وی ادامه داد: مباحثی را که رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم درباره جوانان بیان کرده اند، پیش و بیش از آن که بیانگر امتیاز و اعتبار برای جوانان باشد، مبین مسئولیتها و تعهدهای آنان در عرصههای مختلف است.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی افزود: رهبر انقلاب اسلامی در متن بیانیه گام دوم، به وضوح رسالت های جوانان در دوره جدید را بیان کرده اند که نشان دهنده عمق و گستره مسئولیت جوانان در دورهی پیش رو است. از جمله این رسالتها این است که جوانان باید "آغازگر جهاد بزرگ" تا از این طریق بتوانند به رسالت بزرگ دیگر یعنی "ساحتن ایران اسلامی بزرگ" جامهی عمل بپوشانند. از اینرو باید الزامات و اقتضائات این جهاد بزرگ را در خود و محیط اطراف ایجاد و تقویت نمایند.
باقری تصریح کرد: افزون بر آن "برداشتن گام بزرگ دوم" و "ساختن الگوی کامل نظام پیشرفته اسلامی از ایران عزیز" دو رسالت مهم دیگر جوانان در شرایط کنونی و دوره آینده است. از سوی دیگر، رهبر انقلاب اسلامی، رسالت "طی کردن فاصله میان واقعیتها و بایدها" و رسالت "حراست از انقلاب اسلامی" را متوجه جوانان دانسته و در ادامه بر "پرورش نهال امید به آینده در خود و دیگران" به عنوان رسالت دیگر جوانان تأکید کرده اند. اما بزرگترین، برجسته ترین و مهمترین رسالت جوانان در کلام رهبری، "نزدیک کردن انقلاب اسلامی به آرمان بزرگش" که همانا "ایجاد تمدن نوین اسلامی" و "آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی" بوده، است.
وی یادآور شد: بدیهی است توانایی اجرای این رسالتها، مستلزم برخورداری جوانان از قابلیت هایی خاصی است تا آنها بتوانند در مسیر تحقق این رسالتها گام بردارند. رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم، به تبیین شرایط لازم برای جوانان به منظور کسب قابلیت های بایسته برای تحقق این رسالتها پرداخته و از به قابلیتهایی چون برخورداری جوانان از "همت"، "هوشیاری"، "سرعتعمل"، "ابتکار"، "روحیه انقلابی"، "عمل جهادی" و "تسلیم ناپذیری" اشاره کرده اند.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی تاکید کرد: افزون بر این موارد، رهبری در توصیف نقش و جایگاه جوانان در گام اول به دو خصوصیت برجسته جوانان این دوره اشاره نموده و بر همین اساس از "مجاهدت جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدس" و "زندهکردن ماجراهای صدر اسلام" بهعنوان دو ویژگی لازم جوانان در دورهی گام دوم یاد کرده اند.
وی ادامه داد: پس از صدور بیانیه، بسیاری از صاحبنظران و رسانه ها در تبیین بخش جوانان بیانیه، بر روی قرارگرفتن جوانان بر مسندهای اجرایی در کشور به عنوان هدف اصلی بیانیه تأکید کرده اند، در حالی که حقیقت بیانیه چیزی بسیار فراتر از بسترسازی برای پُست گرفتن جوانان بود، چراکه اولاً بر اساس مفاد بیانیه، جایگاه نقشآفرینی جوانان صرفاً به سم تهای بروکراتیک منحصر نشده و رهبری ضمن مخاطبقراردادن "کارگزاران جوان"، "مدیران جوان"، "اندیشمندان جوان" و "فعالان جوان" را نیز مخاطب قرار داده اند.
باقری ادامه داد: ثانیاً در بیانیه تنوع بسترهای نقش آفرینی جوانان نیز به امر حکومتی محدود نشده و میدانهای "سیاست"، "اقتصاد"، "فرهنگ" و "امور بین الملل" و نیز عرصه های "دین"، "اخلاق"، "معنویت" و "عدالت به عنوان گسترهی تحرک و مسئولیت پذیری جوانان مطرح شده است. بنابراین، جوانان بیش از این که به امید نشستن بر جایگاه کارگزاران حکومت باشند و یا در انتظار لطف کارگزاران فعلی برای میدان دادن به آنها برای انجام وظایف اسلامی، انقلابی و ملی باشند، باید به مسئولیتهای خود بیشتر آشنا شده و در پی آن قابلیتهای لازم برای انجام آن مسئولیتها را به نحو احسن و در اسرع وقت احراز کنند.
