در ابتدای این نشست عبدالله امیدی، استاد تمام روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی کاشان، به ارائه بحث خود پرداخت و گفت: وقتی وارد بحث تربیت فرزند توسط خانواده میشویم، گفته میشود که بچهها باید هدفمند تربیت شوند و در زندگی هدف داشته باشند تا موفق شوند. از سوی دیگر بحث ارزشها مطرح است. اهداف نقطههایی هستند که افراد تلاش میکنند تا به آنها برسند مثل درس خواندن، وارد دانشگاه شدن، شاغل شدن و...، اما ارزشها فرایندها هستند.
وی در تشریح تفاوت اهداف و ارزشها، اظهار کرد: اهداف نقطه هستند اما ارزشها مسیرند. ارزشها چیزی نیستند که به اتمام برسند و فرد به ارزشهایی که میخواسته برسد و موضوع تمام شود. وقتی با نگاه ارزشی به عرصه زندگی نگاه میکنیم، نگاه ما مادامالعمر از تولد تا مرگ است. مثلاً اگر یادگیری را ارزش بدانیم، انسان هیچگاه از یادگیری فارغ نمیشود، اما وقتی مدرک را هدف قرار دهیم و آن را به دست بیاوریم، به اتمام میرسد.
این استاد دانشگاه گفت: نگاه من به تربیت فرزند نگاهی ارزشی و مادامالعمر است نه هدفمند، اما ارتباط بین این دو چه میشود؟ وقتی گفته میشود که مسیری ارزشمند است، قاعدتاً برای آن اهدافی نیز تعریف میشود. ما برای آنکه پدر و مادر خوبی باشیم باید مهارتهایی را بلد باشیم و داشتن مهارت فرزندپروری هدف است، اما تربیت فرزند ارزشی به منزله یک ارزش محسوب میشود.
وی کار، خانواده، سلامتی، معنویت، یادگیری، فراغت، جامعه و ... را از جمله ارزشها توصیف و تصریح کرد: در کنار ارزشها، مسئله مراقبت مطرح است. شما هر چیز ارزشمندی دارید از آن مراقبت میکنید. ما متعهد هستیم که از ارزشهایمان مراقبت کنیم و وقتی از ارزش و مراقبت صحبت میکنیم، مسئله تکلیف به میان میآید.
امیدی ادامه داد: خانواده ارزش است. پس باید از آن مراقبت کرد و تکلیف ما مراقبت از خانواده است، اما برای اینکه از خانواده مراقبت کنیم، نیاز به یادگیری مهارتهایی داریم. هر کسی نمیتواند از خانواده حمایت کند. برای حمایت از خانواده باید تعهد داشته باشیم و نداشتن یا ناتوانی در مهارتهای رفتاری مانعی در مراقبت از ارزشهاست.
وی یکی دیگر از ارزشها را سلامتی دانست و گفت: هر کسی نمیتواند از سلامتی خود مراقبت کند؛ افرادی که هشیارند و همت دارند و بلدند، میتوانند از سلامتی خود مراقبت کنند و باید متوجه باشیم که برای حمایت از ارزشها بسیاری از موانع در درون ما هستند. در بسیاری از موارد هیجانات درونی ما موانع مراقبت از ارزشها هستند نه امکانات بیرونی.
این استاد تمام روانشناسی بالینی معنویت را به عنوان یک ارزش مطرح و با تأکید بر اینکه باید از ارزش معنویت مراقبت کرد، ادامه داد: فردی میتواند از معنویت خود مراقبت کند که انگیزه، توانمندی، همت و... داشته باشد. وقتی درگیر هیجانات و مسائل غریزی خود هستیم، نمیتوانیم از معنویت خود مراقبت کنیم. وقتی صحبت از خانواده میشود و اینکه باید کودکان را ارزشمدار تربیت کنیم، نگاه ما تربیت مقطعی نیست، بلکه تربیت مادامالعمر است، چون باید بچهای را تربیت کرد که همیشه به دنبال کار، معنویت، سلامت، خانواده و ... باشد.
