واکنش دانش آموخته دانشگاه گریفیث استرالیا به اظهارات اخیر معاون علمی رئیس جمهور؛
آقای ستاری مسبب کم اعتبار شدن مدرک دانشگاهی شما و امثال شما هستند / بیراهه نروید و قدری تامل کنید
استاد دانشگاه و دانش آموخته دانشگاه گریفیث استرالیا ضمن انتقاد از اظهارات اخیر معاون علمی رئیس جمهور، گفت: آقای ستاری مسبب کم اعتبار شدن مدرک دانشگاهی شما و امثال شما هستند.
دکتر شاهین صادقی نسب در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا با اشاره به اظهارات اخیر ستاری معاونت علمی ریاست جمهوری که در توصیهای به دانشجویان بیان داشته که از مدرک گرفتن در این مملکت به هیچ جا نمیرسند، اظهار داشت: آقای دکتر ستاری یکی از مهمترین اصولی که در ادبیات مدیریت وجود دارد چه در مدیریت بخش خصوصی و چه در مدیریت بخش عمومی اصل مسئولیتپذیری و پاسخگویی است بدین معنی که مدیر دولتی بر اساس اختیاراتی که به وی دادهشده است باید به همان اندازه پاسخگوی اعمال و رفتار و تصمیمات خودش در محضر ملت باشد آقای ستاری به جوانانمان به دانشجویان مان گفتند به دنبال مدرک دانشگاهی نباشید آینده این کشور مدرک دانشگاهی نیست و این مدرک به درد شما نمی خورد.
مسبب کم اعتبار شدن مدرک دانشگاهی ما کیست
وی ادامه داد: جناب آقای دکتر ستاری مسبب این مسئله کیست؟ مسبب کم اعتبار شدن مدرک دانشگاهی ما کیست؟ آیا غیر از شما و امثال شما که در این سالها در قامت متولیان تعالی علمی کشور بودهاید شما معاون علمی ریاست جمهوری هستید از شما بعید است این نوع صحبت کردن، اصلی را که عرض کردم از مسئولیتپذیری و پاسخگویی بدین معنی است که با شنیدن حرفهایی ازایندست از طرف بزرگانی مثل شما انسان به این فکر فرو میرود که عمیقاً در فقر مدیریت دولتی به سر میبریم در پرورش مدیران دولتی بسیار ضعیف عمل کردهایم اگر کسی پزشک خوبی است لزوماً به این معنی نیست که مدیر بهداشت خوبی میشود یا شخصی مهندس خوبی است لزوماً به این معنی نیست که وزیر راه و شهرسازی خوبی است این سمتها نیازمند حضور مدیران ویژه دولتی هستند اینیک سمت مدیریتی است نه یک سمت تکنیکی!
شما مدیر خوبی نیستید
صادقی نسب افزود: شما مدیریت معاونت علمی را بر عهدهدارید شما ممکن است که یک نخبه علمی باشید که همینطور هم است اما مدیر خوبی نیستید حضور شما در آن سمت خطا است زیرا صرفاً به دلیل اینکه شما نخبه علمی بودید تصور کردند که مدیر خوبی هم میشوید نتیجه آن را اکنون مشاهده میکنیم.
وی بیان داشت: مشکلات ما از جاهای مختلف شروع شد بلاهایی که سر دانشگاه آمد ازآنجایی شروع شد که در راستای خصوصیسازی بیحسابوکتاب انواع و اقسام مجوزهای تا سیس دانشگاه به افرادی داده شد که در بسیاری از موارد فاقد صلاحیت دارا بودن مجوز دانشگاهی بودند مشکلات ما ازآنجایی آغاز شد که در اعزام بورسیهها به خارج از کشور خطاهای بسیار بزرگی را مرتکب شدیم مسئولین ما فرزندان و دوستان و اقوام آشنایان خودشان را مورد رحمت و لطف قراردادند و کاملاً بیضابطه و با فساد و رانت برای تحصیل به خارج از کشور فرستادند.
