چرا رهبر انقلاب برای ورزش قهرمانی اهمیت زیادی قائل هستند؟
«اعتقادم این است که ایران نباید در میدانهای بینالمللی ورزشی، جزو آن ردههای آخر باشد؛ باید یکی از سه کشور اوّل در مجموعه ورزشهای جهانی باشد».
متن کامل این مطلب به شرح زیر است:
«اعتقادم این است که ایران نباید در میدانهای بینالمللی ورزشی، جزو آن ردههای آخر باشد؛ باید یکی از سه کشور اوّل در مجموعه ورزشهای جهانی باشد. نمیگویم حتماً اوّل یا دوم باشد؛ نه، طبعاً در صدر باید قرار گیرد. علّتش این است که ما سابقه زیاد ورزشی داریم؛ ما جوانان سالمی داریم؛ ما آب و هواهای مناسب رشد بدنی داریم؛ انسانهای با استعدادی داریم و باید در دنیا پیشرفت داشته باشیم.» ۱۳۷۷/۱۱/۱۳ اینها بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در پرسش و پاسخ با تعدادی از جوانان در بهمنماه ۱۳۷۷ است.
مسئله ورزش و ورزش قهرمانی در نگاه حضرت آیتالله خامنهای از جایگاه ویژهای برخوردار است. ایشان برخلاف تصوری عمومی ــ که معمولا از یک شخصیت سیاسی یا فقهی درجه اول توقع چندانی برای کنشگری در حوزه ورزش قهرمانی دارند ــ همواره به اهمیت و ضرورت این موضوع اشاره کرده و بعضاً حتی با ورود شخصی به این موضوع، با تلنگر به رسانهها و نمایندگان افکار عمومی، اهمیت مضاعف این حوزه را به دیگران یادآوری میکنند. سؤال احتمالی در این میان شاید آن باشد که چرا برای شخصیتی که رهبری جامعه اسلامی را برعهده دارد و در ضمن این کار حاوی مسئولیتی فقهی هم هست «ورزش» و به عبارت دقیقتر «ورزش قهرمانی» از چنین درجهای از اهمیت برخوردار است.
*پیشبرنده ورزش همگانی
نکته نخست آنکه حضرت آیتالله خامنهای با نگاهی واقعی به میدان ورزش نه تنها نگاهی منفی یا حتی خنثی به مسئله ورزش قهرمانی ندارند بلکه آن را موتور و پیشبرنده ورزش همگانی و تحرک عمومی جامعه میدانند. پدیدهای که در ادامه حتماً در رشد و ارتقای شاخصهای روحی و روانی و حتی معنوی جامعه تأثیر بهسزا و مهمی خواهد داشت: «یکی از موجبات اهمّیّت ورزش قهرمانی این است که ورزش قهرمانی وقتی که به وجود آمد، ورزش همگانی را ترویج میکند؛ یکی از عللش این است. قهرمان ورزشی وقتی که شناخته میشود و ظاهر میشود در مقابل چشم مردم، آن جوان را تشویق میکند به ورزش کردن.»۱۴۰۱/۰۶/۲۰
پیشفرض حضرت آیتالله خامنهای در تحلیل پدیدههای مربوط به ورزش قهرمانی آن است که این حوزه بستری از تواناییها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل تاریخی ملّت ایران، محسوب شده و به همین علت شایسته توجه است. به عبارت دقیقتر، ورزش قهرمانی یکی از منشورهایی است که روحیات و فرهنگ و تاریخ ملّت ایران را بازنمایی و با عبور از موانعی که تبلیغات رسانهای معوج نظام رسانهای ایجاد کرده است، تصویر واقعیتر از ایران و ملّت ایران ارائه میکند: « بخش عمومی و اجتماعی یک قهرمان این است که چون او مظهر توانائیهای یک ملت در یک رشتهی خاص محسوب میشود، اعتماد ملی میدهد... یک مسئلهی دیگر این است که ورزش قهرمانی، امروز که مسابقات بینالمللی باب است و رائج است، مظهر تمایلات و استعدادها و تشخّص و هویت یک ملت است؛ و این خیلی چیز مهمی است. اینکه شماها در میدانهای ورزشی، با اخلاق انسانی و با جوانمردی ظاهر شوید - و خوشبختانه ظاهر میشوید - از نظر بینندگان بینالمللی، که امروز دیگر میلیونها و در مواردی میلیاردها تماشاچی وجود دارد و مطلع میشوند، پیامآور یک حقیقتی است از داخل کشورتان، که این حقیقت را با هیچ زبان دیگری نمیشد تبلیغ کرد.» ۱۳۹۱/۱۲/۲۱
قهرمانی زیر پرچم توحید
نکته دیگری که از تحلیل نگاه رهبر انقلاب به دست میآید، فرصت حضور و عرضاندام فرهنگی نمایندگان ملّت ایران در میادین جهانی و بینالمللی است. از دیدگاه ایشان، افکار عمومی دنیا متأثر از هجمه سنگین نظام رسانهای سلطه، در احاطه ارزشهای سخیف و سطحی دنیای مادی و دعوتکننده بشر به آنهاست. فضایی که نظام هنجاری و ارزشی آن محدود در دایره تنگ دنیاپرستی و ارزشهای آن است. حال در چنین دنیایی ملّتی مانند ملّت ایران با تکیه به جهانبینی و نگاهی توحیدی، همه این ارزشهای دنیامدارانه را طرد و آن را نفی کرده و دنیا را در پرتو ارزشهای توحیدی و الهی معنادار میکند.
