استان فارس یکی از متنوع ترین استان ها از منظر آداب و رسوم است بخش عمدهای از این آداب به ایام نوروز باستانی و آغاز سال نو بر میگردد که در کنار حادثه های طبیعی و گردشگری رنگ و بویی خاص به نوروز در استان فارس بخشیده است. از پخت انواع شیرینی و سمنو گرفته تا سبزه گره زدن، همه از آداب این ایام به شمار م
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،استان فارس یکی از متنوع ترین استان ها از منظر آداب و رسوم است بخش عمدهای از این آداب به ایام نوروز باستانی و آغاز سال نو بر میگردد که در کنار حادثه های طبیعی و گردشگری رنگ و بویی خاص به نوروز در استان فارس بخشیده است
از دیرباز تا کنون نام فارس با جشن عید و بهار گره خورده است و این روزهای پایانی سال در تاریخ فرهنگی این استان به ویژه شهر شیراز جایگاه ویژهای دارد از این رو و به منظور آشنایی با برخی از آداب و رسوم این ایام در شهر شیراز و برخی شهرستان های استان فارس چرخی زدیم در گستره پهناور فارس و با برخی افراد مطلع به گفتگو پرداختیم و حاصل این گفتگو ها را در قالب گزارش پیش رو، تقدیم مخاطبان گرامی پایگاه تحلیلی خبری شیرازه میکنیم.
شیراز شهر بهار نارنج:
از هر کوی و گذر و خیابان و کوچه که میگذری، زمستان را در حال دست تکان دادن میبینی و عطر بهار را در حال پر کشیدن بر سر و روی شهر، انگار در هر خانه بقچه قدیمی مادربزرگی باز و بوی یاس و میخک همه جا را فرا گرفته است.
شیراز که شهره به شهر شعر، ادب، گل و بلبل است، آداب و رسوم اهالی این شهر نیز مثل نامش دلنواز و پر از راز است، شهری با آدابی کهن و مردمی خوش ذوق، از نیمه اسفند و همین که بوی تازگی درختان و باغها همچنین عطر بهار نارنج مشامنواز میشود، بساط خانهتکانی پهن و اهالی خانههای این دیار، هر یک گوشهای از کار را میگیرند تا گرد کهنگی یک سال از چهره وسایل، و در و دیوار خانهها رخت بر بندد و آماده جشن عید شوند.
مقدمه عید، فقط خانه تکانی نیست، چند روز مانده به پایان سال، ننه، عامخاتونی و شاباجی با کمک گلدوسی، آرد، شیر، شکر و ادویههای معطر مثل هل، میخک و دارچین خمیر نان شیرین را ورز داده و اجاق روشن میکنند و چانههای کوچک در دست میچرخانند تا نان نازکی با تیر چوبی بر تخته مخصوص پهن کنند و بر تابه مس یا آهنی روی آجاق بپزند و گرم و داغ تا میزنند تا در حین خشک شدن تردتر شود و برخی نیز برش میزنند و این مهمترین شیرینی عید نوروز خانوادهها در شیراز و استان فارس است.
آجیل بومی شب عید نیز ترکیبی از دانههای روغنی و آخرک و... است که این روزها کمتر دیده میشود، شاید در بعضی محلهها هنوز بیبیگلهایی باشند که این رسم را بر سر سفره عید ببرند.
سبزه میکارند و به نیت چهارده معصوم و سلامتی امام زمان(عج) دانه میریزند، تخممرغها را رنگ میزنند و به نیت سلامتی و دوری از رنج و رنگ پریدگی چهارشنبه آخر سال را دور آتش میچرخند و شام مخصوص را با شیرینی و تفألی به حافظ در کنار خانواده نوش جان میکنند.
از گوشه و کنار شهر، راهی بازار میشوند و در زیر طاقهای یادگار زندیه پارچههای سرخ، سفید و بهاری را خریده و با مهربانی بر تن میدوزند و پدران نیز ارسی، نقل و شیرینی میخرند و عیدی کوچکترها را لای قرآن میگذارند و همه با شادی، پاک دلی و رد مظالم، منتظر تحویل سال میمانند.
اگر خانوادهای قرار است عروسدار شود، قبل از نوروز عیدی ترتیب داده و با پخت انواع غذاهای سنتی و تهیه لباس، طلا، گل و شیرینی، راهی منزل عروس آینده میشوند و پس از تقدیم هدایا یک شب دیگر همه دعوت به شام عیدی عروس میشوند. این رسم در بسیاری از شهرستانهای استان فارس، همچنان پابرجا است.
در بازار و خیابانها نیز حال و هوای متفاوتی چشم و گوش را به سمت خود میبرد و در حواشی بازار عمو نوروز و حاجی فیروز بساط شادی را به خیابان آورده اند و برای چند لحظه افکار و دلهای درگیر شرایط سخت اقتصادی را با خود به عمق قصه میبرند و لبخند را مهمان دلهای پر آب و تاب دم عید افراد خسته میکنند
مردم شیراز در طول تاریخ برای ایام نوروز، آداب و رسوم ویژهای را برگزار میکنند که از جمله این آیینها میتوان به کاشت سبزه و عروسی نارنج اشاره کرد.
این جشن جهانی، در ایران و سیزده کشور دیگر از جمله تاجیکستان، ازبکستان، افغانستان، پاکستان، گرجستان، قرقیزستان، ترکمنستان، آلبانی، ترکیه، هند، عراق، قزاقستان و جمهوری آذربایجان، در ایام تعطیل به مناسبت آغاز سال نو، به طور رسمی برگزار میشود، که برخی افراد در دیگر کشورها نیز مانند چین، سوریه و فرانسه، نیز نوروز را به طور غیر رسمی جشن میگیرند.
مردم استان فارس نیز از چند روز قبل و بعد از آغاز عید نوروز در تکاپوی استقبال از سال نو و برگزاری مراسم آن به بهترین شیوه ممکن هستند.
از اول اسفند ماه شیرازیها و مردم استان فارس معتقدند که زمین نفس میکشد و از سرما خارج میشود و کم کم ردپای نوروز را میتوان دید.
