کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با قم فردا:
نادان انگاشتن مردم و حکومتکردن بهجای سلطنتکردن از مهمترین دلایل سقوط محمدرضاپهلوی بود
کارشناس مسائل سیاسی با بیان این که نفهم دانستن مردم و وابستگی شدید به غرب دو ویژگی محمدرضا شاه بود، گفت: این حرف که مردم نمیفهمند در قلب حکومت شاهنشاهی وجود داشت
شاهین صادقی نسب در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، با اشاره به سالروز فرار شاه از کشورمان در سال 1357 اظهار داشت: اگر بخواهیم در خصوص خروج شاه صحبت کنیم این تا حد زیادی به ویژگیهای شخصیتی وی برمیگردد.
وی ادامه داد: شاه از ابتدای روی کار آمدن تا 26 دیماه 5 بار برنامه خروج از کشور داشت که دو بار آن اجرایی شد که یکبار در کودتای 28 مرداد رخ داد و دیگری در خروج نهایی خودش در دیماه 57 بود.
صادقی نسب افزود: محمدرضا شاه به دلیل ضعف اراده و عدم قاطعیت در تصمیمگیری تنها راهحلش برای مقابله با مشکلات نادیدهگرفتن آنها یا کمکگرفتن از خارجیها بود بهطوریکه زمانهایی که مشکلات بیشتر میشد از کشور فرار میکرد.
وی ادامه داد: برای بررسی علل فرار شاه باید به بررسی تحولاتی بپردازیم که در کودتای 28 مرداد و بعد از آن رخ داد درست زمانی که شاه تصمیم گرفت بهجای سلطنتکردن حکومت کند.
شاه تمام اصول مشروطه را زیر پا گذاشت
این استاد دانشگاه افزود: شاه تمام اصول مشروطه را زیر پا گذاشت و در تمام شئون و امور کشور دخالت کرد، عدم برگزاری انتخابات آزاد و بر روی کار آمدن نخستوزیرهای دستنشانده و وزرای بیاختیار از جمله اقداماتی بود که بعد از کودتای 28 توسط شاه در کشور اجرایی شد.
وی خاطرنشان کرد: اینجا در واقع آغاز سقوط رژیم شاهنشاهی بود و شاه با ویژگیهایی نادرست شخصیتی که داشت، فرد آمادهای برای پادشاهی نبود در واقع وی ضعیفترین پادشاه ایران بود.
صادقی نسب تأکید کرد: شاه عمیقاً وابستگی شدیدی به آمریکا و انگلستان داشت این وابستگی به حدی بود که زمانی که میخواست فردی را از جبهه ملی به نخستوزیری انتخاب کند به سراغ دکتر صدیقی رفت و ایشان با شاه ملاقات کرد و شروطی را گذاشت که از اصلیترین شروطش عدم دخالت شاه در امور مملکت، تبدیل جایگاه شاه به یک جایگاه سمبلیک و ماندن شاه در کشور بود.
شاه هیچ علاقهای به ماندن در کشور نداشت
وی ابراز داشت: در مقابل خود شاه هیچ علاقهای به ماندن در کشور نداشت و مرتباً به دنبال بهانهای تا از ایران برود.
صادقی نسب تأکید کرد: در این میان موضوع بختیار مطرح شد و برخلاف دکتر صدیقی، بختیار جزو شروطش این بود که شاه از کشور خارج شود.
وی ادامه داد: کار به جایی رسیده بود حتی موضوعاتی که در شبکههای تلویزیونی آمریکا نیز به آن پرداخته میشد در شاه تأثیر داشت بهعنوانمثال وقتی در شبکه CBS کارشناس برنامه میگوید که شاه بهتر است از ایران خارج شود و این صحبت وی به گوش شاه میرسد، وی را برای خروج از کشور مصمم میکند.
کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: این اوج بیعرضگی یک حکمران است که حتی صحبتهای یک شبکه خارجی نیز برای وی حجت میشود.
