تلاش برای ناامن سازی و ناامن جلوه دادن تمام شهرهای ایران و به دنبال آن از بین بردن امنیت تهران به عنوان پایتخت ایران از سال ها پیش جزئی از برنامههای گروهکهای تروریستی ضد ایران و انقلاب، سلطنت طلبان، منافقین، تجزیه طلبان و صد البته حامیان غربی، عبری و عربی آن بوده است.
آنها برای اینکه تصویری ناامن از ایران ما به جهان مخابره کنند، دست به دامان هر اتفاقی میشوند و آن را بهانه ای میکنند تا اگر احدی هم روزی بخواهد در این کشور سرمایه گذاری خارجی انجام دهد رغبتی به انجام آن نداشته باشد چراکه برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای نمیخواهند حال مردم ایران خوب باشد.
آنها ایرانی میخواهند که آنقدر درگیر مسائل داخلی باشد که فرصتی نداشته باشد تا به بازار های جهانی و رقابت با آنها در منطقه و جهان فکر کند.
اما یکی از همین دستاویزها حادثه درگذشت مرحومه مهسا امینی در یکی از مراکز پلیس تهران بود که با جنجال و تحریک های رسانه ای شبکه هایی مثل ایران اینترنشنال، منوتو، بی بی سی و صدای آمریکا و البته برخی سلبریتی های داخلی به آشوب در سطح برخی شهرهای ایران از جمله تهران انجامید.
آشوب هایی که حداقل انتظار میرفت شرکت کنندگان در آن با سردادن شعارهایی به وضعیت اقتصادی اعتراض کنند اما شعارهای آنان رنگ و نشانی از اهدافی شوم داشت؛ اهداف شومی در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی و نهایتا نابودی ایران.
رهبر انقلاب صبح دیروز در مراسم مشترک دانش آموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری در این رابطه گفتند: را دختر جوانی درگذشت که دل ما هم سوخت اما واکنشِ به این حادثه که بدون تحقیق و بدون اینکه امر مسلّمی وجود داشته باشد، عدهای بیایند خیابانها را ناامن کنند.
آیت الله خامنه ای در ادامه ایستادن در مقابل مجرم و تأمین امنیت جامعه را وظیفه پلیس برشمردند و تأکید کردند: به صراحت میگویم این اغتشاشها و ناامنیها، طراحی آمریکا و رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی بود.
اما در این رابطه علیرضا تقوی نیا کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه هیچ افق روشنی برای آنچه این جماعت آشوب طلب سقوط جمهوری اسلامی میدانند، دیده نمیشود گفت: هماکنون نهادهای امنیتی و نظامی متکثر متنوع و وفادار به حاکمیت اند، بدنه حامیان نظام جمهوری اسلامی نیز ریزش نکرده و نظام حامیان میلیونی و پروپاقرصی دارد و این گروه به لحاظ عقیدتی پشت سر نظام ایستاده اند.
به گفته این کارشناس مسائل سیاسی، عقلای ایران حتی کسانی که منتقد نظام جمهوری اسلامی هستند خواهان تقویت حکومت هستند و ملی گرایان منتقد نیز میدانند که فروپاشی حاکمیت مرکزی و تضعیف حاکمیت مرکزی به شکاف های قومی خواهد انجامید که در نهایت باعث تهدید تمامیت ارضی ایران خواهد شد.
علیرضا تقوی نیا در ادامه با یادآوری اینکه در حال حاضر نیز با وجود اینکه مردم ایران تحت تاثیر تروریسم اقتصادی آمریکا قرار دارند و از وضعیت اقتصادی گلایه دارند گفت: اما مردم کشورمان خواهان رفتارهای هنجارشکنانه، بی نظمی و براندازی نیستند و به همین جهت در شرایط فعلی اعتراضات فراگیر و تودهای را شاهد نیستیم بلکه تنها، اجتماعی از نفرات به تعداد ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفر و به صورت نقطهای در سطح شهر ها حضور دارند که حجم حضور این گروه ها در شبکههای معاندی مثل ایران اینترنشنال و منوتو بزرگنمایی میشود.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین به مولفههای قدرت نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت که در فردای پس از براندازی دیگر اثری از آنان نخواهد بود و این مسئله به نحوی صورت خواهد پذیرفت که جامعه ایران را دچار بحران های غیرقابل جبران خواهد کرد.
به باور علیرضا تقوی نیا، بدنه ایدیولوژیک معتقد به رهبری دینی، قدرت نظامی و البته قدرت اقتصادی نظام که باوجود قرارگیری تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی هنوز هم در سطح جهانی اثر گذار است از جمله مولفه های قدرت نظام جمهوری اسلامی به شمار میروند اما از دیگر مهمترین مولفه های قدرت نظام جمهوری اسلامی میتوان به پشتوانه مردمی این نظام اشاره کرد که در وقتی در شرایط بحرانی قرار میگیرند، اتحاد و انسجام خود را بیش از پیش تقویت میکنند.