خانه تکانی
مژگان ثابت قدم کارشناس ثبت میراث ناملموس میراث فرهنگی استان فارس گفت: در روزهای پایان هر سال و در آستانه سال نو، خانه تکانی یا به اصطلاح شیرازیهای قدیمی، رُفت و روب آغاز میشود که در خانوادههای بزرگ و بهویژه در منزل پدر بزرگ و مادر بزرگها و پدر و مادرانی که فرزندانشان ازدواج کرده اند، خانه تکانی را فرزندان، عروس و دامادهای خانواده انجام میدهند. خانه تکانی یکی از آداب و رسوم ایرانیان است که همزمان با آغاز سال نو، خانه نیز باید تمیز و به دور از هر گونه آلودگی و به هم ریختگی باشد.
سبزه سبز کردن
ثابت قدم تصریح کرد: در شیراز قبل از خیس کردن گندم هر مشت از گندم به نام یکی از اعضای خانواده ریخته شده و آخرین گندم به نیت سلامتی امام زمان (عج) ریخته میشود و در واقع تمام دانههایی را که رویش دارند از جمله لوبیا، عدس، ماش، تخم شاهی، نخود، باقلا و جو و در بیشتر مناطق فارس از محصولات تولیدی خود برای کاشت سبزه استفاده میکنند.
لایه زدن اتاقها
کارشناس ثبت میراث ناملموس میراث فرهنگی استان فارس ادامه داد: بچههای بین سنین ۱۶ تا ۱۵ سال مقداری گل گیوه (ماده سفید رنگی که از پوسته و اجساد تک یافتههای دریایی به دست میآمد) و زرشک را از دکان عطاری میخریدند و گل گیوه را در ظرف آبی خیس میکردند و با لعاب سریش مخلوط کرده و از پارچه نازکی مانند ململ عبور میدادند و به اصطلاح صاف میکردند و با پارچه نرمی به نام آستری این ماده سفید را به دیوار اتاقها میکشیدند.
اتاقهایی که با دود زغال و هیزم زمستانی تیره شده بود، روشن، سفید و تمیز میشد و در این میان مادرها و دخترها به اصطلاح محلی به رفت و روب خانه میپرداختند.
خرید کفش و لباس
در شیراز، میتوان همزمان با خرید عید، دقایقی به تماشای افرادی که با لباس و شمایل عمو نوروز و حاجی فیروز و با سازهایی نظیر تنبک، دایره و دف، آوازهای مربوط به عید نوروز را میخوانند مشغول شد که بیشتر شیرازیها به این افراد عیدی میدهند.
شیرازیهای اصیل در خصوص تهیه لباس شب عید اینکه در زمان گذشته ترجیح میدادند که لباس شب عید را خود و یا خیاطشان بدوزد و پارچههایی را که خریداری میکردند شامل رنگهای شاد بود.
نکته دیگر اینکه شیرازیها حتی در مورد روز دوخت لباس یا قیچی کردن پارچه، آداب و رسوم خاص خود را دارند و معتقدند که دوختن لباس عید در روزهای دوشنبه یا جمعه، خوش یمن و در روزهای پنج شنبه، به اصطلاح، سنگین است و برای دوخت لباس، باید مدت زمان زیادی را صرف کرد.
در مورد دوخت لباس در روزهای سهشنبه و چهارشنبه، نیز حساسیت خاصی داشتند و بر این باور بودند که اگر پارچه در روز سه شنبه قیچی شود، در سال آینده، به دست مرده شور یا دزد میرسد و بریدن پارچه لباس نیز در روز چهارشنبه سبب سوختن وسایل و ضرورت تعویض آنها میشود.
عیدی پیش از آغاز سال نو
در استان فارس و بیشتر نقاط کشورمان نیز، رسم بدین گونه است که دو تا سه روز پیش از عید نوروز، خانوادههای پسرهایی که نامزد یا همسر عقد کرده دارند، برای عروس، عیدی میبرند. در شهرستانهای استان فارس، بهویژه در شیراز، این عیدی شامل سفره هفت سین، انواع لباس، شیرینی، آجیل، گوشت، مرغ و ماهی بوده که این عیدی، بر اساس رسم هر خانواده، متفاوت است و گاه، تنها به سفره هفت سین محدود میشود.
در این میان، داماد نیز از عیدی خانواده عروس بینصیب نمیماند، این عیدی نیز بر اساس سنت هر خانواده، میتواند شامل لباس، کفش و ساعت باشد و در نخستین سالی که هر دختر به خانه بخت میرود، خانواده اش برای تازه عروس و داماد، علاوه بر هفت سین، هدایایی را به رسم عیدی به خانه دخترشان میبرند، که در خانوادههای اصیل شیرازی، نان بهار نارنج در شمار هدایایی بوده که مادران شیرازی به خانه دخترشان میفرستند و این نان، که بسیار معطر و خوشمزه است، با آرد، پوست نارنج، گردو، کشمش، عرق و مربای گل بهار نارنج تهیه میشود.
عروسی درخت نارنج
در شیراز رسم بر این است که اگر درخت نارنجی بود و نارنج کمی داشت برایش مراسم عروسی میگرفتند بدین ترتیب که ابتدا خانم صاحب خانه، زنان همسایه را دعوت به عروسی درخت نارنج میکردند و همه در یک زمان مشخص در خانه جمع میشوند و زن صاحبخانه ارهای را بر میدارد تا شاخههای درخت را ببرد که یکی از زنان همسایه جلو میآید و ضامن درخت میشود و سپس تور بسیار نازکی روی درخت میکشند، شکر پنیر روی درخت میپاشند، کِل میزنند، واسونک میخوانند و شادی میکنند و بر این باورند که آن درخت، سال بعد در فصل بهار نارنج بسیاری دارد.
آب حوض ماهیها
تا ۵۰ سال پیش در فارس، سه حوض ماهی در شیراز، فسا و زرقان وجود داشت، اما با خشک شدن حوض ماهی فسا اکنون دو حوض دایر بوده، و مراسمی که برای این دو حوض ماهی وجود دارد، مشابه است.
از زیر کوه سعدی، چشمهای بیرون میآید که چند چاه برای استفاده از آن در خانههای بالادست آرامگاه حفر شده و حوض ماهی آرامگاه سعدی، هم سطح زمین و مظهر قنات و چشمه است.
