اگر به زندگی شهید بهشتی نگاه کنیم از همان دوران پیش از انقلاب و فعالیتهایی که در مسجد اسلامی هامبورگ پایهگذاری کردند تا جریان انقلاب و بعد از انقلاب و مسئولیتهایی که داشتند آن چه که بهوضوح میتوانیم ببینیم، اندیشه درخشانی است که حکومت و اسلام را با مرکزیت و محوریت مردم طوری گرهزده است که گسستن آنها از هم باعث بیمعنی شدن یکدیگر میشود.
این هنر شهید بهشتی است، هنر مردی تمام مردمی که به دنبال وحدت بود.
اگر رفتارها و اعمال شهید بهشتی را در مسجد اسلامی هامبورگ ارزیابی کنیم و استقبال شدیدی که مردم از اقشار مختلف از این مسجد با حضور ایشان داشتند بهوضوح این را میبینیم که بهشتی مرد اجماع ساز و وحدتگرا بود.
حتی زمانی که در مسجد بود برای اینکه اهلسنت هم بهراحتی رفتوآمد بکنند و تنشی نباشد در مواقعی از مهر هم برای نمازخواندن استفاده نمیکردند.
شخصیت ایشان برای مردم محلی جذاب و مردمی بود به طوری که این مسجد به یک مرکز تجمع عظیم نیروهای مشتاقی تبدیل شده بود که تشنه شنیدن کلام بهشتی و دیدن خود او بودند.
خوشرویی و خوشخلقی از ویژگیهای بهشتی بود، شاید یکی از دلایلی که دشمنان مصمم شدند که ایشان را به شهادت برسانند، محبوبیت و مقبولیت شدیدی بود که بین مردم داشت.
کوردلان و اهل حسد تحمل دیدن چنین محبوبیتی را نداشتند چراکه بهشتی فراتر از زمان بود و چنین شخصی را کوتهفکران سیاسی نمیتوانستند تحمل کنند.
در قبل از انقلاب بر اساس اسنادی که از ساواک موجود است میخواستند ایشان را ترور کنند که نشان میدهد از همان زمان تحمل وی برایشان سخت بود.
بعد از انقلاب هم در کنار منافقین، بنیصدر رئیسجمهور مخلوع نفرت و کینه عجیبی نسبت به ایشان داشت که بهخاطر محبوبیت و مردمی بودن این شخصیت بود.
بهشتی بهشدت به مردم و ارتباط حاکمیت با مردم معتقد بود که در سخنرانیهای ایشان وجود دارد به طوری که صراحتاً میگوید اگر زمامداران ارتباط مستقیم با مردم نداشته باشند آن حکومت فاسد است.
ایشان میفرماید مگر جان مسئولان از جان حضرت علی (ع) عزیزتر است.
معتقد بود که مردم باید حداکثر نظارت را بر رفتار مسئولان و حکومت داشته باشند، در واقع در منظومه فکری شهید بهشتی اگر مردم همهکاره نباشند آن حکومت محکوم به فنا و نابودی است.
بقای حکومت در گرو مردمداری و مشارکت حداکثری مردم در کلیه فعالیتهای حکومت است، از همان زمانی که در هامبورگ بود و انقلاب شد و بهعنوان رئیس دیوان عالی کشور منصوب شد همواره مشی مردمداری را داشتند و تا آخر روز زندگی خود این مهم را حفظ کردند.
یکی از ابعاد مهم شخصیتی ایشان توجه بسیار زیاد به اندیشهورزی و مطالعه بود، نشستهای علمی را از همان روزهای اول جوانی تا روزی که به شهادت رسید در اسلامشناسی و شرقشناسی و تبادل نظر با اندیشمندان غرب و شرق را داشت.
بهشتی معتقد بود که جمهوری اسلامی دارای گفتمانی که قابلعرضه و رقابت با تمام دنیا است و در نهایت باید گفت او پروایی در معرض قرارگرفتن نداشت.
شاهین صادقی نسب استاد دانشگاه تهران
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/27130 |