همسر شهید گفت: یکی از دلایل محبوبیت شهید همایی فصیح نیت خیری بود که در کارها داشت رفتار و گفتار ایشان طوری بود که حتی مجرم و متهمی که دستگیر میکرد جذب اخلاق شهید میشد.
زهرا علیمردای ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار
پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» اظهار داشت: بازخوانی خاطرات شهدا و زندگینامه آنها تأثیرات بسیار مثبتی در جامعه مخصوصاً نسل جوان دارد انسان در هر سنی که باشد به دنبال یک الگو است و چهبهتر که از همان ابتدا یک الگوی سالم و صالح همچون شهدا معرفی شود.
همسر شهید همایی فصیح ادامه داد: شهدای معاصر الگوهای خوبی هستند که فاصله نسلی زیادی با جوانان و نوجوانان ندارند و در یک شرایط رشد کردند و برای جوان و نوجوان خارج از تصور نیست تا بتواند خود را به آنها نزدیک و شبیه کنند.
وی تصریح کرد: شهید همایی فصیح باتوجهبه شغلی که داشت چهارچوب زمانی نداشت و تا ۱۲ شب در محل کارش بود، خدمت شهید همایی فصیح به مردم مخصوصاً مردم محله نیروگاه نامحدود بود و حتی تعطیلات ایشان را به یاد ندارم؛ اما تا جایی که میتوانست در یادوارهها و مراسمهایی که به یاد شهدا بود شرکت میکرد، و هنوز عکسی که در نمایشگاه هفته دفاع مقدس گرفته بود در خاطر دارم.
علیمرادی در پاسخ به این سؤال که شهید همایی فصیح چرا در بین اهالی محله نیروگاه محبوب شد؟ عنوان کرد: انسان هر شغلی که دارد یا هر کار کوچک و بزرگی که انجام میهد اگر نیت خدایی داشته باشد مورد رضایت خدا قرار میگیرد و اینگونه مورد رضایت مردم هم قرار میگیرند شهید همایی فصیح همواره به دنبال رضایت خدا بود.
همسر شهید همایی فصیح بیان داشت: یکی دیگر از دلایل محبوبیت شهید نیت خیری بود که در کارها داشت رفتار و گفتار ایشان طوری بود که حتی مجرم و متهمی که دستگیر میکرد جذب اخلاق شهید میشد و نصیحت شهید در مورد عواقب کاری که انجام داده را متوجه میشد و حتی چند نفر از مجرمان از منش پهلوانی وی با پسرم صحبتکرده بودند.
وی تأکید کرد: شهید با توجه شغلی که داشت بیشتر در خدمت مردم و جامعه بود و زمان کمی را میتوانست در اختیار خانواده باشد، خانواده هم انتظار داشتند که مانند دیگر خانوادهها به مسافرت و مهمانی بروند؛ اما ما میدانستیم که مسیری که شهید میرود مسیر درستی است هرگز اعتراض نکرده و با ایشان همراهی میکردیم.
سرتیپ شهید علیرضا همایی فصیح رئیس یکی از کلانتریهای محله نیروگاه بود یکی از کارمندان شهرداری قم نقل میکند: کارمند شهرداری قم بودم یک سال برف زیادی بارید و من هم برای سرکشی از کارگران به خیابانها رفتم. وارد کوچهای شدم و دیدم کارگران با یک نفر در حال خوردن صبحانه هستند، از آنها پرسیدم: آقا؛ کی باشند؟ که کارگرها گفتند: ایشان رئیس کلانتری همین منطقه هستند. هوا سرد بود برایمان چایی و صبحانه آوردند. چند سال بعد وقتی از سر همان کوچه که رد میشدم تابلویی سر کوچه زده بودند که نوشته شده بود، شهید علیرضا همایی فصیح؛
سرهنگ شهید علیرضا همایی فصیح در خردادماه سال ۱۳۴۷ در یکی از روستاهای شهرستان قهاوند استان همدان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و هنگامی که چهار سال بیشتر نداشت مادر خود را از دست داد و با پدر به قم مهاجرت کرد و سرانجام در بیست و سوم خردادماه ۱۳۹۰، در شهر سیستان و بلوچستان در درگیری با سارقین مسلح به درجه رفیع شهادت نائل شد.
گفتنی است بعدها همسر شهید علیرضا همایی فصیح پس از شهادت، بر سر مزار همسرش او را قسم میدهد که آیا میدانستی شهید میشوی؟ علیرضا همان شب، به خواب همسرش میآید و میگوید: آری میدانستم...
محل دفن این شهید والامقام در گلزار شهدای علی بن جعفر استان قم است.
انتهای خبر /۱۷۰