شما با شهید شدنم مرا از دست نمىدهید، بلکه به دست مىآورید شهادت در مکتب ما نابودشدن نیست، بلکه بهدستآمدن و به حد نهایى تکامل رسیدن است. در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
به گزارشپایگاه خبری تحلیلی قم فردا،شهید رضا دوستی دوم فروردین ۱۳۴۱ در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت و فداکاری در منطقه غرب کشور در جبهههای حق علیه باطل، سوم فروردین ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
السلام علیک یا حسین شهید با سلام درود، بر امامزمان و نایب بر حقش و تمام دولت مردان و ملت شهیدپرور ایران، خدایا براى رضاى تو قدم به دانشگاه جبهه گذاشتهام و از تو مىخواهم قدمهای مرا در راه خودت استوار گردانى.
رضاى تو براى من بیشتر، از هر ارزشى ارزش دارد و شکر مىکنم تو را که عمر مرا و دوران زندگى مرا با انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى (ره) مصادف کردى که این خود بزرگترین نعمت است.
خدایا این ماه مبارک محرم را شاهد مىگیرم که دلم مىخواست با تمام وجود در خدمت انقلاب اسلامى باشم اگر در این امر کوتاهى کردم مرا ببخشى.
بااینحال که دلم مىخواست یک استراحت کوتاهى داشته باشم، ولى دلم راضى نمىشد که لحظهاى از این جبهه نور دور باشم، چون چنین فرصتى را مىدانستم دیگر به دست نمىآوردم. درود خدا بر این ماه مبارک محرم باد؛ ماهى است که درس چگونه زیستن را به مسلمانان مىآموزد، چگونه در مقابل ظالم ایستادن را و چگونه مردن را که سراسر افتخار و پیروزى است خدایا درسم را در مکتب حسین (ع) به پایان رساندهام حال حاضر شدهام که امتحانم کنى؛ امتحانى که قبولىاش ریختن خون خود مىدانم و آنگاه تو با طلب خود مرا بهسوی خود، پایین پروندهام مهر قبولى بزن آیا وقت امتحاندادنم نرسیده است؟
پدر و مادر عزیزم مىدانم که هر پدر و مادرى آرزو دارد که ثمره زحمات خویش را که براى فرزند خود کشیده است. ببیند اگر در این دنیاى فانى نتوانستهام خدمتى به شما کنم؛ امیدوارم خداوند اجر زحمات شما را در روز مبارک قیامت عطا بفرماید؛
شما با شهیدشدن من، مرا از دست نمىدهید، بلکه به دست مىآورید شهادت در مکتب ما نابودشدن نیست؛ بلکه بهدستآمدن و به حد نهایى تکامل رسیدن است.
از شما مىخواهم، پس از شهادتم، آنچنان گریه و بىتابى نکنید که دشمن فکر این کند که ملت ما از شهیدشدن بچههاى خود چنین مىکنند. آنچنان گریه کنید که گریه بر شهدا لازم است و معنا دارد و از رفتن برادرانم به جبهه جلوگیرى نکنید، بلکه آنها را تشویق کن و اگر حتى لازم شد، خودتان هم بروید؛ اگر کمبودى و نارسایى از تحریم اقتصادى و جنگ در کشورمان است دلگیر مباش که ابتکارات زاییده احتیاجات است.
در هر مسئلهاى، پدر و مادر عزیزم به حرفهاى اطرافیان خود گوش نکنید، بلکه ببینید فرمان و دستور خداوند تبارکوتعالی در آن چیست و شما برادران عزیزم انتخاب راه با خود شماست در هر کجا مىخواهید فعالیت کنید، اما ببینید تا چه اندازهاى کارتان در خدمت انقلاب اسلامى است، در کارهایتان استقلال فکرى داشته باشید.
شما خواهران عزیز! از شما یک تقاضا دارم و آن این است که حجاب خود را رعایت کنید اگر به من از حضرت فاطمه (س) چگونه زیستن و مردن را از فرزندش حسین به ما به ارث رسیده، از آن نور چشم حضرت رسول اکرم (ص) حجاب به شما ارث رسیده است.
سیاهى چادر شما مانند، تیرى زهرآگین، بر چشم دشمن است، به همه شما توصیه مىکنم که در نمازجمعه و دعاها و نماز جماعت شرکت کنید و به فرموده امام عزیزمان، مسجدها را پر نگه دارید؛ همیشه نمازها را بهوقت خود بخوانید که از نماز حرکت ما به تمام جهت شروع مىشود. جنگ را هرگز فراموش نکنید.
وصیت من به تمام برادران حزب الهى این است؛ همانطور که جبهههاى جنگ را فراموش نمىکنید، از داخل غافل نشوید، نگذارید از خالى بودن جاى شما در میان امت مسلمان، سوءاستفاده کنند و مردم را ناراضى کنند با تمام قدرت با کسانى که مغرضانه دارند، کارشکنى مىکنند مقابله کنید.
به همه برادران و خواهران عزیز وصیت مىکنم که خدا را فراموش نکنید که بدون آن، هیچ هستید مرگ بر تمام مستکبران و همچنین مزدوران داخلى آنها. خدایا شهادت مرا در راه خودت قبول کن.
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته