نماینده ولی فقیه سپاه قدس در سوریه افزود:  اما در زمان غیبت و دوران نائب امام زمان و  ولی فقیه شرایط خیلی سخت تر است،  در جنگ نهروان می‌خوانیم که هر دو جبهه به تعبیری اهل تقوا و اهل عبادت ، نماز ، ذکر و قرآن بودند اما در سوریه حاج قاسم یارانی داشت که بعضی از این یاران مسیحی بودند، بعضی مرشدی بودند، بعضی دروزی بودند ، برخی اسماعیلی بودند و برخی اهل سنت بودند و در  طرف مقابل کسانی هستند که  اهل ذکر ، تکبیر  و الله اکبر هستند ما در این شرایط نباید راه را گم می کردیم و حاج قاسم بود که کمک کرد راه گم نشود، خیلی‌ها به سوریه آمدند و حق را نفهمیدند و بازگشتند.

وی عنوان داشت: در حلب سوریه در سال ۹۳  وقتی زینبیون این شیر مردان پاکستانی و یاران حاج قاسم از کشور پاکستان آمدند و به ندای حاج قاسم لبیک گفتند وقتی در یک عملیات پیروز شدند بر بالای بلندی رفتند و به رسم دوران صدر اسلام و دوران دفاع مقدس همگی ندای الله اکبر سر دادند، ناگهان توپخانه خودی ارتش سوریه شروع به تیراندازی کردند گفتند چرا اینها را می‌زنید اینها خودی هستند سوری ها گفتند پس چرا الله اکبر می‌گویند چون داعش وقت جایی را فتح می‌کند الله اکبر می گویند و ما تصور کردیم داعش است اینجا تشخیص جبهه حق و باطل خیلی سخت بود.

نماینده ولی فقیه در سپاه قدس در سوریه اضافه کرد: شخصا مشاهده کردم داعشی ها  تونل هایی را که در موته شرقی و در  حومه در و درون دمشق حفر کردند  که طول  بعضی از این تونل‌ها ۱۲ کیلومتر بود، و با  دست این تونل ها را حفر کردند و خاک را جوری بیرون آوردند که هواپیماها نفهمیده بودند  در درون این تونل ها همیشه ذکر می‌گفتند و در همه اتاق ها قرآن بود همانطور که در صفین قرآن برسر نیز کردند اینجا قرآن را در دست گرفتند.

وی تاکید کرد:  در سپاه معاویه کسانی بودند که روحیه بی بند و باری حاکم بود و طرف مقابل المومنین علی علیه السلام که  طرف حق است قرار داشت اما در اینجا هم بین عده ای شک و شبهه ایجاد می شود، اما در سوریه کار خیلی سخت تر بود چون دو طرف ذکر می‌گفتند و قرآن می خواندند .

شهادت حاج قاسم حقانیت راهش را آشکار کرد

رضایی تصریح کرد: حضرت آقا می‌فرمایند شهادت‌حاج‌قاسم  باعث شد حقانیت آشکار شود، و پرده ها کنار برود و جبهه حقانیت آشکار شود من گاهی در جمع هم لباس‌های خودم حضور پیدا می‌کردم به من می‌گفتند شما طلبه هستند  آیا افرادی که در سوریه هستند شهید حساب می شوند و اینگونه شبهات مطرح می کردند در این غبار در حوزه علمیه هم شبهه وجود داشت، در اینجا فقط حاج‌قاسم لازم بود تا عمار  و شاخص شود و میزان حق و باطل مشخص  شود حاج قاسم در قامت علمداری آمد تا بفهماند  جریان حق کجاست ، شهید حاج همت گفت اگر در گرد و غبار جنگ دشمن را از خودی تشخیص ندادید ببینید از کجا آتش ریخته می شود آنجا خانه دشمن است اما برخی‌ها هنوز در کشور ما نمی داند چه کسی دارد آتش می ریزد و متوجه نیستند که ما چرا  در سوریه برای حفظ حاکمیت سوریه به عنوان محور مقاومت حضور پیدا کردیم و چرا در سوریه طرف بشار اسد و حاکمیت  حاکم را گرفتیم  در حالی که به آنها نقد داشتیم درست است نقد داشتیم اما این را می‌دانیم که وقتی آمریکا در مقابل این نظام ایستاده است و وقتی اسرائیل به دنبال سرنگونی نظام سوریه است پس اینجا جبهه حق را تشخیص می‌دهیم و می دانیم دشمن کجاست.

وی عنوان داشت: ما از هر کسی و هر گروهی که با آمریکا و اسراییل مبارزه کند و عَلم مبارزه با مستکبران را به پا کند حمایت می کنیم به فرموده حضرت آقا دشمنان دشمنان ما دوستان ما هستند.


