یاسمن طلوعی: نمایشگاه پوسترهای سینمایی علی باقری تحت عنوان «فیوویژن» از ۲۴ خرداد در گالری «پاییز» خانه هنرمندان برپا شده است و تا ۴ تیر ادامه خواهد داشت. «پابرهنه در بهشت»، «پرسه در مه»، «رویاهای دم صبح»، «اشیاء از آنچه در آیینه میبینید به شما نزدیکترند»، «شیار ۱۴۳»، «نفس»، «قصر شیرین»، «شبی که ماه کامل شد» و... از جمله فیلمهایی به حساب میآیند که باقری طراحی پوسترشان را برعهده داشته است. گفتوگو با این هنرمند را میخوانید.
درباره نمایشگاه «فیوویژن» توضیح دهید که چطور شد تصمیم گرفتید نمایشگاهی از پوسترهایتان برگزار کنید.
من مجموعه پوسترهایی از سال ۸۲، ۸۳ داشتم که تعدادشان به حدود هفتاد عدد رسیده بود. ایده برگزاری نمایشگاه پوسترهایم از همسرم، مهسا ملک مرزبان بود که درواقع مشوق من در این کار است. همه پیگیریها و کارهای برگزاری نمایشگاه را هم ایشان به همراه زهرا پاشایی انجام دادند. هدف من از برگزاری نمایشگاه «فیوویژن» این بود که ایده شخصیام در طراحی پوستر را بهتر معرفی کنم و امکان بازنگری به کلیشههای مرسوم بدهم.
شما پیش از اینکه وارد حوزه طراحی پوستر شوید، به صورت حرفهای عکاسی را دنبال میکردید. چطور شد که از عکاسی به طراحی پوستر روی آوردید؟
من در سینما با عکاسیِ اولین فیلم بهرام توکلی با نام «پابرهنه در بهشت» شناخته شدم. در آن مدت مشغول کارهای گرافیک تبلیغاتی بودم و عکاسی صنعتی هم انجام میدادم. خوشبختانه فیلم «پابرهنه در بهشت» در بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و من سیمرغ بلورین بهترین عکاسی را برای این فیلم دریافت کردم. به هر حال وقتی شما از جشنواره فیلم فجر برای عکاسی یک فیلم جایزه دریافت میکنید، به عنوان عکاس در سینما شناخته میشوید. از آن سال پیشنهاد زیادی برای عکاسی فیلم دریافت کردم، اما بیشتر از عکاسی بر طراحی پوستر متمرکز شدم. ضمن اینکه علاوه بر عکاسی فیلم «پابرهنه در بهشت»، طراحی پوستر آن را هم برعهده داشتم. قبل از این فیلم، طراحی پوستر فیلمهای دیگری را هم انجام دادم که اکران نشدند یا فیلمهای مستند و کوتاه بودند.
درباره تعاملتان با تهیهکنندگان و کارگردانانی که همکاری کردهاید، توضیح دهید. به ویژه همکاری با نرگس آبیار برای پوستر فیلم «شیار ۱۴۳»، «نفس» و...
برای تمامی پوسترهایی که طراحی کردهام، سفارش دهنده داشتهام. معمولا طراحی پوستر را به سفارش کارگردانان انجام میدهم. یعنی کارگردان من را به تهیهکننده پیشنهاد میدهد. در فیلمی مثل «قصر شیرین» که رضا میرکریمی علاوه بر کارگردانی، تهیهکنندگی را هم برعهده داشت، تعامل راحتتری اتفاق افتاد. بیشترِ تهیهکنندهها و کارگردانان، پوسترهای من را برای فستیوالها استفاده میکنند. هرچند در اکران داخلی هم از آنها کم و بیش استفاده میشود؛ مثل فیلمهای «شیار ۱۴۳»، «هندی و هرمز»، «بیست و یک روز بعد» و مستند «در جستوجوی فریده»، همچنین فیلم «شبی که ماه کامل شد» که مدتی قبل در بخش بازار جشنواره فیلم کن نمایش داده شد.
اولین همکاری من با خانم آبیار به فیلم «شیار ۱۴۳» برمیگردد. این پوستر از چند جشنواره بینالمللی هم جایزه دریافت کرد و بعد از این فیلم، خانم آبیار «نفس» را ساخت که باعث همکاری مجددمان شد.