پیش از زمان سعدی، و حتی در ایران باستان، این آب جریان داشت و مقدس بود و به همین دلیل این آب برای سعدی اهمیت ویژهای داشته و براساس نوشته ابن بطوطه که دوبار در سالهای ۷۲۵ و ۷۴۸ هجری قمری نخستین بار حدود سی سال پس از درگذشت سعدی در سفر خود به شیراز سعدی این حوض هشت ضلعی را ساخته بود.
مراسم و باورهای مردم شیراز و اطراف، تا سال ۱۳۲۷ هجری شمسی که سال تخریب آرامگاه سعدی برای تجدید بنای آن است، بسیار جدی و اجرای آنها بسیار ضروری بود و تا آن زمان هر سال حدود ده هزار نفر در چهلمین روز پس از عید نوروز در محوطه جلوی آرامگاه سعدی جمع میشدند و آش نذری که در فارس به اصطلاح دیگ جوش نامیده میشود، میپختند و از بامداد تا شب شادی میکردند و بر این باور بودند که یک ماهی قرمز که یک حلقه طلایی در بینی دارد، که در آب بالا میپرد و میرود و هیچ کس حق صید آنها را ندارد.
امروزه هنوز مردم کوی سعدی بر این باورند که در حوض ماهی سکه میاندازند تا آرزوهایشان برآورده شود، ولی آداب و مناسکی در این زمینه وجود ندارد، اما در زرقان چنین مراسمی هنوز ادامه دارد.
پس از ساخت آرامگاه سعدی، از آب تنی در این حوض برای برآورد نیاز جلوگیری شد و دیگر کسی در محوطه حوض ماهی به آب دسترسی ندارد، اما حدود ۱۵۰ متر بعد از آرامگاه، در کوچهای که کوچه حمام سعدی مینامند، مردم برای باورها و مناسک خود از آب چشمه یا قنات سعدی استفاده میکنند.
کشاورزان یک ظرف از این آب بر میدارند و هنگام آبیاری مزارع خود، آن را در جوی آب میریزند تا از ایجاد کرم ساقه خوار جلوگیری نماید و مزارع آنها محصول بیشتر بدهد.
پخت سمنو
بانوان استان فارس، از گذشتههای دور، پخت سمنو را به صورت یک سنت دیرینه حفظ کردهاند و به دلیل اهمیت بسزای پخت سمنو، برخی از مردم استان فارس، بخشی از نذری سالانه شان را صرف پخت و توزیع آن در میان دیگر افراد، دوستان و خانواده خود میکنند.
دلیل تلفظ سمنی به جای سمنو در لهجه شیرازی در واقع برای احترام به حضرت فاطمه زهرا (س) است که کلمه (او مقصر) را بکار نمیبرند و معتقدند که هر کس بر روی دیگ سمنو وارد میشود باید بدنش پاکیزه باشد.
در هنگام پخت سمنو با روشن کردن شمع، گلاب را به سمنو اضافه میکنند نماز حاجت خوانده برخی اوقات بر روی دیگ سمنو حنا نیز میگذارند و آن را دم میکنند چراغها را خاموش کرده میخوابند و معتقدند که حضرت زهرا (س) سر دیگ سمنو میآیند و دست خود را داخل دیگ بر روی سمنو میگذارند که بعد از برداشتن سر دیگ اعتقاد دارند تصویر دست حضرت بر روی سمنو افتاده است.
از کاشت سبزه تا عروسی نارنج در شیراز
پس از پخت سمنو، نوبت به پخت انواع شیرینی مخصوص عید و تهیه آجیل میرسد که این کار، در گذشته، به دلیل وجود اوقات فراغت بانوان، بیشتر بوده است.
اکنون نیز در برخی شهرستانهای استان فارس از جمله زرقان، مرودشت، آباده، اقلید، ایزدخواست، صفاشهر، نور آباد، فیروز آباد و لار، این کار، به صورت سنتی در میان خانمها رواج دارد.
معروفترین نوع شیرینی که در این ایام پخته میشود، نان شیرین است که در میان مردم استان فارس، بهویژه شهرستانهای مذکور، دارای طرفداران بسیار زیادی است.
کلوچه، مسقطی لاری (که دارای شهرت بسیار زیادی است)، نان شیری، شکر پنیر و نان یوخه، از دیگر شیرینیهای سنتی شیراز و استان فارس است که نوع خانگی و یا قنادی (آماده) آن در اکثر خانهها در سینی پذیرایی عید نوروز به چشم میخورد.
گندم برشته و پوکک برنجی از جمله شیرینیهای معروفی است که بانوان فیروز آبادی پخته میشود.
گفتنی است که شیرازیهای اصیل، در همین زمان نان شیرین را علاوه بر مصرف خانواده یا نزدیکان خود، به منظور نذری نیز میپزند و در میان همسایهها و تمامی خانوده توزیع میکنند.
کلوچه مسقطی یکی از سوغاتیهای منحصربه فرد و خوشمزه شیراز است، که به دو نوع متفاوت تهیه میشود.
پخت آش ابو دردا
آش ابودردا یکی از قدیمیترین و خوشمزهترین غذاهای چهارشنبهسوری است.
در گذشته رسم بر این بود خانوادههایی که فرد بیماری در خانه داشتند در شب چهارشنبهسوری این آش را در خانه میپختند به نیت شفای بیمار یا آرزوی سلامتی افراد خانواده در سال جدید، اما چرا اسم این آش (ابودردا) است؟ (دردا) نام پزشکی در زمان پیامبر بوده، دردا هم ریشه در کلمه درد ندارد.
دردا در زبان عربی یعنی کسی که دندان ندار، زیرا تلفظ این کلمه شبیه کلمه درد در زبان فارسی بوده یعنی شفای بیماران.
اما جریان پخت آش ابودردا این است که در گذشته مراسم (رشتهبری) یعنی درست کردن رشته از خمیر با مراسمی خاص و دعا و استغاثه به درگاه خداوند بوده که همه در آن شرکت میکردند.
خوردن غذاهایی که رشته دارند به نیت در دست گرفتن رشته کار و امور زندگی برای شب چهارشنبه سوری و شب سال تحویل عید نوروز همواره یک رسم و سنت بوده و حبوبات و سبزی آش را هم از مغازههایی که در آنها رو به قبله بوده است تهیه میشد.
