همسر وی به پلیس گفت: امروز وقتی دخترم را به مدرسه بردم خودم نیز به محل کارم رفتم اما وقتی با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم جواب نداد به محل کارش نیز نرفته بود نگران شدم به خانه برگشتم که جسد او را دیدم. همسرم را با پیچاندن سیم تلفن به گردنش خفه کرده بودند.
در ادامه مشخص شد این زن 30 ساله با یکی از همکارانش بهنام پیمان بارها تماس تلفنی داشته است. وقتی او را برای تحقیق و بازجویی احضار کردند وی منکر ارتباط پنهانی شد و گفت: من از شیرین 5 میلیون تومان پول قرض کرده بودم 4 میلیون را مدتی بعد پس دادم اما قرار بود یک میلیون بقیه را وقتی پول دستم آمد پس بدهم که شیرین مدام به من اعتراض میکرد و میگفت پولش را پس بدهم. روز حادثه هم به خانهاش رفتم تا با او صحبت کنم که دعوایمان شد و او را خفه کردم.
در حالی که متهم با درخواست قصاص از سوی پدر و مادر مقتول رو بهرو شده بود پروندهاش به دادگاه کیفری رفت و پس از محاکمه قضات دادگاه او را به قصاص محکوم کردند. اما متهم گفت: من و شیرین ارتباط پنهانی داشتیم او همکارم بود و به من گفته بود که طلاق گرفته و تنها زندگی میکند اما من همسر و فرزند داشتم. مدتی بعد تصمیم گرفتم به ارتباطم با شیرین خاتمه دهم اما او مخالفت کرد و روز حادثه از من خواست تا برای صحبت به خانهاش بروم وقتی به آنجا رفتم تازه متوجه شدم متأهل است که با هم درگیر شدیم و خفهاش کردم.
در حالی که این مرد یک قدم تا چوبه دار فاصله داشت خانواده مقتول پذیرفتند که با دریافت دیه از قصاص وی صرف نظر کنند. در جلسهای که صبح دیروز با حضور متهم و اولیای دم در شعبه دهم دادگاه برگزار شد مادر متهم گفت: ما برای پرداخت دیه به این خانواده مجبور به فروش خانه و زندگیمان شدیم و دیگر هیچ پول یا وسیلهای که قابل فروش باشد نداریم. از قضات دادگاه میخواهم که حداقل اجازه بدهند پسرمان آزاد شود و بتواند کار کند و زن و بچهاش را سرو سامان دهد.
بنابراین قضات دادگاه نیز با احتساب ایام بازداشت متهم که بیش از 5 سال بود وی را مستحق آزادی تشخیص داده و حکم آزادی او را صادر کردند.
در حالی که متهم با درخواست قصاص از سوی پدر و مادر مقتول رو بهرو شده بود پروندهاش به دادگاه کیفری رفت و پس از محاکمه قضات دادگاه او را به قصاص محکوم کردند. اما متهم گفت: من و شیرین ارتباط پنهانی داشتیم او همکارم بود و به من گفته بود که طلاق گرفته و تنها زندگی میکند اما من همسر و فرزند داشتم. مدتی بعد تصمیم گرفتم به ارتباطم با شیرین خاتمه دهم اما او مخالفت کرد و روز حادثه از من خواست تا برای صحبت به خانهاش بروم وقتی به آنجا رفتم تازه متوجه شدم متأهل است که با هم درگیر شدیم و خفهاش کردم.
در حالی که این مرد یک قدم تا چوبه دار فاصله داشت خانواده مقتول پذیرفتند که با دریافت دیه از قصاص وی صرف نظر کنند. در جلسهای که صبح دیروز با حضور متهم و اولیای دم در شعبه دهم دادگاه برگزار شد مادر متهم گفت: ما برای پرداخت دیه به این خانواده مجبور به فروش خانه و زندگیمان شدیم و دیگر هیچ پول یا وسیلهای که قابل فروش باشد نداریم. از قضات دادگاه میخواهم که حداقل اجازه بدهند پسرمان آزاد شود و بتواند کار کند و زن و بچهاش را سرو سامان دهد.
بنابراین قضات دادگاه نیز با احتساب ایام بازداشت متهم که بیش از 5 سال بود وی را مستحق آزادی تشخیص داده و حکم آزادی او را صادر کردند.