نماینده ولی فقیه سپاه قدس در سوریه اضافه کرد:  فرق آمریکا با روسیه در این است که آمریکا در کنار اسرائیل برای تقویت جبهه  تکفیر ایستاده است و روسیه در مقابل آن برای حفظ جبهه مقاومت ایستاده است به همین دلیل حاج قاسم با پوتین صحبت کرد پوتین میفهمد جریان تکفیری ریشه بشریت را نشانه گرفته است و از مقام معظم رهبری و حاج قاسم درخواست می‌کند که اسلام معتدل شیعی در جنگها گسترش پیدا کند و اسلام تکفیری و افراطی ضد بشریت و ضد انسانی و ضد اسلام حقیقی برکنار شود پوتین این را می‌فهمد البته آمریکایی‌ها هم میفهمند که جریان تکفیر به صلاح بشریت نیست اما دنبال این است که جریان تکفیری را به عنوان نائب  خودشان در این جنگ نیابتی علیه جبهه حق و نظام ولایی قرار دهند.

رضایی اضافه کرد: آمریکا این گونه نبود که ابداً با داعش نمی جنگید آمریکا داعش را به عنوان ابزار و وسیله می دانست و آنجا که به نفعش بود مواضع ما را می‌زد و اسناد این  مهم موجود است که داعش را حمایت می کرد آنجا که داعشی ها بر علیه آمریکا اقدام می‌کردند آنجا داعش توسط آمریکا بمباران می‌شد یعنی در واقع دشمن برای مدیریت داعش و برای سوار شدن بر این موج اقدام می‌کرد و آن را به عنوان حربه خودش استفاده می کرد برخی‌ها چند خبر می شنوند که آمریکای مثلاً القاعده را بمباران کر و  چند نفر از سران آنها کشت اما در حقیقت آمریکایی مسائل را مدیریت می‌کنند، آنها افغانستان و عراق را و همه کشورهای پیرامونی ما را  با اهداف و منافع خودش تحلیل می‌کند به همین خاطر استفاده از  کلمه خاورمیانه را  حضرت آقا نهی کردند و فرمودند و نگویند خاورمیانه بلکه منطقه غرب آسیا بگویید.

حاج قاسم مجسمه اخلاص بود
وی تاکید کرد: حاج قاسم سلیمانی مجسمه اخلاص مجسمه بود، حاج قاسم نتیجه گرا نبود حاج قاسم برآیندی هم نبود و حتی فرایندی محض هم نبود بلکه فرآیند با در نظر گرفتن برآیند و خروجی آن راهبرد حقیقی حاج قاسم بود ایشان یک فرمانده به تمام معنا راهبردی بود و ابدا اسیر کلمات و نگاه های ضعیف نبود بلکه عمیق نگاه می‌ کردند. حاج قاسم در سیاست داخلی متعلق به حزب خاصی نبود حاج قاسم کسی بود که برای حفظ اسلام به مولایش علی اقتدا کرد او اگر می رفت وزیر امور خارجه وقت را ملاقات می کرد نشان از روح پاکش بود اما او در حق حاج قاسم مردانگی نکرد و با آن جملاتی که بعد از شهادت ایشان در آن مصاحبه به زبان آورد و دیپلماسی ما هزینه میدان شد حق و حقیقت را به جا نیاورد اما حاج قاسم وزیر امور خارجه وقت را مورد تفقد قرار داد  و حاج قاسم زمانی که او قهر می‌کند به منزل او می‌رود به ملاقات او می رود و او را به سر کار برمیگرداند  چون می داند که این انسانهای ضعیف نیاز دارند که پشتوانه آنها یک مرد و یک ابرقدرت و یک ابر مرد به معنای قدرت واقعی الهی بایستد که اینها زمین نخورند چون سنگر وزارت امور خارجه دست اینها است.

نماینده ولی فقیه سپاه قدس در سوریه اظهار  بیان داشت: حقیقت این است که این میدان بود که هزینه دیپلماسی شد و البته به این معنا نبود که اشتباه شد همانطور که در کل تاریخ اسلام اینگونه بود خیلی ها فدا شدند اما برای حفظ اسلام، مانند حضرت زهرا سلام الله علیه فدای اسلام شد اما احساس خسران نکرد زیرا برای حفظ اسلام فدا شد امیرالمومنین سکوت کرد و سکوتش معنادار ، عالمانه و حکیمانه بود برای حفظ اسلام  اما هیچ وقت احساس خسران کردن نکردند حاج قاسم همینطور فدا شد البته خدا عزت می دهد .


رضایی عنوان داشت: خانواده شهدای مدافع حرم می‌گویند اینکه فرزندان ما در کنار حاج قاسم به شهادت رسیده برای ما افتخار است حاج قاسم برای مردن حیف بود  حاج قاسم برای شهادت بود ، حاج قاسم خیلی به دنبال شهادت می گشت و به همه دختران شهدا می گفت برای شهادتش دعا کنند شخصا شاهد بود  کنار حرم حضرت رقیه سلام الله علیه  با تمام وجود گریه می کرد و از خدا شهادت می خواست و این جمله را می‌گفت من شرمنده شهدا هستم طاقت ندارم خانواده شهدا را ببینم و زنده باشم طاقت ندارم و از خدا می خواست به گونه‌ای شهید شود که این شرمندگی کمتر شود این شخصیت ستودنی است.

انتهای پیام/170