۱۱۰ سال روابط ایران و آمریکا جنوبی
سابقه روابط ایران با کشورهای آمریکای جنوبی به حدود ۱۱۰ سال پیش باز میگردد. در آن زمان اسحاق خان مفخم الدوله، وزیر مختار ایران در واشنگتن، مسافرتهایی به آمریکای جنوبی داشت و عهدنامه مودت و تجارت با کشورهای مکزیک، برزیل، آرژانتین، اروگوئه و شیلی را امضا کرد، اما برقراری روابط سیاسی و گشایش سفارت در کشورهای مزبور در سالهای پس از انقلاب محقق شد.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، روابط تهران با کشورهای منطقه آمریکای لاتین متأثر از نظام بینالمللی و فضای غالب بر آن (جنگ سرد) و موقعیت ایران و کشورهای منطقه هم تحت تاثیر رویکرد کمونیست ستیزی ایالات متحده قرار داشت. در این دوران روابط از ماهیتی کاملاً سیاسی برخوردار بود و «مفاهمه سیاسی» و «دیالوگ» مناسبی باتوجه به ارزشها و ساختار حکومتی یکسان بین کشورمان و کشورهای آمریکای جنوبی جریان داشت و در این میان تهران از نظر غنی بودن ذخایر نفتی هم از جایگاه ویژه ای در میان این کشورها برخوردار بود.
در حال حاضر نیز در راستای توسعه روابط ایران و آمریکای جنوبی همچنین به منظور شرکت در اجلاس وزیران امور خارجه «نم» محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان ۲۹ تیر به کاراکاس سفر کرد، این اجلاس از ۲۱ تا ۲۳ جولای در کاراکاس برگزار شد، ظریف ضمن شرکت در این نشست با تعدادی از همتایان خود نیز دیدار و رایزنی کرد. در این گزارش قصد داریم به روابط آمریکای لاتین با جمهوری اسلامی ایران بپردازیم.
صبح امروز(دوشنبه) این دیپلمات ارشد کشورمان وارد وارد «ماناگوآ» پایتخت نیکاراگوئه شد و قرار است با تعدادی از مقامات ارشد این کشور از جمله رئیسجمهور و همتای خود دیدار داشته باشد و پس از آن رایزنی های خود در منطقه را با سفر به بولیوی ادامه دهد.
فاصله ایران و آمریکای جنوبی مانعی برای گسترش تعاملات
پس از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، تهران از حلقه استراتژیک کمربند امنیتی غرب علیه اتحاد جماهیر شوروی خارج شد. در سالهای اولیه انقلاب با بحرانی شدن روابط ایران و ایالات متحده آمریکا، تعدادی از کشورهای اروپایی و آمریکای جنوبی (شیلی و مکزیک) به تبعیت از تعطیلی سفارت واشنگتن در تهران، سفارتخانههای خود در ایران را تعطیل کرده و تعدادی دیگری از سفارتخانههای آمریکای لاتین در کشورمان هم به حالت غیر فعال درآمد، اما با آغاز جنگ تحمیلی و اعمال تحریمهای اقتصادی علیه تهران، جمهوری اسلامی ایران توسعه روابط با کشورهای آمریکای جنوبی را در اولویتهای خود قرار داد و در این دوران که تا پایان جنگ و نخستین سالهای ۱۳۷۰ ادامه داشت، سفارتخانههای ایران در کشورهای شیلی، اروگوئه، کوبا، نیکاراگوئه و کلمبیا افتتاح و کار خود را آغاز کردند.
البته آمریکای لاتین از دیرباز در حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تعاملاتی با کشورمان داشت، ولی بعد از انقلاب اسلامی این منطقه در اولویت بندی ایران نبود، در نتیجه در این دوره میان کشورمان و دولتهای آمریکای لاتین شاهد توسعه روابط و همکاری خاصی نبودیم، اما با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و رونق گرفتن بحث استعمار زدایی در کشورهایی مانند بولیوی و کوبا رنگ بوی تازهای به خود گرفت و با تشکیل سازمان ملل این کشورها با جدیت در مسیر خروج از زیر بار سلطه استعمار گران و به طور خاص آمریکا برآمدند، در همین راستا روابط ما با کشورهای دیگر این منطقه حالتی ایدئولوژیک به خود گرفت و مناسبات تهران با کشورهایی مانند کوبا و ونزوئلا که نگرشهای ضد امپریالیستی داشتند و به لحاظ دیدگاه سیاسی به ما نزدیک بودند، افزایش یافت.
