پنجمین بُعد جنگ میان نیروهای نظامی دنیا چیست؟
نبرد مجازی یا جنگ سایبری نامی که این روزها بر روی یک عرصه تازه نظامی گذاشته شده است.
وقتی رئیس جمهور آمریکا میتواند دستور هستهای صادر کند
اتحادیه بینالمللی ارتباطات (نهاد وابسته به سازمان ملل که مسئولیت فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر عهده دارد) در تعریف فضای مجازی گفته است که فضای سایبری فضای مادی و غیرمادی است که یک یا بیش از یک مورد از موارد زیر را تشکیل میدهد: «رایانهها، ابزارهای هوشمند، شبکهها، اطلاعات رایانهای شده، برنامهها و محتوای آن، ترافیک و کنترل داده، و کسانی که از همه این موارد استفاده میکنند.»
ارتش انگلیس هم فضای سایبری را به عنوان پنجمین بُعد جنگ تأیید کرده است. به گفته مقامات نظامی این کشور، نیروهای مسلح انگلیس در حال برنامهریزی برای سرمایهگذاری قابل توجه در قابلیتها و مهارتهای سایبری در چند سال آینده هستند.
موضوعی که روحالله مومن نسب کارشناس فضای مجازی با تایید آن میگوید: برخی کشورها فضای مجازی را پنجمین عرصه سرزمینی و نبرد میدانند؛ تا جایی که آمریکاییها برای مدیریت و نظارت بر فضای مجازی در وزارت دفاع کشورشان یک نیروی ویژه در نظر گرفتهاند که تحت عنوان «فرماندهی سایبری» (Cyber Command) شناخته میشود. همچنین در قوانین ایالات متحده آمده است که رئیسجمهور میتواند در پاسخ به یک نبرد سایبری دستور حمله هستهای صادر کند؛ یعنی این سطح امنیت برایش قائل شدهاند و کشورهای مختلف هریک به نوعی برای این موضوع تدبیر اندیشیدهاند.
به گفته مومن نسب، "این موضوع در بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی هم سبقه داشته و نبرد سایبری را به عنوان یک نبرد سخت در نظر گرفتهاند." اما سوال اینجاست که این جنگ سایبری دقیقا چیست که قادر است پای آمریکا را به یک جنگ تمام عیار هستهای باز کند؟
حکایت فیل در تاریکی
مارتین لیبیکی از پژوهشگران مؤسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه دفاع ملی، در کتاب «جنگ اطلاعاتی چیست؟» مینویسد «تلاش برای درک مفهوم جنگ اطلاعاتی مانند این است که چند نفر نابینا بخواهند با لمس کردن بخشهای گوناگون یک فیل بگویند که این موجود چیست. جنگ اطلاعاتی نیز شامل بخشهای گوناگون و متعددی میشود.» تلاش برای داشتن نگرش جامعهنگرانه در تعریف جنگ اطلاعات نکتهای است که باید حتماً به آن توجه شود.
«تامیر پاردو» رئیس سابق سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی در گفتوگو با نشریهای حملات سایبری را «سلاحهای اتمی بیصدا» توصیف و تصریح میکند که این سلاحها به همان اندازه ویرانگر هستند.
به گفته علیرضا آل داوود کارشناس فضای مجازی جنگ ترکیبی شناختی یا همان جنگ سایبری به عنوان سلاح افکار عمومی با هدف دستکاری گفتمان عمومی توسط عناصر خارجی است که به دنبال تضعیف وحدت اجتماعی یا آسیب رساندن به اعتماد عمومی به نظام سیاسی هستند، پاشیدن بذر بی اعتمادی از اهداف اصلی این جنگ بر بستر فضای سایبر بخصوص پلتفرمها به حساب میآید. در عصر فعلی، جنگ شناختی ابزار اصلی دستیابی به سیاستهای نواستعماری توسط صهیونیستها با هدف پیاده سازی نظم نوین جهانی و حکمرانی شبکهای آنان در جهان است.
حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری میگوید یکی از ابزارهای مهم دشمنی برضد یک ملت جنگهای هیبریدی، جنگ روانی، جنگ اطلاعاتی، جاسوسی و اقدامات خرابکارانه و جنگهای سایبری است که همه اینها در فضای مجازی دست به دست هم میدهند تا اراده سیاسی یک کشور را تحت بمب باران موشکهای خبری خود قرار دهند تا جایی که از نیروهای کشور مبدا در فضای مجازی سربازی برای خود میسازند.
اما شاید بد نباشد که به نمونهای از این جنگها نیز نگاهی بیاندازیم.
اطلاعات، سرمایهای عظیم برای کشورها
بسیاری از کارشناسان غربی حمله سایبری چین به OPM یا اداره مدیریت پرسنلی ایالات متحده در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ را یکی از نمونه جنگهای سایبری میدانند که چین در آن اطلاعات استخدامی و کاری قریب به ۲۲ میلیون آمریکایی را با هک این اداره به دست آورد.
جیمز کامی، رئیس وقت FBI در آن زمان گفته بود که «این مسئلهای به شدت مهم از نظرگاه امنیت ملی و ضدجاسوسی است. اطلاعات به سرقت رفته گنجینهای بود از اطلاعات شخصی کسانی که برای آمریکا کار میکنند، کار کرده بودند یا کار خواهند کرد.»
