مرحوم هاشمی میگفت جلسه جامعه در دفتر من برگزار شود شرکت میکنم/ اصلاحطلبان توان نافرمانی مدنی ندارند
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه اصلاحطلبان آن توان را ندارند که مخالفت مدنی کنند چون مردم آگاه شدهاند و صواب و خطا را خوب میفهمند، گفت: در اصلاحطلبان افراد متدین انقلابی هم وجود دارد که در آن مرحله گول خوردند اما این مرحله کسی نمیتواند آنها را گول بزند.
وارد مصاحبه میشویم و درمورد جامعه روحانیت و تغییرات جدیدش صحبت میکنیم. به جایگاه این جامعه از پیش از انقلاب اشاره میکند و به تغییرات جدیدی که توسط حجتالاسلام پورمحمدی اعمال میشود اشاره میکند.
پیرامون مسائل مبتلا به فضای سیاسی و اجتماعی کشور صحبت میکند و به دستاوردهای انقلاب اسلامی میپردازد.
حجتالاسلام حسین ابراهیمی معتقد است که آقایان روحانی و هاشمی مواضعشان در سالهای اخیر تغییر کرد ولی در عین حال بر این باور است که روحانی اساسا نمی تواند غیراصولگرا باشد.
پیرامون اظهارات حجاریان مبنی بر نافرمانی مدنی نیز معتقد است که اصلاحات توان نافرمانی مدنی ندارد.
متن کامل مصاحبه حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و نماینده اسبق مردم بیرجند در مجلس شورای اسلامی با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس به شرح ذیل است:
*ساماندهی اولیه تظاهرات در تهران مربوط به جامعه روحانیت مبارز بود
فارس: شما عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز هستید. یک مروری به سابقه خود در جامعه روحانیت کرده و جایگاه این تشکل را در سپهر سیاسی کشور در شرایط کنونی تبیین کنید.
ابراهیمی: من از ابتدا عضو شورای مرکزی جامعه نبودم و در منطقه ۱۱ تهران فعالیت میکردم. ما در خیابان پیروزی در خدمت آقای امامی کاشانی، اکرمی، روحانی و... بودیم و همه علمای آن منطقه همچون آقای موحدی کرمانی فعال بودند. شروع تظاهرات هم از منطقه پیروزی شکل میگرفت و به میدان امام حسین(ع) میآمد و جمعیت در میدان امام حسین(ع) زیاد میشد. از همه جا میآمدند و به میدان انقلاب میرسیدند. در آنجا جمعیت موج میزد، لذا این کار را جامعه روحانیت سامان میداد. شهید محلاتی و دیگران به مناطق دستورالعمل میدادند و مناطقی آن موقع چهاردهگانه بود و امروز دهگانه شده است، برای تظاهرات فعالیت میکردند و مردم را از طریق معابر بسیج کرده و به میدان میآمدند. آن زمان افرادی مثل آیتالله شهید بهشتی، آیتالله خامنهای، آقای مطهری و سایر بزرگان همه عضو جامعه روحانیت بودند و میشود گفت ستونهای انقلاب اعضای جامعه بودند. چهرههای روشن و انقلابی و مورد تأیید حضرت امام(ره) همگی در جامعه روحانیت جمع شده بودند.
مسجد من مسجد امام حسن مجتبی(ع) در خیابان شهید محلاتی بود که ساختمانش را من ساختم. از در مسجد تظاهرات را شروع میکردیم؛ یعنی دو روحانی جوان داشتم که پشت اتوبوسی میرفتیم و اتوبوس هم چهار بلندگو داشت و از همان جلوی مسجد تا سهراه سلیمانیه که در آنجا جمعیت بیشتر میشد، تظاهرات را ادامه میدادیم. همافرهای نیروی هوایی آنجا به ما ملحق میشدند. اولین کارتی که پرسنل نیروی هوایی دادند، به من دادند. خودشان را معرفی کردند که ما انقلابی هستیم و به جمعیت تظاهرکنندگان ملحق شدند. برای اینکه زهر چشمی از اینها بگیرند، گارد شاه به پادگان نیروی هوایی حمله کرد؛ لذا ساماندهی همه راهپیماییهای تهران به وسیله جامعه روحانیت بود. چپ و راست نداشتند و همه چهرههای مهم نظام در جامعه روحانیت عضو بودند و همه تظاهرات را تا انقلاب سامان میدادند. انقلاب که شد، امام(ره) وقتی که خواستند به ایران تشریف بیاورند، یک ستاد در مدرسه رفاه تشکیل شد. مرحوم عسگر اولادی، مرحوم مفتح، باهنر، آقای خامنهای و... همه عضو آن ستاد بودند، لذا ما هم در مدرسه علوی که مدرسه دخترانه در خیابان ایران بود، ساکن بودیم. بعد از تشریففرمایی امام(ره)، ساماندهی کارها در مدرسه علوی انجام میشد تا اینکه مدارس شروع شد و آنجا را تخلیه کردیم و به مجلس شورای ملی سابق آمدم.
