وی مجرد بود که در تاریخ یازدهم آبانماه ۱۳۶۴، به منطقه جنوب جهت دفاع از کشورش در برابر هجوم رژیم عراق اعزام شد.
سرانجام شهید عجملو در اثر ترکش و جراحات جنگی در عملیات والفجر ۸، منطقه فاو در تاریخ چهارم اسفندماه ۱۳۶۴، به درجه عظیم شهادت نائل شد.
متن وصیت نامه این شهید والامقام بدین شرح است؛
با سلام و درود خدمت آقا امامزمان ولیعصر «عج»
هادی رزمندگان در شبهای عملیات و خدمت نایب برحقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با شهادت بر اینکه محمد رسول خدا است و خدایی جز خداوند یگانه نیست و علی ولی خدا است. وصیتنامهام را آغاز میکنم:
شکر خدای را که ما را مسلمان و از شیعه و محبان علی و آل علی قرارداد و شکر خدای را که به ما توفیق خدمت و شرکت در جهاد و جبهههای جنگ را داد.
و اما سخنی چند با شما عزیزان:
راه سعادت و خوشبختی در این دنیا و آن دنیا تنها راه اسلام است و ما باید راه و روش زندگیمان را با اسلام وفق بدهیم و فرامین الهی را انجام دهیم.
امربهمعروف و نهیازمنکر را فراموش نکنیم.
با هم اتحاد و همبستگی داشته باشیم تا منافقین و کفار میانمان نفوذ نکنند و جلوی توطئههای منافقین را بگیریم و همیشه در صحنه حاضر باشیم.
ای عزیزان در انتخابات و امور مذهبی و نمازهای جماعت شرکت کنید؛ قرآن و نهجالبلاغه را حتماً بخوانید و راه و روش زندگی را از خلال آنها بیاموزید. من از تمامی شما حلالیت میطلبم و خود نیز همه آنها را حلال کرده و اگر از کسی طلبکار هستم میبخشم.
پدر و مادر مهربانم امیدوارم بتوانم برایخدا و اسلام و قرآن جان بیارزشم را به خدای خود تسلیم کنم امیدوارم که برای شما یک فرزند نیکو و صالح بوده باشم.
از شما میخواهم پس از شهادتم هیچگونه بیتابی نکنید و خوشحال باشید؛ زیرا من پیروز شدم و به آرزوی خود رسیدم و این بر همه برادران و دوستان من است که بعد از من با پایداری مرزوبوم کشور اسلامی را از دست دشمنان پلید و کافر همچون بعثیون عراق و حزب دمکرات و حزب توده و بقیه احزاب پاک گردانند.
مادر جان!
هر موقع به یاد من افتادی و خواستی گریه کنی و یا اینکه بر سر قبر من بیایی آن لحظه به فکر کربلای حسین باش که در آن زمان با کافران و ستمگران برای برپا ماندن اسلام و آزادی تمام مسلمانان از زیر سلطه یزید جنایتکار و جانی، چگونه جان خود و فرزند عزیزشان را دو دستی تقدیم حقتعالی نمودند.
مادر مگر علیاکبر و حضرت قاسم و سرباز ۶ ماههاش در عاشورا در کربلای امام حسین شهید نشدند؟ مگر حضرت عباس، دو دستش را از بدن جدا نکردند؟ از آن بزرگواران که بهتر نیستم.
خواهر عزیزم!
شما مثل فاطمه زهرا «س» حجاب خود را رعایت کنید و یخچال را نیز به برادرم ولی بدهید.
باز هم میگویم که از مادربزرگم نگهداری کنید که پیش خداوند مسئول خواهید بود.
شهید علی عجملو متنی دیگر را در وصیت نامه خود نوشته است که میخوانید...
بسم رب الشهدا و الصدیقین
با سلام به امام عصر (عج) که دلهای شیعیان برای آمدنش میتپد و سلام بر نایب برحقش امام امت منجی نسلهای در خواب غفلت فرو رفته؛
سلام بر شهیدان همیشه زنده راه قرآن از صدر اسلام و از عملیات بدر تا عملیات والفجر و با سلام بر تمامی پویندگان راه حق و آزادمردان جبهه نور و پیامآوران خون و با شکر و سپاس به درگاه خدای متعال که مرا در چنین عصری قرار داد تا بتوانم در این دریای بیکران خدمت و ایثار قطرهای به اسلام و مسلمین خدمت کرده باشم و هم اکنون که خدا توفیقم داده تا برای رفتن به جبهههای نور علیه ظلمت ثبتنام کنم.
تنها و تنها هدفم ادای دین نسبت به خون شهدا است و لبیک اجابت گفتن به ندای حسین زمان است و میروم تا با دشمنان اسلام بجنگم و متجاوزین بعثی را به جزای تجاوزشان همراه دیگر رزمندگان برسانیم و ان شاءالله راه کربلای حسینی را باز کنیم و به رهبری امام امت و با خانوادههای شهدا در صحن مطهر اباعبدالله نماز شکر بجای آوریم.
میروم تا در صفوف جندالله بر دشمنان دین بتازم و چه بسا در این راه به شهادت برسم و به دیدار معشوقم بشتابم و شهادت برای پیروان مکتب رسولالله آرزوی دیرینهای است و هر مسلمان آزادمردی آرزو میکند که به این چنین توفیق عظمایی نایل آید و با شهیدشدن خود زندگی نوین را آغاز کند.
اما چند وصیتی دارم به دوستان و آشنایان و به امت حزبالله که راه شهدا را ادامه دهند و جبهههای اسلام را گرم نگه دارید و با وحدت و اتحاد خود پشتیبان روحانیت و ولایتفقیه باشید.
به امید دیدار در بهشت
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/47817 |