این نکته را نباید فراموش کرد که قبل از انقلاب ایران با ونزوئلا و بولیوی تحت سایه اوپک رابطه داشت، همچنین صادرات قهوه و شکر هرچند به مقدار کم بین آنها انجام میشد، ولی در حقیقت تهران هیچ زمانی رابطه اقتصادی هدفمندی باکشورهای آمریکای لاتین نداشت، به عبارت دیگر تعاملات ما با این منطقه همواره تحت تاثیر تحولات سیاسی و جهانی بوده است، در واقع آمریکای لاتین جزء کشورهای صادر کننده مواد خام محسوب میشود، ولی فاصله ایران از این منطقه و هزینههای حمل ونقل مانع رابطه گسترده ایران و آمریکای لاتین میشود.
کشورهای آمریکای لاتین ظرفیت های لازم در راستای تامین نیازهای ایران را دارند
با نگاهی به آمار تبادلات تجاری میتوان گفت که بهره برداری ایران از ظرفیت اقتصادی منطقه آمریکای لاتین بسیار پایین بوده است، درحقیقت رابطه تهران با کشورهای این منطقه دورهای بوده است، به این معنی که در برههای معین با توجه به گرایش خاص رئیس جمهور منتخب، با برخی از کشورهای این منطقه تعامل داشته ایم، ولی بعد از مدتی این روابط قطع میشد همچنین شرایط تحریمی که توسط جامعه جهانی به ما تحمیل میشود هم نحوه رویکرد و میزان تعاملاتمان با این منطقه اثرگذار بوده است.
در حال حاضر هم باتوجه به تحلیلهای موجود میتوان دید که در دولت فعلی رابطه ما با کشورهای آمریکای لاتین کمتر شده است؛ البته دستگاه دیپلماسی به تنهایی مقصر کاهش روابط با این منطقه نبوده و بخشهای مختلف دولت برای ارتقا روابط در این زمینه باید پیش قدم شوند، بسیاری از مردم تصور میکنند که مناسبات تهران با کشورهای آمریکای لاتین تنها در ونزوئلا خلاصه میشود، در حالی که با سایر کشورهای آمریکای لاتین هم ارتباط داشتیم و کلید این رابطه با ونزوئلا در دوران خاتمی زده شد و احمدی نژاد ادامه دهنده این در باز شده بود.
آمریکای لاتین بازاری مناسب برای کالاهای ایران
امیرحسین تفرشی کارشناس مسائل آمریکای لاتین در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به افزایش روند تعاملات و روابط با منطقه آمریکای لاتین، گفت که کشورهای حوزه شمال (آمریکای شمالی) بازار کالاهای ایران نیستند چراکه کشور ما از لحاظ کیفی و استانداردهای تولید قادر به صادرات کالاهای خود به این منطقه نیست بنابراین جمهوری اسلامی ایران باید بازارهای جنوب یعنی منطقه آمریکای لاتین را شناسایی وتوسعه بدهد چراکه ما از لحاظ کیفی و استانداردهای تولید، امکان صادرات محصولات خود به این مناطق را داریم.
وی همچنین اظهار کرد که ایران از لحاظ کمّی و قیمتی میتواند رقابت و صادرات گستردهای در بازارهای جنوب (آمریکای لاتین) داشته باشد در حالی که در بازارهای شمال این امکان وجود ندارد٬ بنابراین توسعه روابط با این منطقه در راستای سیاستهای کلان جمهوری اسلامی رونق تولید و توسعه آن را به همراه دارد.
ایران و ونزوئلا کشورهایی که تحریم ها را شکستند
در واقع رابطه جنوب _جنوب در سیاست خارجی ایران اهمیت خود را از دست داده است، چراکه جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر بیشتر درگیر رایزنی با قدرتهای غربی بوده است و افزایش تحریمها و بد عهدیهای اروپا منجر به درگیری ایران با ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی شد که میتوان گفت، بی توجهی ایران به آمریکای لاتین از آن نشات می گیرد، البته تاحدی با آرژانتین در زمینه کالاهایی نظیر سویا، قهوه و شکر داد و ستد داشتیم، اما انتظار ما بی از آن بود.
