رشد قارچگونه و بیضابطه دفاتر مشاورهای که باتکیهبر دانش غربی و بعضاً نگاههای فمینیستی و حتی فردگرایانه و مادیگرایانه باعث شدهاند که یک خانواده به علت اختلاف کوچک بهراحتی راه طلاق را در پیش بگیرند.
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» مرضیه مهدیلو؛ در تاریخ ایران اسلامی مسئله ریشسفیدی و بزرگتری در مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی بسیار پررنگ بود با بررسی کتب تاریخی متوجه این امر مهم میشویم که اختلافاتی که احتمال قتل نیز در آن وجود داشت با ریشسفیدی حل میشد همچنین مسئله ریش در میان اختلافات زوجین نیز همیشه مطرح بود و در بیشتر مواقع موضوع و اختلاف با پادرمیانی ریشسفیدان فیصله پیدا میکرد.
فیصلهپیداکردن این اختلاف ازیکطرف برای احترام به بزرگتر و یا همان ریشسفید بود و ازیکطرف نیز توجیهات منطقی ریشسفیدانی بود که سواد آکادمیک نداشتند و تنها به علم و تجربه عملی و دینی خود اکتفا میکردند.
البته اگر این ریشسفید اقوام و نزدیکان یکی از دو طرف زوجین دعوا بود شاید کمی احساسات نیز در قضاوت دخالت میکرد؛ اما در نهایت حل مسئله و ادامه زندگی مدنظر این ریشسفید بود؛ اما باگذشت زمان و تغییر سبک زندگیها مسئله ریشسفیدی رنگ باخت و بسیاری از زوجین تحصیلکرده و یا حتی تحصیلنکرده حل مشکل خود را در دست ریشسفیدان و بزرگترها نمیدانستند.
خوشبختانه سالها است که مراجعه به مشاوره خانواده و یا روانشناس برای حل مشکلات تبدیل به یک فرهنگ شده است بسیاری از مشکلات خانوادهها از جمله زوجین با مراجعه به مشاورههای خانواده و گرفتن راهنمایی از این قشر حل شده است.
مشاورههایی که باتکیهبر دانش علمی و دینی خود توانستند بسیاری از خانوادههایی را که قرار بود ازهمگسسته شود را حفظ کردند.
اما باید این حقیقت را نیز متذکر شد در سالهای اخیر متأسفانه افراد مختلفی تنها باتکیهبر تحصیلات دانشگاهی در گوشهوکنار شهرها دفتر مشاوره دایر کردند که ذرهای علم مشاوره و راهنمایی ندارند شاید یکی از دلایل افزایش طلاق بین زوجین همین مشاورهایی باشد که بدون پایه و اساس و تنها از روی احساس بسیاری از خانوادهها را از هم میپاشد.
وقتی پای صحبت زنان و مردانی که از همسر خود جدا شدهاند مینشینیم متوجه میشویم که کوچکترین اختلافی که بین آنها وجود داشت با مراجعه به مشاور تبدیل به بزرگترین مشکل شده است.
مشاورههایی که باتکیهبر دانش غربی و بعضاً نگاههای فمینیستی و حتی فردگرایانه و مادیگرایانه باعث شدهاند که یک خانواده به علت اختلاف کوچک که بهراحتی و حتی با پادرمیانی ریشسفیدان و بزرگراهی خانواده حل میشد بهراحتی راه طلاق را در پیش بگیرند.
یکی از افرادی که در پیچوخم همین مشاورههای غلط راه طلاق را در پیش گرفت بود میگفت بهخاطر یک موضوع و اختلاف سلیقه با همسرم به مشاوره مراجعه کردم مدت رفتوآمد من به جلسات مشاوره طولانی شده بود که به یکباره مشاور به من گفت زودتر تکلیف خودت را روشنکن و طلاق بگیر! تو هنوز جوان هستی و فرصت زندگی داری و همین باعث شد من زودتر طلاق بگیرم؛ اما اکنون که فکر میکنم میبینم اختلاف ما بهقدری نبود که طلاق بگیرم.
متأسفانه، یکی از دلایل ادامه فعالیت این مشاورهها، نبود سازوکار نظارتی روی این افراد است باید بررسی شود چه تعداد زوجین دارای اختلاف با مراجعه به این مشاورهها مشکل خود را حل کردند و چه تعداد راه طلاق را در پیش گرفتند.
انتهای پیام/