امام جمعه کهک:
خشونت و ترور دو عنصر جدایی ناپذیر منافقین است
امام جمعه کهک با اشاره به جنایت های منافقین در طی دهه های اخیر گفت: خشونت و ترور دو عنصر جدایی ناپذیر منافقین است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، 28 خردادماه سالروز جنایات منافقین علیه کشورمان است، ترورها و عملیات های کوری که این گروهک مزدور علیه مردم کشورمان انجام داده است از همین رو پای صحبتهای حجتالاسلام محسن صبوری فیروزآبادی امامجمعه کهک نشستیم که در ادامه میآید.
1. جنایتهایی که منافقین علیه کشور و انقلاب کردند را بفرمایید
در واقع خشونت و ترور دو عنصر جداییناپذیر سازمان مجاهدین خلق است که این دو عنصر نتیجه تفکرات التقاطی این گروهک منحرف است. این رفتارهای خشن را میتوان در کارنامه این گروهک در دوران مبارزه با رژیم طاغوت نیز مشاهده نمود؛ از جمله اقدامات آنها در این دوران میتوان به ترور چند افسر نظامی آمریکایی و نیز چند کارمند شرکت راکول اینترنشنال اشاره کرد. در آن دوران اعضای سازمان مجاهدین به شرکتهای پپسیکولا، جنرال موتورز، شرکت نفتی شل پان امریکن نیز حمله کردند. از دیگر اقدامات این سازمان در دوران طاغوت باید به انجام یک عملیات هواپیماربایی در مسیر دوبی به تهران و انتقال هواپیما به عراق اشاره نمود که می توان آن را اولین اقدام نظامی سازمان و شاید مشهورترین آن دانست. دیگر اقدام جدی سازمان تلاش برای برهم زدن جشن های 2500 ساله بود که به خاطر ناپختگی اعضا، یکی از آنان برای تهیه اسلحه با یکی از عناصر مخفی ساواک تماس گرفته بود و همین هم باعث دستگیری گسترده نیروهای سازمان در سال 1350 شد و ساواک بزرگ ترین ضربه را از این طریق به سازمان وارد کرد.
همین مشی مسلحانه در کنار گرایش های فکری التقاطی باعث شد تا حرکت و ایدئولوژی سازمان مجاهدین مورد توجه و پذیرش حضرت امام (ره) قرار نگیرد. و لذا ایشان در برابر تقضای برخی افراد مبنی بر حمایت ایشان از افراد سازمان مجاهدین فرمودند: «من مبارزه ای را که کمونیست می کند، قبول ندارم. من از جریان فکری منحرف حمایت نمی کنم». خدمت ایشان گفته شد: آقا از کجا می دانید؟ به شما گزارش بد داده اند. امام در حالی که به کتابی روی میز اشاره می کردند، فرمودند: «گزارش بد کدام است. مگر این کتاب را شما برای من نیاورده اید؟ این کتاب به غیر از آن کلمه "بنام خدا"، بقیه اش همه مبانی "مائو" است. شما نمی فهمید، این افکار التقاطی است که این ها کار ما را عقب انداختند، نهضت را عقب انداختند».
و اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با روشنتر شدن برخی مواضع و اقدامات تروریستی این سازمان، رفته رقته انحراف آنها برای عموم انقلابیون و مردم هم روشن گردید و مسیر انحرافی که این گروهک انتخاب نموده بود به فرار از کشور و همدستی با صدام جنایتکار در طول دفاع مقدس ختم گردید. در واقع سازمان مجاهدین خلق از 30 خرداد سال 1360، حیات خود را در مبارزه مسلحانه با مردم ایران تعریف کرد و به ترور در سالهای ابتدای دهه شصت پرداخت که براساس آمارها بیش از 17 هزار نفر از شخصیتهای سیاسی و مردم عادی به دست عوامل این گروه به شهادت رسیدند.
اوج جنایتهای این سازمان شیطانی علیه مردم مظلوم ایران را می توان در انتهای جنگ تحمیلی و وقایع پیش از عملیات مرصاد مشاهده نمود. به عنوان نمونه نیروهای منافقین پس از اشغال مناطقی از استان کرمانشاه مردم عادی شهر را در سه راهی اسلامآباد غرب که در حال خروج از شهر بودند در شب به واسطه چراغ نورافکن شناسایی میکردند و بعد به رگبار میبستند. آنها حدود 18 نفر از نیروهای نانوایی که برای رزمندگان اسلام نان پخت میکردند و یکی از آنها هم کرولال بود در گونیهای دربسته گذاشتند و سپس آنها را از سقف سوله نانوایی آویزان کردند و به رگبار بستند و همگی را به شهادت رساندند. منافقین در حرکتی دیوانهوار و با نهایت بیرحمی، بیماران بستری در بیمارستان اسلامآباد غرب را به رگبار بستند و سپس آنها را به آتش کشیدند. نوشین شریفی کودک سه ساله اهل اسلامآباد غرب، خردسالترین شهید جنایتهای منافقین در سال 1367 است که در تهاجم منافقان در روز سوم مرداد بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش به شهادت رسید. اوج رذالت منافقین در ترور زنان و کودکان بیدفاع بود. 20 تن از شهدایی که توسط منافقین در سال 1367 به شهادت رسیدند از زنان و کودکان بودهاند. تعدادی از مردم محلی شهر نیز بهدلیل عدم همکاری با منافقان، اعدام شده بودند. اعضای سازمان در جریان این عملیات دستور داشتند هر جنبندهای را هدف قرار دهند و در مسیر خود حتی مزارع کشاورزی را به آتش کشیدند.