وی اظهار داشت: برای درک درست تر مطالبات رهبری از جوانان در بیانیه گام دوم، فهم دقیق تفاوت میان چهار مفهوم "مسئولیت پذیری"، "مسئولیت گیری"، "مسئولیت دهی" و "شرایط احراز مسئولیت" بسیار اهمیت دارد. البته روشن است که میان "مسئولیتپ ذیری" و "مسئولیت گیری" تفاوت زیادی است.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی ادامه داد: برای مثال یک مادر مسئولیت صیانت از فرزند خود را می پذیرد و در قبال هرگونه صدمه احتمالی به فرزندش، از خود سلب مسئولیت نکرده و عوامل دیگر را مسبب آن صدمه معرفی نمی کند و همواره در پی افزایش حوزهی مسئولیت خود در قبال فرزند و حداقل سازی خدشه به آن هستند. در حالی که در کشور کارگزارانی وجود دارند که برای "مسئولیت گیری" از هیچ تلاشی حتی انجام برخی اقدامهای غیرقانونی و غیراخلاقی فرو گذار نمی کنند و در رقابت های انتخاباتی نیز فقط گرفتن مسئولیت مدنظر آنها بوده و درباره قابلیتهای خود برای پذیرش مسئولیت کمترین تأملی هم نمی کنند، اما همین افراد هنگام پذیرش مسئولیت غایب بوده و حتی افراد و چیزهای دیگر را مسئول بروز مشکلات و ناکامی های حوزه های تحت مسئولیت خود معرفی می کنند.
باقری اضافه کرد: اتفاقاً رمز موفقیت ها و پیروزی ها در گام اول، مسئولیت پذیری جوانان بود تا جایی که آنها را به سمت کسب قابلیتهای لازم برای تحقق رسالت های اسلامی، انقلابی و ملی کشاند. نقش آفرینی جوانان در قالب سپاه و بسیج در طول 8 سال دفاع مقدس برجسته ترین بروز و ظهور چنین حقیقتی است، چراکه در آغاز تجاوز دشمن، همت و باکری و خرازی و امثال آنها از قابلیت های لازم حتی برای رزم کلاسیک هم برخوردار نبودند، چه برسد به این که بخواهند در جایگاه فرماندهی در جنگ نقش آفرینی کنند، اما حس و روحیه همین مسئولیت پذیری بود که توانست آنها را به سمت کسب این قابلیتها سوق دهد تا حدی که این جوانان مبتدی پس از یک دورهی کوتاه به فرماندهان بزرگ در طولانیترین جنگ قرن بیستم تبدیل شدند.
وی گفت: از همین رو است که همه مزیت همت و باکری و خرازی حس مسئولیت پذیری آنها است و لذا آنها هیچگاه برای مسئولیتگیری هیچ تلاشی نکرده اند و مثلاً برای احراز مقام فرماندهی با کسی یا مقامی لابی نکردند. هیچ کس برای این که شهید طهرانی مقدم فرمانده موشکی شود، لابی نکرد، بلکه توانمندیهای او که برآمده از حس مسئولیت پذیری در دوره جنگ و پس از آن بود، این جوان دهه شصت را به تنها گزینه فرماندهی موشکی در دهه های بعد تبدیل کرد. امروز نیز نقش آفرینی خالصانه و مجاهدانه جوانان در موضوع سیل ناشی از همین حس مسئولیت پذیری آنها در گام دوم انقلاب اسلامی است.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی ادامه داد: بر این اساس، باید تأکید کرد که از میان چهار مفهوم "مسئولیت پذیری"، "مسئولیت گیری"، "مسئولیت دهی" و "شرایط احراز مسئولیت" مرکز ثقل بیانیه گام دوم حول مفهوم نخست (مسئولیت پذیری) است؛ به این ترتیب که در بیانیه بیش از 30 شاخص و ویژگی درباره این مفهوم آمده است، در حالی که درباره مفهوم "مسئولیت دهی" صرفاً به ذکر دو محور اکتفا شده و دربارهی "مسئولیت گیری" هم اساساً هیچ مطلبی در بیانیه نیامده است.
باقری افزود: هدف اصلی جوانان انقلابی و تشکلهای انقلابی به ویژه دانشگاهی باید ترویج روحیه مسئولی تپذیری جوانان به جای مسئولیت گیری باشد، چراکه اگر این امر محقق شود، هیچ مانع مدیریتی، سازمانی و حتی قانونی هم نمیتواند در برابر عزم و اراده جوانان برای "ساختن ایران اسلامی بزرگ" تردید ایجاد کرده و هیچ مانعی نمی تواند جهاد بزرگ جوانان برای "نزدیک کردن انقلاب اسلامی به آرمان بزرگش" را که همانا ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی است، دچار توقف و حتی وقفه کند.