امیدی اظهار کرد: با مباحث مطرحشده تکالیف خانواده روشنتر میشود. خانواده باید نگاه ارزشی به تربیت کودکان داشته باشد. بنابراین باید بفهمد که چه میکند. در بسیاری مواقع موفقیتها مقطعی هستند، در حالی که ارزشها مادامالعمرند و نیاز به همت بالایی است که بتوان بچههایی را تربیت کرد که به پایداری ارزشها متعهد و در تحقق آنها توانمند باشند.
وی بر لزوم شناخت هیجانات سد راه ارزشمند بودن تأکید کرد و گفت: خانوادهای در مسیر تربیت ارزشمند حرکت میکند که نگاهش به ماهر بار آوردن بچههایش باشد. ممکن است بچهای موفق تربیت شود؛ مثلاً به مقاطع بالای تحصیلی راه پیدا کند اما اگر در حفظ سلامت خود توانمند نباشد، در میانسالی دچار مشکل میشود. پس خانواده باید بچهها را با مهارتهای ارزشمند زندگی کردن تربیت کند.
در ادامه این نشست، حجتالاسلام حبیبالله یوسفی، استادیار گروه معارف و مسئول کارگروه سلامت معنوی علوم پزشکی کاشان، به ارائه مبحث خود با موضوع «آثار معنوی آموزههای دینی در تشکیل و تحکیم خانواده» پرداخت و اظهار کرد: اگر آموزههای دینی در تشکیل خانواده و بعد از آن به کار گرفته شود، خانواده موفق و معنوی خواهد بود. آفریننده حکیمی که از دوره نوجوانی عواطف انسان را در برابر جنس مخالف تحریک میکند، از جانب انبیاء بهترین راهکار یعنی ازدواج و زندگی مشترک آرام و معنوی را به انسان ارائه میدهد. پس ازدواج و تشکیل خانواده یکی از مهمترین آموزههای الهی در ادیان آسمانی است.
حجتالاسلام یوسفی با اشاره به اینکه در اسلام آیات و روایات فراوانی درباره ازدواج و تشکیل خانواده، معیار انتخاب همسر، راهکار تحکیم خانواده، دفع آفات و عوامل تخریب کننده خانواده و ... مطرح شده است، گفت: اگر در تشکیل و تحکیم خانواده به آموزههای دینی توجه کنیم، این مسئله تأثیر مهمی در تربیت نسل آینده خواهد داشت و جامعه آینده ما ارزشی خواهد شد.
وی اضافه کرد: خانواده مهمترین رکن جامعه است که اگر از آن غفلت شود، موجب سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت در دنیا و آخرت است. در برخی از روایات سعادت و شقاوت جامعه انسانی منوط به صلاح و فساد مادر و خانواده بیان شده است. پس اگر خانواده با هدف تشکیل شود، میتواند موجب تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان باشد. بنابراین لازم است به اهداف ازدواج و معیارهای تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام توجه کنیم و آنها را به کار ببریم.
این استاد دانشگاه در خصوص اهداف ازدواج از دیدگاه اسلام بیان کرد: آرامش و آسایش انسان، تکثیر و تربیت نسل آینده و نیز همکاری دو جنس مخالف در رشد و کمال یکدیگر سه هدف ازدواج است که بر اساس این سه هدف، باید معیارهایی را در نظر داشته باشیم تا به این سه هدف برسیم.
وی تصریح کرد: یکی از معیارهای صحیح ازدواج که در روایات مطرح شده، همکفو بودن است. در آیه ۲۶ سوره نور آمده که زنان پلید برای مردان پلید و زنان پاک برای مردان پاک هستند. دومین معیار همسرگزینی، همدل بودن یا به دل نشستن است. وقتی دختر و پسری برای ازدواج با هم مواجه میشوند، باید ببینند که برای هم دلنشین هستند یا خیر. سومین معیار صحیح، اصالت خانوادگی است. روایت داریم که از خانوادههایی همسر انتخاب کنید که اصالت خانوادگی دارند و چهارمین معیار اخلاق حسنه است. امام رضا(ع) میفرمایند که اگر کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دین و اخلاقش پسندیده است، به او دختر بدهید، زیرا اگر دیندار باشد، دختر شما را اذیت نخواهد کرد.