کمیته امداد دست من و آقای کروبی بود و آنجا با هم فعال بودیم. یک شیخ ترک هم کنار ما بود که فوت کرد. اول در مدرسه علوی زیرپله بودیم و بعد در ساختمان مجلس شورای ملی سابق مستقر شدیم. آن موقع متکدیان زیادی به کمیته امام(ره) مراجعه میکردند که واقعا ما هم در پاسخگویی به آنها مانده بودیم، هر چه داشتیم به آنها میدادیم، ولی امکانات و منابع محدود بود. هنوز سامانی پیدا نکرده بود که بگوییم منابعی را پیشبینی کرده بودند. آقای کروبی از صندوق مسجدش که پولی داشت، میآورد و خرج میشد. من در آنجا بودم که آیتالله مهدوی کنی به حکم امام(ره) رئیس کمیتههای انقلاب شد. ایشان پس از دریافت این مسئولیت من را به کمیته انقلاب فراخواند و به من گفت که در شهر شما آشوب شده است. بروید دو ـ سه روزه حل کنید و برگردید. حکمی هم به من داد که دوازدهمین حکم یا نامهای بود که شماره خورده بود. من به استان خراسان جنوبی رفتم و ماشینم را هم در کمیته امداد گذاشتم و از همانجا با قطار به مشهد رفتم و با بنز کرایه ۱۸۰ خود را به بیرجند رساندم. سه روز استقرار ما در بیرجند دو سال طول کشید. برای اصلاحات در آن منطقه مجبور به اقامت دوساله در آنجا شدم تا امنیت برقرار شد.
* اگر حزب جمهوری نبود، بنیصدر انقلاب را از بین برده بود
سپس به تهران آمدم و در کمیته مرکزی خدمت آیتالله مهدوی کنی بودم. بعد به دعوت آقای حقانی، نماینده امام(ره) در ارتش به ارتش رفتم. به ستاد پدافند هوایی رفتم و همه اینها زنجیرهای به هم پیوسته بود که من هیچگاه از سیاست فاصله نگیرم. افراد جامعه روحانیت فعال بودند، انتخابات قانون اساسی و رفراندوم برگزار شد و پشتوانه انقلاب حزب جمهوری اسلامی شد. پس از آن اعضای جامعه روحانیت مثل شهید بهشتی و آقای هاشمی به حزب جمهوری پیوستند. حزب جمهوری اسلامی هم خیلی کار کرد و اگر آن زمان حزب نبود، بنیصدر همه را خورده و انقلاب را از بین برده بود. آنچه مزاحم بنیصدر بود، حزب و جامعه روحانیت بود. جامعه روحانیت دچار اختلاف شد.
*ماجرای اختلاف در جامعه روحانیت مبارز
فارس: اختلاف بر سر چه؟
ابراهیمی: برخی اعضای شورای مرکزی طرفدار بنیصدر و برخی مخالفش شدند. ما علمای منطقه ۱۱ نامهای به جامعه روحانیت نوشتیم که ما به خاطر مواضعتان از شما فاصله میگیریم. آقای شهیدی، عبدالحمیدی و دیگران جمع شدیم و این نامه را امضا کردیم و به جامعه روحانیت و شهید بهشتی در حزب تحویل دادیم. شهید بهشتی از ما استقبال کرد و گفت به حزب بیایید. ما هر ۱۵ روز به همانجا که شهید بهشتی در آن شهید شد میرفتیم و آنجا ایشان هم انتقادات و پیشنهادات ما را می پذیرفت و هم راهنمایی میکرد که چه کنیم. این بیان متعلق به شهید بهشتی است که میگفت «آش خاله است، میخواهی بخور، نمیخواهی نخور» ایشان میگفت انقلاب مال ما است و باید تلاش کنیم. حتی درس خواندن برای کار کردن است و الان وقت کار است و بچسبید و انقلاب را حفظ کنید.
