گزارش قم فردا از سوابق دروغ پردازی شبکه های ضد انقلاب؛
سناریوی نخنما شده کشته سازی معاندین؛ از میترا استاد و نداآقاسلطان تا مهسا امینی/حق قانونی مردم در برخورد قانونی و قضایی با دروغپردازان
این روزها برخی جریان ها در داخل همراه با رسانه های معاند خارج نشین با سناریوی نخنما شده کشته سازی از طریق دروغ پردازی و تحریک احساسات مردم در فوت مهسا امینی به دنبال اهداف شوم و نامتعارف خود بودند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، به طوری که در داخل و بیشتر شبکه های ضد ایرانی خارج نشین فوت مهسا امینی به تیتر یک اخبار، بحث ها و گفتگو ها تبدیل شده است. اتفاقی که باعث شده است بسیار از نفوذی ها در داخل و شبکه های خارج نشین به بهانه این اتفاق به دنبال گرفتن ماهی خود از این آب گل آلود باشند. اتفاقی که باعث شده است برخی به نیروی انتظامی، برخی به حجاب و برخی به امنیت در کشور حمله کنند.
البته اسناد ارائه شده از سوی مسئولان و مخصوصاً فیلمی که از محل وقوع حادثه منتشر شده است حکایت از آن دارد که مهسا امینی مورد ضرب و شتم قرار نگرفته است و فوت این خانم به دلیل سکته قلبی بوده است؛ اتفاقی که در هر جای دیگری نیز احتمال وقوع آن وجود داشته و نمیتواند کوچکترین ربطی به نیروی انتظامی داشته باشد.
از طرفی هم پزشک قانونی نیز تاکید کرده است که هیچ آثاری از ضرب و شتم در پیکر متوفی وجود ندارد و مسئولان ذیربط هم اعلام کردهاند که به تحقیقات خود ادامه خواهند داد. بااینحال جریان اصلاحطلب همصدا با جریان معاند با بی اخلاق مدعی هستند که مهسا امینی در اثر ضرب و شتم به قتل رسیده است.
امروز این مدعیان دروغین به هیچ وجه از فوت مهسا امینی ناراحت و متاسف نیستند و فقط مثل همیشه از این اتفاق به دنبال استفاده های شخصی و رسیدن به اهداف شوم و نامتعارف خود و به دنبال خالی کردن عقده های خود هستند از همین رو به چند اتفاق مشابه رخ داده در گذشته اشاره می شود تا به نوع برخورد و دیدگاه این مدعیان و این جریان هم اشاره شده باشد.
مدعیان اصلاحات در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نیز قتل مشکوک ندا آقا سلطان را نیز به نظام نسبت دادند حال آنکه فیلم منتشر شده از آن ماجرا به وضوح نشان میداد که از دقایقی قبل از اصابت گلوله به خانم آقا سلطان، دوربین روی چهره او زوم شده بود! و حکایت از آن داشت که فیلمبردار از قبل منتظر وقوع حادثه بوده است!
همین طیف در همان جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ از دختر خانمی نام بردند که در آشوبهای خیابانی به قتل رسیده است و برای او مجلس ختم هم برگزار کردند اما چند روز بعد آن دختر خانم با اعلام تنفر از اصلاحاتچیها اعلام کرد که خبر قتل او دروغ بوده است و از خاتمی و موسوی ابراز انزجار کرد.
همچنین سعیده پورآقایی یکی دیگر از قربانیان پروژه کشتهسازی مدعیان اصلاحات بود که ادعا شده بود پس از دستگیری، شکنجه و هتک حرمت توسط بسیجیان، سوزانده شده و در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا دفن شده است! اما چندی بعد، این دختر که از خانه فرار کرده بود شناسایی و به خانوادهاش تحویل داده شد.
از طرفی وقتی محمدعلی نجفی، شهردار سابق اصلاحطلب تهران و یکی از کاندیداهای مطرح جریان اصلاحطلب برای ریاست جمهوری، همسر دوم خود را به طرز فجیعی با شلیک پنج گلوله به قتل رساند، فعالین و رسانههای اصلاحطلب بهجای دفاع از مقتول که زنی جوان بود، بهصورت یکپارچه از «قاتلِ یک زن» دفاع کرده و وی را در جایگاه «قهرمان مظلوم»! نشاندند. جریان اصلاحطلب با دیکتاتوری و بیاخلاقی، مقتول را مهدورالدم! و شایسته مرگ! معرفی کرده و قاتل را فردی خوشنام! جنتلمن! و نخبه! جا زدند.
همچنین در هفتههای گذشته یک سارق زورگیر و سابقهدار به زنی در اتوبان نیایش حمله کرده و وسایل وی را به سرقت برد، باز هم جریان بهظاهر اصلاحطلب جانب سارق زورگیر را گرفته و با بیتوجهی نسبت به ظلمی که به این خانم و تعداد قابل توجهی از زنان دیگر توسط همین فرد اوباش صورت گرفته سکوت کرده و اعتراض کردند که چرا فرد تعرضکننده به آرامش جامعه که باعث رعب و وحشت مردم شده است، باید اعدام شوند.
از این موارد که این جریان و شبکه های معاند در خصوص آنها این گونه رفتاری از خود نشان داده اند بسیار است و ذکر تمام موارد خارج از حوصله مخاطب است. اما فقط با یک نیم نگاه به مواضع طیف یادشده و مقایسه آن با مواضع آمریکا و اسرائیل و انگلیس و شبکههای تلویزیونی ضد انقلاب نشان میدهد که مواضع آنها بیکم و کاست شبیه یکدیگر است و باید گفت که آیا اینهمه همراهی و همسویی میتواند تصادفی باشد؟!