بسیاری از دانشجویان بورسیه توانایی صحبت کردن به زبان انگلیسی را ندارند
استاد دانشگاه تهران افزود: من در استرالیا مشاهده میکردم که متأسفانه بسیاری از دانشجویان بورسیه ما حتی توانایی صحبت کردن به زبان انگلیسی در آن کشور را ندارند چون ملاک انتخاب آنها نامناسب بوده است انسانی که نمیتواند به زبان بینالمللی صحبت کند برای کشور چه ارمغانی را میتواند بیاورد اصلاً چه دانشی را آموخته است کسی که زبان آنها را متوجه نشده چطور میتوان ادعا کند که توانسته ازآنجا بهره علمی ببرد غیر از افرادی که پناهندگی میگیرند و در همان کشور میمانند که واقعاً مایه شرم است عدهای هم بازمیگردند اتفاقاً این افراد عضو هیئتهای علمی دانشگاهها میشوند و در آنجا ضربات سنگینتری به بدنه دانشگاه زده میشود.
وی تأکید کرد: بعضاً متأسفانه کسانی را در دانشگاهها بهعنوان عضو هیئتعلمی جذب میکنیم که حتی نمیتوانند مقالات و کتابهای بینالمللی را از رو بخوانند و چیزی برای عرضه کردن به دانشجو ندارند استاد دانشگاهی که به این شکل باشد مدرک آنها به همان مقدار ضعیف است.
صادقی نسب تأکید کرد: مشکل ازآنجایی آغاز شد که مسئولین در عطش لقب آقای دکتر و خانم دکتر آقای مهندس و خانم مهندس خودشان را بهزور به دانشگاهها تحمیل کردند در حین خدمت و درحالیکه مسئولیتهای بزرگی دارند ادعا دارند که مدارج بالای دانشگاهی را هم گرفتهاند در اینجا یک جای کار مشکل دارد این هجوم و حمله مسئولان به دانشگاهها و دریافت مدارک رانتی ضربات بسیار سنگینی به پیکره دانشگاهها وارد کرده و دانشگاه را از مسئولیت حرفهای فعلی دانشجو پروری خودش خارج کرده است.
وی افزود: جناب آقای ستاری با خودتان فکر کردید که چرا رتبهبندی دانشگاههای اصلی کشور ما هرروز در عرصه بینالمللی در حال سقوط است دلایلی را عرض کردم دلایل دیگر اینکه در کشور نهضت مقالهنویسی و کتاب نویسی راه انداختید هرکسی حتی هیچ حرفی هم نداشت بیدلیل شروع به نوشتن کتاب و مقاله کرد اساتید دانشگاهی داریم که چند صد مقاله و تألیف و ترجمه دارند یعنی استاد واقعاً اینهمه حرف درجهیک برای گفتن داشته است؟!
صادقی نسب تصریح کرد: ببینید انیشتین و نیوتن چند کتاب و مقاله دارند، نوشتن زمانی است که انسان حرفی برای گفتن داشته باشد آن بورسیهای که به خارج از کشور فرستادید وقتی بازگشت برای شما ترجمههای افتضاحی را نوشت که برای دانشجویان ما قابلخواندن نیستند.
وی ادامه داد: اسم آن را تألیف گذاشتید در حالی که ترجمه بود این بیتقوایی تا کجا ادامه دارد؟ با آن ترجمه افتضاح بعضاً برخی از فصول کتاب حذف میشود زیرا نتوانسته آن را ترجمه کند زیرا آن زبان را بلد نیست فقط خواسته یک محصولی از خودش ارائه بدهد که مثلاً به خارج از کشور رفته و کتابی را تألیف کرده است.
استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: بر اساس ملاکهای صحیح و سالم متأسفانه بسیاری از این بورسیهها انتخاب نشدند مقصر همه کم اعتباری مدارک دانشگاهی و مدرکگرایی شما هستید زیرا متولی این امور جناب آقای ستاری شما و امثال شما بودهاید پدر شهید شما شهید ستاری رضوانالله علیه خلبان نبود اما بهترین فرمانده نیروی هوایی تاریخ این کشور بود و خدمات ارزنده بسیاری را انجام داد زیرا مدیر دولتی قابلی بود و درک صحیحی از نفع عمومی داشت پاسخگویی و مسئولیتپذیری را میدانست و در مقام مدیریت بهجای اینکه به نیروهای نظامی بتازد و از کاستیها بگوید خودشان ظرفیتسازی میکردند.