در گذشته آش ابودردا را به صورت دسته جمعی طبخ میکردند یعنی گروهی از زنان همسایه و فامیل برای پخت این آش دور هم جمع میشدند و با شور و حال خاصی هر کس به نیت عزیزی به پخت این آش مشغول میشد.
علاوه بر این در زمان آماده کردن رشته، توپهای قلقلی شبیه سر آدمک از خمیر را درست میکردند و به نیت تک تک افراد خانواده در این آش میریختند و بعد از پختن این گلولههای خمیری را از آش خارج کرده و روی پشتبام خانه میریختند تا خوراک پرندگان شود و یا در آب میریختند که ماهیان بخورند که دلیل این کار نیت از بین رفتن بیماری و ماندن سلامتی و خوشی بوده است.
یک رسم متفاوت دیگر که در دقایق باقی مانده به تحویل سال در میان شیرازیهای اصیل رایج است، پخت آش رشته و شیر برنج (که در برخی نواحی، آش برنج نیز خوانده میشود) در کنار دیگر غذاهای مورد نظرشان است.
بر اساس سنت و عقاید مردم شیراز، دو غذای مذکور، باید دقایقی قبل از سال تحویل و پس از آن بر روی گاز و در حال پخت باشند، آنها معتقدند که شیر برنج، نماد خوشبختی و سعادت و آش رشته، نماد در دست داشتن رشته کار و زندگی در سال جدید است.
سیزده بدر
تمامی مردم کشورمان سیزده بدر را پذیرفته و در این روز بیشتر طبق یک سنت دیرینه سعی میکنند از خانهها بیرون زده، به دامان طبیعت سرسبز پناه ببرند و روز را به شادی به شب برسانند.
در شیراز نیز مرسوم است که روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه میشود و هر چه از شیرینیها و آجیلها باقی مانده برای صبح سیزده آماده میشود که البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست.
صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم کوه و باغهای اطراف شیراز میشوند و معتقدند در روز سیزده فروردین نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن است.
این روز، پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد و در عصر آن روز ویژه سبزی گره زدن دخترها است که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را میکنند و ترانههایی میخوانند.
چنانچه سیزده به در در ماه رمضان بیفتد. مراسم را بعد از اتمام ماه رمضان در اولین جمعه یا اولین عید انجام میدهند.
خرمبید
سفید کردن خانه ها با کاهگل از دیگر کارهایی بود که در این ایام در برخی نقاط فارس از جمله شهرستان خرمبید صورت میگرفت آنهایی که توان مالی داشتند تمام خانه را سفید میکردند و افراد ضعیفتر تنها به اندود کردن خانهها با کاهگل اقدام میکردند. در خانوادههای کم بضاعت گاه این اندود کردن فقط به بالای اجاق ختم میشد تا سیاهی ناشی از دود آتش را بپوشاند سعی میشد برای این کار از گل سفید استفاده شود تا سفیدی آن بیشتر به نظر آید.
شب علفه
آخرین شب سال کهنه که فردای آن عید است شب علفه خوانده میشود رسم است در این شب با آمدن بهار و سرسبزی طبیعت ، به نیت سرسبزی و شادابی مردم، به ویژه اقوام و دوستان و همسایگان غذایی طبخ کنند که بخشی از آن را سبزی تشکیل میدهد مانند سبزی پلو، خورشت سبزی و برنج(یک سبزی محلی به نام سیرموک). همچنین خوردن سبزی خوراکی و کاهو نیز از مراسم این شب است. این آیین در بسیاری از مناطق ایران از جمله در بین مردم این منطقه هنوز پابرجاست.
از رسوم دیگر پخت گندم برشته، شاهدانه، و نان شیرین برای پذیرایی از مهمانان عید بود که همچنان برقرار است.
دید و بازدید
اگر تحویل سال در ساعات صبح تا ابتدای شب بود، ساعتی پس از تحویل سال دید و بازدید آغاز میشد، و اگر در ساعاتی باشد که دیر وقت است دید و بازدید به روز بعد موکول میشد. رسم است اول به دیدن کسی که از نظر سن و شخصیت بر دیگران برتری دارد، بروند و دست او را ببوسند.
دید و بازدید تا چند روز اول عید صورت میگیرد. در گذشته بچههای ۶ تا ۱۲ سال، به صورت گروهی برای عیدی گرفتن، به در خانهها میرفتند که صاحبخانه یکی یکی آنها را بوسیده، و هدایایی چون آبنبات، نقل و نبات،شکلات، برشته(گندم، نخود و شاهدانه) و مانند اینها را به کودکان میداد.
آداب و رسوم مردم سروستان در عید نوروز
در سروستان عید نوروز طولانی ترین و قشنگ ترین ایام بود که از یکی دو هفته پیش از تحویل سال و سبزه سبز کردن وپختن سمنو در منازل شروع می شد.
سبز شدن سبزه ها نشانه بیدار شدن و زنده شدن طبیعت بود. بعد از یک هفته تا ده روز خانواده هایی که از قبل مقدار زیادی گندم را سبز کرده بودند و زمانی که سبزه ها جوانه نقره ای رنگ داشت سبزه ها را در هاون می کوبیدند و شیره جوانه گندم را که با مقداری آب مخلوط بود صاف می کردند و در دیگی بزرگ ریخته،روی آتش ملایم بر سه پایه قرار می دادند و کم کم به آن آرد گندم اضافه می کردند. سپس همه اقوام و همسایه ها که معمولا زنان و نوجوانان و بچه ها بودند دعوت می شدند که در مراسم سمنوپزان که ساعت ها طول می کشید دور هم جمع شوند.
همه به نوبت بایستی با کفگیر سمنو را به هم بزنند و گه گاه صلوات می فرستادند. همه اقوام و خویشان از این سمنو بهره می بردند. در روزهای قبل از عید بچه ها در حوالی خانه ها با طناب به درختان تاب بسته،ساعت ها تاب می خوردند. البته نه به شکل جدید که در پارک ها مرسوم است.