این درحالی است که هر یک از کشورهای آمریکای لاتین ظرفیتهایی دارند که اگر به طور هدفمند و در غالب روابط جنوب _جنوب برای آن برنامه ریزی شده و تمرکز لازم ایجاد شود سودهای اقتصادی سرشاری را برای ایران به همراه خواهد داشت.در حقیقت کشوری مانند مکزیک علاوه بر نفت، محصولات کشاورزی دارد، ولی موج چپ آمریکای لاتین جای خود رابه دولتهای راستگرا داده است و در برزیلی که هیچگاه همکاری با اسرائیل مطرح نبود، امروزه شاهد بارقههایی از صهیونیست هستیم هرچند که ژائیر بولسونارو رئیس جمهور این کشورتوسط قشر نخبه محدود میشود، اما با این حال نشانههایی از گسترش رابطه اسرائیل با برزیل دیده میشود.
در واقع منطقه آمریکای لاتین تحت فشار ایدئولوژیهای راستگرا و طرفدار ایالات متحده آمریکا است و کشوری مانند ونزوئلا هم مانند ایران با فشار تحریمی واشنگتن دست و پنجه نرم میکند، بنابراین دو این دو کشور میتوانند با هم رابطه مفیدی داشته باشند.
آمریکای لاتین بسیار قابل اعتمادتر از کاخ سفید
الهه نوری غلامی زاده کارشناس مسائل آمریکای لاتین در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت که ایران باید در شرایط تحریمی، ظرفیتهای اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین را شناسایی کند و تعاملات خود را با این منطقه بهبود ببخشد، چراکه بسیاری از کشورهای این منطقه دارای منابع غنی آب شیرین هستند و در حقیقت منبع اقتصادی در سالهای آینده ارزشی به مراتب بیشتر از نفت خواهد داشت و بسیاری از کشورها به آب شیرین نیاز اساسی خواهند داشت.
وی همچنین افزود که در شرایط تحریم، برقراری روابط هدفمند برای کوتاه مدت و میان مدت با کشورهای آمریکای لاتین به نفع ما است، بنابراین ایران باید با برنامه ریزی هدفمند کشورهای هم پیمان خود را حفظ کند، همچنین می توان با برقراری تعاملات با سایر کشورهای این منطقه، روابط خود را گسترش داد. در واقع ترامپ با خروج از بسیاری از معاهدههای بین المللی سیاستهای اشتباهی را اتخاذ کرده است، اما ما میتوانیم از این خطاهای واشنگتن به نفع خودمان و در راستای برقراری رابطه با کشورهای آمریکای لاتین استفاده کنیم.
نوری غلامی زاده ادامه داد که کشورهای آمریکای لاتین بسیار قابل اعتمادتر از ایالات متحده و کشورهای اروپایی هستند، بنابراین ایران باید هزینههای اولیه همکاری اقتصادی با آمریکای لاتین را بپذیرد و با یک برنامه ریزی بلند مدت روابط خود را بهبود ببخشد.
ارتباط با آمریکای لاتین چه منافعی در بر دارد؟
در حقیقت آمریکای لاتین میتواند مزیتهای اقتصادی زیادی برای ما داشته باشد چراکه با توجه به بارندگی زیاد این منطقه، میتوانیم در زمینه کشت فراسرزمینی و خرید زمین برای کشاورزی، در مناطقی مانند برزیل، آرژانتین، پاراگوئه و ونزوئلا زمینهایی را خریداری کرده و محصولات مورد نیاز خود نظیر نیشکر، سویا و ذرت را تامین کنیم، در واقع تعاملات با مناطق آمریکای لاتین به نگاه دولت برمی گردد و دولت یازدهم و دوازدهم نگاه مثبتی به این منطقه نداشتند و بیشتر ارتباطمان جنبه تشریفاتی داشت در صورتی که قبل از این دولت ارتباط خوب و در حال توسعهای با آنها داشتیم بنابراین وزارت خارجه و دولت ما باید در زمینه ارتباط با منطقه آمریکای لاتین همتی به خرج دهند لذا تعامل با این منطقه منافع بیشتری را در برابر اروپا برایمان داشته دارد در نتیجه زمانی که برای مذاکره با آمریکا و اروپا در این چند سال به هدر دادیم اگر صرف کشورهای آمریکای لاتین میشد، به طور حتم منافع بیشتری نصیبمان میشد.