حجتالاسلام یوسفی به بیان بخشی از معیارهای آقایان برای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام اشاره کرد و گفت: همسری انتخاب کنید که عفیف، فرزندآور و مربی خوبی برای فرزندانتان، بامحبت و نرمخو و سازگار، کمخرج و حافظ مال و آبروی شوهر باشد و نیز سختگیر نباشد و فرمانبردار و مطیع شوهر باشد. اگر مردان این ویژگیها را از اول در تشکیل خانواده در نظر بگیرند، خانواده موفقی خواهند داشت.
وی در خصوص ملاکهایی که باید بانوان برای انتخاب همسر در نظر داشته باشند، گفت: پاکدست و پاکچشم و پاکدل بودن، دست و دلباز باز و بخشنده و مهربان بودن، با پدر و مادر خودش خوشرفتار بودن، مدیر و مدبر و مستقل و با برنامه بودن نیز از ملاکهایی است که باید بانوان برای انتخاب همسرشان مورد توجه قرار دهند.
این استاد دانشگاه در مورد معیارهای غلط انتخاب همسر بیان کرد: تکیه بر ثروت و قدرت طرف مقابل، بالاترین اهمیت را به زیبایی دادن، بیش از حد به تحصیلات متکی شدن، فقط به خاطر ارضای نیاز جنسی ازدواج کردن و فرار از تنهایی از جمله معیارهای غلط انتخاب همسر است.
رعایت حقوق و تکالیف متقابل، احترام متقابل، صفا و صمیمیت، ابراز محبت، حسن معاشرت، روابط زناشویی مناسب، مهارت در حل مسئله، همفکری و مشورت، تعدیل توقعات و انتظارات نیز از جمله عواملی است که حجتالاسلام یوسفی آنها را به عنوان عوامل تحکیم خانواده برشمرد.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی، استاد تمام و عضو هیئت علمی گروه روانشناسی پژوهشکده حوزه و دانشگاه، نیز با موضوع «الگوی معنوی رهاآشکارسازی و نقش آن در سلامت و انسجام خانواده» سخنرانی کرد و در تعریف معنویت اظهار کرد: معنویت فراروی ارادی و وجودی از مادیت، انانیت و نیز موقعیت در ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی است که سمت و سوی این حرکت «خداوند» به عنوان مبدأ کانون و مقصد جهان هستی و موجودی متعالی و مقدس محسوب میشود.
وی در تعریف فرارَوی گفت: فراروی یعنی خروج از حالت ایستا به صورت ارادی و رها شدن از مادیات، عنانیت یا منیت به سمت معنویت. کسی که تمام حرکتهای خودش حول منافع خودش قرار میگیرد نمیتواند لذتهای معنوی را دریافت کند و کسی که بتواند از موقعیتهای شغلی، اجتماعی، جاه، مقام و ... گذر کند، میتواند به معنویت نائل شود.
آذربایجانی در مورد تعریف رهاآشکارسازی نیز بیان کرد: منظور بخشش خطاهای دیگران به ویژه اعضای خانواده به مثابه رها کردن عقدهها، تنشها و آلودگیهایی است که سلامت روانی فرد را در معرض خطر قرار میدهد. قدردانی و تحسین از کوششها و زحمات اعضای خانواده به منزله آشکارسازی نقاط مثبت و توانمندیها در فضای خانواده است. پس عفو و گذشت را با تعبیر رهاسازی در این مقاله مطرح میکنیم و تقدیر را با آشکارسازی که ترکیب این دو میتواند پروتکلی را برای درمان خانواده ارائه کند.
آذربایجانی در ادامه به تبیین مسئله پرداخت و گفت: یکی از حوزههای روابط همسران خطاهایی است که در این رابطه اتفاق میافتد و باید آن را درمان کرد. سه گزینه در مواجهه با خطای همسران وجود دارد. گزینه اول واکنش برابر است که در آن همسر آزاردیده میتواند از باب گرفتن حق از همسرش انتقام بگیرد و مقابله به مثل کند.
وی تشریح کرد: از نظر قانونی و شرعی چنین حقی برای فرد ستمدیده وجود دارد، اما آیا از نظر اخلاقی و روان شناختی نیز واکنش برابر خوب است؟ خیر؛ این واکنش تأثیر منفی و ناپسند دارد، زیرا این رفتار پیامدهای خود را دارد و میتواند سلسلهوار ادامه یابد و فضای صمیمانه خانواده را به یک فضای بده بستان و خشک تبدیل کند و محبت و دوستی را کاهش دهد و برای سلامت روان فرد دوم هم زیانآور است.
