اندیشکدههای غربی خیلی تلاش میکنند تا امام را تحریف کنند و خاصیت اقدام و حرکت او را بگیرند .
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، بازخوانی پایههای فکری و تداوم خط امام حائز اهمیت است، اندیشکدههای غربی خیلی تلاش میکنند تا امام را تحریف کنند و خاصیت اقدام و حرکت او را بگیرند لذا بازخوانی خط امام در اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر قابل تحسین است.
رهبر معظم انقلاب یک امام شناس جامع هستند و کسی مثل ایشان نمیتواند امام را تبیین کند. ۳۴ سال است هر سال در۱۴ خرداد در حرم امام بُعدی از ابعاد این مرد الهی را بیان میکنند و این بُعدها پایان پذیر نیست. چون ریشه در کلمه الله دارد. امام راحل تابلوی اصلی جمله «کلمه الله هی العلیاء» است. او برای خدا قیام کرد، برای خدا سخن گفت. برای خدا حرکت کرد و به نصرت الهی هم مطمئن بود و تاریخ ساز شد.
امام حداقل چند بُعد مهم دارد که ما اینها را باید بازخوانی کنیم. امام به عنوان احیاءگر و جامعهپرداز توانستند یک جریان ملی و بینالمللی را در تاریخ معاصر برای امام اقامه دین راه بیاندازد. امام تمدن ساز؛ امامی که الگوی تمدنی اسلام را طراحی کردند و رهبری معظم هم برای اجرایی شدن مؤلفههای این الگوی تمدنی حرکت کردند. ما باید محورهای خط امام را همیشه تبیین کنیم تا امام ما دچار تحریف نشود.
به نظر من حداقل ۱۲ عنصر و محور در پایههای فکری امام هست که اینها باید مورد توجه ما باشد، اولین عنصر، توحید است. امام موحد حقیقی بود قبل از این که فقیه باشد فیلسوف و عارف بود. مکتب فلسفی و عرفانی امام، مکتب توحیدی است؛ توحید خالص. امام توحید را در تئوری و عمل تجسم بخشید. خدای امام تنها خدای مسجد نبود، خدای مبارزه هم بود. خدای حوزه، خدای دانشگاه، خدای حرکتساز، خدای الهامبخش، خدای امیدآفرین، خدایی که با اعتماد و توکل به او میشود کارهای بزرگ کرد.
استدلال ایشان این است که اگر ما مؤمن باشیم، معتقد به خدا باشیم خدا ما را کمک میکند « وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّة» و پایه توحیدی امام این آیه شریفه است. قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ که قدیمیترین تبیین نهضت امام است.
امام حتی در موضعگیری سیاسی خود اول خدا را میدید. این جمله را که فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند آن هم ابتدای انقلاب که آمریکا عربده کشی میکرد ما هم از لحاظ قدرت مادی ضعیف بودیم، موشک نقطهزن نداشتیم و آمریکا دائم تهدید میکرد و بعضیها میگفتند این انقلاب چند ماه دیگر بیشتر دوام نمیآورد. امام فرمود قدرت حقیقی قدرت خداوند است همه قدرتهای دنیا پوشالی است، بنابراین آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. امام به استناد قدرت حقیقی خدا این جمله را میفرمود.
نکته دوم در اندیشه امام و خط امام، باور عمیق و جامع و دقیق و مبتنی بر معرفت به قرآن و عترت و به حدیث ثقلین است. حدیث ثقلین محور حرکت امام است. رأس وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام هم بحث حدیث ثقلین بود. بعضیها در زمان ما به نام قرآن، عترت را مهجور میکنند هم در بینش نظری و هم عملی و بعضیها به نام عترت، قرآن را مهجور میکنند. امام روی قرآن و عترت تأکید داشت «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَبَداً» معرفت و محبت و توسل به امام زمان(عج)، متوجه کردن دلها و جامعه به امام زمان(عج) و این که ما همه در انتظار فرج هستیم و در خدمت امام زمان هستیم. نسبت به همه ائمه(ع) امام توجه خاص داشت. نسبت به امام رضا(ع) میفرمود که مرکز معنوی ایران اسلامی، مشهد است و مشهد حقیقتاً الان چنین جایگاهی دارد.
امام میفرمود این عین بی احترامی است که مقدرات مسلمین دست ظالمها باشد بعد به ما احترام ظاهری بگذارند. ما میتوانیم اسلام عزیز را اجرایی کنیم. چرا نمیتوانیم؟ اسلام قابلیت اجرا دارد و البته یکی از مؤلفههای اجرای اسلام همین بحث ولایت فقیه است .
عنصر چهارم در خط امام، عرفان است. امام بین عرفان و حماسه آشتی ایجاد کرد. بین حقیقت و شریعت و طریقت آشتی ایجاد کرد. عرفان را با زاویه نگاه فقه نگاه میکرد. عرفان امام عرفان انتقادگرایانه نبود، عرفان مبارزه و حضور در صحنه و میدان داری بود و امام عرفان را به صحنه مبارزه و اداره جامعه کشاند؛ هم عرفان نظری، هم عرفان عملی.