این کارشناس مسائل سیاسی معتقد است که زبان واحد فارسی، امنیت ملی، مذهب رسمی شیعه، یکپارچگی ملی و از همه مهمتر امنیت ملی از دیگر مولفه های قدرت نظام جمهوری اسلامی هستند که فردای پس از آن چه معاندین، آن را براندازی مینامند دیگر در ایران وجود نخواهد داشت و بی نظمی و آنارشی بر ایران حاکم خواهد شد و وقوع این بی نظمی ها در ایران در شرایطی صورت خواهد پذیرفت که جمهوری اسلامی ایران هم نوا با گردش قدرت از غرب به شرق، ضمن عضویت در سازمان های بین المللی مثل شانگهای یا درخواست عضویت در سازمان بریکس به دنبال جبران عقب ماندگی ها و معطلی های اقتصادی گذشته است.
علیرضا تقوی نیا همچنین معتقد است که این تجمعات ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفره شامل منافقین، سلطنت طلبان، کمونیست ها و تجزیه طلبان، میدانند که نسبت به جمهوری اسلامی موضع مخالف و منتقد دارند اما برای فردای پس از عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران برنامه ای ندارد و در واقع نظام جایگزین به جای جمهوری اسلامی ندارند.
به گفته این کارشناس مسائل سیاسی، سال ۱۳۵۷ وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد که برنامه امام خمینی رحمهالله علیه مبنی بر پایه گذاری نظام جمهوری اسلامی مشخص بود و مردم بر اساس برنامه مشخص امام رحمهالله علیه به این نظام رای دادند اما حالا این گروههای معارض هیچ جایگزینی به جای جمهوری اسلامی ندارند که معرفی کنند.
حسن لاسجردی، کارشناس مسائل سیاسی نیز در رابطه با اثرگذاری وقایع اخیر بر روی مناطق مرزی کشورمان و به دنبال آن تهدید یکپارچگی ملی معتقد است: فرآیند اثرگذاری بحرانها روی مناطق مرزی و از ابتدای انقلاب تاکنون روز به روز درحال گسترش است چراکه باتوجه به تحریک بیگانگان و تحریم های غرب یا ناکارآمدی برخی مسئولین شاهد افزایش تدریجی این اثرگذاری هستیم.
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این پرسش که چگونه آشوب و اغتشاش داخلی منجر به التهاب در شهرهای مرزی و بیدارشدن گروه های تجزیه طلب میشود؟ گفت: در فضای اعتراضات اگر به ماهیت اعتراض یا درخواست ها دقت نشود، به آن ها پاسخ داده نشود یا پاسخ هایی نیز که داده میشود پاسخ هایی مناسب و درخور نباشد، می تواند جامعه را بیش از پیش ملتهب نماید و این التهاب را به مانند آنچه در سال های ابتدایی انقلاب صورت گرفت، به مناطق مرزی و غیرمرزی بکشاند اما باید توجه داشت که این التهابات کشیده شده به مناطق مرزی ایران شرایطی برای گروه های تجزیه طلب فراهم می کند تا با ماهیگیری از این آب گل آلوده بتوانند اهداف و نیات شوم خود را عملی کنند.
حسن لاسجردی همچنین در توضیح این پرسش که به نمایش درآمدن اغتشاشات داخلی، چگونه در نهایت میتواند به افزایش فشار دشمنان دولتی ایران منجر شود؟ نیز اظهار داشت: این التهابات تنها اثر آشوب های ایجاد شده نیست و در مرحله بعد این اغتشاشات همانند آنچه در سال ۸۸ رخ داد، روند تحریم ایران را تسهیل می کند و باعث افزایش فشارهای بین المللی بر روی اقتصاد کشورمان و در نتیجه آن فشار مضاعف روی مردم خواهد شد که در این بین نباید از نقش رسانه های بیگانه و فارسی زبان خارج نشین نیز غافل شد چراکه این رسانه ها با نمایش کوچکترین نقطه ضعفی از داخل ایران به دنبال افزایش فشارهای بین المللی هستند.
این کارشناس مسائل سیاسی معتقد است: سیستم سیاسی ما باید قابلیت افزایش هواخواهی داشته باشد به این معنی که تریبون داران مدیریت شده صحبت کنند و کسانی که توانایی امضای طلایی دارند، امضای آنان در خدمت منافع ملت باشد.
در واقع در شرایط فعلی تنها راه بازگشت به وضعیتی مطلوب در جامعه همان راه همیشگی بازگشت به قانون و اجرای کامل آن است چراکه خواست اصلی مردم نه شعارهای کودکانه و از سر لجاجت با حاکمیت است و نه سوق دادن کشور به شرایطی غیرقابل بازگشت مثل آنچه در سوریه، عراق و لیبی گذشت.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/36896 |