آذربایجانی واکنش دوم را «واکنش بدتر» نامید و گفت: گزینه دوم این است که یک فرد در مقابل خطای همسرش واکنش شدیدتری نشان دهد و به خیال خود کاری کند همسرش دیگر این اقدام را انجام ندهد، اما این گزینه هم نامناسب است، زیرا ستمی جدید و نامشروع و غیراخلاقی است و وضعیت را بحرانیتر میکند و تندخویی را در خانوادهها در پی دارد.
وی در خصوص واکنش سوم اظهار کرد: واکنش برتر در الگوی رهاآشکارسازی، عفو و گذشت است و باید الگوی غالبی در روابط همسران باشد، زیرا خطاها در خانواده و روابط نزدیک بر صواب نیست اما اجتنابناپذیر است و برای بهبود و بهسازی فضای خانواده چارهای جز بخشش نیست.
این استاد دانشگاه در خصوص دلایل لزوم بخشش در مقابل خطای همسر گفت: بخشش مقدمه اصلاح و نیز مصداق احسان و بهترین عمل است. کنترل خشم مقدمه لازم برای بخشش خواهد بود و بخشش موجب رفع کینهها و کدورتها میشود. بخشش همسر یکی از حقوق لازم طرفین است؛ یعنی منتی نیست، چون بخشش حق همسر شماست و موجب تبدیل عداوت و دشمنی به دوستی و صمیمیت میشود.
وی با اشاره به اینکه مهارت آموزشی بخشش در تعالیم دینی و مهارت روانشناسی مطرح شده است، ادامه داد: یکی از تمرینهای مهارت بخشش، مهار خشم است. پرهیز از شتاب در انتقامگیری، شکیبایی و تابآوری، ارزیابی شناختی عذرخواهی و عذرپذیری، تقویت ایمان(ایمان ستون فقرات فضائل اخلاقی است) و تکنیک زبالهات را زمین بگذار(به همراه داشتن خشم و کینه برای انسان آفات و آسیبهایی دارد که برای رهایی از آنها باید هرچه زودتر زبالهها را بر زمین بگذاریم) نیز از دیگر تکنیکهاست.
آذربایجانی در بیان «تأثر الگوی رهاآشکارسازی بر سلامت خانواده و به ویژه زنان» گفت: الگوی رهاآشکارسازی از تلههای زبانی ممانعت میکند. در بخشش این احساس وجود دارد که فایده بخشش به طرف مقابل میرسد، اما وقتی به جای بخشیدن میگوییم رهاسازی، یعنی فایده آن به خود ما میرسد که خود را نجات داده و رها کردهایم.
وی ادامه داد: الگوی رهاآشکارسازی، استرس روانی ناشی از خودگوییها مربوط به خطای پیش آمده را کاهش میدهد. همچنین این الگو تعارض و تردید میان بخشیدن و نبخشیدن را که موجب اضطراب و افسردگی است حل میکند. رهاآشکارسازی با استفاده از بخشش زمینهساز صلح و سازگاری نیز میشود. این الگو با تکیه بر تابآوری و شجاعت بخشیدن و گذشت کردن موجب ارتقای عزت نفس و اقتدار بیشتر میشود و همبستگی بالایی با ایمان دارد و ایمان بالاتر موجب سلامت روانی و سلامت معنوی میشود.
آذربایجانی در پایان گفت: تحقیقات تجربی هم نشان داده است که بحث رهاآشکارسازی هم با سلامت کلی ارتباط دارد، هم با سلامت جسمانی، هم با فقدان اضطراب و اختلال و هم با نبود افسردگی.