در هر حال آنچه که مسلم است این می باشد که این طیف و معاندین و نفوذی ها در داخل و حامیان آنها درخارج، فقط و فقط به دنبال اهداف خود هستند و آنها برای هیچ شخصی دلسوزی نخواهند کرد و دلسوزی آنها دوستی خاله خرسه است.
انتهای پیام/
البته اسناد ارائه شده از سوی مسئولان و مخصوصاً فیلمی که از محل وقوع حادثه منتشر شده است حکایت از آن دارد که مهسا امینی مورد ضرب و شتم قرار نگرفته است و فوت این خانم به دلیل سکته قلبی بوده است؛ اتفاقی که در هر جای دیگری نیز احتمال وقوع آن وجود داشته و نمیتواند کوچکترین ربطی به نیروی انتظامی داشته باشد.
از طرفی هم پزشک قانونی نیز تاکید کرده است که هیچ آثاری از ضرب و شتم در پیکر متوفی وجود ندارد و مسئولان ذیربط هم اعلام کردهاند که به تحقیقات خود ادامه خواهند داد. بااینحال جریان اصلاحطلب همصدا با جریان معاند با بی اخلاق مدعی هستند که مهسا امینی در اثر ضرب و شتم به قتل رسیده است.
امروز این مدعیان دروغین به هیچ وجه از فوت مهسا امینی ناراحت و متاسف نیستند و فقط مثل همیشه از این اتفاق به دنبال استفاده های شخصی و رسیدن به اهداف شوم و نامتعارف خود و به دنبال خالی کردن عقده های خود هستند از همین رو به چند اتفاق مشابه رخ داده در گذشته اشاره می شود تا به نوع برخورد و دیدگاه این مدعیان و این جریان هم اشاره شده باشد.
مدعیان اصلاحات در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نیز قتل مشکوک ندا آقا سلطان را نیز به نظام نسبت دادند حال آنکه فیلم منتشر شده از آن ماجرا به وضوح نشان میداد که از دقایقی قبل از اصابت گلوله به خانم آقا سلطان، دوربین روی چهره او زوم شده بود! و حکایت از آن داشت که فیلمبردار از قبل منتظر وقوع حادثه بوده است!
همین طیف در همان جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ از دختر خانمی نام بردند که در آشوبهای خیابانی به قتل رسیده است و برای او مجلس ختم هم برگزار کردند اما چند روز بعد آن دختر خانم با اعلام تنفر از اصلاحاتچیها اعلام کرد که خبر قتل او دروغ بوده است و از خاتمی و موسوی ابراز انزجار کرد.
همچنین سعیده پورآقایی یکی دیگر از قربانیان پروژه کشتهسازی مدعیان اصلاحات بود که ادعا شده بود پس از دستگیری، شکنجه و هتک حرمت توسط بسیجیان، سوزانده شده و در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا دفن شده است! اما چندی بعد، این دختر که از خانه فرار کرده بود شناسایی و به خانوادهاش تحویل داده شد.
از طرفی وقتی محمدعلی نجفی، شهردار سابق اصلاحطلب تهران و یکی از کاندیداهای مطرح جریان اصلاحطلب برای ریاست جمهوری، همسر دوم خود را به طرز فجیعی با شلیک پنج گلوله به قتل رساند، فعالین و رسانههای اصلاحطلب بهجای دفاع از مقتول که زنی جوان بود، بهصورت یکپارچه از «قاتلِ یک زن» دفاع کرده و وی را در جایگاه «قهرمان مظلوم»! نشاندند. جریان اصلاحطلب با دیکتاتوری و بیاخلاقی، مقتول را مهدورالدم! و شایسته مرگ! معرفی کرده و قاتل را فردی خوشنام! جنتلمن! و نخبه! جا زدند.
همچنین در هفتههای گذشته یک سارق زورگیر و سابقهدار به زنی در اتوبان نیایش حمله کرده و وسایل وی را به سرقت برد، باز هم جریان بهظاهر اصلاحطلب جانب سارق زورگیر را گرفته و با بیتوجهی نسبت به ظلمی که به این خانم و تعداد قابل توجهی از زنان دیگر توسط همین فرد اوباش صورت گرفته سکوت کرده و اعتراض کردند که چرا فرد تعرضکننده به آرامش جامعه که باعث رعب و وحشت مردم شده است، باید اعدام شوند.
از این موارد که این جریان و شبکه های معاند در خصوص آنها این گونه رفتاری از خود نشان داده اند بسیار است و ذکر تمام موارد خارج از حوصله مخاطب است. اما فقط با یک نیم نگاه به مواضع طیف یادشده و مقایسه آن با مواضع آمریکا و اسرائیل و انگلیس و شبکههای تلویزیونی ضد انقلاب نشان میدهد که مواضع آنها بیکم و کاست شبیه یکدیگر است و باید گفت که آیا اینهمه همراهی و همسویی میتواند تصادفی باشد؟!
در هر حال آنچه که مسلم است این می باشد که این طیف و معاندین و نفوذی ها در داخل و حامیان آنها درخارج، فقط و فقط به دنبال اهداف خود هستند و آنها برای هیچ شخصی دلسوزی نخواهند کرد و دلسوزی آنها دوستی خاله خرسه است.
انتهای پیام/
گالری عکس