نوجوانان و جوانان و حتی میانسالان کف پا را روی طناب گذاشته و با جمع کردن و باز کردن پاها تا ارتفاع پنج شش متری بالا می رفتند و این بهترین ورزش بود.از کارهای مهم دیگر خانه تکانی بود که بعهده زنان و دختران بود.گرد گیری در و دیوار منزل و شستن فرشها ولحافها و پرده ها برای زنان اهمیت ویژه ای داشت .از اعمال دیگر قبل از عید جمع شدن با سوادها و برگزاری مراسم سی پاره بود.
برای افرادی که در طول سال فوت کرده بودند بایستی ختم سی جزءقرآن در منزلشان برگزار می شد تا این که این تعزیت به سال جدید کشیده نشود .ختم سی جزء قرآن معمولا بایستی توسط سی نفر مرد انجام شود .تا این که کم کم به مراسم عید نوروز نزدیک می شدیم .
روز قبل از عید همه مردم بایستی به حمام رفته و ساعتی قبل از تحویل سال رخت و لباس نو بپوشند و در کنار سفره هفت سین و در جوار بزرگترهای خانواده بنشینند و منتظر لحظه تحویل سال شوند. اعتقادات در این هنگام جایگاه ویژه ای داشت.
همه بزرگترهایی که معمولا کوره سوادی داشتند لحظه تحویل سال دعا می خواندند .پس از تحویل سال اولین کار روبوسی بود. همه افراد خانواده همدیگر را در بغل می گرفتند و می بوسیدند و سپس این روبوسی به کوچه و خیابان کشیده می شد.
بزرگترها که معمولا شال و کلاه کرده و سرحال بودند ، سر گذر هر محله جمع شده و گروه گروه برای مراسم عید مبارکی به خانه بزرگ و ریش سفید محل می رفتند .در محله معمولا یکی دو نفر آدم مخلص و مصلح بودند که نزد اهالی از احترام خاصی برخوردار بودند. خنده بر لب بزرگ و کوچک نقش داشت.همه در شور و شادی و شعف بودند.
روز عید در همه خانه ها اجاق روشن بود و دیگی هم بر اتش بود که پلو شب عید بود.عبارت (اجاق روشن ) عبارتی بود که بار مثبت داشت شاید به همین دلیل که در منازل هنگام شادی اجاق روشن بود .
خانواده هایی بودند که تنها پلوی سالشان همین بود و اگر در خانه ای دیگر به غیر از این شب پلویی پخته می شد لذت پلو شب عید را نداشت.
در سروستان مشهور است که بزرگی از فقیری پرسید فلانی ،روزگار چطور است؟ فقیر بلافاصله جواب داد: عالی. این عید پلو ، اون عید پلو ، این عید پلو، اون عید پلو،این عید پلو و.....
گر چه این عبارت کمی طعنه آمیز بود ولی فقیر دروغ هم نمی گفت اگر پلویی نبود. دلش خوش بود. رفع کدورت های گذشته از اقدامات بزرگترها در ایام نوروز بود. همه افرادی که به عللی با هم قهر بودند از هم دل نگرانی داشتند توسط بزرگترها صلح و آشتی داده می شدند.
روز دوم و سوم عید بود که در گذر محلات و اطراف هر محل بازی های متنوع محلی برگزار می شد و همه مردم در آن شرکت می کردند.
از مهمترین بازی ها، خاگ جنگو و خروس جنگو بود. افرادی تخم مرغ های رنگ شده آب پز شده را در سبدی با خود به همراه می آوردند و به صورت دو نقره روبروی هم تخم مرغ ها را دو تا دو تا به هم می زدند .فردی که تخم مرغش شکسته می شد بازنده بود و باید تخم مرغ خود را به رقیبش بدهد. افرادی هم خروس های چاق و چله و زرنگی داشتند که به صورت رقابتی دو خروس روبروی هم،آنها را به جنگ و دعوا وا می داشتند. انکه در این بازی خروسش کتک بیشتری می خورد بازنده بود و بایستی خروس خود را به رقیب بدهد. در این بازی و نمایش همه افراد محل تماشاچی فعال بودند و با فریاد و هیاهو و دست زدن نمایش را رونق می دادند.
در ایام عید خوردن آجیل و نقل و شیرینی و گندم برشته و کنجد و شاهدانه ،انجیر، نخودچی،کشمش در بیشتر ساعات روز به خصوص در بین بچه ها، نوجوانان و جوانان ادامه داشت.بیشتر بچه ها پول های عیدانه خود را شمارش می کردند و به رخ رفقای خود می کشیدند و گه گاه به مغازه رفته و خرید می کردند. به نظر می رسد که مهمترین ویژگی این ایام آموزش و انتقال ناخودآگاه فرهنگ، صمیمیت ها، مهرورزی ها ،رفع کدورت ها و همبستگی های اجتماعی خانواده از بزرگترها به نسل جوان و بچه ها بود.
کارکردی که متاسفانه امروزه اثری از آن نیست. بزرگترها نیز در این ایام استراحت کافی نموده و در تفریحات دسته جمعی خستگی سالیانه خود را رفع نموده و به تجدید قوا می پرداختند.
روز دوازدهم فروردین نیز مردم به تهیه غذا که معمولا خرید گوسفند و ذبح کردن نیز شامل آن بود مشغول بودند و سبزه های خود را با مشتی گل به سر در خانه ها می زدند به نشانه شادابی و سر زنده بودن اعضای خانواده، صبح روز سیزده نیز در هر کوچه و گذری چندین خانواده همراه با وسایل شامل فرش و ظروف و دیگ های بزرگ و اسباب بازی دور هم جمع بودند و با الاغ و یا دوچرخه و یا وسایل دیگر عازم طبیعت می شدند و نحسی سیزده را از خود به در می کردند. دختر و پسرهای جوان نیز با گره زدن سبزه ها زوج مناسب آینده خود را از خداوندگار طبیعت طلب می کردند.
روز چهاردهم مردم در خانه ها استراحت می کردند و روز پانزدهم هر کس به سر کار خود رفته وبه فعالیت خود می پرداخت .و این متل مشهور بود .سیزده به در ..چهارده به توو..پانزده بشین دنده بکوو...
دنده کوبیدن قسمتی از کار شیوه کشها بود که کف ملکی را درست می کردند .