نگاه حاکم بر سیاست خارجی دولت ها تعیین کننده روابط تهران_کاراکاس است
روابط ایران با آمریکای لاتین بر اساس نوع نگاه حاکم بر سیاست خارجی کشورمان دنبال میشود و در حقیقت این نگاه در دو دولت گذشته شمال محور بود که منجر به کاهش تعاملاتمان با منطقه آمریکای لاتین شد؛ دستگاه دیپلماسی کشورمان در دولتهای اخیر به توسعه روابط با آمریکای شمالی و اروپای غربی توجه بیشتری داشتند، بنابراین کشورهای آمریکای لاتین که در حوزه جنوب واقع هستند جایگاهی در دایره تعاملات با تهران ندارند.
در گذر زمان شاهد کمتر شدن روابط اقتصادی کشورمان با منطقه آمریکای لاتین بودیم چراکه در سالهای اخیر نگاه به تعامل تجاری تهران با آمریکای شمالی به حدی بوده است که میتوان گفت، روابط ایران با برخی از کشورهای این منطقه در حوزه اقتصادی به نقطه صفر رسید چرا که نگاه حاکم بر سیاست خارجی دولتها شمال محور بوده است بنابراین برای پیشرفت و توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکای لاتین ابتدا باید در نوع نگاه سیاسی و روابط خارجی خود تغییراتی ایجاد کنیم چراکه در غیر اینصورت تحولی جدی در روابط ما با منطقه آمریکای لاتین و سایر کشورهای محور جنوب به وجود نخواهد آمد.
زمانی که برای مذاکره با کشورهای اروپا و آمریکا به هدر رفت باید صرف منطقه آمریکای لاتین میشد
محسن شاطر زاده کارشناس مسائل آمریکای لاتین در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به نوع نگاه حاکم بر سیاست خارجی ایران در برقراری ارتباط باسایر کشور ها،گفت که بعد از انقلاب اسلامی، روابطمان با منطقه آمریکای لاتین فراز و نشیبهای زیادی داشت، چراکه با روی کار آمدن دولت جدید در تهران تغییرات جدی در سیاست خارجی کشورمان به وجود آمده است لذا دولتها با نگاههای متفاوت باعث ایجاد شیوههای گوناگون سیاست گذاری در مناطق مختلف شدندهمچنین با تغییر دولتها شاهد تغییرات جدی در سطح روابط و مناسباتمان با منطقه آمریکای لاتین بودیم در حقیقت این موضوع منجر به گیج شدن روسای این منطقه، نسبت به اتفاقات و خواستههای کشور ایران شد.
وی ادامه داد که مقامات کشورهای آمریکای لاتین متوجه شدند که با تغییر دولت ایران روابط و مناسبات ما هم دستخوش تحولاتی میشود، بنابراین باید آگاه باشیم تغییر و تحول در سیاست کشور اعتبار ایران را در برابر کشورهای آمریکای لاتین از بین میبرد و موجب آن میشود که به تهران به چشم یک شریک تجاری مطمئن و با ثبات نگاه نشود.
شاطر زاده یادآور شد که در دولتهای نهم و دهم جمهوری اسلامی ایران، شاهد افزایش کمّی روابط با کشورهای آمریکای لاتین بودیم؛ تعداد سفارتها و رفتوآمدها افزایش پیدا کرد، ولی این موضوع پشتوانه سازی نشد بنابراین به توسعه روابط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی منجر نشد بنابراین منحصر ماندن روابط ما با کشورهای آمریکای لاتین در روابط سیاسی موجب آن شد که با تغییر سلیقه در دولت ایران، تعاملاتمان نیز از بین برود، در حالی که اگر روابط مان با مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پشتوانهسازی میشد، این اتفاق نمیافتاد.
