درگیریهای اخیر در استان ادلب میان ارتش سوریه و عناصر تروریستی که با شکست تروریستها همراه بود، منجر به بروز اختلاف میان گروههای مختلف تکفیری و فروپاشی ائتلاف آنها در این منطقه شده است. انتظار می رود که شکست گروههای مسلح در درگیریهای اخیر منطقه ادلب٬ بازتاب زیادی بر برنامه این گروهها هم از نظر تسلط و نقاط قوت جغرافیایی و هم در سطح ائتلاف آنها داشته باشد.
نقشه جدید گروههای مسلح در منطقه ادلب با شکست مواجه شده است که این مسئله می تواند یکی از بازتابهای پیشرفت ارتش سوریه و همپیمانان آن در حومه حماه و ادلب باشد. می توان گفت که فضای متشنج پشت صحنه گروه های مسلح در بحبوحه درگیریهای کنونی در چنین شرایطی غیرعادی نیست. درحال حاضر گروههای مختلف تروریستی در حال متهم کردن یکدیگر هستند.
این نخستین بار نیست که جبهههای تروریستی تحریرالشام و النصره٬ طعم شکست را می چشند و به نظر میرسد آخرین بار هم نباشد. کارنامه عناصر النصره با شکستهای بزرگ در مناطق مختلف پر شده است؛ تا جایی که می توان گفت جبهه النصره در سالهای گذشته به جز درگیریهای خودی که گاهی ضد سایر گروههای تروریستی ترتیب میداد٬ به معنای واقعی هیچ گونه پیروزی و موفقیتی نداشته است.
با این حال، تمام شکستهای قبلی منجر به افول تسلط النصره نشد و همیشه راههایی برای بازیابی قدرت و برتری خود نسبت به گروههای تکفیری دیگر پیدا می کرد. همچنین با وجود شکستهای فعلی، النصره در استان ادلب و تا حدی کمتر در حومه غربی حلب حضور دارد.
طبق اطلاعات به دست آمده توسط الاخبار از منابع مختلف، النصره در دوره فعلی برای تقویت موقعیتهای خود در مناطقی از غرب بزرگراه حلب - دمشق توجه ویژه ای به خرج می دهد.
گروه تروریستی فیلق الشام موفق شد تا حضور نظامی خود را در ادلب تقویت کند؛ بدون اینکه مجبور باشد در درگیریهای بزرگ طی سالهای گذشته گرفتار شود. تشکیل جبهه آزادی ملی یکی از مهمترین گامهای گسترش نفوذ این گروه بود. فیلق الشام از درگیریهایی که تحریرالشام ضد جنبش نورالدین زنکی ترتیب میداد، مورد استفاده قرار میگرفت و به سرعت مناطق تحت سلطه این جبهه تروریستی را در حومه غربی حلب به دست گرفت.
مذاکرات طولانی و مختلف میان فیلق الشام و النصره صورت گرفت که در نهایت توافق کردند تا یک موجودیت کامل ادغامی تشکیل دهند. اما این ایده به دلایل زیادی موفق نبود که از جمله مهمترین آنها اصرار ابومحمدالجولانی سرکرده جبهه النصره در رابطه با حفظ ساختار سازمانی گروه خود بود. علاوه بر این محاسبات پیچیده ای که حضور تروریستهای غیر سوری در صفوف النصره به وجود آورده بود نیز یکی دیگر از این دلایل بود.
مطمئناً، تلاشهای تکفیریهای فیلق الشام هنوز متوقف نشده و سایر برنامههای ادغام با یک تغییر اساسی در پشت صحنه در حال طراحی و اجرا هستند. این بار این برنامه ها بر طرح ادغام اداری موسوم به دولت موقت و دولت نجات مطرح شد که بر مبانی ادغام مدیریتی این گروههای تروریستی متکی بود.
