به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، در جشنواره فیلم فجر امسال هم فیلمهایی به نمایش درآمده که متأثر از خشونتهای پیدا و پنهانی است که در جامعه شیوع دارد. فیلمهای «آه سرد» به کارگردانی ناهید عزیزی، «یادگار جنوب» به کارگردانی پدرام دوماری، «استاد» به کارگردانی عماد حسینی، «روایت ناتمام سیما» به کارگردانی علیرضا صمدی و «وابل» به کارگردانی تورج اصلانی از آن جمله است. این آثار و آثاری از این دست که در دورههای قبل جشنواره با همین مضامین تولید شده است، فارغ از جنبه نمایشی تلاش دارد خشونتهای عیانی را که زیر پوست شهر جریان دارد در معرض دید عموم قرار دهد. فیلمهای جنایی و پلیسی از ژانرهای منحصر به فردی هستند که در صورت پرداخت درست کارگردان به روایت مطرح شده، مخاطبان زیادی را با خود همراه میکنند. این روایتها عمدتاً اسیر زمان هستند و با گذشت زمان تازگی خود را از دست میدهند، «مثل فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم» که سال ۸۰ رسول صدرعاملی در آن موضوع فرار دختران را روایت کرد و مورد اقبال بسیاری قرار گرفت، اما این فیلم در عصر امروز نمیتواند جذابیتهای ابتدای دهه ۸۰ را که در فیلم روایت میشود، بازگو کند. موضوع دیگر درباره تأثیرپذیری اجتماعی و حوزه تصمیمگیری از نمایش این آثار است. درباره تأثیرپذیری اجتماعی از این آثار مبنایی برای سنجش موضوع وجود ندارد. با وجود اینکه بسیاری از این آثار در مدارس و دانشگاهها نمایش داده میشوند یا برای این گروههای سنی به نمایش درمیآیند، اما نسبت به تأثیرپذیریهای صورت گرفته راستیآزمایی صورت نمیگیرد. در مورد تأثیر این دسته از آثار نمایشی در حوزه تصمیمگیری هم همین قاعده برقرار است و تا جایی که تجربه نشان داده این دسته از نمایشها در ایجاد تغییر درست در سازوکارهای حاکم موفق نبودهاند. ذکر این نکته هم ضرورت دارد که ورود سازندگان فیلمهای جنایی و پلیسی مثل وارد شدن یک مراجعهکننده به دستگاه قضایی با بدبینی و چالشهای بسیاری همراه است. با وجود این در سایه حاکمیت همین چالشهاست که این آثار تولید میشود.
در جشنوره امسال ناهید عزیزی در «آه سرد»، روایت یک داستان جنایی را که در آن قتلی ناموسی رقم خورده با نگاهی به زندگی بازماندگان از این حادثه تلخ روایت میکند. متهم پس از قتل همسرش که با انگیزه خیانت رقم خورده به زندان محکوم میشود و پسرش بیرون از زندان با دوگانهای از برچسب خوردن فرزند قاتل و مقتول دست به گریبان است. او از رفتار پدرش خشمگین است و فکر قتل پدر را در ذهنش مرور میکند و پدر که پس از آزادی نگران سرنوشت تلخ پسرش است ترجیح میدهد در سرما مثل سگ بمیرد، ولی دست پسرش به خون آلوده نشود. کارگردان «یادگار جنوب» هم روایتی از داستانهای جنایی براساس رقابتهای عشقی با تأکید بر انتقامگیریهای رایج در این داستانها را روایت میکند، دعوای دو دوست قدیمی بر سر یک دختر که منجر به دشمنی میشود. عماد حسینی در فیلم «استاد» نیز روایتی از خیانتهای پیدا و پنهان در روابط کاری بین جنسهای مخالف را مطرح میکند. این فیلم قصه «گلنوش»، دانشجوی رشته معماری را که توسط استاد نقاشیاش مورد تعرض قرار میگیرد به نمایش میگذارد. داستان فیلم از این قرار است؛ گلنوش دانشجوی جوانی است که قصد دارد برای ادامه تحصیل به اتریش برود و درخواست پذیرش از دانشگاهی در اتریش را دارد. او نیاز به توصیهنامهای از یکی از اساتید مطرح در این زمینه دارد و ارتباط بیشتر او با استاد سبب بروز ماجراهایی تلخ میشود. داستان فیلم «پرونده باز» هم برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است. در این فیلم که فضای جنایی و ملتهب دارد، یک نوجوان ۱۵ ساله مرتکب قتل شده و حالا در انتظار حکم دادگاه است. این نوجوان که فرهاد نام دارد عاشق دختر همسایه میشود، اما با باز شدن پای رقیب عشقی به نام علیرضا، حادثه نزاع خونین رقم میخورد. فیلم «روایت ناتمام سیما» نیز روایت زنی موفق است که انتشار یک خبر در فضای مجازی زندگی او را به چالش میکشد. فیلم «وابل» هم روایتی از زندگی اهالی یک روستای سیلزده است که بعد از بیخانمانی در یک ایستگاه متروک قطار بهطور موقت زندگی میکنند، اما یک اتفاق مسیر حوادث را تغییر میدهد.
حسین فصیحی
انتهای پیام/