کارشناس ورزش در میزگرد قم فردا: (1)
ورزش در سبد زندگی ایرانی ها در اولویت نیست/ برخی برنامه ها و چشم اندازهای ورزشی بسیار رویایی است
کارشناس ورزش با اشاره به اینکه برخی برنامه ها و چشم اندازهای ورزشی کشور بسیار رویایی و دست نیافتنی است، گفت: ورزش در سبد زندگی ایرانی ها از اولویت بالایی برخوردار نیست و در برخی فرهنگ ها و خانواده ها اصلا ورزش جایگاهی ندارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، محمد مهدی سلطانی در میزگرد اهمیت ورزش همگانی و ضرورت توسعه آن در کشور که در دفتر پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، اظهار داشت: برای ورزش همگانی و بهطورکلی توسعه ورزش در ایران موارد قانونی زیادی وجود دارد؛ اما اینکه چقدر در انجام این امور موفق هستیم جای بحثوبررسی دارد.
وی ادامه داد: طبق اصل سوم قانون اساسی ایران که به امر تربیتبدنی و آموزشوپرورش رایگان برای تمام سطوح توصیه شده و از تکالیف دولت است، تکلیف را مشخص کرده است که چه وظیفهای را سازمانهای مختلف مخصوصاً متولی ورزش دراینخصوص دارند.
آماری که از تعداد ورزشکار ارائه میشود معمولا بر اساستعداد بیمهشدگان ورزشی است.
مدرس دانشگاه با اشاره به تعریف ورزش همگانی گفت: اگر فردی سه جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت تمرین مستمر داشته باشد آن فرد را میتوانیم جز آمار ورزشکاران به حساب بیاوریم. اما متاسفانه آمار و ارقامی که در دسترس است و به آن اشاره میشود با این تعریف تطبیق ندارد و معمولاً بر اساس آمار بیمهشدگان فدراسیون ورزشی که به عنوان ورزشکاران سازمانیافته تلقی میشوند، ارائه می شود. مثلا دانشآموزان و دانشجویان را جزء این آمار به حساب می آورند که هیچکدام از اینها در قالب تعریف ورزشهای همگانی قرار نمیگیرد.
وی اضافه کرد: اگر نگاه گذرایی به وضعیت ورزش کشور داشته باشیم، خواهیم دید اینقدر ورزش در کشور ما وضعیت ضعیفی دارد که اگر فردی در یک خانواده ورزشکار باشد، در جامعه بسیار برجسته به نظر میرسد.
ورزش در سبد زندگی ایرانیها در اولویت نیست
سلطانی در ادامه افزود: ورزش در سبد زندگی ایرانیها از اولویت بالایی برخوردار نیست و در برخی فرهنگها و خانوادهها نیز اصلاً جایگاهی ندارد. این یک عامل اصلی است که بایستی به مردم اطلاعرسانی و آموزش داده شود تا ورزش در سبد زندگی آنها قرار بگیرد.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم از نگاه مدیریتی درخصوص این موضوع صحبت کنیم؛ عوامل مختلفی است که باعث شده است این اتفاق رخ دهد و خانوادهها به سمت ورزش گرایش پیدا نکنند. که یکی ناشی از سوءمدیریت است. بسیاری از مدیرانی که در مسئله ورزش مدیر و متولی هستند سابقه و تخصص ورزشی ندارند. این مهم باعث میشود که این افراد موضوعات ورزش را خیلی درک نکنند و لذا خطای بسیاری در اعمال مدیریت و تدوین برنامه و اجرای آن دارند و از طرفی کسی آنها را از نظر فیزیکی نیز بهعنوان الگو قرار نمی دهند.
کارشناس ورزش ادامه داد: یکی دیگر نیز یکسری آمارسازی و گزارشهایی است که بهصورت ویترینی که جذابیت هم دارد، بهنوعی واقعیت را پنهان کردهاند. آماری که از تعداد ورزشکاران وجود دارد و اعلام شده است بعید میدانم که حتی ۱۰ درصد جمعیت کشور را شامل شود که مشغول به فعالیت بدنی و آن هم در قالب ورزش همگانی قرار بگیرد.