برای بهره برداری از ظرفیتهای آمریکای لاتین به برنامه ریزی کلان نیاز داریم
با این حال ایران در حوزه توسعه روابط خارجی و ارتباط در تلاش است که خود را به یک منطقه جغرافیایی نظیر آمریکای شمالی و اروپای غربی محدود نکند چرا که با توزیع روابط بین مناطق جغرافیایی گوناگون، آسیبهای وارده به کشور به حداقل میرسد. در حقیقت ایران با یک برنامه ریزی چند ساله اقتصادی میتواند از ظرفیتهای آمریکای لاتین بهره ببرد، جنبشهای تبلیغ اسلام در منطقه آمریکای لاتین، بسیار فعال است، همچنین به لحاظ اقتصادی با یک برنامه ریزی معین و شناسایی هریک از فاکتورهای اقتصادی کشورهای این منطقه، میتوان از این ظرفیت کشورهای این حوزه استفادههای لازم را داشته باشیم، همچنین تهران برای دور زدن تحریمها، میتواند با کشورهایی نظیر شیلی و مکزیک تعامل برقرار کند چراکه روی کار آمدن آندرس مانوئل لوپز اوبرادور رییس جمهور مکزیک شرایط خوبی در روابط با ایران محیا کرده است، در نیکاراگوئه، بولیوی و کوبا که از دیر باز با جمهوری اسلامی رابطه داشته اند هم شرایط به مراتب بهتر از گذشته بوده و لازم است که ما از این فرصتها به بهترین نحو استفاده کنیم.
سفر ظریف به کاراکاس در راستای گسترش روابط با متحدان و شرکت در اجلاس عدم تعهد
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بامداد شنبه با استقبال همتای ونزوئلایی خود وارد کاراکاس پایتخت ونزوئلا شد. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران عصر جمعه (۲۸ تیر) پس از ۶ روز، نیویورک را برای شرکت در اجلاس جنبش عدم تعهد در ونزوئلا ترک کرد.
سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پیشتر درباره این سفر گفت که ظریف در کاراکاس در اجلاس مهم وزیران خارجه عضو جنبش عدم تعهد شرکت و سخنرانی خواهند کرد، همچنین وزیرخارجه ایران در کنار این اجلاس، با همتایان خود دیدارهای دوجانبه و منطقهای هم خواهند داشت و همچنین با نیکلاس مادورو رئیس جمهوری و دیگر مقامات این کشور همچون وزیر امور خارجه، رئیس مجلس دیدارهای دوجانبه و جداگانه خواهند داشت.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران خاظر نشان کرد که ظریف پس از ونزوئلا، عازم نیکاراگوئه و بولیوی به عنوان دو کشور متحد و دوست ایران در آمریکای لاتین میشوند و آخرین تحولات روابط دوجانبه اعم از سیاسی و اقتصادی را با مقامات آن کشورها مورد بحث قرار خواهند داد.
نگاهی به تاریخچه جنبش عدم تعهد/ جنبش غیرمتعهدها تا امروز به بسیاری از اهداف خود رسیده است/ ونزوئلا برنده جنگ افروزی آمریکا
جنبش غیر متعهدها بعد از سازمان ملل بزرگترین نشست از لحاظ تعداد کشورهای شرکت کننده در آن است چراکه کشورهایی از ۵ قاره در آن مشارکت دارند، در حقیقت غیر متعهدها از سال ۱۹۶۱ میلادی توانسته در موضوعات بین المللی تاثیر فراوانی بگذارد، در واقع این سازمان در اوج جنگ سرد در بلگراد، پایتخت یوگسلاوی، تأسیس شد و شامل کشورهایی میشد که به هیچیک از بلوکهای قدرت نظام جهانی وابستگی و تعهدی نداشتند، همچنین از بنیان گذاران آن می توان جمال عبدالناصر دومین رئیسجمهور مصر، جواهر لعل نهرو اولین نخستوزیر هند و احمد سوکارنو نخستین رئیسجمهور اندونزی نام برد.
در حقیقت جنبش غیرمتعهدها تا امروز توانست، به بیشتر اهداف خود برسد،اگرچه در طی سالهای مختلف برخی از کشورها علی رغم وابستگیهای سیاسی در قالب جنبش غیر متعهدها هم مشارکت دارند، ولی در هر حال این جنبش توانسته نقش بسیاری در حوزه نظام بین الملل ایفا کند.