*امام گفت: «احمد مرا به هیچکس نمیفروشد»
ما حدود ۲۰ نفر بودیم که ۱۵ روز یکبار خدمت شهید بهشتی میرفتیم. یک بار یکی از اعضای جمع گفت که آقای بهشتی! ما میترسیم احمدآقا، امام(ره) را کانالیزه کرده باشد. آقای بهشتی با سعه صدر گفت من میروم و به امام(ره) میگویم. رفت و پیام ما را به امام(ره) رساند و جوابی که ایشان به شهید بهشتی داده بودند این بود که «احمد مرا به هیچ کس نمیفروشد». لذا این موضع حضرت امام(ره) ما را تکان داد و نسبت به حاج احمد خوشبین شدیم و بعد هم فهمیدیم، احمدآقا همین بود. یعنی امین حضرت امام(ره) بود و هرچه میگفت سخن ایشان بود و کم و زیاد نمیکرد.
جامعه روحانیت از آنجا دچار اختلاف شد که عدهای به بنیصدر و عدهای به حبیبی رأی دادند. جامعه مدرسین هم به حبیبی رأی داد.
فارس: موافقین بنی صدر چه کسانی بودند.
ابراهیمی: نمیخواهم اسم ببرم، بعضی از بزرگان بودند. برخی مرحوم شدند و برخی هنوز هستند. برخی هم شهید شدند. نه! اسمی از آنها نمیبرم.
فارس: بعد از اثبات شدن خیانت بنیصدر موضع این افراد برگشت؟
ابراهیمی: کاملاً. یک مرتبه جامعه به خیانت او پی برد و مواضع همهشان عوض شد، لذا جامعه روحانیت یکدست شد و پس از آن آیتالله مهدوی دبیر جامعه روحانیت شد و ایشان جامعه را خوب اداره کرد. طوری اداره کرد که هم چپ و هم راست، ایشان را به صداقت قبول داشتند. چون شخصیتی ارزشمند بود و میگفت حرف من با دیگران این است که من ۵۰ سال بعد را پیشبینی میکنم، اما دیگران نه. لذا پیشبینیهایش خوب بود. من از وقتی به مرکز امور مساجد رفتم، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت شدم و تابهحال هم عضو هستم. من در انتخابات تقریبا سنگ تمام میگذاشتم و طوری میشد که چند بار پشت سر هم نیروهای اصولگرا رأی میآوردند و عمدهاش هم از تهران بود. آقای محتشمی و دیگران در رسانهها به من حمله میکردند.
چون اعتنا نمیکردم نوشتههای اصلاح طلبان را جمع نکردم و الا زیاد به من اعتراض داشتند. من از طریق مساجد در این کار فعال بودم. جامعه روحانیت از آن وقت به بعد مراحلی طی کرد و مرحله اخر تغییر اساسنامه بود که الان تغییر کرده است. قبلا اساسنامه ای وجود داشت و این ساماندهی همان اساسنامه ای است که قبلا نوشته شده است.
*پیکره نداشتن جامعه روحانیت دلیل تغییر اساسنامه بود/به زودی مجمع جامعه روحانیت برگزار میشود
فارس: چه ضرورتی برای تغییر اساسنامه احساس شد؟
ابراهیمی: ما دیدیم جامعه پیکره ندارد. یعنی تعدادی از بزرگان جمع می شوند اما حامیان جامعه خیلی فعال نیستند لذا مثل قبل انقلاب دوباره شروع کردیم. چون قبل از انقلاب همه علمای بلاد را جامعه روحانیت هماهنگ می کرد و این تقریبا فراموش شده بود. در تهران موضع می گرفتند و آن هم موثر بود یا نبود همین بود ولی پس از تغییر اساسنامه سازوکاری نوشته شد و در جامعه رای آورد که جامعه روحانیت در سراسر کشور فراگیر شد و از هر استان عضو گرفت. تهران را به ده منطقه تقسیم کرد و هر منطقه شورایی دارد و به زودی هم مجمع جامعه روحانیت برگزار می شود.