وی بیان داشت: وابستگیهای شدید وی به بیگانگان بسیار چشمگیر بود بهطوریکه همواره سفیر آمریکا با وی دیدار میکرد و فرامین کشورش را به شاه انتقال میداد.
صادقی نسب ادامه داد: در واقع سلطه و دخالت بیگانگان در کشور مسئلهای جدیدی نیست آنها بهصورت علنی این را نمیگویند؛ بلکه این ما هستیم که با بیعرضگیها و ضعفهای شخصیتی خودمان از آنها پیروی میکنیم
شاه به دلیل ضعفهای عمیق شخصیتی تبدیل به یک بلهقربانگو شده بود
وی ابراز داشت: شاه به دلیل ضعفهای عمیق شخصیتی که داشت در اواخر تبدیل به یک بلهقربانگو به آمریکا و غربیها تبدیل شده بود و این موضوعی بود که مردم بهخوبی از آن آگاه بودند.
صادقی نسب بیان داشت: موضوع بعدی عدم توجه شاه به نظر مخالفان و بهرهگیری از افراد چاپلوس در نظام مدیریتی کشور بود.
وی افزود: بعد از کودتای 28 مرداد اساساً نظر مخالف را برنمیتابید و افراد شایستهای که اهل کارکردن بودند را نمیپذیرفت به دلیل این که این خود را از این افراد کمتر میدید.
چاپلوسی و تملقگویی برای شاه بسیار مهم بود
این استاد دانشگاه گفت: موضوع چاپلوسی و تملقگویی برای شاه بسیار مهم بود و حرفهایی بود که بهمرور بیشتر و بیشتر شد؛ چون که برای شاه این القاب مهم بود.
وی ادامه داد: در چنین سیستمی شاهد فساد گسترده بودیم و در همه ارکان کشور وجود داشت بهعنوانمثال حضور دلالهای مرتبط با دربار در خریدهای نظامی بسیار پررنگ بود تا جایی که اعتراض طوفانیان که در آن زمان مسئول اینگونه خریدها بود هم بلند شده بود. در جشنهای 2 هزار و ۵۰۰ساله به اذعان صریح شجاع الدین شفا بالغ بر 400 میلیون دلار هزینه میشد و این فسادها قطعاً در جامعه به فاصله طبقاتی منجر میشد.
وی خاطرنشان کرد: یک اصلی که در تصمیمگیریهای شاه وجود داشت این بود که مردم بیسواد هستند و بایستی تصمیمها بر آنها دیکته شود.
کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: پدیده انقلاب اسلامی نشان داد که مردم چقدر میفهمند و شعور و درک اتفاقاتی که در کشور رخ میداد را داشتند و میفهمیدند چه خیانتهایی را شاه در کشور انجام میدهد.
اشتباه بزرگ شاه این بود که مردم را نفهم عنوان میکرد
وی بیان داشت: اشتباه بزرگ شاه این بود که مردم را نفهم عنوان میکرد که امروزه هم در برخی مواقع برخی از افراد اینگونه فکر میکنند که جای سؤال دارد.
صادقی نسب ابراز داشت: در همه کشورهای توسعهیافته که نگاه کنیم از روز اول توانایی اداره کشورشان را که نداشتند؛ بلکه تمرین مردمسالاری و دموکراسی است که مردم را با حقوق شهروندی آشنا کرده و آنها را فعالتر کرده است و کشورها این راه را رفتهاند.
وی بیان داشت: این حرف که مردم نمیفهمند در قلب حکومت شاهنشاهی وجود داشت که از خودکامگی و دیکتاتوری وی ناشی میشد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: همه اینها در برابر یک رهبری قدرتمند که حضرت امام خمینی (ره) در رأس آن قرار داشت زانو زد و در نهایت شاه از کشور فراری شد.