وی ادامه داد: بهترین سازماندهی و برنامهریزی، هدایت و کنترل را در بدنه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی چنان ایفا میکرد که آن درخششها را میدیدیم. جناب آقای ستاری ما نیازمند اصلاحات اساسی در دانشگاهها و نظام آموزش عالی در کشور هستیم در کنار آن نیازمند مدیران دولتی قابل هستیم این وضعیتی که داریم وضعیت بسیار نامناسبی است.
صادقی نسب تأکید کرد: در بدنه نظام مقدس جمهوری اسلامی مدیرانی داریم که بسیار قابل و ویژه هستند اما متأسفانه در این بدنه از سطوح میانی به بالاتر نمیآیند و سطوح عالی مدیریتی بعضاً توسط کسانی اشغال میشود که اندک توانایی مدیریتی ندارند و این صدمهای است که بخصوص بهنظام آموزشی ما خورده است و متولیان درک صحیحی از مأموریت دانشگاهها نداشتند.
وی خاطرنشان کرد: جناب آقای ستاری خدمتتان پیشنهاد میکنم تا یکبار دیگر وظایف و اهداف معاونت علمی را مرور بفرمایید. در آنجا صراحتاً مواردی از قبیل “تقویت مرجعیت علمی”، “توسعه اقتصاد دانشبنیان”، “حمایت از پژوهشهای مسئله محور” و ... ذکرشده است. مگر برای تحقق این موارد به سراغ جایی غیر از دانشگاه باید بروید؟
استاد دانشگاه تهران بیان داشت: جنابعالی برای تحقق برقراری رابطه مؤثر و تنگاتنگ میان سه بخش دولت-دانشگاه-صنعت چه کردهاید؟ برای برچیدن پژوهشکدههای بیخاصیتی که هر دستگاه دولتی بهجای روی آوردن به دانشگاه برای خود تا سیس کرده است چه کردهاید؟ تمام ظرفیت معاونت علمی را در صندوقهای فناوری خلاصه کردهاید، برادر ارجمندم برای این کار دولت یک مدیرعامل بانکی استخدام میکرد دیگر چه نیازی به شما بود. وظایف معاونت علمی بسیار کلانتر و راهبردیتر از اینهاست. اینجاست که عرض میشود ما برای مشاغل دولتی نیازمند مدیران آموزشدیده و تراز اول دولتی هستیم نه نخبگان علمی.
صادقی نسب تصریح کرد: در پایان بایستی به این نکته اشارهکنم که هر آنچه عرض شد از سر دغدغه مندی برای تعالی نظام اسلامی و حراست از نفع عمومی بود. عرصهٔ عمومی جای تعارف نیست، ایرادات بایستی گفته و رویههای نادرست اصلاح شود باشد که بیدار شویم.
انتهای پیام/
مسبب کم اعتبار شدن مدرک دانشگاهی ما کیست
وی ادامه داد: جناب آقای دکتر ستاری مسبب این مسئله کیست؟ مسبب کم اعتبار شدن مدرک دانشگاهی ما کیست؟ آیا غیر از شما و امثال شما که در این سالها در قامت متولیان تعالی علمی کشور بودهاید شما معاون علمی ریاست جمهوری هستید از شما بعید است این نوع صحبت کردن، اصلی را که عرض کردم از مسئولیتپذیری و پاسخگویی بدین معنی است که با شنیدن حرفهایی ازایندست از طرف بزرگانی مثل شما انسان به این فکر فرو میرود که عمیقاً در فقر مدیریت دولتی به سر میبریم در پرورش مدیران دولتی بسیار ضعیف عمل کردهایم اگر کسی پزشک خوبی است لزوماً به این معنی نیست که مدیر بهداشت خوبی میشود یا شخصی مهندس خوبی است لزوماً به این معنی نیست که وزیر راه و شهرسازی خوبی است این سمتها نیازمند حضور مدیران ویژه دولتی هستند اینیک سمت مدیریتی است نه یک سمت تکنیکی!