مجمع که برگزار شد انتخاباتی دارد که پس از آن افرادی رای میاورند که عضو جامعه روحانیت می شوند نه شورای مرکزی. آیتالله موحدی کرمانی رئیس شورای مرکزی هستند و ثابت است. یعنی به آسانی کسی به شورا ورود پیدا نمی کند. مجمع تشکیل میشود و از هر استانی چند نفر میآیند و از بین خودشان با رای اعضا افراد به عنوان عضو جامعه روحانیت انتخاب می شوند و در سراسر کشور فعالیت می کنند و مسئولیت این کار را آقای پورمحمدی گرفته و تا اینجا خوب کارکرده است. یعنی وقت هم گذاشته است. ایشان هم در وزارت کشور،هم دادگستری و هم معاون اطلاعات بوده و خیلی می تواند کار کند.
*پورمحمدی دو تشکیلات در جامعه روحانیت درست کرده است
فارس: الان عنوان آقای پورمحمدی در جامعه روحانیت چیست؟
ابراهیمی: آقای پورمحمدی در جامعه روحانیت دو تشکیلات درست کرده است. یک تشکیلات شورای مرکزی است که بالاترین مقام تصمیم گیر است و هرکاری بخواهد انجام دهد باید در شورا تصویب و به ایشان ابلاغ و سپس اجرا شود. آقای پورمحمدی دبیر اجرایی جامعه روحانیت است.
فارس: همان مترادف با دبیرکل است؟
ابراهیمی: بله اسمش را دبیرکل گذاشته اند. چون می خواهد همه استانها را هماهنگ کند. البته عدهای اعتراض داشتند که دبیرکلی اسم رئیس شورا بوده است؛ ولی تقریبا این در جامعه روحانیت رای آورد و الان ایشان در جامعه مستقر است و خوب هم کار می کند و ساماندهی کرده که به زودی مجمع عمومی جامعه روحانیت را برگزار کند. جامعه مدرسین هم این کار را کرد و یک تشکیلات دیگری غیر از شورای مرکزی به وجود آورد که اینها عضو جامعه مدرسین هستند ولی نه عضو شورای تصمیم گیر. جامعه روحانیت هم تقریبا همین کار را کرد والان کار را انجام می دهند مجمع تشکیل می شود.
فارس: چرا آقای پورمحمدی در قامت دبیرکل هیچ موضعی نمیگیرند؟
ابراهیمی: چون هنوز ساماندهی نشده و کار عقب است. کارهایش پنهان است و هنوز گزارشی از کارهایش بیرون نداده و به وقتش آقای مصباحی مقدم مواضع را اعلام خواهد کرد.
*هاشمی میگفت اگر جلسه جامعه در دفتر من برگزار شود شرکت میکنم
فارس: در حوزه منشور گفتمانی جامعه روحانیت تکثر سلایق وجود دارد. مثلا آقای روحانی عضو جامعه روحانیت هستند ولی عمدتا مواضعشان با اکثر اعضای دیگر مغایر است. این فاصله مواضع نباید به گونهای تعریف شود؟
ابراهیمی: به هر حال آقایان روحانی و هاشمی اواخر مواضعشان تغییر کرد. لذا آیتالله یزدی گفتند هاشمی هاشمی گذشته نیست و روحانی هم روحانی گذشته نیست. نمیدانم مواضعشان تاکتیکی یا اعتقادی بود، اما با مواضع جامعه هماهنگی نداشت. آقای هاشمی تا آخرین لحظه میگفت اگر جلسه جامعه در دفتر من برگزار شود شرکت میکنم چون از نظر امنیتی میترسید جای دیگر برود. اما ایشان مواضعشان تا حدودی تغییر کرد و بیشتر به جریانات دیگر تمایل پیدا کرد و آقای روحانی هم همینطور شد. در مجلس دوم من با آقای روحانی در یک کمیسیون بودم. آن موقع به جای کمیسیون سیاست خارجه کمیسیون دفاعی بود. مواضع خیلی خوبی هم داشت.