اتفاقی که برای آمریکا افتاد را روح الله مومن نسب اینگونه توضیح داده است که big data یا اطلاعات بزرگ، سرمایه مهم کشورها محسوب میشوند. به نحوی که اگر به حفظ آنها توجه نشود میتوان همه عرصه های فیزیکی مار ا به خطر بیندازد زیرا اگر اطلاعات حساس کشور و مردم دست کسانی باشد که درصدد تحریم کشور هستند به نحوی برنامهریزی خواهند کرد که از نظر اقتصادی دچار چالشهای جدی شویم.
به گفته مومن نسب، به سبب همین آسیبهای دنیای مجازی است که این روزها مفهوم مرزبانی مجازی، مرز سایبری یا مرز دیجیتال در دنیا به عبارتهای مختلفی شناخته و جدیتر گرفته میشود تا جایی که حتی بخشی از نیروهای مسلح را مامور کردند که از جغرافیای سایبریشان محافظت کند.
مومن نسب معتقد است جای خالی مرزبانی مجازی در کشور ما باعث شده تا خلعهای راهبردی در کشور ایجاد شود و دشمن از طریق همین خلعها بتواند آسیب بزند.
موضوعی که غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیر عامل در همایش سال گذشته به آن اشاره کرد و گفت اکنون جنگ سایبری زیرساختی علیه کشور در جریان است و باید آن را جدی بگیریم و ضعفها و نقاط آسیب را شناسایی و اصلاح کنیم.
اتفاقی که آل داود آن را اینگونه تبیین کرده است: در سرزمین مادری ما نیز به دلیل وجود فضای مجازی ول (بستر جنگ شناختی دشمن) و فقدان سند راهبرد سایبری، نفوذ و ... در این عرصه تأثیرات مخرب این جنگ شناختی-ترکیبی به وضوح قابل مشاهده است و دشمنان با اخبار جعلی و پیامهای مهندسی شده به سمت فرسایش شناخت ملت، آرمانها، ارزشها، هویت و ایدئولوژی آنان حرکت کرده و آرمانها و ارزشهای خود را جایگزین کردهاند.
حال اما چاره این جنگ رسانهای چیست و سایر کشورها چگونه با آن مقابله کردهاند؟
وقتی پنتاگون ۱۰ میلیارد دلار به عملیات سایبری اختصاص داد
در زمان تصویب بودجه دفاعی آمریکا در سال گذشته، یکی از موضو عهای مهمی که به آن توجه شد و بودجه بسیار زیادی برای آن تخصیص یافت، سرمایهگذاری و تمرکز بر بخشهایی همچون سایبر، هوش مصنوعی و فضا بود. براساس اعلام هفتهنامه اکونومیست، در بودجه سال ۲۰۱۹ پنتاگون، ۱۰ میلیارد دلار به حوزه سایبری اختصاص یافته و هر سال ۱۰ درصد به آن اضافه میشود.
علاوه بر این آمریکا که خود یکی از بزرگترین عاملان حملات سایبری به کشورهای مختلف است، برای تجهیز خود در برابر جنگ سایبری «قانون اختیارات دفاع ملی» را با امضای ترامپ اجرایی کرد.
براساس این قانون، از چین، روسیه و ایران به عنوان «دشمنان بالقوه» در جنگ سایبری نام برده و تلاش شده تا هماهنگی بین پنتاگون و دیگر بخشهای مرتبط برای سرعت عمل در این زمینه صورت گیرد. اما از هرچه بگذریم سخن کشورمان خوشتر است.
شخص آل داود درباره مدیریت فضای مجازی در ایران هم گفته است که برای مقابله با ایدیولوژی زدایی توسط دشمن در کشور باید بستر این جنگ شناختی-ترکیبی را مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته با قوانین مناسب مدیریت کرد، سواد رسانهای و فضای مجازی مردم، مدیران و مسئولان را ارتقا داد، همیشه در لایه پدافند نباید قرار داشته باشیم و باید رو به آفند شناختی نیز بیاوریم، برای آینده این فضا مخصوصا در حوزه متاورس، اینترنت ماهوارهای، نیورالینک و دیگر فناوریهای جدید برنامه ریزی مناسب و بهموقع انجام دهیم.
مومن نسب هم در این زمینه معتقد است که اگر قرار است مسله اقتصاد، فرهنگ و مسائل اجتماعی و امنیتی را حل کنیم هیچ چاره ای نداریم به جز اینکه به فضای مجازی به عنوان پنجمین عرصه نبرد (بعد از زمین، دریا، هوا و فضا) توجه کنیم و برای همه شئون فضای مجازی برنامهریزی کنیم. زیرا الان فضای مجازی بر روی همه شئون زندگی ما موثر است. معتقدم باید سازمان و مجموعه ویژهای برای همه شئون فضای مجازی در نظر بگیریم که این سازمان وظیفه تقسیم کار ملی را داشته باشد.
به گفته وی اگرچه مرکز ملی فضای مجازی و شورای عالی فضای مجازی وجود دارند اما آن جایگاه کانونی را در عرصه اقدامات عملیاتی را ندارند. بنابراین معتقدم که سازمان عملیاتی باید در این زمینه ایجاد شود که شورای عالی فضای مجازی، مجلس و سایر دستگاههای نظارتی هم بر آن نظارت کلان داشته باشند
انتهای پیام/
نظرات شما