رسوم نوروز در کازرون
نوروز در کازرون نیز مانند هر شهر دیگری از روز اول فروردین آغاز می شود. مردم در این روز بهترین و نو ترین لباس های خود را می پوشند و برای دید و بازدید به سراغ هم می روند. سفره های هفت سین این قوم نیز مانند تمامی سفره های هفت سینی که در سراسر کشور چیده می شوند، از هفت سین و نان و کتاب و آینه و سایر موارد تشکیل می شوند.
مردم کازرون در این ایام عموما تیله بازی و تخم مرغ بازی می کنند که به این دو بازی در زبان خودشان تریک بازی و خاگ بازی گفته می شوند.
یک اعتقاد دیگر که اکثر مردم فارس نیز به آن اعتقاد دارند این است که هنگام تحویل سال حتما باید در خانه شیر روی آتش داشته باشد. بعضی هم شیر برنج یا همان آش شیر درست می کنند و ان را در محله و بین همسایه ها پخش می کنند. اکثر مردم فارس و کازرون در هنگام تحویل سال یک سکه در دست نکه می دارند تا برکت شان تا اخر سال در دست شان باقی بماند و زیاد شود.
مردم این بخش با توجه به سابقه تاریخی و مجاورت با شهر بیشاپور، پایتخت باستانی شاهپور اول دارای باورهای کهن بسیار قوی هستند. سالها است که مردم این دیار با شور و شوق زیاد از پیش به پیشباز نوروز میروند.
در گذشته، نوروز عزیزترین لحظهی زندگی این مردم بود. شب نوروز تولد دوبارهی دوستیها بود. کینهها میمردند، دشمنیها به دوستی مبدل و قهرها به آشتی میگرایید. جمشید ستایش میشد، کورش تحسین و ساسان گرامی.
مردم از سه ماه قبل، در تدارک گاه دگرگونی سال بودند. زنان ابتکار عمل را در دست داشتند. آجیلهای محلی از تخمهی هندوانه، کدو و آفتابگردان گرفته تا نخودچی، برنجک (برنج جوشانیده و بو داده شده خشک)، گندم برشته (گندم بو داده) گمک (برنج تر پوست نکندهی در هاون کوبیده شده)، نان شیرین و سایر محصولات محلی، همه به وسیلهی زنان با صفا و فرهنگ دوست، برای شب موعود تدارک دیده میشد.
پدر در فکر تهیهی پوشاک نوروزی بود (که شاید تنها سالی یک بار نو میشد). بوی خوش بهار از چهرهی چروکیدهی پیران تا رخ زیبای کودکان میطراوید. چنین بود که سنت چندین هزارسالهی سرزمین پاک آریاوش، بوسیلهی این قوم درستکار و یزدان پرست جاوید میماند. پسین آخرین چهارشنبه، کارها پایان، بوتههای خار بدون احساس هر سوزشی بر پشت شیر پسران حمل، و مهیای آتش مقدس. چرا که زردی ها باید میرفتند و سرخیها بر گورشان جا خوش میکردند.
و به بیانی.....
و مردم شاهپور با بوی خوش بهار نارنج و عطر گل محمدی دهل زنان رسیدن عمو نوروز را پاس میداشتن
نخست روز فرودین، همهی مردم روستا با مزین شدن به پوشاک نو به دیدار یکدیگر میشتافتند. همه میدانستند که از کجا باید آغازید. گرد آمدن مردم در میدانگاه ده و مهیای ورود به خانهی پیر (ریش سفید محل). در اینجا بدون توجه به پایگاه اجتماعی و اقتصادی، ارزشمندترین ملاک برای بازدید، سن فرد بود. آنگاه، به ترتیب ازکهنسالترین فرد دیدارها شروع میشد. بزرگان بر چهرهی کوچکها بوسه میزدنند و کهتران بر دست مهتران لب میخرامیدند. این زیبایی آیین ما بود:
"کسوت سالار، تجربه مهم و سن و سال با ارزش"
در پانزده روز اول عید، هر کس در هر جای کشور کار را رها و خود را به خانه میرساند تا بر سفرهی هفت سین نشسته و در انتظار ورود سال تازه باشد. سفرهی هفت سین مزین به همان سینهای رایج و سایر برکات مانند: ماهی، نان، آینه و تخم مرغ آراسته میشد. کتاب، ارزش سفره بود. اکنون هم قرآن کریم و شاهنامه، نماد و روح مذهبی و ملی مردم این بخش از سرای کهن است.
از بازیهای مرسوم این روزها تریک بازی (تیله بازی) و خاگ بازی (تخم مرغ بازی) بود. نوجوانان از روز اول با گرفتن تخم مرغ در مشت، نوک آنها را به یکدیگر میکوبیدند و هر تخم مرغی که میشکست از آن فرد پیروز بود.
نوروز در جهرم
مردم شهر کهن و تاریخی جهرم در مراسمهای مختلف سنتها و رسوم داشتهاند که اگر چه برخی از آنها به خاطر گذر زمان از بین رفته، اما بیان این آداب و رسوم میتواند گویای قدمت این شهر است. مراسم عید نوروز یکی از مراسمهایی است که هنوز برخی از جنبههای آداب و رسومش در جهرم پابرجاست.
مردم جهرم با خانه تکانی و سبزکردن سبزه ی عید به استقبال نوروز می روند . در دورهی قدیم، خانهتکانی پیش از عید همیشه به صورت مفصل در جهرم انجام میشد و پس از آن به حمام میرفتند و سعی میکردند که استحمام به زمان سال نو نزدیک باشد تا پاکیزگی آنها در عید مشخص باشد. همچنین در قدیم اغلب زنان و مردان و کودکان جهرمی برای عید، دست و پا و موهای خود را حنا میبستند و لباسهای نو میپوشیدند.
پخت انواع شیرینی های محلی همچون حلوای خارک ، شاه پسند و کماچ نیز در ایام نوروز در بین زنان خانه دار رواج دارد که در کنار سایر شیرینی های مرسوم از میهمانان پذیرایی می کنند .
"نوعیدی" هم رسمی است که از گذشته تا امروز در جهرم رایج بوده است.
