وی گفت: حکماً و دانشمندان میگویند که بشر زنده و مدنی بالطبع است و هر جامعه متمدنی رهبر میخواهد و لذا ما نیازمند پیامبریم؛ این خلاصه حرف حکماست. اما انبیای الهی، عموماً و خاتمشان خصوصاً، نبوت را نه زمینی و نه زمانی میدانند. حقیقت انسان را فراتر از زمانه تاریخ و زمینه جغرافیا میبینند و نبوت نیز امری ملکوتی است.
آیتالله جوادی آملی ادامه داد: بدن انسان میپوسد و از بین میرود؛ ولی روح و جان انسان جاودانه است. این حقیقت جاودانه انسانیت است که نیازمند رهبری الهی است؛ صحبت از ملکوت است نه ملک؛ لذا صهیونیستهایی که در غزه ظلم میکنند یا بانیان جنگ جهانی اول و دوم، اینها انسان نیستند. انسانیت یعنی فرشتهخویی.
وی تصریح کرد: نمونه دیگری از تفاوت رهاورد دانشمندان بشری و انبیا الهی، تقسیمبندی علوم توسط بشر است. دانشمندان علوم را به دودسته انسانی و غیرانسانی تقسیم میکنند؛ بهعنوانمثال، جغرافیا، زمینشناسی، ستارهشناسی، ریاضیات و شیمی را علوم غیرانسانی و فقه، اخلاق و حقوق را علومانسانی میدانند. اما رهبران الهی میگویند تمام آنچه در نظام هستی است، علومانسانی محسوب میشود، زیرا همه اینها کتاب خداوند است و بشر باید آن را ورق بزند و بیاموزد.
این مرجع تقلید به تفاوت نگرش میان حکماً و رهبران الهی اشاره کرد و گفت: در نگاه علمی دانشگاهها و حوزهها، دانش به معلوم و مجهول تقسیم میشود. اگر معلوم است، سرمایه است و اگر مجهول است، بهوسیله معلوم باید شناخته شود و لذا سرمایه ما تصورات ذهنی است. اما رهبران الهی که نمونه ممتاز آن علی بن ابیطالب (ع) است، فراتر از این نگرش، حقیقت را در کل عالم هستی میبینند. آنان تأکید دارند که حق را باید با حق شناخت و آنچه در جهان آشکار و پنهان است، همه سرمایههای الهی هستند که بشر باید از آنها برای هدایت و رشد بهرهبرداری کند.
آیتالله جوادی آملی در پایان گفت: جامعه اسلامی باید راه صحیح را طی کند و مانعی برای پیشرفت دیگران ایجاد نکند، نه بیراهه برود و نه راه کسی را ببندد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/52565 |