وی افزود: هیچکدام از فقهای قدما قائل به نکاح معاطاتی نیستند. برخی به جملهای از صاحب جواهر مراجعه کردهاند تا مجوزی برای آن بگیرند، صاحب جواهر هم به فیض کاشانی استناد کرده است ولی از عبارت ایشان هم حکم جواز معاطات بیرون نمیآید. صاحب جواهر گفته است در عقد ازدواج باید دوطرف راضی باشند و لفظی باید بین آنها به کار برود که دال بر ازدواج باشد.
احمدیتبار بیان کرد: برخی فقها گفتهاند الفاظ نکاح، توقیفی هستند و باید از ماده ازدواج و نکاح باشند ولی برخی فقهای دیگر آن را توقیفی به این دو واژه نمیدانند بلکه هر واژهای که این معنا را برساند میتواند منجر به نکاح شود بنابراین کلامی که صاحب جواهر از فیض کاشانی نقل کرده است، مؤید بر نظر دوم است یعنی نه اینکه نکاح لفظ لازم ندارد بلکه توقیفی نیست.
استاد جامعة المصطفی(ص) تصریح کرد: برخی فقهای معاصر گفتهاند نکاح معاطاتی امکانپذیر است و دلایل ایشان تمسک به آیه قرآن است؛ اینها معتقدند که آیه فرموده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ؛ میگویند خداوند بر لزوم پایبندی به عقد و عهد فرمان داده است، بنابراین هر توافقی که عقد بر آن صادق باشد اعم از عقد بیع و نکاح و ... باید مورد پایبندی طرفین باشد، از منظر این افراد، نکاح معاطاتی هم نوعی پیمان است.
احمدیتبار اظهار کرد: آیه دیگری که مورد استناد این دسته از فقها است آیه ۳۴ سوره اسراء است که فرموده است: وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا؛ برخی میگویند امام خمینی نکاح معاطاتی را قبول دارد؛ امام فرموده است که مقتضای قاعده این است که معاطات در هر عقدی که انسان بتواند با فعل آن را محقق کند جریان مییابد؛ ایشان ادامه داده است انجام دادن در عقد، مانند گفتن است. یعنی برخی اعمال، ابزاری است که میتواند عقد گفتاری را تحقق ببخشد.
وی اضافه کرد: جوهره حرف امام این است که ما باید در هر عقدی، قصد انشاء داشته باشیم، انشاء هم دو چیز لازم را دارد؛ اول قصد و انگیزه و دوم اینکه با چیزی قصد خود را ابراز کند که این شامل قول و عمل میشود. امام تلاش کرده مقداری نکاح معاطاتی را بپذیرد ولی فتوای صریح و روشن بر جواز آن نداده است.
استاد جامعة المصطفی تصریح کرد: مرحوم آقای حکیم گفته است نکاح معاطاتی جایز نیست چون ازدواج با آمیزش، محقق میشود و آمیزش بدون عقد، حرام است و زنای حرام نمیتواند مُشِرع (شرعیتبخش) باشد و نکاح ایجاد کند، امام در پاسخ به آقای حکیم گفته است که نکاح معاطاتی با آمیزش تحقق نمییابد و اینکه برخی از سخن امام(ره)، جواز نکاح معاطاتی را اخذ کردهاند ناظر به این بحث است گرچه از نظر بنده ایشان صراحت در این موضوع ندارند.
احمدیتبار با بیان اینکه امام خمینی(ره) در این زمینه مثالی زده، اضافه کرد: امام فرموده است که پسری به خواستگاری دختری میرود و آن دو همه حرفهای بین خود مانند مهریه و مدت نامزدی و ... را تعیین میکنند. چون این دو قصد ازدواج دارند، دختر جهیزیه را به منزل پسر میبرد و پسر هم میپذیرد و با کمک او اثاثیه را داخل منزل میبرد، در اینجا نکاح معاطاتی محقق شده است ولو اینکه لفظ ازدواج و نکاح بین این دو رد و بدل نشده است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: وقتی دختر و پسری قصد ازدواج دارند در تمامی ادیان و فرهنگها این کار با آداب خاصی انجام و اعلان میشود، مثلا ایرانیها مجلس عقد میگیرند و جشن دومی برای بردن دختر به منزل برگزار میکنند؛ بنابراین ازدواج شانی دارد و اگر این شان رعایت نشود در برابر آن زنا و سفاح رخ میدهد. مرز بین نکاح و زنا کاملا مشخص است. زنا و سفاح دزدکی و مخفی است ولی ازدواج با اعلان و برقراری جشن همراه است.
احمدیتبار با اشاره مجدد به استناد افرادی که نکاح را مانند عقود دیگر میدانند، اظهار کرد: کل بحث ما این است که نکاح معاطاتی، عقد نیست که شامل حال آیه اوفوا بالعقود، شود؛ البته برخی هم به یک روایت استناد کردهاند؛ کلینی از نوح بن شعیب داستانی را نقل کرده است که در زمان خلیفه دوم، زنی نزد او آمد و ابراز کرد که زنا کردم و از او خواست حد الهی را در حد من جاری و مرا پاک کن؛ خلیفه دوم دستور سنگسار داد؛ خبر به امام علی(ع) رسید و امام از ایشان پرسید چطور زنا دادی، آن زن گفت در مسیر بیابان بودم و به شدت تشنه شدم و یک اعرابی هم در آنجا بود و از او درخواست آب کردم و آن اعرابی هم درخواست زنا از من در برابر آب کرد. من نپذیرفتم ولی وقتی تشنگی بر من خیلی فشار آورد و بر جان خودم ترسیدم، تمکین کردم. امام علی(ع) فرمودند این ازدواج است نه زنا.
