سازشکاری به عنوان یک راهبرد نامناسب در طول تاریخ ایران مورد مذمت قرار داشته و معمولا هیچ سیاستمداری در ایران از سازش به عنوان یک استراتژی مناسب برای برخورد با قدرت های بزرگ دفاع نمی کند.
سازش با روسها در جریان دو قرارداد گلستان و ترکمنچای یا سازش با انگلستان برای واگذاری امتیازهای نفتی به کنسرسیوم نفتی ایران و انگلیس از جمله فرازهای مهم تاریخی است که باعث شده است برای افکارعمومی سازشکاری نوعی خیانت به کشور تفسیر شود. خیانتی که در نهایت منافع ملی را قربانی منافع فردی افراد میکند.
سازشکاران البته هیچ گاه خود را سازشکار معرفی نمیکنند. آنها از طریق پروپاگاندای رسانهای کوشش میکنند تا خود را مصلح اجتماعی شناسانده و از طریق ادعاهایی که در ارتباط با برقراری صلح مطرح میکنند، ترس خود از قدرتهای بزرگ و خیانت به کشور را پنهان میکنند.
از دوره قاجار تاکنون، همه آنها که مروج امتیازدهی به کشورهای دیگر بوده و سعی کردهاند تا زمین، نفت و سایر سرمایههای ایران را به بیگانگان واگذار کنند، همه این رفتار خود را با لعابی از حفط منافع ملی توجیه کرده و سعی کردهاند تا با انواع روشهای تبلیغاتی، چهرههای مثبت از خود برجای بگذارند.
هرچند سازشکاران در تاریخ ایران همواره چهره ای خیانتکار معرفی شده و سالها بعد شوم بودن رفتار آنها بر همگان روشن شده است، اما درس نگرفتن از تجارب تاریخی باعث شده تا هنوز هم همان رفتارهای ریاکارانه تکرار شده و سازشکاران راهبرد هراس از غرب و شرق را به افکارعمومی تحمیل کرده و سعی کنند تا از این طریق به سمت سازش با قدرتهای بزرگ پیش بروند.
سازشکاران همچنان روندهای سازشکارانه خود را با نام دفاع از صلح و امنیت ایران توجیه میکنند و پشت نقاب دلسوزی برای مردم مخفی می شوند، این درحالیست که تجربه تاریخی نشان میدهد این سازشکاران، همان خائنانی هستند که آیندگان درباره آنها به روشنی قضاوت خواهند کرد.
شاید برای ما که یک قرن پس از قراردادهای ترکمنچای و گلستان زندگی میکنیم، کمی عجیب باشد که چطور بخش بزرگی از کشور را در ازای فشار خارجی از دست دادیم، اما برای آیندگان نیز به همین اندازه شگفتآور خواهد بود که چطور در مقاطعی از تاریخ، فشارهای اقتصادی بیرونی، ایران را به جایی رساند که تحت تاثیر شعارهای عوام فریبانه سازش، مجبور شدیم بخشی از سرمایههای حیاتی خود را از دست بدهیم.
به این ترتیب درصورتی که می خواهیم مرز میان دفاع از صلح و خیانت را تشخیص بدهیم، بهتر است به جای تکیه بر شعارهای بیپایه، تمرکز خود را معطوف به تشخیص درست منافع ملی کنیم و بدانیم که هر تحرکی که برعلیه منافع بلندمدت ملت ایران باشد، هرچند اگر به طور مقطعی قابل توجیه به نظر بیاید، چیزی به جز خیانت به کشور نیست و دفاع کنندگان از این راهبرد یا آنقدر کوتهبین هستند که به عواقب ایدههای خود نمیاندیشند و یا خائنانی هستند که بعدها تاریخ درباره ابعاد پشت پرده شخصیت آنها و منافع شخصی که در مسائل سیاسی دارند قضاوت خواهد کرد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/1933 |