در جهرم مرسوم است که داماد در عید برای عروس لباس و کفش و پارچه و... بخرد. متقابلاً خانوادهی عروس نیز همین وسایل را برای داماد به هدیه میبرند. «نوعیدی» به رسمی دیگر در عید نیز اشاره دارد؛ به این صورت که اگر از خانوادهای کسی فوت شود، در اولین سال درگذشت وی، همه به منزل او میروند و اگر مدتی به اندازهی چهلم یا چهارماه و دهروز از فوت وی گذشته باشد، لباس سیاه خانوادهی متوفی را با بردن لباس یا پارچهی رنگی از تن آنها خارج میکنند و آنها را به آرایشگاه میبرند. بعضی خانوادهها نیز مراسم سال تحویل را بر سر قبر فرد تازهدرگذشته با پهنکردن سفرهی هفتسین، تحویل میکنند.
رسوم دید و بازدید خانوادگی در جهرم هنوز رایج است و اغلب خانوادهها در هرکجای کشور باشند، موقع سال تحویل در کنار هم جمع میشوند.
شهرستان خرامه در نوروز
درباره اداب و رسوم عید در شهرستان خرامه روز عرفه مردم عشایر این شهرستان با پخت شیر برنج و دعوت از همسایگان برای اموات در گذشته طلب مغفرت می نمایند وهمچنین صبح روز عرفه با گره زدن سبزه بر روی در ورودی آرزوی سالی پراز خیر و برکت و سرسبزی می نمایند.
رسم دیگر مردم عشایر عرب زبان شهرستان خرامه بویژه در روستا های احمدآباد و مهرآباد عیدی بردن برای عروس میباشد به این نحو که خانواده داماد یک بزغاله سفیدرا با حنا رنگ کرده و همراه با لباس و مقداری طلا و وسایل ارایش به سمت خانواده عروس میروند و در همان روز بزغاله را سر بریده و ناهار تدارک دیده و کلیه بستگان درجه یک عروس و داماد دعوت میشوند و همزمان عروس و داماد هم لباس پوشیده و مهمانان به جشن و پایکوبی میپردازند و قبل از صرف ناهار لباس و جواهرات اهدایی را یک به یک نشان داده و کل و شادباش میکشند و بعد از صرف ناهار عروس هم با خود میبرند
جهت پخت شیربرنج از شیر تازه استفاده و ابتدا به خانه بزرگ طایفه و محل و در ادامه به خانه کسانی که در طول سال عزیزی را از دست داده اند میروند.
آداب و رسوم نیریز در نوروز
یکی از آداب و رسوم مردم شهر نیریز در شنبه اول سال حضور در قدمگاه خضر نبیالله است.
حمیدرضا هادی مسئول میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیریز گفت: مردم شهرستان نیریز هر ساله در ایام نوروز، با توجه به اعتقادات خود، پس از اذان صبح در قدمگاه خضر نبیا... جمع میشوند و مراسم خاصی اجرا میکنند.
وی افزود: در این برنامه مردم با حضور در قدمگاه خضر، کیف پول، مواد غذایی و... را متبرک میکنند و با این دیدگاه برکت را به خانه خود میبرند.
هادی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از این برنامهها دعا کردن برای سبزبخت شدنِ جوانان با دوختن چادر کوچک با پارچه و بچهدار شدن زوجها با بریدن و دوختن بلوز کوچک و پر برکت شدن مال و اموال با دوختن کیسه کوچک و گذاشتن پول درون آن است.
وی ادامه داد: قدمگاه خضر در درون شهر نیریز به عنوان مکانی متبرک شناخته میشود و مردم معتقدند جا پای بزرگ حکشده متعلق به حضرت خضر است و اگر کسی صبح زود به این قدمگاه بیاید احتمال دارد خضر نبی را ببیند.
هادی در ادامه گفت: یکی دیگر از مراسم شنبه اول سال بیرون رفتن از خانه و سپری کردن بخشی از اوقات خود در طبیعت هست.
رئیس میراث فرهنگی نیریز در پایان گفت: این اعتقاد در بین مردم شهرستان سالهای سال است که رواج داشته و با توجه به قدمت این مراسم ثبت آن در فهرست آثار میراث معنوی از سوی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری فارس در حال پیگیری است.
اداب و رسوم عید های آباده
خرید لباس عید
از یکی دو ماه به نوروز مانده اباده ای ها به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند پارچه هایی معمولاً خریداری می شود که دارای رنگروشن و سرخ یا زرد باشد و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز معتقد بودند که روز پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود.
روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد. پختن نان شیرین از جمله کارهایی است که حتماً باید قبل از عید و برای عید انجام بگیرد. سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید ماندهدر خانه های اباده صورت می گیرد. برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند.
خانه تکانی یا رفت و روب
یکی دو هفته پیش از عید خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا می کنند و گرد گیری می کنند و دوباره آنها را می چینند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند.
سفره و ساعت تحویل سال
برای تحویل سال همه در یکی از اطاق های خانه شان سفره می اندازند . پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن می گذارند و بعد هفت سین را می گذارند.
هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی.
در اباده علاوه بر هفت سین( هفت میم ) را هم درسفره می گذارند که هفت میم عبارتند از: مدنی ( لیمو شیرین )، مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، ماست و مویز. به علاوه کنگر ماست، عسل، خرما، کره، پنیر، کاهو، تخم مرغ رنگی و .... موقع تحویل سال همه اهل خانه باید با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نیز دود می شود و هر کدام از این ها فلسفه ای دارد. شمع برای روشنایی خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که باید در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن یار و مددکار اهل خانه خواهد بود.
پول نشان از خیر و برکت و رفاه، اسپند برای دوری از چشم زخم حسود، برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی، آب, نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار. ماهی قرمز، شگون دارد. آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی. طلا، نشانی از امید به وضع مالی خوب در سال نو. بعد از تحویل سال نباید شمع ها را با فوت خاموش کرد بلکه بایدگذاشتتا آخر بسوزند و یا با نقل و مسقطی خاموششان کرد.
