اکنون در ذهن بسیاری از افراد سوالاتی از این دست شکل گرفته است که طالبان از کجا آمد و چگونه شکل گرفت؟ چه کشورهایی در تشکیل این گروه دخالت داشتند؟ در طول دو سال حکومت طالبان بر افغانستان شاهد چه رخدادهایی بودیم؟ چه رویدادهایی حضور طالبان را کمرنگ کرد؟ منابع مالی این گروه از کجا تأمین میشود؟ و اینکه با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
سال ۱۹۹۴، گروه طالبان از خلال جنگهای داخلی افغانستان پدید آمد. در مورد نحوه شکلگیری این گروه گفته شده که پس از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق، همسایه جنوبی این کشور یعنی پاکستان به وحشت افتاد. «محمد ضیاءالحق» رئیسجمهور وقت پاکستان تصمیم گرفت تا پیش از آنکه کشورش اشغال شود دست به تدبیری زند. او دیپلماتهای خود را به عربستان فرستاد تا برای بیرون راندن شوروی از افغانستان همکاری کنند.
کمی بعد، نزدیک به ۹۰ هزار افغان توسط آمریکا، عربستان و پاکستان آموزش و تجهیز شدند تا با شوروی بجنگند. به عقیده بسیاری از تحلیلگران سیاسی منطقه، طالبان برخاسته از همین نیروهای آموزش دیده توسط این سه کشور است.
به بیان بهتر طالبان را میتوان زاییده اوضاع نابسامان و شلوغیهای جنگ داخلی افغانستان دانست. با ظهور و پیشروی سریع طالبان، دیگر گروههای مبارز افغانستانی به شمال این کشور عقب نشینی کردند و رسما این گروه، کنترل افغانستان را در دست گرفت.
در طول دو سال، طالبان توانست کنترل بیشتر بخشهای افغانستان از جمله کابل را در دست بگیرد و نام «امارت اسلامی افغانستان» را بر خود دهد.افغانها که از رویکرد افراطی دولت مجاهدین افغان خسته بودند در ابتدا از ظهور طالبان استقبال کردند. طالبان در ابتدا موفق شد با اقداماتی از جمله از بین بردن فساد، بیقانونی و جاده سازی و ایجاد امنیت در مکانهای تحت کنترل برای خود محبوبیت اولیهای ایجاد کند. همچنین این گروه به برخورد قاطعانه با فساد مشهور بود.
با این حال پس از مدتی، انتقادها شروع شد. به طالبان اتهامات زیادی در زمینه نقض حقوق بشر و آزادیهای فردی وارد شد. برداشت طالبان از شریعت اسلام بسیار افراطی و سختگیرانه است. در سالهایی که طالبان در قدرت بودند، ریش برای مردان و پوشیه برای زنان اجباری شد. موسیقی، سینما و تلویزیون ممنوع شد. دختران بالای ۱۰ سال اجازه ادامه تحصیل و زنان اجازه کار نداشتند. یک نمونه از اقدامات این دوره تخریب تندیسهای باستانی بودا در سال ۲۰۰۱ در استان بامیان است.
طالبان هدف اولیه خود از تأسیس حکومت را بازگرداندن صلح و امنیت به افغانستان و اعمال دریافت خودشان از شریعت بر قانون اساسی عنوان کردند.
در خلال دو سال تسلط اولیه طالبان بر افغانستان، تنها کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان آن را به رسمیت شناختند. علاوه بر این، پاکستان آخرین کشوری بود که روابط دیپلماتیک خود با طالبان را قطع کرد.
تا سال ۲۰۰۱ طالبان کنترل تقریبا تمام افغانستان به جز منطقه کوچکی در شمال این کشور را در دست گرفته بود. پس از حملات ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ که توسط گروه القاعده در آمریکا انجام شد، آمریکا از گروه طالبان خواست تا اسامه بن لادن را که در افغانستان بود برای مجازات تحویل دهد. این درخواست توسط طالبان رد شد و کمتر از یک ماه بعد با حمله هوایی و زمینی نیروهای آمریکایی به خاک افغانستان، اعضای طالبان پراکنده و تا حدودی منحل شدند.