شما مدیر خوبی نیستید
صادقی نسب افزود: شما مدیریت معاونت علمی را بر عهدهدارید شما ممکن است که یک نخبه علمی باشید که همینطور هم است اما مدیر خوبی نیستید حضور شما در آن سمت خطا است زیرا صرفاً به دلیل اینکه شما نخبه علمی بودید تصور کردند که مدیر خوبی هم میشوید نتیجه آن را اکنون مشاهده میکنیم.
وی بیان داشت: مشکلات ما از جاهای مختلف شروع شد بلاهایی که سر دانشگاه آمد ازآنجایی شروع شد که در راستای خصوصیسازی بیحسابوکتاب انواع و اقسام مجوزهای تا سیس دانشگاه به افرادی داده شد که در بسیاری از موارد فاقد صلاحیت دارا بودن مجوز دانشگاهی بودند مشکلات ما ازآنجایی آغاز شد که در اعزام بورسیهها به خارج از کشور خطاهای بسیار بزرگی را مرتکب شدیم مسئولین ما فرزندان و دوستان و اقوام آشنایان خودشان را مورد رحمت و لطف قراردادند و کاملاً بیضابطه و با فساد و رانت برای تحصیل به خارج از کشور فرستادند.
بسیاری از دانشجویان بورسیه توانایی صحبت کردن به زبان انگلیسی را ندارند
استاد دانشگاه تهران افزود: من در استرالیا مشاهده میکردم که متأسفانه بسیاری از دانشجویان بورسیه ما حتی توانایی صحبت کردن به زبان انگلیسی در آن کشور را ندارند چون ملاک انتخاب آنها نامناسب بوده است انسانی که نمیتواند به زبان بینالمللی صحبت کند برای کشور چه ارمغانی را میتواند بیاورد اصلاً چه دانشی را آموخته است کسی که زبان آنها را متوجه نشده چطور میتوان ادعا کند که توانسته ازآنجا بهره علمی ببرد غیر از افرادی که پناهندگی میگیرند و در همان کشور میمانند که واقعاً مایه شرم است عدهای هم بازمیگردند اتفاقاً این افراد عضو هیئتهای علمی دانشگاهها میشوند و در آنجا ضربات سنگینتری به بدنه دانشگاه زده میشود.
وی تأکید کرد: بعضاً متأسفانه کسانی را در دانشگاهها بهعنوان عضو هیئتعلمی جذب میکنیم که حتی نمیتوانند مقالات و کتابهای بینالمللی را از رو بخوانند و چیزی برای عرضه کردن به دانشجو ندارند استاد دانشگاهی که به این شکل باشد مدرک آنها به همان مقدار ضعیف است.
صادقی نسب تأکید کرد: مشکل ازآنجایی آغاز شد که مسئولین در عطش لقب آقای دکتر و خانم دکتر آقای مهندس و خانم مهندس خودشان را بهزور به دانشگاهها تحمیل کردند در حین خدمت و درحالیکه مسئولیتهای بزرگی دارند ادعا دارند که مدارج بالای دانشگاهی را هم گرفتهاند در اینجا یک جای کار مشکل دارد این هجوم و حمله مسئولان به دانشگاهها و دریافت مدارک رانتی ضربات بسیار سنگینی به پیکره دانشگاهها وارد کرده و دانشگاه را از مسئولیت حرفهای فعلی دانشجو پروری خودش خارج کرده است.
وی افزود: جناب آقای ستاری با خودتان فکر کردید که چرا رتبهبندی دانشگاههای اصلی کشور ما هرروز در عرصه بینالمللی در حال سقوط است دلایلی را عرض کردم دلایل دیگر اینکه در کشور نهضت مقالهنویسی و کتاب نویسی راه انداختید هرکسی حتی هیچ حرفی هم نداشت بیدلیل شروع به نوشتن کتاب و مقاله کرد اساتید دانشگاهی داریم که چند صد مقاله و تألیف و ترجمه دارند یعنی استاد واقعاً اینهمه حرف درجهیک برای گفتن داشته است؟!
صادقی نسب تصریح کرد: ببینید انیشتین و نیوتن چند کتاب و مقاله دارند، نوشتن زمانی است که انسان حرفی برای گفتن داشته باشد آن بورسیهای که به خارج از کشور فرستادید وقتی بازگشت برای شما ترجمههای افتضاحی را نوشت که برای دانشجویان ما قابلخواندن نیستند.
