرسیم.
وی ادامه داد: با نگاهی به وضعیت فرهنگی حاکم بر این سریالها به بیضابطه بودن آن پی میبریم. در حقیقت بهمرورزمان وقتی یکسری موارد رعایت نمیشود، کمکم این تصور به وجود میآید که تبدیل به قانون شده است.
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: بهعنوانمثال در شبکه نمایش خانگی میبینیم که مسائلی از جمله خشونت، عشقهای مثلثی، عشق بین محارم و... مطرح و تابوهایی شکسته شده است که در خارج از کشور نیز کمتر آن را میبینیم. البته این مسائل مختص به همه سریالها نیست. پس قطعاً باید نظارت دقیقی صورت بگیرد.
این استاد دانشگاه درباره مخالفت عدهای از هنرمندان با نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی عنوان کرد: برخی جوّسازی رسانهای کردند چراکه شاید منافعشان به این گرهخورده است که نظارت با صداوسیما نباشد. در نهایت مهم این است که خطر قرمزها و قواعد مشخص شود.
اسماعیلی عنوان کرد: صداوسیما با وجود سلایق مختلف، مخاطبان متفاوت دارد و مثالهای زیادی برای آن میتوان آورد. از نظر من بهتر از صداوسیما نمیتوان پیدا کرد که بر شبکه نمایش خانگی نظارت داشته باشد چرا که سابقه طولانی و جدی در سریالسازی دارد و به تمام قواعد و قوانین آشناست. بسیاری از هنرمندانی که در شبکه نمایش خانگی اثری میسازند با ساختار صداوسیما آشنا هستند و در این رسانه کار کردهاند.
صداوسیما متولی نظارت بر رسانههای صوت و تصویر را دارد
درهرصورت شورایعالی انقلابفرهنگی در سال جاری تشکیل جلسه داد و طی مصوبهای مهم ضمن تأیید حق انحصاری صداوسیما برای پخش زنده در فضای مجازی و حقیقی، جایگاه نظارتی صداوسیما بر رسانههای صوت و تصویر فراگیر کاربر و ناشر محور را تثبیت کرد. پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما در این باره گفت: «ساترا به نمایندگی از صداوسیما مسئول تنظیمگری در حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی است؛ مشخصاً در حوزه رسانههای صوت و تصویر فراگیر کاربرمحور و ناشر محور بهویژه نمایشخانگی مسئولیت تنظیمگری و صدور مجوز تولید و انتشار به عهده صداوسیماست».
همچنین سید نظامالدین موسوی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و سخنگوی هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره ابلاغ مصوبه اخیر شورایعالی انقلابفرهنگی از سوی رئیسجمهور گفت: ابلاغ این مصوبه جایگاه نظارتی صداوسیما را برای ساماندهی شبکه نمایش خانگی تثبیت کرد و اکنون انتظار این است که صداوسیما هم در حوزه نظارت ایفای نقش جدیتری کند و هم از تولید محصولات، سریالها و برنامههای سالم و جذاب در شبکه نمایش خانگی بهطورجدی حمایت کند.
شبکه نمایش خانگی پیوست فرهنگی ندارد
درهرصورت سؤالی که با دیدن هر قسمت از سریالهای متنوع نمایش خانگی به ذهن مخاطب و خانوادهها خطور میکند این است که چه کسی یا کسانی وظیفه نظارت بر محتوای تولیدی سریالهای نمایش خانگی را به عهده دارند؟ چرا محتوای این سریالها رها است؟ پشت پرده نظارت بر محتوای سریالها چیست؟ و سؤالات بسیار دیگری که نه برای اولینبار بلکه بارهاوبارها توسط رسانهها و منتقدان این عرصه مطرح شده است.
باید گفت که شبکه نمایش خانگی پیوست فرهنگی ندارد و باید در محورهای سهگانه نظارت، مدیریت و هدایت با رویکردی مدون و تعریف شفافی از مؤلفههای یادشده وارد عمل شد؛ همین حالت سردرگمی، از ضرورت پالایش شبکه نمایش خانگی حکایت دارد.
امروز شبکه نمایش خانگی تبدیل به گذرگاهی برای عبور سریالها و فیلمهایی که با ساختار و قواعد اخلاقی و عرفی ما تناسب ندارد شده است که نیازمند رصد و نظارت دقیق و درست توسط متولیان امر و ایجاد چارچوب برای تولید در این عرصه است.