برخی برنامهها و چشماندازهای ورزشی هم عنوان می شود که بسیار رؤیایی است
وی خاطرنشان کرد: برنامههایی که سازمانهای متولی تدوین میکنند و بر اساس مبنا و چشماندازی که برای خود تعریف میکنند حالت رویایی و دستنیافتنی دارد. این هم مقوله دیگری است که باعث شده ورزش در کشور فراگیر نشود.
سلطانی راه حل این مسئله را اینگونه عنوان کرد: ورزش را نمیتوان با زور به افراد تحمیل کرد و بایستی در فرهنگ و سبک زندگی مردم جای بگیرد. در مدارس و مراکز آموزش عالی یک ساعت آموزشی در هفته را به ورزش اختصاص دادهاند. حال باید دید چند درصد از دانشآموزان مشارکت فعال در این برنامه دارند. آیا فعالیت بدنی انجام میدهند و یا نمیدهند؟ حال کسانی که فعالیت بدنی انجام میدهند آیا میزان فعالیتشان با تعریف ورزش همگانی همخوانی دارد یا نه؟
وی اضافه کرد: برای یک دانشجوی مقطع کارشناسی دو واحد درسی برای تربیتبدنی تعریف شده است که چون اولویت آنها نیست اغلب هم با اکراه و اجبار در این کلاس حاضر میشوند؛ اما به فرض مشارکت در طول 4 سال تحصیلی، جمعا 64 ساعت کلاس آموزش ورزش دارند که با آن تعریف ورزش همگانی فاصله بسیاری دارد.
ساعت ورزش در مدارس و مراکز آموزش عالی بسیار اندک است.
این کارشناس ورزش عنوان کرد: در حوزههای علمیه هم به این شکل است و عمومیتی برای ورزش وجود ندارد، اگر بود حتما ملموس بود. هرکسی مدعی شود که ورزش همگانی را انجام میدهد و یا از این نقطه به آن نقطه رسیده، پشتوانه ای ندارد زیرا با علم ورزش و تعاریف و استاندارهایی که وجود دارد همخوانی ندارد. بهنوعی ما خودمان را در پشت آمار و ارقام پنهان کردهایم و از آن هدف اصلی داریم.
وی تأکید کرد: اگر بخواهیم ورزش در جامعه فراگیر شود باید در اولویت های اول سبد خانوادگی افراد قرار بگیرد، مانند غذاخوردن که هر فرد درهرصورت آنرا در اولویت و حائز اهمیت میداند و تحت هر شرایطی غذا را میل می کند؛ باید ورزش هم در کشور اینگونه باشد.
حسین حیدری
انتهای پیام/
وی ادامه داد: طبق اصل سوم قانون اساسی ایران که به امر تربیتبدنی و آموزشوپرورش رایگان برای تمام سطوح توصیه شده و از تکالیف دولت است، تکلیف را مشخص کرده است که چه وظیفهای را سازمانهای مختلف مخصوصاً متولی ورزش دراینخصوص دارند.
آماری که از تعداد ورزشکار ارائه میشود معمولا بر اساستعداد بیمهشدگان ورزشی است.
مدرس دانشگاه با اشاره به تعریف ورزش همگانی گفت: اگر فردی سه جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت تمرین مستمر داشته باشد آن فرد را میتوانیم جز آمار ورزشکاران به حساب بیاوریم. اما متاسفانه آمار و ارقامی که در دسترس است و به آن اشاره میشود با این تعریف تطبیق ندارد و معمولاً بر اساس آمار بیمهشدگان فدراسیون ورزشی که به عنوان ورزشکاران سازمانیافته تلقی میشوند، ارائه می شود. مثلا دانشآموزان و دانشجویان را جزء این آمار به حساب می آورند که هیچکدام از اینها در قالب تعریف ورزشهای همگانی قرار نمیگیرد.
وی اضافه کرد: اگر نگاه گذرایی به وضعیت ورزش کشور داشته باشیم، خواهیم دید اینقدر ورزش در کشور ما وضعیت ضعیفی دارد که اگر فردی در یک خانواده ورزشکار باشد، در جامعه بسیار برجسته به نظر میرسد.