وی تاکید کرد: اولا این روایت ضعیف است زیرا در سند او افراد ضعیفی وجود دارند که متهم به وضع و جعل حدیث هستند لذا قابل اعتماد نیست ثانیا صدر و ذیل این روایت با یکدیگر سازگاری ندارد؛ در صدر روایت، زن خودش را زناکار میداند که مرتکب فحشاء شده ولی در ذیل طور دیگری است همچنین این روایت در تعارض با روایت دیگری است.
استاد جامعة المصطفی(ص) بیان کرد: روایت دیگری که مورد استناد قرار گرفته است روایت بزی است؛ راوی گفته از امام رضا(ع) پرسیدم زنی در حال مستی خود را به عقد مردی درآورد آیا بعد از مستی، این عقد الزامآور است یا خیر؟ امام فرمودند اگر زن بعد از هوشیاری پیش این مرد بماند معلوم است راضی است و اشکالی ندارد؛ این روایت از جهت سند ایراد ندارد ولی در مورد دلالت، مورد بحث فقهاست زیرا کسی که عقدی را منعقد میکند باید عاقل باشد لذا عقد در هنگام مستی، باطل است.
وی تاکید کرد: مشهور فقها از این روایت، اعراض کردهاند البته خیلی از آنها، روایت را صحیح ولی محتوای آن را خلاف قاعده میدانند؛ گروهی گفتهاند، مستی دو نوع کامل و نیمه کامل است، وقتی نیمه کامل است فرد هوشیار است؛ امام خمینی فتوای قابل توجهی در اینجا دارند و فرمودهاند اگر فرد نیمه مست بود، احتیاطا اگر خواست با آن مرد بماند عقد را ادامه دهد.
وی با تاکید بر اینکه مشهور فقها قائل به بطلان نکاح معاطاتی هستند، تصریح کرد: در کلمات فقها، گفته شده درست است که نکاح، عقد و جزء معاملات و قراردادها است ولی ملحق به عبادات است یعنی همه ضوابط و شرایط آن را شرع تعیین کرده است نه اینکه انسانها براساس قرارداد خود، آن را تعیین کنند. شرع میگوید در هر ازدواجی باید مهریه به زن داده شود، البته مقدار آن در دست خود طرفین است. شرع جزئیات و ریز به ریز عقد ازدواج را بیان کرده و همین مسئله وجه متمایز عقد ازدواج از دیگر عقود است.
احمدیتبار اظهار کرد: برخی نکاح را آمیزش میدانند ولی معنای لغوی آن از سوی لغویون، عقد و میثاق برای زوجیت بیان شده است و طرفین یکسری تعهدات را در این چارچوب میپذیرند. در نکاح معاطاتی، ما باید قصد انشاء داشته باشیم همچنین این قصد را ابراز کنیم. کسی که میخواهد این نکاح را انجام دهد باید همه این موارد را قصد کند تا زنا و سفاح رخ ندهد.
وی افزود: فقها میگویند لفظ خاص باید وجود داشته باشد و باید این لفظ خاص، باید گفته شود؛ البته میتواند نوشتن هم باشد و حتی اشاره. یعنی عقد با نوشتن ابراز شود؛ مثلا دختر و پسری قصد عقد دارند و به دفتر ازدواج میروند و دفترنامه ازدواج را امضاء میکنند. در برخی مناطق دنیا، باید دفتر شهرداری را برای تحقق زوجیت، امضاء کنند. در قرآن کریم هیچ کجا واژه نکاح به معنای آمیزش نیست و به معنای همین میثاق و عقد بین زوجین است.
احمدیتبار گفت: بنابراین نکاح معاطاتی میتواند شکل بگیرد، ولی برای ابراز آن باید عقد هم بخوانند؛ در این مورد، همه کارهای بین دختر و پسر انجام شده و حتی آمیزش هم صورت گرفته ولی عقد با لفظ خاص صورت نگرفته است. بنده معتقدم با لحاظ شرایط گفته شده تولد این فرزند، مشروع و ازدواج هم مشروع است. کسانی مانند فیض کاشانی هم لفظ خاص را ملاک ندانستند و برخی کتابت و حتی اشاره را هم جایز میدانند کما اینکه زن و مرد لال باید با اشاره رضات بدهند.
وی تاکید کرد: در نتیجه میتوانیم نکاح معاطاتی را با تحقق همه شرایط نکاح رایج بپذیریم ولو اینکه لفظ رد و بدل نشود و مشکلی در این نکاح و زوجیت نیست البته در ازدواج سفید و همباشی و ... هیچکدام از این شرایط نکاح معاطاتی محقق نمیشود چون قصد ازدواج بین آنها نیست و ممکن است مرد و زن از دیگری خوششان بیاید و با هم بودن را رها کنند.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/31927 |