کمی بعدتر در سال ۲۰۰۶، طالبان مجددا اعلام موجودیت کرد و هر از گاهی دست به تحرکاتی در مناطق مختلف افغانستان میزد، اما هرگز در رأس قدرت قرار نگرفت.
طالبان بخشی از درآمد خود را از استخراج معادن افغانستان به دست میآورد. تخمین زده میشود ۵۰ میلیون دلار از درآمد سالانه طالبان از استخراج معادن طبیعی تأمین میشود. بنا به گزارش سالانه تیم پشتیبانی تحلیلی و نظارت تحریمهای سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۴، طالبان بیش از ۱۰ میلیون دلار در سال از عملیات حفاری کسب درآمد کرده است. همچنین ادعا میشود بخش مهمی از منابع مالی طالبان از معاملات مواد مخدر تامین میگردد. برخی گزارشهای ضدونقیض غربیها حکایت از دست داشتن طالبان در تجارت خشخاش دارد، هرچند که این ادعاها تایید و صحت سنجی نشده است.
اما در کنار همه اینها، طالبان حامیان ثروتمندی نیز دارد. به گزارش خبرگزاری بی بی سی، برخی شهروندان ثروتمند کشورهای پاکستان و حوزه خلیج فارس مثل امارات، عربستان سعودی و عراق جزء بزرگترین تأمین کنندگان مالی طالبان هستند. به گفته کارشناسان، مجموع کمکهای خارجی به طالبان به ۵۰۰ میلیون دلار در سال هم میرسد. مثلا یکی از اسناد افشا شده سازمان سیا که البته نمیتوان به صحت آن استناد کرد، نشان میدهد در سال ۲۰۰۸، طالبان ۱۰۶ میلیون دلار کمک از منابع خارجی و به خصوص حوزه خلیج فارس دریافت کرده است.
طالبان از سال ۲۰۱۸ شروع به مذاکرات مستقیم با آمریکا کرد. در سال ۲۰۲۰، دو طرف به یک قرارداد صلح دست یافتند. قرارداد صلح طالبان و آمریکا در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ امضا شد. این قرارداد چهار بخش اصلی دارد. طبق آن آمریکا متعهد شد تا جدول زمانی ارائه بدهد که بر اساس آن نیروهای خود را به تدریج از خاک افغانستان خارج کند. همچنین آمریکا باید زندانیان طالبان را آزاد کند، تحریمها را علیه این گروه لغو کرده و در خلافت آنها دخالتی نداشته باشد. در ازای آن طالبان امنیت آمریکا در افغانستان را تأمین کرده و به سربازان آنها آسیبی نمیرساند. همچنین طالبان متعهد شد در مناطق تحت سلطه خود، به القاعده یا دیگر گروههای ستیزهجو و تروریستی اجازه فعالیت ندهد.
بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان آمریکایی گفتوگوی مستقیم آمریکا و طالبان را شکستی برای واشنگتن تعبیر میکنند. آمریکا که بیست سال پیش به بهانه از بین بردن طالبان به افغانستان گام نهاد، نه تنها در ماموریت اعلامی خود موفق نبود بلکه دست آخر تن به مذاکره داد و با خروج عجولانه و دست پاچه از پایگاههای خود در افغانستان وجه مخدوش خود در میان مردم منطقه را به طور کامل از بین برد.
خروج نظامیان آمریکایی از پایگاه بگرام آن هم در میانههای شب و بدون اطلاع فرماندههای افغانستانی در حالی که همه چراغهای پایگاه را خاموش کرده بودند، شاهد مثالی بر این ادعاست. اتفاقی که بعید است از ذهن سیاسی افغانستان پاک شود و تا ابد به عنوان نقطهای سیاه از ضعف آمریکایی در ذهنها باقی خواهد ماند.
