وی پس از اخذ دیپلم در کنکور سراسری دانشگاهها شرکت کرد و در سه رشته قبول شد.
شهید رشته شیمی دانشگاه صنعتی را برگزید و وارد دانشگاه شد. دو سال بعد به دلیل تعطیلی دانشگاهها بهعنوان دبیر راهنمائی به روستای پاچیان از توابع بخش جعفرآباد قم برگزیده شد.
یک سال بعد به قم بازگشت و عازم جبهه شد. سرانجام روز پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ و به هنگام عملیات بیتالمقدس در شهر شهیدان خرمشهر، هدف اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید پیش از انقلاب زمانی که دانشجو بود به دلیل پخش اعلامیه امام (ره) دستگیر شد و سه روز در زندان بود. در آستانه انقلاب اسلامی در راهپیماییهای مردمی حضوری فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد محل جلسه تشکیل میداد و پیرامون مسائل اسلامی با مردم به بحث و گفتگو میپرداخت و مثل یک روحانی درسخوانده به سؤالات آنها پاسخ میداد.
هیچوقت لباس نو نمیپوشید و با این که درآمدش را داشت بسیار صرفهجو بود درعینحال لباسهایش بسیار تمیز بود.
نمازجمعهاش ترک نمیشد، به دعای کمیل و توسل علاقه عجیبی داشت.
هیچوقت قرآن را از خود دور نمیکرد؛ بعد از هر نماز قرآن و دعای مخصوص آن را میخواند موقعی که به نماز میرفت پولهایش را از جیب در میآورد و میگفت: میخواهم برای عبادت خدا بروم نباید پول در جیبم باشد.
در مدت معلمی حقوق نگرفت؛ زمانی که مادرش از او پرسید حقوق میگیری یا نه؟ گفت: اگر حقوق بگیرم بهحساب شهید رجائی میریزم.
همیشه طوری به افراد نیازمند کمک میکرد که کسی متوجه نشود. اگر بر سر سفره دو نوع غذا بود بهشدت ناراحت میشد و بسیار قناعتکار بود.
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/51170 |