وی خاطرنشان کرد: انشا الله از تاریخ این کشور دست بگیریم و مراقبت کنیم و خطای گذشتگان را تکرار نکنیم و بدانیم این انقلاب یک نعمتی بزرگی است که به ما داده شده است و اگر لیاقت آن را نداشته باشیم از ما گرفته خواهد شد.
خبرنگار: عباسعلی محمدی مطلع
انتهای پیام/110
وی ادامه داد: شاه از ابتدای روی کار آمدن تا 26 دیماه 5 بار برنامه خروج از کشور داشت که دو بار آن اجرایی شد که یکبار در کودتای 28 مرداد رخ داد و دیگری در خروج نهایی خودش در دیماه 57 بود.
صادقی نسب افزود: محمدرضا شاه به دلیل ضعف اراده و عدم قاطعیت در تصمیمگیری تنها راهحلش برای مقابله با مشکلات نادیدهگرفتن آنها یا کمکگرفتن از خارجیها بود بهطوریکه زمانهایی که مشکلات بیشتر میشد از کشور فرار میکرد.
وی ادامه داد: برای بررسی علل فرار شاه باید به بررسی تحولاتی بپردازیم که در کودتای 28 مرداد و بعد از آن رخ داد درست زمانی که شاه تصمیم گرفت بهجای سلطنتکردن حکومت کند.
شاه تمام اصول مشروطه را زیر پا گذاشت
این استاد دانشگاه افزود: شاه تمام اصول مشروطه را زیر پا گذاشت و در تمام شئون و امور کشور دخالت کرد، عدم برگزاری انتخابات آزاد و بر روی کار آمدن نخستوزیرهای دستنشانده و وزرای بیاختیار از جمله اقداماتی بود که بعد از کودتای 28 توسط شاه در کشور اجرایی شد.
وی خاطرنشان کرد: اینجا در واقع آغاز سقوط رژیم شاهنشاهی بود و شاه با ویژگیهایی نادرست شخصیتی که داشت، فرد آمادهای برای پادشاهی نبود در واقع وی ضعیفترین پادشاه ایران بود.
صادقی نسب تأکید کرد: شاه عمیقاً وابستگی شدیدی به آمریکا و انگلستان داشت این وابستگی به حدی بود که زمانی که میخواست فردی را از جبهه ملی به نخستوزیری انتخاب کند به سراغ دکتر صدیقی رفت و ایشان با شاه ملاقات کرد و شروطی را گذاشت که از اصلیترین شروطش عدم دخالت شاه در امور مملکت، تبدیل جایگاه شاه به یک جایگاه سمبلیک و ماندن شاه در کشور بود.
شاه هیچ علاقهای به ماندن در کشور نداشت
وی ابراز داشت: در مقابل خود شاه هیچ علاقهای به ماندن در کشور نداشت و مرتباً به دنبال بهانهای تا از ایران برود.
صادقی نسب تأکید کرد: در این میان موضوع بختیار مطرح شد و برخلاف دکتر صدیقی، بختیار جزو شروطش این بود که شاه از کشور خارج شود.
وی ادامه داد: کار به جایی رسیده بود حتی موضوعاتی که در شبکههای تلویزیونی آمریکا نیز به آن پرداخته میشد در شاه تأثیر داشت بهعنوانمثال وقتی در شبکه CBS کارشناس برنامه میگوید که شاه بهتر است از ایران خارج شود و این صحبت وی به گوش شاه میرسد، وی را برای خروج از کشور مصمم میکند.
کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: این اوج بیعرضگی یک حکمران است که حتی صحبتهای یک شبکه خارجی نیز برای وی حجت میشود.
وی بیان داشت: وابستگیهای شدید وی به بیگانگان بسیار چشمگیر بود بهطوریکه همواره سفیر آمریکا با وی دیدار میکرد و فرامین کشورش را به شاه انتقال میداد.