حجتالاسلام علی الماسی، استادیار گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی کاشان، نیز با موضوع «اصول تربیتی خانواده در آموزههای دینی» به سخنرانی پرداخت و با طرح این سؤال که اگر میخواهیم خانوادهای الهی و در یک خانواده حیات طیبه داشته باشیم، چه دستوراتی وجود دارد؟ گفت: آموزههای تربیتی دو قسمت هستند، برخی اصل و پایه کار هستند و برخی ریزهکاریها وجود دارند. در این نشست بر روی مباحث تأثیرگذار و اصلها تمرکز خواهد شد. تربیت در اسلام اصل است، نه فقط تربیت فردی، بلکه تربیت جمعی و خانوادگی. پس باید دید چه آموزههایی در این خصوص وجود دارد تا در گرایشها، بینشها و دانشها مد نظر قرار گیرد.
الماسی ملاک اول داشتن خانواده الهی را بازگشت به معنویت و دریافتهای وجودی بیان کرد و افزود: برای این مهم بازگشت به اصل خدامحوری، بازگشت به فطرت خداجویی و اصل تقدم دیگران به خود در تربیت مطرح است. اصل حفظ حدود الهی و محوریت اخلاق نیز از دیگر اصول داشتن حیات طیبه است. اگر در خانواده خدا محوری حاکم باشد، بسیاری از مشکلات حذف و حل میشود. اما خدامحوری چیست؟ به انجام یا قصد انجام کلیه اعمال و رفتار انسان بر اساس ملاک و معیارهایی که خداوند برای آنها تعیین کرده است به منظور کسب رضایت الهی خدامحوری گفته میشود.
وی اظهار کرد: اگر پدر و مادر تلاششان را با محوریت خدا انجام دهند، نقش مهمی در تربیت معنوی خانواده دارند و چهبسا یکی از مهمترین اصول تربیتی همین است. بسیاری از رذائل اخلاقی به خاطر این است که انسان حس عبودیت و بندگی را در خود محور قرار نداده است. اصل دوم فطرت گرایی است که در اسلام به شدت مورد توجه قرار گرفته است. اگر ما اجازه دهیم کارهایمان بر ریلی که هست بماند و آن را جابهجا نکنیم، بر اساس فطرت به زندگی طیبه میرسیم. خالق ما وجودمان را بر مبناهایی ریلگذاری کرده است که اگر طبق همان حرکت کنیم، برای ما بس است، اما اغلب مواقع انسان به خودش ظلم میکند. غالب مشکلاتی که ما به وجود میآوریم ظلم به نفس است. بر این اساس فطرت از مسائل مهمی است که میتواند در خانواده تأثیرگذار باشد.
این استاد دانشگاه، سومین اصل را آموزش اصول دانست و گفت: ما در بسیاری از مواقع خودمان را به ریزهکاریها مشغول میکنیم و از اصول بازمیمانیم. به عنوان مثال در بحث عفاف وحجاب به این نتیجه رسیدهایم که بسیاری از کسانی که مسئله عفاف و حجاب را رعایت نمیکنند، مشکل اعتقادی دارند یا خدا را ناظر بر احوال خود نمیدانند یا معاد را فراموش کردهاند یا بر الگوگیری از ائمه خدشه وارد میکنند. لذا اگر در خانواده اصول اعتقادی را درست آموزش دهیم، بسیاری از مسائل حل میشود.
وی پیشنهاد کرد خانوادهها دانش خدامحور بودن و توحید را به بچهها با فیلم، کارتون، داستان و ... یاد دهند و افزود: پدر و مادر باید بدانند که چه کارتونی به درد بچه میخورد و چه نسخهای را ارائه میدهد. البته لزوماً منظور من فقط کارتون ایرانی نیست. کارتونهای خارجی خوبی هم وجود دارد. یکی از تأثیرگذارترین مسائل خانوادگی اعتقاد به زندگی پس از مرگ است و باید بعد از مرگ پاسخگو باشیم یا پدر در رزق حلال امانتدار است و مسئولیت بردن رزق حلال به خانه را برعهده دارد و این اعتقاد که باید روز قیامت در مورد این امانت توضیح دهد، میتواند در رفتار پدر تأثیر داشته باشد. پدری که به این مسئله توجه نمیکند، نمیتواند انتظار بچههای سالمی را از نظر اخلاقی داشته باشد و دود رعایت نکردن حدود الهی به چشم خودش میرود. اصل خلق نیکو داشتن در خانواده نیز بسیاری از مشکلات را حل میکند.