ورزش در سبد زندگی ایرانیها در اولویت نیست
سلطانی در ادامه افزود: ورزش در سبد زندگی ایرانیها از اولویت بالایی برخوردار نیست و در برخی فرهنگها و خانوادهها نیز اصلاً جایگاهی ندارد. این یک عامل اصلی است که بایستی به مردم اطلاعرسانی و آموزش داده شود تا ورزش در سبد زندگی آنها قرار بگیرد.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم از نگاه مدیریتی درخصوص این موضوع صحبت کنیم؛ عوامل مختلفی است که باعث شده است این اتفاق رخ دهد و خانوادهها به سمت ورزش گرایش پیدا نکنند. که یکی ناشی از سوءمدیریت است. بسیاری از مدیرانی که در مسئله ورزش مدیر و متولی هستند سابقه و تخصص ورزشی ندارند. این مهم باعث میشود که این افراد موضوعات ورزش را خیلی درک نکنند و لذا خطای بسیاری در اعمال مدیریت و تدوین برنامه و اجرای آن دارند و از طرفی کسی آنها را از نظر فیزیکی نیز بهعنوان الگو قرار نمی دهند.
کارشناس ورزش ادامه داد: یکی دیگر نیز یکسری آمارسازی و گزارشهایی است که بهصورت ویترینی که جذابیت هم دارد، بهنوعی واقعیت را پنهان کردهاند. آماری که از تعداد ورزشکاران وجود دارد و اعلام شده است بعید میدانم که حتی ۱۰ درصد جمعیت کشور را شامل شود که مشغول به فعالیت بدنی و آن هم در قالب ورزش همگانی قرار بگیرد.
برخی برنامهها و چشماندازهای ورزشی هم عنوان می شود که بسیار رؤیایی است
وی خاطرنشان کرد: برنامههایی که سازمانهای متولی تدوین میکنند و بر اساس مبنا و چشماندازی که برای خود تعریف میکنند حالت رویایی و دستنیافتنی دارد. این هم مقوله دیگری است که باعث شده ورزش در کشور فراگیر نشود.
سلطانی راه حل این مسئله را اینگونه عنوان کرد: ورزش را نمیتوان با زور به افراد تحمیل کرد و بایستی در فرهنگ و سبک زندگی مردم جای بگیرد. در مدارس و مراکز آموزش عالی یک ساعت آموزشی در هفته را به ورزش اختصاص دادهاند. حال باید دید چند درصد از دانشآموزان مشارکت فعال در این برنامه دارند. آیا فعالیت بدنی انجام میدهند و یا نمیدهند؟ حال کسانی که فعالیت بدنی انجام میدهند آیا میزان فعالیتشان با تعریف ورزش همگانی همخوانی دارد یا نه؟
وی اضافه کرد: برای یک دانشجوی مقطع کارشناسی دو واحد درسی برای تربیتبدنی تعریف شده است که چون اولویت آنها نیست اغلب هم با اکراه و اجبار در این کلاس حاضر میشوند؛ اما به فرض مشارکت در طول 4 سال تحصیلی، جمعا 64 ساعت کلاس آموزش ورزش دارند که با آن تعریف ورزش همگانی فاصله بسیاری دارد.
ساعت ورزش در مدارس و مراکز آموزش عالی بسیار اندک است.
این کارشناس ورزش عنوان کرد: در حوزههای علمیه هم به این شکل است و عمومیتی برای ورزش وجود ندارد، اگر بود حتما ملموس بود. هرکسی مدعی شود که ورزش همگانی را انجام میدهد و یا از این نقطه به آن نقطه رسیده، پشتوانه ای ندارد زیرا با علم ورزش و تعاریف و استاندارهایی که وجود دارد همخوانی ندارد. بهنوعی ما خودمان را در پشت آمار و ارقام پنهان کردهایم و از آن هدف اصلی داریم.
وی تأکید کرد: اگر بخواهیم ورزش در جامعه فراگیر شود باید در اولویت های اول سبد خانوادگی افراد قرار بگیرد، مانند غذاخوردن که هر فرد درهرصورت آنرا در اولویت و حائز اهمیت میداند و تحت هر شرایطی غذا را میل می کند؛ باید ورزش هم در کشور اینگونه باشد.
حسین حیدری
انتهای پیام/
نظرات شما