یکی دیگر از اعتقادات مردم اباده این است که هنگام تحویل سال در حرم حضرت شاهچراغ(ع) باشند که درآنجا شمع روشن می کنند و در دست می گیرند به این معنی که همیشه زیر نور شاهچراغ باشند . و یک نفر واعظ بالای منبر می رود و دعا می خواند و مردم صلوات می فرستند و از طرف خادمین شاهچراغ روی مردم گلاب پاشیده می شود و همه به هم تبریک می گویند
روز علفه در شهرستان سرچهان
یک روز قبل از تحویل سال نو روز علفه نام دارد در برخی محله ها حفظ سنت این روز رواج دارد
در شهر حسامی :
به این صورت که یک روز قبل ازتحویل سال نو مقداری گیاه یا سبزه بالای درب خانه ها آویزان میکنند و این کار آرزوی سرسبزی و سلامتی با شروع سال جدید است در واقع خبر از بهار میدهند.
در بسیاری از روستای شهرستان سرچهان این سنت هنوز رواج دارد و بهتر است که شب قبل علف یا سبزه را از سردر منازل یا گوشه ایوان یا در دیوارهای منزل آویزان کنند اگر شب فرصت نشد صبح روز علفه این کار انجام میشود...این اعتقاد یعنی هدیه دادن سرسبزی و سبز بختی به زندگی و این سبزه باقی می ماند تا زمان خشک شدن.
در زمان های قدیم این علف به چادرهای عشایر آویزان میشد...و مادران کودکان را به اطراف می فرستادند تا علف تهیه نموده و به تزینن خانه های چادری (گُمبُل ها)آویزان می شد...
فیروزآباد در ایام نوروز
فیروزآبادیها هم مانند دیگر مردمان ایران زمین دارای رسم و رسوم خاصی در سال تحویل هستند.
نزد فیروزآبادیها رسم آن است که هنگام تحویل سال حتماً در خانه شیر روی آتش داشته باشند بعضی هم شیر برنج درست میکنند که در روستاها بدان آش شیر میگویند.
هنگام تحویل سال همه لباس نو میپوشند به اصطلاح طوق نو بر گردن میاندازند و سکهای در دست میگیرند که تا پایان سال دستشان بیپول نشود.
بسیاری از مردم فیروزآباد هنگام تحویل سال یا بلافاصله بعد از آن به زیارت حرم امام زادگان همچون بیبی حور و بیبی نور، امامزاده شعیب، حیدر. امامزاده حسین و ... میشتابند تا زندگی آنان برکتی از وجود آن بزرگوار گیرد
در گذشته بین فیروزآبادیها رسم بود که صبح عید، چهارگوشه خانه را کوبیده و میگفتند، هرچه بدر، سرش به سنگ
عیدی دادن و عیدی گرفتن نزد فیروزآبادیها مرسوم بوده و هست، مخصوصاً جوانانی که نامزد دارند، شب عید برای نامزدشان عیدی میفرستند. کسانی که دخترانشان را به خانه بخت فرستادهاند، عید اول برای آنها عیدی میفرستند.
صبح عید بعضی به گورستان میروند. ضمن خواندن فاتحه بر سر قبر عزیزانشان به مستحقان صدقه میدهند، بعضی همراه خود گل و سبزه نوروزی برده و روی قبر میگذارند.
اگر عید نوروز مصادف با ایام عزاداری شد، فیروزآبادیها عید را مفصل نمیگیرند و بعضی بهطور کل عید نمیگیرند.
خانوادههایی که عزادار باشند، بعضی عید اولشان باشد عید نمیگیرند و رسم است که صبح عید تمام اقوام و بستگان به دیدن خانواده عزادار میروند و به آنها سرسلامتی میدهند.
معمولاً در این مجلس از شیرینی خبری نیست و از مهمانان تنها با چای یا شربت و در مهر و مومهای اخیر با میوه پرتقال، نارنگی، سیب پذیرایی میکنند.
بعد از تحویل سال فیروزآبادیها به دید و بازدید هم میروند. این کار را اول از بزرگترها شروع میکنند بعد نوبت به بقیه میرسد.
آداب و رسوم مردم شهرستان مرودشت در ایام نوروز
مردم مرودشت در هفته پایانی فصل زمستان به استقبال فصل بهار رفته و آداب و رسوم ویژه ای در این خصوص دارند که به تفصیل به بیان برخی از این آداب و رسوم میپردازیم
مردم این شهرستان، از ابتدای اسفندماه اقدام به کاشت سبزه کرده و سبزه هایی را با استفاده از بذر گیاهان مختلف تولید کرده و استفاده می کنند.در آخرین پنجشنبه سال به گلزار شهدا رفته و تعدادی سبزه را با خود به گلزار برده و بر سر قبور مطهر شهدا و قبور اموات خود، را قرار می دهند. در این روز، به سراغ خانواده هایی که در طول سال عزیزی را از دست دادند رفته و با انها دیدار می کنند و یاد عزیزان از دست رفته را گرامی می دارند .
در برخی از روستاهای مرودشت در آخرین پنج شنبه سال، یک مراسم یادبود در مسجد روستا برای همه کسانی که در آن سال جان خود را از دست داده اند برپا شده و همه اهالی روستا در این مراسم شرکت می کنند.
در روز اول سال، یکی از اعضای خانواده که معمولا پدر یا مادر هستند و یا یکی از اعضای خانواده که خوش قدم هستند، بعد از تحویل سال، به بیرون خانه رفته و زنگ را میزند و با شیرینی و سبزه وارد خانه می شود و بر این باور هستند که در آن سال، به یمن قدم مبارک آن فرد برکت زیاد می شود
برخی از مردم شهرستان ، آش های محلی و سمنو پخته و با توزیع آن در آخرین روزهای سال بین افراد نیازمند و اقوام و خوایشاوندان به استقبال سال نو می روند و در اولین روز سال معمولا ابتدا به زیارت یکی از امامزادگان و ولی نعمت استان فارس حضرت شاهچراغ(ع) و پس از آن به دیدار بزرگ خاندان می روند.
همچنین افرادی که در دوران نامزدی هستند و یا به تازگی ازدواج نموده اند برای همسر خود به همراه خانواده خود عیدی برده و اولین نوروز زندگی مشترک شان را جشن می گیرند
برخی خانواده ها که به تازگی فرزند دار شده اند، اقوام درجه یک خانواده به خانه ی آنها رفته و صله یا چشم روشنی به آن فرزند تازه متولد شده می دهند.
در این شهرستان بنا به تنوع قومیت هر یک از اقوام ترک،لر، فارس و عشایر نیز آداب و رسوم خاص خود را اجرا میکنند،
انتهای پیام/