در چنین نگاهی است که حتی جزئیترین رفتار ورزشکاران ایرانی در میادین ورزشی که در محیط اسلامی رشد کرده و به دلیل آنکه برخاسته از چنین فرهنگی است در فضای بینالمللی به شدت ارزشمند و حائز اهمیت خواهد بود: «این صحنهی سفر شما، از اول تابه آخر، صحنهی بسیار زیبا و با شکوهی بود... همه جایش بحمدالله مایهی عزت اسلام و مسلمین بود. بالأخره جوان مسلمان جمهوری اسلامی، در میدانهای مختلف باید خودش را نشان دهد؛ و شما هم در میدان ورزش، خودتان را نشان دادید؛ نه فقط از لحاظ خوب عمل کردن و قهرمانی - که آن هم، البته جای تحسین و تمجید و مرحبا دارد و از آن بابت هم از همهی شما متشکریم - بلکه در کنار و به موازات آن، از جهت اخلاق، منش، رفتار مسلمانی و تبلیغ عملی اسلام... صحنهی مسلمانی و صحنهی اتکای به نفس... این خواهران را که در آن میدان، با آن حجاب بسیار زیبا دیدم، که با شکوه حرکت میکردند، در دلم گفتم: «آفرین به شما دختران مسلمان!» بعضی افراد گفتند دختران، مدال نیاوردند» من میگویم دختران، با این حرکت و با این رفتار سنگین و بزرگوارانهشان، بالاترین مدال را به گردن زن مسلمان آویختند. این، عزتی است که انسان در حرکت آنها احساس میکند.» ۱۳۷۱/۰۶/۲۶
خوشبینی، نگاه مثبت و حامیانه ایشان نسبت به کلیّت جامعه ورزش و ورزشکاران از دریچه چنین نگاهی قابل فهم است. جامعه ورزشی ایران به دلیل آنکه برآمده از دل فرهنگ ایرانی و اسلامی مردم ایران است، الزاما متخلق به همان اخلاق و هنجارهای ملت ایران است که قرنها با آن زندگی کرده است. اخلاق و هنجارهایی توحیدی که همچون یک ارزش قرنها بر صفحات تاریخ ایران درخشیده است. لازمه «ایرانی بودن» ورزشکار ایرانی پایبندی به این ارزشها و جهتگیریهای کلان ملت پهلوانپرور ایران است.
بر همین اساس قهرمانان ملّی و موفقیتهای آنها همیشه از سوی رهبر انقلاب مورد حمایت و تقدیر واقع شده است. اگر هم برخی از ورزشکاران در مسیر قهرمانی گرفتار آسیبهای رفتاری شده یا حرفهایی زدهاند که با واقعیتهای جامعه ورزش کشور همخوانی نداشته است، رهبر انقلاب حساب آنان را از سایرین جدا و تصریح کردهاند که «جامعهی ورزشی ما جامعهی سالمی است، جامعهی هنری ما هم جامعهی سالمی است. عناصر مؤمن، علاقهمند، باشرف، در این جامعهی ورزشی و هنری کم نیستند، زیادند.» ۱۴۰۱/۰۷/۱۱
جامعه ورزش و ورزش قهرمانی را از چنین زاویهای دیدن به شدت آن را شایسته احترام و تکریم و تمجید میکند. تاریخ هم بهخصوص در یک قرن اخیر نشان داده که ورزشکاران ایرانی با علم پایبندی به این ارزشها خود را در دل مردم جاودانه کردهاند؛ از جهانپهلوان تختی و طیب حاجرضایی گرفته تا شهدای ورزشکار جنگ تحمیلی و همه ملیپوشان رشتههای مختلف ورزشی که در عین مبارزه و اراده برای فتح سکوهای قهرمانی دنیا، پاسداری و پاسبانی از ارزشهای ملی و دینی مردم ایران را از مهمترین وظایف خود میدانند. ورزشکارانی که پیش و بیش از ورزش، خود خود را «سرباز» میدانند برای حفاظت از ملت ایران و فرهنگ غنی توحیدی آن.
انتهای پیام/
نظرات شما