*روحانی ذاتا نمیتواند غیر اصولگرا باشد
دور دوم مجلس آقای روحانی یکی از سخنرانهای قوی جامعه روحانیت مبارز بود. هرکجا صحبت میکرد مواضعش انقلابی بود ولی انتخابات اخیر به هر دلیلی مواضعشان مقداری تغییر کرد. ضمن اینکه ذاتا روحانی نمیتواند غیر اصولگرا باشد و همین الان هم اصلاح طلبان از او فاصله میگیرند و همه حرف هایی که به آقای روحانی نمیتوانند بزنند بار واعظی میکنند. میگویند واعظی چون با آقای ولایتی بوده، از وقتی رئیس دفتر رئیس جمهور شده مواضع آقای روحانی را به سمت اصولگرایان میبرد. حالا حرف و حدیث است که در آینده مواضع آقای روحانی چه خواهد شد. چون تا اینجا دولت یازدهم هرچه داشت اصلاح طلب بودند و حالا وزرا را نمی شناسم ولی اکثریت وزرا مواضع حادی نسبت به جریانها ندارند.
مثلا وزیر نیرو و وزیر کشاورزی کار خودشان را میکنند و کاری به مواضع و مساوئل سیاسی ندارند و اینها آدمهای سالمی هستند و خدمت به مردم می کنند. با این حال عدهای از الان برای آینده کار سیاسی میکنند.
فارس: مثلا آقای جهانگیری.
ابراهیمی: آقای جهانگیری گاهی علیه آقای روحانی موضع میگیرد. یاآقای جهرمی تمهید برای آینده دارد و کارهایی می کند. گاها اینها مشخص می شوند که سیاسی اند ولی عمدتا الان دنبال کارند چون کار نکنند انقلاب آسیب می بیند. آقای روحانی هم الان مواضع خدمت دارد اگر بتواند. ولی در این چند سال فرصت ها رات به سوی غرب برد و غرب هم پاسخ نداد. مثلا اروپا مثل آمریکا عمل می کند و امروز و فردا می کند و کاری برای ایران نمیکند. الان مواضع روحانی خوب شده که سمت آسیا رفته است که این هم راهنمایی رهبر معظم انقلاب است. از همان اول می گفتند با کشورهای همسایه کار کنید چون آمریکا قابل اعتماد نیست. اما در مرحلهای به جایی رسیده بود که میگفتند اینها میخواستند مشکلات را حل کنند ولی آقا اجازه نمیدهد.
فارس: درمورد این تغییرات در جامعه روحانیت، پس هدف این است که نقش محوری که جامعه قبل انقلاب داشت بعد انقلاب هم بازگردد؟
ابراهیمی: اگر ساماندهی فعلی به نتیجه برسد معتقدم جامعه روحانیت هم فراگیر شده و هم همه علما را به کار گرفته است. اگر این بشود نظر جامعه روحانیت می شود در کشور تعیین کننده باشد.
*بعضیها به طلاب گفته اند فقط درس بخوانید و در سیاست دخالت نکنید
فارس: رهبر انقلاب اخیرا در اظهاراتی درمورد تلاش عدهای برای خارج شدن قم از محوریت هشدار دادند. این هشدار از چه جنبهای است؟
ابراهیمی: رهبر انقلاب متوجهاند که افرادی نفوذی در حوزه علمیه نفوذ پیدا میکنند و جریاناتی در قم گاهی با عنوان زهد و تقوای دروغین و گاهی با نامهای دیگر فعالیت میکنند و حتی آثار وهابیت هم در حوزه دیده شده است. بعضیها به طلاب توصیه کردهاند که فقط درس بخوانید. این از گذشته هم بین برخی علما اینگونه بوده که میگفتند در سیاست دخالت نکنید ولی نظر آقا این است که حوزه بدون سیاست به درد نمیخورد. امام(ره) گفت حفظ نظام از اوجب واجبات است چون اگر نظام باشد روزه، نماز، خمس و زکات داریم. واقعا اگر مسئولین به مواضع رهبری عمل کنند انقلاب هیچ آسیبی نمیبیند و این در حالی است که اجتهاد در برابر نص غلط است. اگر دقیق عمل کنند، آمریکا به زانو درمیآید کما اینکه تاکنون مواضع رهبری آمریکا را به زانو درآورده است چون کارشناسانه، حکیمانه و محققانه است.
