دو یا سه بار در سال به عراق سفر می کنم تا در جریان روند تحولات سیاسی و اجتماعی باشم. ترجیح می دهم به عنوان سفر تجاری به این کشور بروم تا اینکه بخواهم تحت مراقبت نیروهای نظامی و یا سفارت آمریکا قرار گیرم. در یکی از این سفرها در اکتبر سال 2017 بود که متوجه شدم مقام های عراقی نه تنها درباره اسرای خارجی داعشی، بلکه درباره فرزندان آنها نیز گلایه می کردند. افرادی که از اقدام خود مبنی بر پیوستن به گروه داعش ابراز پشیمانی می کردند و امیدوار بودند که به همراه فرزندانشان به اروپا و آمریکا باز می گردند. در آن مقطع زمانی مطلبی را در همین باره نیویورک پست نوشتم:
داعش، صدها کودک را برای مبارزان خارجی و عروس های غیرعراقی متعلق به داعش به دنیا آورده است. بغداد می گوید که این کودکان عراقی نیستند و از کشورهای دیگر خواسته اند تا مسئولیت آنان را بر عهده بگیرند. کشورهای اروپایی چون فرانسه و آلمان تاکنون از بازگرداندن این کودکان که متعلق به تروریست ها هستند امتناع می کنند.
سرنوشت اسرای جنگجوی داعشی و یا مهاجران بار دیگر تیتر اکثر روزنامه ها و رسانه ها شده است. برای مثال دولت ترامپ به زن داعشی که اهل ایالت آلاباما بود اجازه ورود به آمریکا را نداد. مقام های بریتانیایی نیز حق شهروندی زنی که به گروهای تندرو پیوسته بود را باطل کردند.
تعدادی از این افراد نسبت به اعمالشان و نقش مرگباری که در گروه داعش داشته اند ابراز پشیمانی می کنند. هیچ یک از این موارد نباید در نظر گرفته شود: تروریست های خارجی به گروهی ملحق شدند که خواستار نابودی و تخریب خانه و جامعه خود بودند و یا اینکه آنها خواسته یا ناخواسته افراد غیرمرتبطی را به قتل رساندند.
تروریسم نه تنها به فرد جنایتکار بلکه به تمامی شبکه حمایتی مرتبط است، مانند متهم بودن به قتل که همه عوامل دخیل برای توطئه و ارتکاب قتل را شامل می شود.
در گذشته این افراد شانسی برای زندگی بهتر در یک جامعه دمکراتیک را داشتند که از آن روی برگردانند و به جای آنان هر گونه خیرخواهی و بخشش باید نصیب کودکانشان شود.این برای دولت های سوریه و عراق که در تنگنای مالی به سر می برند منصفانه نیست تا مسئولیت کودکانی را برعهده بگیرد که به طور غیرقانونی وارد این دو کشور شده اند، به ویژه که پدران آنها نه اهل سوریه بوده اند و نه اهل عراق.
اگر کودکان داعشی مجبور شوند که در عراق و سوریه باقی بمانند، زندگی تیره و تاری خواهند داشت. در برخی موارد والدینشان یا مرده اند یا گریخته اند. در موارد دیگر با نجات جان والدین این کودکان، ممکن است خانواده هایشان برای جرم های مرتکب شده به اعدام یا حبس طولانی مدت محکوم شوند.
با وجود روسیه و دیگر کشورها که فرزندخواندگی را یا منع می کنند و یا آن را تشویق نمی کنند، شاید الان نوبت اروپایی ها و آمریکایی هایی است که قادر به فرزندآوری نیستند و درتلاش برای تشکیل خانواده و همچنین نجات فرزندان داعشی هستند. اگر هنگام تولد، والدین این کودکان مرده باشند نباید مانعی وجود داشته باشد. حتی اگر مادرانی که از آن متولد شده اند هنوز زنده و یا با حکم حبس در زندان روبرو باشند. قوانین فرزندخواندگی برای این کودکان باید به گونه ای باشد که در غرب اجرا می شود. حتی اگر تصویب قریب الوقوعی هم وجود نداشته باشد، مانند کودکانی که باید به کشوری برگردند که والدین آنها قبلا حق شهروندی داشته اند: زندگی در فرانسه، آلمان و یا یتیم خانه های استرالیایی فرصت های بهتری را نسبت به زندگی در عراق و سوریه فراهم می آورد، به ویژه که هم بغداد و هم دمشق منابع مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای اولیه کودکان را در اختیار ندارند.
اجازه دادن به داعش برای بازسازی داوطلبانه خود بسیار غیراخلاقی خواهد بود، اگر چه غزیزه روزنامه نگاری برای داستانی جذاب در زمینه علایق انسانی ممکن است به آنها اجازه دهد که امتحانش کنند. به هر حال نجات کودکان باید موضوعی باشد که ارزش پرداختن به آن را داشته باشد.
ترجمه: ابوالفضل خدائی
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/4404 |