وی گفت: بنابراین، تشکلهای دانشجویی ضمن این که مانند گذشته همه تلاش خود را برای مسئولیت پذیری فعال جهت بدهند، بیش از پیش برای تبیین و نیز جاانداختن ویژگیها و شاخص های مفهوم مسئولیت پذیری جوانان در محیط دانشگاه به طور عام و در سطح افکار عمومی به طور عام تلاش و اقدام نمایند و اجاز ندهند مسیر پیگیری انجام رسالت های بزرگ و حقیقی جوانان در گام دوم با سست اندیشی برخی و یا منفعت طلبی برخی دیگر دچار انحراف شود.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی تصریح کرد: بیانیه حاوی کلیدواژه های مهمی در عرصه های مختلف است که از جمله این کلیدواژه ها، "مرزبندی با دشمن" است که این کلیدواژه دو بار در متن بیانیه تکرار شده است. برای این که با دشمن مرزبندی داشته باشیم، دست کم باید دو شرط را تأمین کنیم؛ یکی باور به وجود دشمن و دشمنی آن و دیگری باور به وجود خود و قدرتمان.
باقری اضافه کرد: برخی سیاستها، رویکردها، عملکردها و دیدگاهها نشان می دهد که واضعان آن سیاستها، طراحان آن رویکردها، مجریان آن عملکردها و صاحبان آن دیدگاه ها به چیزی به نام دشمن باور ندارند. برای تبیین موضوع مناسب است به مصادیق عینی و ملموس در واقعیت اشاره شود.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی گفت: وقتی که دولت سیاست خارجی خود را بر اساس "تنش زدایی" بنا می کند، حاکی از آن است که به وجود دشمن باور ندارد، چراکه تنش زدایی مختص دوست و برادر است، اما در قبال دشمن باید سیاست "تهدیدزدایی" را اتخاذ کرد.
وی افزود: امریکا از فعالیتهای هسته ای صلح آمیز ایران که هیچ مغایرتی با مقررات و قوانین بین المللی ندارد، ناراحت است و همین ناراحتی موجب شده تا امریکا علیه ایران تحریم وضع و اعمال کند که این اقدام امریکا موجب ایجاد تنش می شود، حال سیاست تنش زدایی دولت به میدان می آید و برای رفع تنش توافقی مانند برجام را می پذیرد که در آن بیش از 100 حق هسته ای ملت ایران را واگذار کرده، بسیاری از فعالیتهای هسته ای را تعطیل و بسیاری از دستاوردهای هستهای را نابود می سازد.
باقری گفت: این اقدامها با این تصور و خیال انجام شد که اگر ناراحتی امریکا در موضوع هستهای رفع شود، تحریمها هم برداشته می شود، غافل از آن که امریکا دشمن است و با از بین بردن توان هسته ای، نه تنها از خصومت امریکا کاسته نمی شود، بلکه برای این که یکی از مؤلفه های قدرت ایران (هسته ای) در قالب برجام به طور جدی آسیب دیده و عملاً از قدرت بالفعل ایران کاسته شده، دشمن با توان بیشتر به سراغ دیگر عناصر قدرت ایران میرود تا آنها را نیز از بین ببرد که دقیقاً نیز همین گونه شد.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی تاکید کرد: این گفته برخی مقامها در چند سال قبل که هر مشکلی با مذاکره قابل حل است و میتوان با همین تیم مذاکره کننده هسته ای که به توافق برجام رسید می توان بهانه های دیگر امریکا در عرصه های تروریسم و حقوق بشر را رفع نمود و در نتیجه تحریم های ناشی از آنها را هم رفع کرد، ناشی از آن بود که گوینده چنین سخنی قابل به وجود دشمنی به نام امریکا نیست.
وی یادآور شد: وندی شرمن، مذاکره کننده هسته ای امریکا که نقش مهمی در حصول برجام داشت در کتاب خاطرات خود می نویسد« چند ماه پس از اجرای برجام با دو تن از مذاکره کنندگان ارشد ایرانی در نیویورک ملاقات کردم که در آن دیدار این دو مقام وزارت خارجه ایران دو قطعه فرش از سوی وزیر خارجه ایران و دفتر ریاست جمهوری ایران به من هدیه دادند.» سئوالی که نقش می بندد این است که آیا ممکن است که یک انسان عاقل به دزدی که وارد خانه او شده و بسیاری از اموالش را به سرقت برده و اکنون نیز بنا به مصالحی مجبور به مذاکره با او شده، یک فرش نفیس هدیه بدهد! این به خاطر این است که این مقامهای دولتی ما باور به وجود دشمنی به نام امریکا ندارند.