صادقی نسب ادامه داد: در واقع سلطه و دخالت بیگانگان در کشور مسئلهای جدیدی نیست آنها بهصورت علنی این را نمیگویند؛ بلکه این ما هستیم که با بیعرضگیها و ضعفهای شخصیتی خودمان از آنها پیروی میکنیم
شاه به دلیل ضعفهای عمیق شخصیتی تبدیل به یک بلهقربانگو شده بود
وی ابراز داشت: شاه به دلیل ضعفهای عمیق شخصیتی که داشت در اواخر تبدیل به یک بلهقربانگو به آمریکا و غربیها تبدیل شده بود و این موضوعی بود که مردم بهخوبی از آن آگاه بودند.
صادقی نسب بیان داشت: موضوع بعدی عدم توجه شاه به نظر مخالفان و بهرهگیری از افراد چاپلوس در نظام مدیریتی کشور بود.
وی افزود: بعد از کودتای 28 مرداد اساساً نظر مخالف را برنمیتابید و افراد شایستهای که اهل کارکردن بودند را نمیپذیرفت به دلیل این که این خود را از این افراد کمتر میدید.
چاپلوسی و تملقگویی برای شاه بسیار مهم بود
این استاد دانشگاه گفت: موضوع چاپلوسی و تملقگویی برای شاه بسیار مهم بود و حرفهایی بود که بهمرور بیشتر و بیشتر شد؛ چون که برای شاه این القاب مهم بود.
وی ادامه داد: در چنین سیستمی شاهد فساد گسترده بودیم و در همه ارکان کشور وجود داشت بهعنوانمثال حضور دلالهای مرتبط با دربار در خریدهای نظامی بسیار پررنگ بود تا جایی که اعتراض طوفانیان که در آن زمان مسئول اینگونه خریدها بود هم بلند شده بود. در جشنهای 2 هزار و ۵۰۰ساله به اذعان صریح شجاع الدین شفا بالغ بر 400 میلیون دلار هزینه میشد و این فسادها قطعاً در جامعه به فاصله طبقاتی منجر میشد.
وی خاطرنشان کرد: یک اصلی که در تصمیمگیریهای شاه وجود داشت این بود که مردم بیسواد هستند و بایستی تصمیمها بر آنها دیکته شود.
کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: پدیده انقلاب اسلامی نشان داد که مردم چقدر میفهمند و شعور و درک اتفاقاتی که در کشور رخ میداد را داشتند و میفهمیدند چه خیانتهایی را شاه در کشور انجام میدهد.
اشتباه بزرگ شاه این بود که مردم را نفهم عنوان میکرد
وی بیان داشت: اشتباه بزرگ شاه این بود که مردم را نفهم عنوان میکرد که امروزه هم در برخی مواقع برخی از افراد اینگونه فکر میکنند که جای سؤال دارد.
صادقی نسب ابراز داشت: در همه کشورهای توسعهیافته که نگاه کنیم از روز اول توانایی اداره کشورشان را که نداشتند؛ بلکه تمرین مردمسالاری و دموکراسی است که مردم را با حقوق شهروندی آشنا کرده و آنها را فعالتر کرده است و کشورها این راه را رفتهاند.
وی بیان داشت: این حرف که مردم نمیفهمند در قلب حکومت شاهنشاهی وجود داشت که از خودکامگی و دیکتاتوری وی ناشی میشد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: همه اینها در برابر یک رهبری قدرتمند که حضرت امام خمینی (ره) در رأس آن قرار داشت زانو زد و در نهایت شاه از کشور فراری شد.
وی خاطرنشان کرد: انشا الله از تاریخ این کشور دست بگیریم و مراقبت کنیم و خطای گذشتگان را تکرار نکنیم و بدانیم این انقلاب یک نعمتی بزرگی است که به ما داده شده است و اگر لیاقت آن را نداشته باشیم از ما گرفته خواهد شد.
خبرنگار: عباسعلی محمدی مطلع
انتهای پیام/110
نظرات شما