چرا برهم زدن تمرکز کیروش در آستانه جام ملتها خودکشی است؟
تجربه به ما نشان میدهد نباید آنچه در گذشته رخ داد و اشتباه بود را دوباره تکرار کنیم.
افشین قطبی، سرمربی باسوادی است که این روز ها دوباره به فوتبال ایران بازگشته است. اما هرگز نمی توان از این اشتباه بزرگ او چشم پوشی کرد. اشتباهی که تیم ملی را چهار سال به عقب برد تا یوزها برای تعبیر رویایی که دست نیافتنی بود، باز هم صبر کنند.
حالا همه می گویند فدراسیون فوتبال کلمبیا با کارلوس کیروش به توافق رسیده و این مربی بعد از جام ملتها به عنوان سرمربی کلمبیا انتخاب می شود. این که فدراسیون فوتبال کلمبیا قصد داشته این مربی را بعد از ماه ژانویه به عنوان سرمربی انتخاب کند ولی کیروش تا پایان جام ملتها با ایران قرارداد دارد و نمی خواهد یوز ها را تنها رها کند. اجازه می دهیم بگویند تمام موانع برای حضور کیروش در تیم ملی کلمبیا برداشته شده است.
اما هرچه، نباید در سرنوشت ماه تاثیرگذار باشد. این یک حقیقت است که همه باید بپذیریم، این تیم را کیروش ساخته است. او قدم به قدم بازیکنانش را شمرده تا زمینی را متر کند که حالا تنها کمپ اختصاصی تیم ملی در ایران است. دستیار الکس فرگوسن می داند چگونه با بازیکنی در اروپا بازی می کند، به کار و تمرین بپردازد. حالا تیم ملی ایران بیش از هر زمانی در تاریخ خود، در خارج از مرز های کشور می درخشد. از سامان قدوس تا کریم انصاری فرد، یوز ها قاره سبز را از انگلیس تا فرانسه گرفته اند.
این تیم خالی نمی کند. این تیم سرنوشت 2011 را نمی خواهد. چند تا از ستاره های قطبی در آن روز ها با هم اختلاف پیدا کرده بودند، خاک میزبان مسابقات 2019، میزبان اردوی ایران در سال 2011 بود و هنوز هم، با گذشت هشت سال از آن روز های تاریک، خاطرات بدی از اردو تیم ملی ایران به یاد آورده می شود. آن روز هایی که انتقاد ها اوج گرفت. جنگ نرم و همه بد بودن در لباس سفید ایران مثل سایه ای سیاه حضور پیدا کرده بود.
کارلوس کیروش این حقیقت را می دانست. او نمی خواهد تاریخ فوتبال ایران دوباره نمای سیاهش را نشان دهد. هر چه که هست، برای یک ماه و دو ماه دیگر است. شاگردان کیروش عاشقانه در خدمت او قرار گرفته اند تا ایران، رویایی را ببینید که بیش از چهل سال است در خواب می بیند. حالا همه از قهرمانی ایران صحبت می کنند، از روزنامه های قطری تا رسانه های اروپایی. در چنین شرایطی، ایران می خواهد حرف را به واقعیت تبدیل کند.
کیروش و شاگردانش می خواهند یک دیالوگ مهم "درباره الی" را زیر سوال ببرند: «یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه...».
یوزها نه پایان تلخ را می خواهند و نه تلخی بی پایان را. آن ها پایان را می خواهند، تنها چیزی که در این سال ها برایش جنگیده اند.
انتهای پیام/
نظرات شما