*اصلاح طلبان توان نافرمانی مدنی ندارند/انقلابیهای اصلاح طلب دیگر گول نمیخورند
فارس: به انتخابات مجلس سال آینده هم اشارهای داشته باشیم. گهگداری اصلاحطلبان از انتخابات آزاد و نبود نظارت استصوابی سخن میگویند و اخیرا هم آقای حجاریان گفته که انتخابات به این شکل گدایی رای است و ممکن است فضا به نافرمانی مدنی بیانجامد. تحلیل شما از این اظهارات چیست؟
ابراهیمی: الان اصلاح طلبان آن توان را ندارند که مخالفت مدنی کنند چون مردم آگاه شدند و صواب و خطا را خوب میفهمند. آن زمان که این اتفاق افتاد میرحسین موسوی سابقه بدی نداشت و در زمان نخست وزیری من با او رفت و آمد داشتم و آقا هم او را دوست داشتند؛ اما عملکردشان در سال88 نشان داد که اینها در دامن غربی ها مانور میدادند. فکر نمیکنم حرف حجاریان به نتیجه برسد. بنظرم اصل انقلاب برای اصلاح طلبان مطرح نیست؛ کمااینکه در فتنه 88 آقا تعبیر کردند که انقلاب را تا لب پرتگاه بردند. یعنی اینها از اینکه انقلاب شکست بخورد و از غرب یارگیری کنند بدشان نمیآید. کمااینکه همه فراریهایی که در غرب علیه انقلاب صحبت میکنند، از دولت اصلاحاتند. البته در اصلاح طلبان آدمهای خوب متدین انقلابی هم وجود دارد که در آن مرحله گول خوردند اما این مرحله فکر نمیکنم کسی بتواند آنها را گول بزند. البته اعلان خطر آقا همیشه باید مدنظر باشد و پیشبینیهای لازم را بکنیم که این اتفاق نیافتد. اگر بتوانند معیشت مردم را تاحدودی حل کنند این اتفاق به هیچ وجه پیش نمیآید.
*اگر معیشت جامعه حل نشود ممکن است کشور به ناآرامی کشیده شود
فارس: عده ای تحلیل میکنند که فتنه احتمالی98 بر پایه معیشت باشد و جریاناتی عمدا فضایی را مهیا میکنند که مشکلات اقتصادی ایجاد و منتج به ناآرامی شود.
ابراهیمی: این قطعا هست و باید تلاش شود. خوشبختانه جلسات سران سه قوه که با راهنمایی رهبری تشکیل شد، باعث میشود که تا آن موقع وضع مردم طوری سامان یابد که مشکلاتشان حل شود. اگر معیشت جامعه حل نشود ممکن است خود به خود کشور به ناآرامی کشیده شود. در جامعه عده ای هستند که خیلی برایشان سخت میگذرد و نباید نادیده گرفت. من چند روز قبل سمت رسالت رفتم دیدم جمعیتی در پارک درون صف است. گفتم چه خبر است؟ گفتند: «گوشت توزیع میکنند». این خیلی بد است. یعنی به هرطریق ممکن باید مشکل معیشتی مردم را حل کنند که اگر حل شود مشکلی پیش نمیآید.
*به کارهای ارزشمند انقلاب پرداخته نمیشود
فرمایش آیتالله یزدی درست است که در انقلاب به اندازه 400سال قبل انقلاب کار شده است. مجموعه کارهایی که در راستای رشد و ارتقای امنیتی، اقتصادی و ساز وکارهای جدید به ویژه درحوزه میدان دادن به جوانان انجام شد،کارهای بزرگی است ولی از اشکالات ما این است که خیلی به کارهای ارزشمند انقلاب پرداخته نمیشود که اگر نشان دهندمردم بیشتر متوجه دستاوردها و عظمت انقلاب میشوند. همهاش آیه یاس میخوانند و طوری شده که کارمندان دولت که باید حامی دولت باشند،علیه دولت حرف میزنند. کسی به ادارات ما و مخصوصا شهرداریها رجوع می کند به سختی می تواند مشکل خود را حل کند. هشدار رهبری بجاست و همیشه باید پیشبینی آینده را بکند.
فارس: بسیار ممنون بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
ابراهیمی: ممنون. موفق باشید.
انتهای پیام/
نظرات شما