راننده پژو در این حادثه جانش را از دست داد و با دستور قاضی محمدجواد شفیعی بازپرس جنایی تهران، گروهی از کارآگاهان جنایی جستوجوی خود را برای یافتن متهمان آغاز کردند. در گام نخست مشخص شد که پلاک موتور متهمان مخدوش بوده و قابل شناسایی نیست. همچنین متهمان ماسک بهصورت داشتند و چهرههایشان مشخص نبود. تحقیقات نشان میداد که مقتول حدودا ۴۰ ساله و مدتی قبل راننده تاکسی اینترنتی بوده است اما به تازگی شغلش را تغییر داده بود. در همین حال همسر مقتول که پس از خروج از محل کارش در جریان حمله مرگبار مردان بیرحم به همسرش قرار گرفته بود به کارآگاهان گفت: من در شرکتی حوالی میدان آرژانتین کار میکنم و معمولا همسرم بعد از اتمام کار بهدنبالم میآمد. امروز اما وقتی از شرکت خارج شدم دیدم در نزدیکی محل کارم جمعیت زیادی در ۳۰متری ماشین شوهرم جمع شدهاند. نزدیکتر که رفتم متوجه شدم افرادی به سمت همسرم هجوم برده و او را به قتل رساندهاند.
از لحظهای که این جنایت رخ داد، مأموران تحقیقات خود را برای یافتن سرنخی از قاتلان آغاز کردند. اگرچه از روی شماره پلاک موتور و چهره متهمان ردی بهدست نیامد اما آنها در ادامه تحقیقات پی بردند که مقتول از مدتی قبل با مردی به نام امیر دچار اختلافات شدیدی بوده است. امیر مردی جوان و موسیقیدان بود که اختلافش با مقتول بر سر پول بود. درگیریهای آنها به حدی بود که مقتول یک ماه قبل از این که کشته شود شیشه خودروی امیر را شکسته و بار دیگر بهشدت او را کتک زده بود.
بهدست آمدن این حقایق حکایت از نقش داشتن امیر در ماجرای جنایت داشت و به همین دلیل وی بازداشت و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد.
امیر در بازجوییها اصرار داشت که از ماجرای قتل بیاطلاع است اما با پیدا شدن سرنخهای بیشتر برای تیم جنایی محرز شده بود که او حقیقت را کتمان میکند. با وجود این که او مدعی بود بیگناه است اما بازجویی از وی ادامه یافت تا اینکه او سرانجام راز جنایت بیرحمانه را فاش کرد.
امیر گفت: مدتها بود که با مقتول دچار اختلاف شده بودم. او یکبار در درگیریای شیشه ماشینم را شکست و باردیگر مرا به باد کتک گرفت. وقتی با سر و صورت زخمی به کارگاه پسرعمویم که حوالی خاوران بود رفتم او دلیل ناراحتی و زخمیبودنم را پرسید. برای او ماجرای اختلافم با مقتول را تعریف کردم و وقتی متوجه شد که چه بلایی بر سرم آورده است، پیشنهاد انتقامجویی داد. پسرعمویم گفت ۲ فرد شرور و اراذل را میشناسد که وضع مالی خوبی ندارند. میگفت آنها حاضر هستند پول بگیرند و هر کاری انجام بدهند. ظاهرا شغلشان هم همین بود که پول میگرفتند و دعوا میکردند. پسرعمویم میگفت اگر پول خوبی به آنها بدهی هر کاری بخواهی انجام میدهند. من هم تصمیم گرفتم که با اجیر کردن ۲فرد شرور دست به انتقامجویی از مقتول بزنم.
امیر که وضع مالی خوبی دارد در ادامه گفت: ۲ فرد شرور را که ملاقات کردم گفتم حاضرم به هردویشان معادل ۳۰۰ میلیون تومان دلار بدهم؛ یعنی حدود ۱۲ هزار دلار. آنها هم حاضر شدند با دریافت این دستمزد نقشه انتقامجویی را اجرا کنند. به همین دلیل ۸هزار دلار به آنها پیشپرداخت دادم و قرار شد ۴ هزار دلار بعدی را پس از اتمام کار بپردازم. نفر اصلی دستمزدش ۵هزاردلار شد و دومی ۳ هزار دلار.
وی ادامه داد: از قبل آمار مقتول را داشتم و میدانستم چه ساعتی بهدنبال همسرش میرود. به همین دلیل روز حادثه به همراه ۲ آدمکش اجیرشده و پسرعمویم راهی محل حادثه یعنی حوالی میدان آرژانتین شدیم. پسرعمویم از قبل به یکی از دوستانش که موتور داشت زنگ زد و از او خواست فورا خودش را به میدان آرژانتین برساند. مرد موتورسوار رسید و پسرعمویم به او گفت که از فردی طلب داریم و قرار است ۲ فرد شرور از او انتقام و زهرچشم بگیرند. پسرعمویم از دوست موتورسوارش خواست که ۲ آدمکش اجیرشده را پس از اجرای نقشه انتقامجویی سوار بر موتورش کرده و فراری بدهد. امیر گفت: وقتی مو به مو نقشه را به ۲ ضارب توضیح دادیم و مقتول را نشانشان دادیم، خودمان از آنجا رفتیم. قرار شد راکب موتور، پس از اجرای نقشه، ۲ شرور را به کارگاه نجاری پسرعمویم بیاورد. به این ترتیب ما رفتیم و آنها نقشه را اجرا کردند.
با اعتراف امیر، پسرعمویش و راکب موتور به همراه ۲ آدمکش اجیرشده بازداشت شدند. ۲ متهم اصلی پرونده نیز وقتی پیشروی قاضی محمدجواد شفیعی بازپرس جنایی تهران قرار گرفتند، به قتل راننده پژو اقرار کردند اما مدعی شدند که هدفشان کشتن او نبوده است. آنها در حالی چنین ادعایی را مطرح کردند که روز جنایت، بیوقفه به مقتول چاقو زدند و اجازه فرار به او ندادند. یکی از متهمان گفت: من و همدستم ۸ هزار دلار دریافت کردیم و قرار شد مابقی که ۴ هزاردلار بود را بعد از اجرای نقشه دریافت کنیم. روز حادثه من از سمت راننده به مقتول حمله کردم و همدستم از سمت شاگرد. من یک ضربه به او زدم و همدستم چند ضربه. سپس مقتول درحالیکه وحشت زده بود از ماشین پیاده شد تا فرار کند اما همدستم گیرش انداخت و چند ضربه دیگر به او زد. وقتی مقتول خونآلود افتاد ما فرار کردیم. هدف من و همدستم این بود که حال مقتول را بگیریم. در واقع او را بترسانیم و از وی زهرچشم بگیریم اما او کشته شد. این کار بیرحمانه را هم با انگیزه بهدست آوردن پول انجام دادیم چون دستمزد خوبی گیرمان میآمد.
این ۲ مرد جنایتکار و متهم دیگر این پرونده بازداشت شدند و در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/25189 |