باورش سخت است که او با رفیقی موتوری این ور و آن ور برود. فرشاد آقای گل را ببین . با این استیل واقعا چه کسی باورش می شود او روزگاری حتی فوتبال بازی می کرده؟ محمد آقا پنجی که روزگاری بی مانند ترین دفاع ایران بود کی یکدفعه تمام موهایش سفید شد؟ محمود خان خوردبین هم که چون یک خان مثل همیشه در مقام بزرگتری نشسته و نظاره می کند. کنار محمد آقای دستجردی که پسرش شایان را جای خودش گذاشته توی ترکیب و طوری بازی می کند که ستاره بازی بی تردید اوست. پدر هم با آب و تاب برای محمود خان از فرزند می گوید. که مربی بدنسازی اکسیژن است و ... شکر اوضاعش خوب!
اون وسط چه خبره!
وحید قلیچ در سمت مخالف زمین انگار مخ عباس آقا کارگر را کار گرفته است. او که توی دروازه نیست شاید باز مثل روزهای بازی شاکی باشد! خودش یکبار می گفت:«وقتی قرار بود در ترکیب نباشم می زدم وقت گرم کردن بهروز سلطانی را مصدوم می کردم و می رفتم توی گل!» اینجا اما خبری از آقا بهروز نبود.
گل ها را هم داده بودند دست محمود خوراکچی و نادر باقری! بیشتر پرسپولیسی های سابق درون زمین، بازی می کردند. جوانترها همه به خط بودند تا یکبار دیگر بتوانند نظر مساعد علی آقا را بگیرند و پنجشنبه صبح جلوی پرسپولیس بازی کنند.
از سهراب انتظاری ، ابراهیم اسدی، سعید عزیزیان، احسان خرسندی، حسن خان محمدی، محمد منصوری و پایان رافت، محمدرضا مهدوی ، بهزاد داداش زاده، اسی حلالی، محمد برزگر، جواد منافی، بهنام طاهرزاده، کورش برمک گرفته تا بزرگترهایی مثل مرتضی کرمانی مقدم ،آقا ضیا عربشاهی ، مرتضی فنونی و آقا جواد حسن زاده.
بازی بین سفید و قرمز! نیمه اول با داوری محمد آقا پنجی ، همه چی مساوی، اون هم بدون گل. علی آقا هم کنار زمین بود و توی سرما داشت با دو جوان روحانی حرف می زد که از آشناهایش بودند. قرارش را عمدا گذاشته بود اینجا. روحانی خوش تیپ ریش خرمایی می گفت:«هم عاشق فوتبال هستم و هم از آشنایان علی پروین!» کارش داشته و استاد هم گفته بیاید طرشت تا داوری سلطان را هم ببیند.
علی سلطان در نقش مرحوم بهلولی!
علی پروین با رسیدن به بین دو نیمه همه را دور خودش جمع می کند. اسم ۲۰ تا جوان را برای بازی روز پنجشنبه با تیم برانکو می خواند. بازی ساعت ۱۱صبح در ورزشگاه شهید کاظمی. استادیومی که خیلی از این پیرمردها حتی جایش را بلد نیستند. لحظاتی بعد سلطان شان چیزی می گوید که برق در چشمان همه دیده می شود بازی هم خیلی جدی! مرتضی فنونی داد می زند. ضیا، مژدبا کرمانی سفت بگیرین که علی آقا نفری ۲۰۰ پاداش میده! خودش سوت را گرفته دستش.کلاه بافتنی سر کرده و پالتو پوشیده و توی سوز عصرگاهی شده داور بازی. قرمزها خیلی زود دو تا گل می زنند. شیرینی گوشه زمین خنده اش گرفته و مهدی عرب می گوید:«علی آقا حالا کاری می کنه مساوی شه! عمرا نفری ۲۰۰ رو بده!»
بازی شده پر از سوت های یک طرفه به نفع سفیدها. وقت می گذرد اما امروز قرمزها انگار بهترند. تیم برمک شایان دستجردی، جواد حسن زاده، ابراهیم اسدی، محمد منصوری ، بهنام طاهرزاده و رفقا بهتر از تیم عربشاهی، رافت، انتظاری، داداش زاده، کرمانی مقدم و مهدوی و دوستان داشت بازی می کرد!
علی پروین اما نیتش این نبود که بازی برنده داشته باشد.سانس بازی شان تمام شده بود. یک سری بچه خرده آمده بودند برای بازی ولی سلطان سوت پایان نمی زد.
محمدرضا مهدوی از راه دور شوتی زد خورد زیر طاق و روی خط . علی پروین گل گرفت. صدای قرمزها در آمد و منصرف شد.
ته بازی و کلی وقت تلف شده، سفید ها بزن نبودندو ۱۵ تا ۲۰۰ تومان علی پروین ضرر کرد! او گفت :« تا پنجشنبه تو حسابتونه !»ولی به هر کدام از بازیکنان سفید که می رسید طعنه ای می زد و یک جمله فلفلی از این هایی که «...دی» تویش دارد ، نثارش می کرد!
علی پروین مثل مرحوم بهلولی انگار داشت بازی را بقدری کش می داد که قرمزها گل بزنند اما آخرش هم نشد که نشد.
علی پروین خودش خسته شد و سوت را زد و گفت:«اینا گل بزن نبودن! توپ ممد مهدوی هم خیلی بیرون بود بابا، نمی شد گل گرفت! کلی بهم ضرر مالی زدند امروز!»
گفت و با خنده رفت به سمت لواسان تا روزپنجشنبه و بازی با تیم اصلی پرسپولیس. علی پروین که اصلا باخت دوست ندارد آن بازی برایش بیشتر ازدرون زمین، بیرون از زمین مهم است و بازتاب رفاقت این دو تیم با یکدیگر! برای اینکه تصاویرش کنار برانکو را همه ببینند و بدانند علی پروین دنبال خریدکل پرسپولیس است!
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/1057 |