دشمنی های آمریکا علیه ایران اسلامی تنها به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی باز نمی گردد؛ بلکه تاریخچه این دشمنی ها و تهدیدات و القائات منفی، سابقه ای بس طولانی دارد.
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، مدتی است که القای جنگ نظامی آمریکا علیه ایران، تیتر رسانه هاست و اگرچه کارشناسان سیاسی اظهارنظرهای مختلفی را درباره آن بیان داشته اند؛ اما به نظر می رسد که اکثر قریب به اتفاق مردم غیور ایران در این باره همنظرند که این القائات و تهدیدها اولا چیز جدیدی نیست و ثانیا بیشتر مانور، بلوف و هیاهوی رسانه ای است.
تردیدی نیست که نظر مردم در این باره کاملا با واقعیت تطابق دارد؛ چراکه دولت های مختلف آمریکا از زمان وقوع انقلاب اسلامی تاکنون، اگرچه تاکتیک های متفاوتی در عملی کردن سیاست های خصمانه علیه جمهوری اسلامی داشته اند؛ اما در عین حال همگی به دنبال یک هدف مشترک بوده اند:
سرنگونی حکومت اسلامی در ایران!
البته درباره دلایل این هدف، بسیار می توان سخن گفت ولی همه این دلایل در مسئله محوری «پایان سلطه آمریکا در ایران و منطقه با وقوع انقلاب اسلامی» قابل جمع است.
و اما آغاز اقدامات و تهدیدات آمریکا علیه جمهوری اسلامی به همان دوران پس از انقلاب یعنی در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر و فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران بر می گردد؛ فرمانی که به رئیس جمهور ایالات متحده اجازه می داد تا اموال و دارایی های ایران را توقیف کند که کرد.
این گونه اقدامات در دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان هم ادامه یافت که اوج آن، تحمیل جنگ هشت ساله علیه ایران اسلامی و تشکیل پیمان هایی در سطح جهان بود که نشان می داد تنها عراق با ایران نمی جنگد، بلکه آمریکا و بسیاری از هم پیمانان اروپایی، حامی و پشتیبان عراق در این جنگ هستند. این جنگ البته پس از آن برنامه ریزی شد که آمریکا هیچ گونه امکان نفوذی در کشورمان به دست نیاورد و از این رو، همسایه غربی را تحریک کرد تا با لشکرکشی به ایران، اهداف متعددی را دنبال کند.
جورج اچ دبلیو بوش رئیس جمهور بعدی آمریکا هم همین خطّ کلی را دنبال کرد و در دولت بیل کلینتون نیز همین شرایط تهدید البته با چاشنی لطافت ادامه یافت؛ آن جا که در قالب صحبت های عوام فریبانه برای انحراف افکار عمومی، فشار به ایران در پشت پرده تداوم یافت و دنبال شد.
در دوران جورج بوش پسر یعنی جورج دابلیو بوش، حمله نظامی آمریکا به عراق، باز هم تهدیدی علیه جمهوری اسلامی بود؛ چراکه در عین ناامن شدن همسایه دیوار به دیوار، تهدیدهایی هم علنا انجام می شد که پس از تصرف عراق، نوبت ایران است تا مورد حمله نظامی قرار گیرد. در حقیقت در آن سال ها سیاست براندازی دولت ایران، آشکارتر از همیشه دنبال شد و دولت آمریکا رسما اعلام می کرد که ایران، تهدیدی علیه امنیت جهانی است!
با روی کار آمدن باراک اوباما، البته وی تلاش کرد تا از شیوه دولت جورج دابلیو بوش فاصله بگیرد، اما استفاده از «سیاست چماق و هویج» در رأس برنامه های آمریکا قرار گرفت تا همچنان سایه تهدیدات با تعبیر «چماق» و فریب افکار عمومی با تعبیر «هویج» دنبال شود.
دشمنی های ترامپ با نظام اسلامی، عُریان تر از همیشه
و اما تهدیدهای آمریکا در دوران فعلی یعنی دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، عُریان تر از همیشه است؛ وقتی که وی رسما گروه اقدام علیه ایران را برای هماهنگی اقدامات علیه ایران شکل داد و ضمن اجرایی کردن فرمان هایی مانند ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا، شمشیر را رسما از رو بست.