عنصر پنجم تلفیق ماهرانه بین حفظ سنتها و اصالتها و بین نوگرایی و تجدّد اسلامی یا معاصرت است امام بر حفظ سنتهای حوزوی، مرجعیت، جایگاه مراجع معظم تقلید واصالتهای حوزه تاکید داشت و درکنار آن نوگرایی را در نظر داشت.اما نوگرایی مجتهدانه؛ نه نوگرایی خارج از ولایت و اجتهاد و فقه.
عنصر ششم پایههای فکری امام تأکید بر عنصر عدالت و اجرای عدالت است. عدالت هم در نظر، هم در عمل. امام عدالت را فلسفه فقه و فلسفه احکام میدانست. هم در حوزه فردی و هم در حوزه اجتماعی و سیاسی. امام در مورد عدالت خیلی بحث های مهمی دارد؛ عدالت با هر سه معنای آن.
بُعد هفتم در خط امام، بحث فرهنگ تکلیف و قیام به تکلیف است. این جمله امام است که ما مأمور به تکلیف هستیم نه مأمور به نتیجه. امام میگوید ما اگر وظیفه خود را انجام بدهیم خدا کمک میکند. این البته به این معنا نیست که ما به نتیجه بی توجه باشیم. آینده نگری نکنیم. سناریونویسی نکنیم. باید وظیفهای که به عهده ما است را انجام دهیم، خصوصاً وظایف عام اجتماعی ـ سیاسی مبتنی بر امر به معروف و نهی از منکر که مورد تأکید امام است. باید برای انجام وظیفه حاضر شویم، هزینه بدهیم و میدان داری کنیم.
عنصر هشتم در خط امام و پایههای فکری خط امام فرهنگ عاشورا است، : فرهنگ عاشورا یعنی فرهنگ فدا شدن، روحیه ایثار و شهادت طلبی، روحیه جهاد و میدان داری و الگو گرفتن از امام حسین و نگاه امام به امام حسین(ع) این نگاه تاریخی و متعلق به سال ۶۱هجری نیست. بلکه عاشورا را برای قیام ۱۵ خرداد و حرکت ملت ایران هم در دوران و مبارزه و هم در دوران حکومت و هم در دوران دفاع مقدس می دانست.
عنصر نهم نگاه جامع بر علیه متحجران بود و هم بر علیه منفعلان و غرب گرایان. در سبک زندگی اجتماعی و دینی. ابتدای انقلاب خیلیها مخالفت میکردند که زنان در صحنه حاضر شوند. میگفتند این خلاف حکمت و عفت زن است. امام میفرمود زنان در انقلاب کار زینبی کردند الان این کار زینبی باید تداوم پیدا کند و تأکید میکردند که حوزه زنان شکل بگیرد، دانشگاه زنان شکل بگیرد. اشتغال زنان مورد توجه شان بود. حضور زن در عرصه سیاسی ـ اجتماعی مورد توجه امام بود؛ اما با حفظ حجاب و عفاف.
محور دهم پایه فکری خط امام بحث وحدت مسلمین است، این وحدت مسلمین و بازسازی امت اسلامی واقعاً یک محور پایهای در فرهنگ امام است. از امامی که کشف الاسرار نوشته بود بعد از انقلاب هیچ کس نتوانست یک کلمه بشنود بر خلاف نظام وحدت مسلمین و این که امت را مخاطب قرار بدهد. چون اگر امت را نتوانیم همراه کنیم کار پیش نمیرود.
محور یازدهم، نگاه به غیب و جمع بین آرمان گرایی و واقع گرایی بود. امام ضمن توجه به واقعیتها، به امدادهای الهی هم توجه داشت. اندیشه امام نورانی بود، عاطفه او هم نورانی بود و بر اساس اعتماد به غیب و امداد الهی هم حرکت میکرد. و این امداد الهی هم نازل میشد، نمونه آن همین که فرمود در حکومت نظامی فلان ساعت مردم بیایند بیرون.
محور دوازدهم جایگاه مردم و مردم داری امام است، مردم داری امام تشریفاتی و تعارفی نبود. مردم را باور داشت. دنبال رشد مردم بود. دنبال حضور مردم در صحنه بود. به مردم اعتماد داشت. قبل از انقلاب که کسی باور نمی کرد این مردم پای اسلام بایستند امام معتقد بود که مردم پای اسلام میایستند. واقعاً مصداق این آیه شریفه «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیم» دلسوز مردم بود. حریص بر خدمت به مردم بود. می گفت دولت خدمتگزار. می گفت به من خادم بگویید بهتر است تا رهبر بگویید. از موضع رحمت و رأفت به مردم نگاه میکرد. دنبال حل مشکلات مردم بود.
این دوازده عنصر و عنصر پایهای مکتب و خط امام را ما در اندیشه تابناک و در روش و سیره رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله) به نحو کامل می بینیم و رهبری در واقع مفسر مکتب امام است. هر کسی که تفسیر مکتب امام را از غیر خط ولایت بگیرد دچار آسیب و انحطاط است.
آیت الله عباس کعبی عضو خبرگان رهبری
انتهای پیام/110