می توان گفت که جنبش غیر متعهدها از ۶ سال پیش که ریاست آن به ایران واگذار شد، به یک جایگاه رفیعی ارتقا پیدا کرد چراکه تهران با ایجاد دستور کارهای لازم تلاش کرد تا زمینه را برای تاثیر گذاری موثر غیر متعهدها روی مسائل بین المللی، ایجاد کند، بنابراین جنبش غیرمتعهدها تا امروز توانست، به بیشتر اهداف خود برسد،اگرچه در طی سالهای مختلف برخی از کشورها علی رغم وابستگیهای سیاسی در قالب جنبش غیر متعهدها هم مشارکت دارند، ولی در هر حال این جنبش توانسته نقش بسیاری در حوزه نظام بین الملل ایفا کند.
در واقع از ۳ سال پیش که ریاست جنبش غیر متعهدها به ونزوئلا منتقل شد، این کشور هم به نوبه خود تلاش کرد که مواضع ایران را دنبال کند، ولی نظام بین الملل طی ۴ سال گذشته به دلیل درگیری کشورهای غرب آسیا با پدیدهایی مثل داعش، تروریستهای تکفیری و نا امنیهایی که در عراق و سوریه افتاد، شرایط به گونهای بود که جنبش عدم تعهد نتوانست به وظایف خود عمل کند.
همانطور که می دانیم چند سالی که ریاست جنبش عدم تعهد بر عهده ونزوئلا بود، کاراکاس تحت فشار سنگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی غربی به رهبری ایالات متحده، قرار گرفت و فرصت آن را نداشت که از جنبش عدم تعهد در مسیر ارتقاء بینش افکار عمومی استفاده کند، با این حال بعد از مرگ چاوز همه انتظار داشتند که حکومت مرکزی ونزوئلا سرنگون شود، ولی همانطور که شاهد بودیم طی ۶ ماه گذشته به قدری فشار بر روی کاراکاس سنگین شد که تا مرز کودتا پیش رفت، با این وجود ونزوئلا اکنون در حال برگزاری نشست جنبش عدم تعهد است، و این بدین معناست که کاراکاس توانسته به یک ثبات نسبی برسد و از بحرانی که آمریکاییها و غربیها ایجاد کرده بودند، عبور کند.
این نکته را نباید فراموش کرد که آمریکاییها طی ۴ ماه گذشته ادعا می کردند، دولت مادورو سرنگون شده است و با حمایت از خوان گوآیدو عملا آن را به عنوان رئیس جمهور شناخته بودند، ولی امروز شاهد هستیم که دولت مستقر ونزوئلا همچنان پا برجاست و توانسته بسیاری از نا آرامیها را پایان ببخشد، در نتیجه این موضوع خبر از ظرفیت بسیار بالای موجود در کاراکاس دارد.
سفر ظریف به کاراکاس فرصت بسیار استثنایی در راستای توسعه روابط ایران است
حسن عابدینی کارشناس سیاست خارجی در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به سفرظریف به کاراکاس، گفت که این سفر بعد از عهد شکنی مستمر آمریکا و کشورهای اروپایی ، حکایت از آن دارد که ایران اقدام به توازن سیاست خارجی خود در تمامی جغرافیای سیاسی بین الملل کرده است، در حقیقت این فرصت بسیار استثنایی برای کشور ما است که بتواند فارغ از چشم داشت به کشورهایی که اساس همکاری شان مبتنی بر استعمار و سلطه طلبی است با سایر مناطق دنیا روابط خود را توسعه دهد که خوشبختانه در این حوزه هم موفق بوده است.
وی همچنین با اشاره به روابط ایران با آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی در طی یک دهه گذشته، خاطر نشان کرد که کشورهای آمریکای لاتین طی ۱ دهه گذشته ظرفیت بسیار خوبی را در گسترش روابط خود با ایران داشتند و به نظر میرسد که سفر ظریف به کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی، که هم اکنون به ونزوئلا، گواتمالا و بولیوی خواهد بود، زمینه گسترش روابط را فراهم میکند و این موضوع میتواند به نفع ملتهای دو منطقه تمام شود.