اقدام اخیر دولت آمریکا در خروج از برجام هم در ادامه همین خطّ مشی تفسیر می شود؛ اقدامی که ضمن برهم زدن توافقات بین المللی، با چاشنی اقدام به تهدیدات بی سابقه در سطح دیپلماتیک همراه است.
و اما از طرف دیگر باید به این نکته هم اذعان کرد که اقدامات و تهدیدات آمریکا علیه ایران تنها به زمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی محدود نمی شود و وقایعی مانند کودتای 28 مرداد 1332 و همچنین تحمیل قانون ننگین کاپیتولاسیون، گواه روشنی بر این ادعاست.
این اقدامات البته در سال های پس از پیروزی انقلاب هم با توطئه هایی مانند واقعه طبس، کودتای نوژه و سرنگون کردن هواپیمای مسافربری و به شهادت رساندن 290 مسافر بی گناه ادامه یافت و در عین حال در تمام این سال ها، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب، در دستور کار آمریکا قرار داشته و دارد.
این امر پس از پیروزی انقلاب اسلامی با راه اندازی جنبش های تجزیه طلبانه در غرب، جنوب و شمال کشور سازماندهی شد و به همین دلیل کشور تا مدت ها در مناطقی مانند کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا، آذربایجان و سیستان و بلوچستان درگیر این تحرکات بود.
افزون بر این، منافقین نیز از هنگام ورود به فاز شورش های مسلحانه و عملیات های تروریستی بسیار وسیع از سال 1360 به بعد، تحت حمایت خاص دولت آمریکا قرار داشتند و در طول این چهار دهه حیات انقلاب اسلامی، تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی این گروه های تروریستی با هدف ایجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنی در کشور و حذف شخصیت های برجسته نظام ادامه یافته است.
در عین حال یکی دیگر از راهکارهای اقدامات تهدیدآمیز آمریکا علیه ایران در طول همه سال های پس از انقلاب، طرح ادعاهای واهی و بی اساس علیه جمهوری اسلامی بوده است؛ امری که با فضاسازی سیاسی و بمباران تبلیغاتی شدید همراه است و ادعاهایی واهی مانند نقض حقوق بشر در ایران، حمایت ایران از تروریسم و گروه های تروریستی در جهان و تلاش ایران برای دستیابی به سلاح های کشتارجمعی بارها و بارها تکرار شده است.
یکی از آخرین اقدامات و تهدیدات آمریکا علیه نظام اسلامی اشاعه تروریسم القاعده و داعش در منطقه بود که ضمن بدنام کردن اسلام، فروپاشی ایران را نیز دنبال کند.
آمریکا هیچ گاه خیر این کشور را نخواسته است و نخواهد خواست
بنابراین نگاهی گذرا به سال ها دشمنی آمریکا با ایران به ویژه در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که آمریکا هیچ گاه خیر این مرز و بوم را نخواسته و نخواهد خواست.
به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها این دشمنی را هشدار داده و فرموده اند:
«مسئله آمریکا یک مسئله جدّی است. آمریکا با ما دشمن است؛ این دشمنی هم با شخص این حقیر یا با شخص سردمداران نظام نیست، با مجموعه نظام اسلامی است.
علّت مخالفت با نظام جمهوری اسلامی هم این است که جمهوری اسلامی آمد و دستِ سلطه آمریکایی را از کشور کوتاه کرد؛ همهی مسئله این است.
آمریکاییها بر یک کشوری با ثروت، با امکانات و در موقعیّت راهبردی حسّاس جغرافیایی مثل ایران، به طورکامل مسلّط بودند؛ انقلاب و جمهوری اسلامی آمدند دست اینها را کوتاه کردند؛ اینها می خواهند انقلاب و جمهوری اسلامی را نابود کنند.
آن ها می خواهند دستور بدهند «باید این کار را بکنید» و ما مانند حاکم فلان کشورِ این منطقه، «بایدِ» آن ها را روی چشم بگذاریم و قبول بکنیم. آن ها این را می خواهند.»
و البته مشخص است که ایران اسلامی، زیر بار این تهدیدات نخواهد رفت و باز هم سربلندتر از همیشه به راه خود که همانا مبارزه با ظلم در سراسر جهان و زمینه سازی برای تشکیل تمدن بزرگ اسلامی و ظهور حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف است ادامه خواهد داد.
انتهای پیام/120