حجتالاسلام علیرضا شاهفضل، استادیار گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی کاشان، نیز به ارائه مقاله خود با موضوع «تحلیل فرآوری معنایی الفاظ مرتبط با تربیت معنوی خانواده در قرآن کریم» پرداخت و بیان کرد: الفاظی که ما به صورت روزمره از آن استفاده میکنیم به مرور زمان دستخوش یکسری تغییرات میشوند و گاهی یک لفظ در چند معنا استفاده میشود. گفته شده که لفظ «عین» ۷۰ معنی دارد یا کلمه شیر در فارسی چند معنی دارد و البته به مرور زمان برخی الفاظ معانی جدیدتری هم پیدا میکنند. البته ممکن است معنای لفظ تغییر نکند، اما در معنای جدید استعمال شود. مثلاً لفظ در کنایه و استعاره معنای خود را از دست نمیدهد، اما به دلیل تشابه در معنای جدید استفاده میشود. مثلاً لفظ «اسد» ابتدا به معنای شیر درنده بود اما به انسان شجاع هم گفته شده است.
شاهفضل به تشریح فرآوری الفاظ پرداخت و گفت: در این مسئله لفظ در معنای سابق خود استفاده میشود، اما مصادیق جدید و متعالی به لفظ داده میشود که باعث تربیت مخاطب خواهد شد. مثلاً لفظ اشتراء در عربی به معنای خرید و فروش است. این کلمه در ابتدا به معنی خرید و فروش کالا بود، اما قرآن آن را فرآوری کرد و معانی جدیدی برای آن بیان شد. قرآن میفرماید که کفار ذلالت را میگیرند و هدایت را میدهند و نیز دنیا را میخرند و آخرت را میفروشند.
وی افزود: معنای اشتراء همان خرید و فروش است که تغییر نکرده، اما مخاطب ذهنش به این سو میرود که دارد دنیایش را با آخرت مبادله میکند. وقتی ذهن مخاطب فرآوری میشود، ارتقا پیدا میکند. مثلاً واژه لذت؛ گاهی از خوردن و آشامیدن لذت میبریم و گاهی از نخوردن. قرآن الفاظ را فرآوری معنایی میکند و ذهن را ارتقا میدهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از جمله الفاظی که قرآن آن را فرآوری معنایی کرده، لفظ حفظ به معنای نگهداری است. در قرآن مصادیق مختلفی برای حفظ مطرح شده؛ از جمله محافظت از بیتالمال، محافظت اوقات نماز، محافظت زن از حریم شوهر و .... قرآن یکی از وظایف زن را این میداند که در غیاب شوهر از حریم شوهر مراقبت کند. قرآن میگوید در غیاب همسر باید از آبروی همسر مراقبت کنی. اینجا کلمه حفظ از مسائل مادی فرآوری شده و مصداق مراقبت همسر از آبروی شوهر است.
وی اظهار کرد: واژه سکونت به معنای آرامش نیز در قرآن فرآوری معنایی شده است. خانه محل سکونت و آرامش است و خداوند آن را فرآوری معنایی میدهد و میگوید که زن و شوهر برای هم مایه آرامش هستند. جنس سکونتی که برای خانه استفاده میشود با جنس سکونتی که زن و شوهر برای هم دارند با هم متفاوت است، اما خداوند از این کلمه استفاده کرده که شما که خانهای برای سکونت میخواهید، همسری هم پیدا کنید که سکونت را برای شما فراهم کند. یعنی قرآن معنای سکونت را از سکونت جسمی به سکونت روحی ارتقا داده است.
شاهفضل از دیگر واژههایی را که قرآن فرآوری کرده، واژه ارث دانست و گفت: ارث علاوه بر امور مادی در قرآن برای امور معنوی نیز استفاده شده؛ مثلاً فرموده است که ما کتاب را برای بندگان برگزیدهمان به ارث گذاشتیم. همچنین واژه زینت را ارتقا داده و میفرماید که مال و فرزندان زینت زندگی دنیایی هستند؛ یعنی فرزند را زینت میداند. ممکن است فرزند زشت هم باشد، اما زینت انسان است. البته بحث زینت بیشتر در قرآن بار منفی دارد و هشدار داده شده که مراقب زینتهایی که داده شده است باشید. اگر به این فرآوریها توجه کنیم، کاربرد تربیتی دارد.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/34238 |