مخالفتی با استفاده از چهره ستارههای سینما روی پوستر فیلمها ندارم. این نوع طراحی برای برخی فیلمهای عوام پسند یا پاپکورنی که مخاطبش هم مشخص است، انجام میشود. اما نباید پوستر تمام فیلمها را بهخاطر فروش بیشتر در همین قالب طراحی کرد
یک تفاوت نگاه تجاری و هنری وجود دارد که تهیهکنندگان بیشتر به دنبال جذب تماشاگر هستند اما کارگردانها بیشتر به بُعد هنری پوستر اهمیت میدهند. فکر میکنید در حال حاضر طراحی پوستر به تبلیغات فیلمها و دیده شدنشان کمک میکند؟
برخی پخشکنندهها و تهیهکنندهها به دلیل اینکه میخواهند سرمایهشان برگردد و فیلم فروش خوبی داشته باشد، کمی نگران این موضوع هستند که اگر پوستری خارج از کلیشههای مرسوم طراحی شود، در جذب مخاطب موفق نشود. درواقع معتقدند سوپراستارها میتوانند مردم را به سالنهای سینما بکشانند، همین موضوع باعث میشود سراغ طراحیهایی بروند که پیش از این استفاده کرده و جواب گرفتهاند. حتما طراحی پوستر تاثیر زیادی در تبلیغات و دیده شدن فیلم دارد، به زعم من پوستر فیلم شخصیت فیلم را نشان میدهد و باید در خدمت مفهوم آن باشد.
شما چقدر با این موضوع موافقید که از چهره ستارههای بازیگری برای طراحی پوستر استفاده شود؟
اتفاقا مخالفتی با این قضیه ندارم، در جای خودش هیچ اشکالی ندارد، در تمام دنیا هم همینطور است. این نوع طراحی برای برخی فیلمهای عوام پسند یا پاپکورنی که مخاطبش هم مشخص است و آن مخاطب بابت دیدن همان چهرهها به تماشای فیلم میآید، انجام میشود. اما نباید پوستر تمام فیلمها را بهخاطر فروش بیشتر در همین قالب طراحی کرد.
به نظر شما پوستر فیلم چقدر میتواند یک اثر هنری مستقل باشد؟ و آیا اصلا فارغ از فیلم میتواند موجودیت پیدا کند؟
قطعا پوستر میتواند جدای از فیلم موجودیت پیدا کند. برای مثال فیلم «راننده تاکسی» مارتین اسکورسیزی را میبینید و چون فیلم را دوست دارید چندبار تماشا می کنید. از جایی به بعد دیگر همه سکانسها و دیالوگ هایش را حفظ شدهاید، حالا برای آنکه این خاطره خوش از فیلم را جلوی چشمتان داشته باشید، پوسترش را پیدا میکنید و به دیوار میزنید تا لذت تماشایش بارها و بارها برایتان تکرار شود. اینجاست که اگر پوستر قابلیت و ظرفیت داشته باشد، تبدیل به اثر هنری میشود و دیگر صرفا کاربرد اطلاع رسانی ندارد.
دوست داشتید با کدام کارگردان همکاری کنید که هنوز اتفاق نیفتاده است؟
بیشتر از کارگردانها دوست داشتم برای فیلمهای خاصی طراحی پوستر انجام بدهم. به دلیل اینکه هر کارگردانی فراز و فرود دارد و همه آثارش درخشان نیست. برای مثال دوست داشتم طراحی پوستر فیلم «درباره الی» و «عشق سگی» ساخته آلخاندرو گونسالس ایناریتو را انجام میدادم.
تاکید دارید باید اول فیلم را ببینید و بعد طراحی پوسترش را انجام دهید؛ چه فضاهایی در فیلمها باعث میشود طراحیشان را بر عهده بگیرید؟
اول فیلم را میبینم تا بفهمم میتوان از آن یک آرت ورک مستقل هم بیرون کشید یا نه. معمولا اگر فیلمی این ویژگی پنهان را داشته باشد، جذبم میکند. در غیر این صورت به سختی میتوانم با آن ارتباط برقرار کنم و معمولا طراحی پوستری را که صرفا جنبه اطلاع رسانی و تجاری داشته باشد، نمیپذیرم.
طراحان پوستر شیوههای خاص خود را برای طراحی دارند، شیوه خاص شما چیست؟
بعد از تماشای فیلم با کارگردان دربارهاش صحبت میکنم تا متوجه شوم برداشتهای شخصی من درست بوده یا خیر. با کمک کارگردان و نزدیک شدن به اهداف او به ایدههای ذهنیام شکل میدهم و بعد به سراغ طراحی و اجرا میروم. حتی برای طراحی جلد کتاب هم به همین شیوه عمل میکردم. یعنی یکبار از اول تا آخر کتاب را میخواندم و بعد ایدهپردازی میکردم و صرفا بر اساس نام کتاب طرح نمیزدم.
گزیده کار بودن طبیعتا باعث میشود خروجی کمتری داشته باشید، این موضوع برایتان مهم نیست؟
نه. کیفیت کار برایم مهمتر از کمیت است. دوست دارم زمانی که پوستری با طراحی من منتشر میشود با افتخار بگویم این کار من است.