علاوه بر گروههای تروریستی تحریرالشام که شدیدا وابسته به ایدئولوژی تکفیری است٬ گروههای افراط گرای دیگری نیز ظهور کردهاند. تفاوت میان تحریرالشام با سایر این گروهها در این است که جبهه تروریستی تحریرالشام از زمان علنی کردن اختلاف خود با القاعده٬ مفهوم تروریسم جهانی را از ادبیات خود کنار زده و به گفتمان تروریسم داخلی متعهد شده است. در مقابل٬ سایر گروههای تروریستی به مفهوم تروریسم جهانی وابسته بوده و وفاداری خود را به القاعده اعلام میکنند.
در راس این گروههای تکفیری٬ گروه حراس الدین است که به مثابه نماینده رسمی القاعده در سوریه فعالیت می کند. در فوریه گذشته٬ روابط میان حراس الدین و تحریرالشام به حاشیه جنگ رسید. تحولات این مرحله منجر به تشدید درگیریهای داخلی غیرعلنی میان عناصر سوری و غیرسوری به ویژه اردنی در گروه حراس الدین شده است.
به نظر میرسد که حراس الدین و انصارالدین که محور و پایگاه وفاداری به القاعده است٬ برخلاف تحریرالشام که گزینه های گسترده ای در اختیار داردِ؛ در مسیر آینده خود در سوریه دچار ابهام هستند.
در این میان گروه تروریستی ترکستان با ویژگی پیچیدهای که از خلال ارتباط با آنکارا بر آن تحمیل شده و نیز طمعورزی در حفظ ائتلاف خود با طالبان و القاعده٬ به نوعی متمایز از سایر گروهها به شمار میرود. این گروه٬ شهر استراتژیک شغور در حومه غربی ادلب به اضافه چند روستا و منطقه را اشغال کرده است. جریان ترکستانی همچنین با قدرت در شمال لاذقیه حضور دارد و روابط خود را با تحریرالشام حفظ کرده و در درگیریهای شدید اخیر ضد ارتش سوریه نیز مشارکت داشته است.
در حال حاضر ضعیفترین جبهه تروریستی در نقشه تسلط نظامی ٬فعلی جیشالعزه است که نقاط تحت سیطره آن به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. بلوک محکم این گروه در منطقه تحت نظارت ترکیه در مورک قرار دارد تا سرنوشت آن را به خواسته های آنکارا وصل کند.
جیش العزه یکی از گروههای تروریستی بود که ادغام در جبهه ملی را که در مه سال گذشته تشکیل شد، رد کرد. این موضوع در چارچوب تلاشهای سرکردگان آن به حفظ نفوذ خود بود که به آنها اجازه می دهد تا به دنبال تمایز از سایر گروههای تحت پوشش مستقیم ترکیه٬ از حمایت آمریکاییها بهره مند شوند.
در همین زمان٬ جیش العزه بر عدم تشدید اوضاع با تحریرالشام اصرار داشت؛ زیرا میدانست که این گروه تروریستی یکی از گزینههای قوی برای حذف سایر گروههای تکفیری است٬ بنابراین با تفاهمات غیرعلنی در رابطه با مناطقی که دو طرف در آن حضور دارند٬ با آن ارتباط برقرار کرد. البته این تفاهمات مانع از متهم کردن دو طرفه این گروهها در رابطه با پیشرویهای ارتش سوریه در درگیریهای اخیر نشده است. در این میان جیش العزه به شدت معتقد است که دلیلی مستقیمی که آن را مجبور به عقب نشینی از مواضع فعال خود کرد٬ خیانت تحریرالشام بود.
در حال حاضر گزینههای زیادی در برابر تکفیریهای جیش العزه وجود ندارد. این گزینهها تنها در ادغام تحت پوشش ترکیه منحصر شده است. شاید جیش العزه مجبور شود تا وارد درگیری با تحریرالشام شود که بهانه تراشی برای چنین درگیریهایی دشوار نیست. این امر می تواند منجر به تجزیه جبهه تروریستی جیش العزه و نیز پراکنده شدن عناصر باقیمانده میان گروههای تکفیری شود.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/14684 |