باقری تصریح کرد: البته احساس خواری و ذلت هر ایرانی با غیرت در جایی به اوج می رسد که شرمن از ناراحتی و تأسف خود می نویسد و می گوید « به دلیل این که ایران و امریکا با هم رابطه ندارند، طبق مقررات امریکا من نمی توانستم در قبال هدایای ایرانیها، چیزی به آنها بدهم! » به عبارت دیگر، اگر رواین وندی شرمن درست باشد، باید متأسفانه اذعان کرد که دیپلمات های امریکایی به دشمن بودن ایران باور دارند، ولی دیپلماتهای ایرانی به دشمن بودن امریکا باور ندارند.
معاون اسبق دبیر شورایعالی امنیت ملی اضافه کرد: عدم باور مسئولان دولتی ما به خصومت ورزی دشمنان مختص امریکا نیست، بلکه اروپا را هم در برمی گیرد. برای مثال در حالی که اروپاییها از هیچ دشمنی علیه ایران حتی پس از خروج امریکا از برجام کوتاهی نکردند، تا جایی که برخی از کشورهای اروپایی با وجود داشتن معافیت از امریکا برای خرید نفت ایران، حاضر به خرید نفت ایران نشدند و حتی سازوکار مالی پیشنهادیشان که فقط مختص تبادل کالاهای غیرتحریمی است، پس از گذشت یک سال هنوز اجرایی نشده و فقط در دست بررسی است، دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ لکنت زبانی و با صدای رسا اعلام میکند، آنچه که اروپاییها پس از خروج امریکا از برجام تعهد کردند، فراتر از انتظار و توقع ایران بوده است!
وی افزود: شرط دیگر مرزبندی با دشمن باور به خود و قدرت خود است. حال اگر چنین باوری نزد مقام های مسئول نباشد، مرزبندی با دشمن، موضوعیت نخواهد داشت، چراکه ما چیزی نیستیم که بخواهیم و یا بتوانیم با دشمن مرزبندی داشته باشیم.
باقری ادامه داد: وقتی که در جریان مذاکرات هستهای در مقام رئیس جمهوری گفته می شود که "آب خوردن مردم هم در گرو جلب رضایت و توافق امریکا است" و عملاً صرف نظر کردن از حقوق هسته ای و تعطیلی فعالیتهای هسته ای و نابودی دستاوردهای موجه جلوه داده می شود و یا هنگامی که در مقام وزیر خارجه تأکید میشود که "هر توافقی بهتر از عدم توافق است" و یا این که "امریکا با یکی از ابزارهای نظامی اش می تواند همه توان دفاعی ایران را نابود می کند" و یا اخراج دیپلمات هلندی در مقابل اخراج دیپلمات ایرانی کار وزارت خارجه نبوده، بلکه دستور یک دستگاه مافوق بوده است، یعنی این که ایران آنقدر ضعیف و ناتوان و بیچاره است که قادر نیست هویتی برای خود تعریف کند تا بتواند بر اساس آن هویت، با دشمن مرزبندی داشته باشد.
معاون سابق دبیر شورایعالی امنیت ملی تصریح کرد: در همین چارچوب است که وقتی رهبری در اول فروردین امسال از خیانت اروپا به ملت ایران و از پشت خنجرزدن آنها سخن میگویند، آن دیپلمات برجسته عملاً این خیانت پیشگی را توجیه کرده و در مقام دفاع از اروپاییها اظهار می دارد که اروپا توان کافی برای ایستادگی در قبال امریکا را ندارد!
وی گفت: این یعنی از نظر این دیپلمات ارشد دولت دوازدهم، عقب نشینی توتال و پژو و دهها شرکت اروپایی دیگر از قراردادهای خود با ایران، سوخت ندادن به هواپیماهای ایرانی در فرودگاهها، مانع تراشی برای تأمین کالاهای اساسی مردم ایران، اجازه ندادن به رسیدن کمکهای مالی برای سیل زدگان و ده ها اقدام خصمانه دیگر، خیانت اروپایی ها در حق ملت ایران نیست!، بلکه اروپاییهای مظلوم! توان ایستادگی در قبال امریکا را ندارند! و باید آنها را درک کرد!
لینک مطلب: | http://qomefarda.ir/News/item/6879 |