وی ادامه داد: اسم آن را تألیف گذاشتید در حالی که ترجمه بود این بیتقوایی تا کجا ادامه دارد؟ با آن ترجمه افتضاح بعضاً برخی از فصول کتاب حذف میشود زیرا نتوانسته آن را ترجمه کند زیرا آن زبان را بلد نیست فقط خواسته یک محصولی از خودش ارائه بدهد که مثلاً به خارج از کشور رفته و کتابی را تألیف کرده است.
استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: بر اساس ملاکهای صحیح و سالم متأسفانه بسیاری از این بورسیهها انتخاب نشدند مقصر همه کم اعتباری مدارک دانشگاهی و مدرکگرایی شما هستید زیرا متولی این امور جناب آقای ستاری شما و امثال شما بودهاید پدر شهید شما شهید ستاری رضوانالله علیه خلبان نبود اما بهترین فرمانده نیروی هوایی تاریخ این کشور بود و خدمات ارزنده بسیاری را انجام داد زیرا مدیر دولتی قابلی بود و درک صحیحی از نفع عمومی داشت پاسخگویی و مسئولیتپذیری را میدانست و در مقام مدیریت بهجای اینکه به نیروهای نظامی بتازد و از کاستیها بگوید خودشان ظرفیتسازی میکردند.
وی ادامه داد: بهترین سازماندهی و برنامهریزی، هدایت و کنترل را در بدنه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی چنان ایفا میکرد که آن درخششها را میدیدیم. جناب آقای ستاری ما نیازمند اصلاحات اساسی در دانشگاهها و نظام آموزش عالی در کشور هستیم در کنار آن نیازمند مدیران دولتی قابل هستیم این وضعیتی که داریم وضعیت بسیار نامناسبی است.
صادقی نسب تأکید کرد: در بدنه نظام مقدس جمهوری اسلامی مدیرانی داریم که بسیار قابل و ویژه هستند اما متأسفانه در این بدنه از سطوح میانی به بالاتر نمیآیند و سطوح عالی مدیریتی بعضاً توسط کسانی اشغال میشود که اندک توانایی مدیریتی ندارند و این صدمهای است که بخصوص بهنظام آموزشی ما خورده است و متولیان درک صحیحی از مأموریت دانشگاهها نداشتند.
وی خاطرنشان کرد: جناب آقای ستاری خدمتتان پیشنهاد میکنم تا یکبار دیگر وظایف و اهداف معاونت علمی را مرور بفرمایید. در آنجا صراحتاً مواردی از قبیل “تقویت مرجعیت علمی”، “توسعه اقتصاد دانشبنیان”، “حمایت از پژوهشهای مسئله محور” و ... ذکرشده است. مگر برای تحقق این موارد به سراغ جایی غیر از دانشگاه باید بروید؟
استاد دانشگاه تهران بیان داشت: جنابعالی برای تحقق برقراری رابطه مؤثر و تنگاتنگ میان سه بخش دولت-دانشگاه-صنعت چه کردهاید؟ برای برچیدن پژوهشکدههای بیخاصیتی که هر دستگاه دولتی بهجای روی آوردن به دانشگاه برای خود تا سیس کرده است چه کردهاید؟ تمام ظرفیت معاونت علمی را در صندوقهای فناوری خلاصه کردهاید، برادر ارجمندم برای این کار دولت یک مدیرعامل بانکی استخدام میکرد دیگر چه نیازی به شما بود. وظایف معاونت علمی بسیار کلانتر و راهبردیتر از اینهاست. اینجاست که عرض میشود ما برای مشاغل دولتی نیازمند مدیران آموزشدیده و تراز اول دولتی هستیم نه نخبگان علمی.
صادقی نسب تصریح کرد: در پایان بایستی به این نکته اشارهکنم که هر آنچه عرض شد از سر دغدغه مندی برای تعالی نظام اسلامی و حراست از نفع عمومی بود. عرصهٔ عمومی جای تعارف نیست، ایرادات بایستی گفته و رویههای نادرست اصلاح شود باشد که بیدار شویم.
انتهای پیام/
نظرات شما