اجلاس غیر متعهدها ظرفیت کاهش فشار تحریمها را دارد
همچنین ابوالفضل ظهره وند سفیر سابق ایران در افغانستان در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با بیان اینکه توجه دولت دوازدهم ایران به اهمیت برقراری ارتباط با ونزوئلا گام مثبتی است، گفت که باید منتظر باشیم که در قبال این رابطه استراتژیک چه اقدام متناسب و راهبردی انجام میشود، در حقیقت دولت کاراکس مانند سایر دولتها در حال رسیدگی به وضعیت کشور است، ولی در مسیر گذران امور خود، با فشارهای آمریکا، کلمبیا و برزیل مقابله میکند و هردو کشور ایران و ونزوئلا تحت تحریم کاخ سفید هستند بنابراین میتوانند رابطه مثبتی با یکدیگر داشته باشند.
وی همچنین اضافه کرد که ایران نقش بایستهای را که در دولت دهم در زمینه ارتباط با آمریکای لاتین از خود تعریف کرده بود را ۶ سال رها کرد، ولی اکنون امیدواریم، ظریف در این زمان باقی مانده در دولت دوازدهم اقدام بایسته را در قبال متحدین کشورمان انجام دهد، در حقیقت کشورهای عدم تعهد از یک وزن و باربسیار مهمی در محیط بین الملل برخوردار است، بنابراین اگر چنانچه ما بتوانیم یک گفتمان و مواضع دقیقی را در نشست وزرای خارجه عدم تعهد مطرح کنیم، در راستای کاهش فشارهای تحریمی میتوانیم از آن بهره ببریم.
ظهره وند تاکید کرد که همه چیز به رویکرد و اراده ما بستگی دارد وگرنه ظرفیت برای مقابله، خنثی سازی تحریمها و فشارهای واشنگتن بسیار زیاد است، در حقیقت با استفاده مناسب از ظرفیتهایی مانند نشست جاری در کاراکاس، میتوانیم فشار تحریمها را کم کنیم.
آمریکای جنوبی از حیاط خلوت واشنگتن تا استقلال
در نتیجه می توان گفت که آمریکای لاتین از جمله مناطقی که در سیاست خارجی ایران از اهمیت روزافزونی برخوردار میباشد. این منطقه در بر گیرنده امکانات وسیعی در زمینه منابع طبیعی و ظرفیتهای بالقوه اقتصادی است کما اینکه به خاطر ماهیت قابلیتهای اقتصادی – سیاسی اش برای بیشتر کشورهای جهان از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
در واقع، منطقه آمریکای لاتین از نظر منابع نفت و گاز منحصر به فرد است. به عنوان مثال، بر اساس منابع نفتی کشف شده در ونزوئلا، این کشور رتبه اول را در جهان از نظر ذخیره منابع نفتی از آن خود کرده و عربستان سعودی را که تا پیش از این چنین رتبهای داشت، پشت سر گذاشته است. البته فقط ونزوئلا از منابع نفتی و گازی برخوردار نیست، بولیوی، اکوادور و آرژانتین نیز دارای چنین منابعی هستند، همچنین کشور نیکاراگوئه بیشترین دریاچههای آب شیرین دنیا را دارد و برزیل یکی از هشت قدرت صنعتی جهان است.
هرچند در بسیاری از دههها این منطقه به دلیل مجاورت جغرافیایی به عنوان حیاط خلوت آمریکا مطرح بوده است، اما امروز در پرتو روندهای سیاسی جدید همچون جهانی شدن و منطقه گرایی، دیگر نام بردن از حیات خلوط برای این کشورها مناسب نخواهد بود. چرا که فضای تعاملات بین الملل در بستر چنین روندهایی به سمت گسترش و بهره گیری از ابزار دیپلماسی حرکت میکند. بنابراین، در چنین چارچوبی جمهوری اسلامی ایران با درک الزامات منطقه گرایی و ضرورت ارتباطات فرامنطقه ای، تلاش میکند تا روابط خود با کشورهای آمریکای جنوبی را پیش ببرد، بنابراین میتوان گفت به شرط دنبال کردن برنامهای هدفمند در کشورهای آمریکای لاتین، میتوانیم منافع خود را تامین و راهی برای افزایش همکاریها و کاهش اثر تحریمها بیابیم.
انتهای پیام/
نظرات شما