پایان جنگهای بیپایان در افغانستان
دونالد ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود، جنگ آمریکا در افغانستان را «جنگهای بیپایان» خوانده بود. از همان زمان جرج بوش، همه رئیسجمهورهایی که در آمریکا بر سر کار آمدند قصد داشتند به نحوی این جنگ بی پایان را به پایان برسانند. جامعه جهانی در مذاکرات بین آمریکا و طالبان پی برد که آمریکا ماسک «پلیس جهان» بودن را از چهره خود برداشته و مشخص شده دیگر توان ادامه جنگ را ندارد. از آن سو، طالبان که همواره با جنگ مطالبات خود را به دست میآورد، این بار به پای میز مذاکره آمده بود. این بار طالبان، بدون جنگ چشمگیر و برجای گذاشتن خرابی، با حفظ زیرساختهای فعلی حکومت را در دست گرفت.
طالبان تعهد داده است که به گروههای تروریستی اجازه فعالیت در خاک افغانستان را نخواهد داد؛ و حمایتهای بیشتری را هم جذب کرده است. همچنین سخنگوی طالبان در ۲۶ مرداد ماه سال جاری، در گفتگو با رسانهها در کابل، اعلام کرد: «تمام کشورهای خارجی که در افغانستان نمایندگی سیاسی دارند مطمئن باشند که هیچ آسیبی به آنان نمیرسد. ما به تعهدات خود پایبندیم، جهان هم باید بر اساس قوانین بینالمللی وارد تعاملات دیپلماتیک شود؛ نگرانیهای خود را به ما ابراز کنند و ما هم نگرانیهای آنها را پاسخ میدهیم.»
وی افزود: «در حکومت جدید زنان حق اشتغال و دختران حق تحصیل خواهند داشت. رسانهها نیز حق فعالیت دارند و البته تمام اینها در چارچوب دین اسلام انجام خواهد شد.»
نیک کارتر، فرمانده ارتش انگلیس به تازگی گفته است طالبان امروز با گروهی که بیست سال پیش بر سر کار بود تفاوتهایی دارد و نسبت به آن دوره منطقیتر عمل میکند. زمانی سران طالبان مخفیانه زندگی میکردند، اما اکنون خود را به دنیا نشان میدهند. وی عنوان کرده است که دنیا باید در برابر طالبان صبور باشد و به آنها اجازه دهد چهره جدید خود را نشان دهند.
به نظر میرسد طالبان سعی دارد چهره جدیدی از خود در میادین بینالمللی ترسیم کند. از نشستن پای میز مذاکره گرفته تا گفتگو با خبرنگاران. هرچند تا زمان استقرار کامل این گروه روشن نیست آینده افغانستان به چه صورت رقم خواهد خورد، شاید بتوان با رصد چند ماه اول فعالیتهای طالبان در افغانستان به نمای بهتری از رویکرد این گروه دست یافت.
سخن پایانی
روزی آمریکا اعلام کرد که برای مبارزه با تروریسم و برقراری صلح(!) نیروهای نظامی اش را به خاک افغانستان اعزام میکند. نیروها آمدند و مستقر شدند و جنگیدند. حالا از آن روزها بیست سال گذشته است. جانهای بسیاری گرفته شده و شهرهای بسیاری ویران شده است. اکنون، میان دعوای سادهلوحانه رسانههای جمهوریخواه و دموکرات که مدام توپ را در زمین یکدیگر میاندازند، شاید فقط باید به این نکته اشاره کرد که آمریکا هزاران میلیارد دلار خرج جنگ بیست سالهای کرد که نتیجه آن به معنای واقعی کلمه «هیچ» بود.
در آمریکا از همان زمان ریاست جمهوری ترامپ زمزمههای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شنیده میشد. هزینه جنگ سرسامآور شده بود و انتقادات بالا رفته بود. این روزها شاید بهتر باشد بایدن و همتایان پیشین او کمی بیشتر فکر کنند. به اینکه محاسباتشان چقدر غلط از آب درآمده و اینکه هزینه محاسبات غلط آنها را باید افرادی بپردازند که در این محاسبات هیچ نقشی نداشته اند.
کلام آخر اینکه آمریکا خودش را از باتلاق جنگ بیرون کشید، ولی این گل و لایی است که هرگز از روی لباسهایش پاک نخواهد شد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/28329 |