البته در نهایت با رشادتهای رزمندگان اسلام در عملیات افتخارآفرین مرصاد و با فرماندهی قهرمانانه شهید صیاد شیرازی، این فتنه منافقین کوردل نیز دفع گردیده و آنها که رویای فتح دو روزه تهران را در سر می پرورانیدند، با تلفات سنگین مجبور به فرار و عقب نشینی شدند.
2.حمایتی که الان کشورهای غربی از منافقین می کنند ایا چهره دو روی آن ها و شعار عوام فریبانه آن ها در این زمینه مبارزه با تروریسم را مشخص نمی کند؟
در طول این سالها کشورهای غربی به ویژه آمریکایی ها تلاش نموده اند تا به هر نحو ممکن از سازمان تروریستی مجاهدین خلق حمایت کنند تا بتوانند به گمان خود از ظرفیت آنها در تقابل با جمهوری اسلامی استفاده کنند.
پس از سقوط صدام آمریکایی ها تمام تلاش خود را برای باقی ماندن منافقین در عراق کردند و همین مساله باعث شد تا علیرغم خواست عمومی مردم و مسئولان عراقی روند اخراج آنها از عراق تا چند سال به تعویق بیافتد. نفرت مردم مظلوم عراق از سازمان مجاهدین به ماجراهای زمستان 1369 در سرکوب قیام شعبانیه مردم عراق و همچنین عملیات انفال علیه کردهای شمال عراق باز می گردد که این سرکوبها منجر به مرگ هزاران شهروند عراقی شد.
هنگامی که خروج منافقین از عراق ناگزیر گردید، باز هم آمریکایی ها برای اسکان آنها به تکاپو افتادند و نهایتا کشور آلبانی را برای پناه دادن آنها متقاعد نمودند. آلبانی که سالیان سال در سلطه و هژمونی قدرت سوسیالیستی بلوک شرق (اتحادیه جماهیر شوروی سابق) به سر برده بود، اکنون دچار مشکلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و زیربنایی بود و نیاز مبرم به پیوستن همه جانبه به اتحادیه اروپا برای سرعت بخشیدن به رشد و رونق اقتصادی خود داشت. بنابر این با پذیرش پیشنهاد امریکا سعی می کرد تا از نفوذ این کشور برای پیوستن به اتحادیه اروپا بهره مند شود.
اتحادیه اروپا نیز علیرغم نقش بازی کردن های اولیه در تقابل ظاهری با منافقین، نهایتا باطن ددمنشانه خود در برابر ملت ایران را نشان داد. این اتحادیه ابتدا در13 اردیبهشت 1381 سازمان موسوم به مجاهدین خلق را گروهی تروریستی اعلام کرد. اما و بعد از چند سال، حرفش را پس گرفت و نام آنان را از فهرست سازمانهای تروریستی پاک کرد.
این سیاستهای خطرناک و مزورانه باعث شده تا در غرب نیز برخی سیاست مداران و رسانه ها از حمایتهای کشورهای غربی از این گروهک ضد بشری انتقاد نمایند؛ یک زمانی «کلر دالی» عضو ایرلندی پارلمان اروپا در یک سخنرانی در صحن این مجلس از سیاست های کشورهای غربی در منطقه غرب آسیا و همچنین حمایت کشورهای غربی از گروهک تروریستی منافقین انتقاد کرد. در وقتی دیگر هم روزنامه سوئیسی "نویه زوریخه سایتونگ" در مطلبی به حمایتهای آمریکا از گروهک تروریستی منافقین برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران انتقاد وارد کرده و نوشت: سیاستمداران مهم در دولت آمریکا از سازمان مجاهدین خلق به عنوان جایگزین دموکراتیکی برای نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت میکنند. منتقدان این را به عنوان یک راه غلط خطرناک ارزیابی میکنند.
در هر صورت سیاستهای دوگانه آمریکا و غرب در حمایت از این سازمان تروریستی نشان دهنده عدم صداقت آنها در مبارزه حقیقی با تروریسم و تقسیم ترویسم در زوایه دید آنها به تروریسم خوب و تروریسم بد است..
انتهای پیام/110
1. جنایتهایی که منافقین علیه کشور و انقلاب کردند را بفرمایید
در واقع خشونت و ترور دو عنصر جداییناپذیر سازمان مجاهدین خلق است که این دو عنصر نتیجه تفکرات التقاطی این گروهک منحرف است. این رفتارهای خشن را میتوان در کارنامه این گروهک در دوران مبارزه با رژیم طاغوت نیز مشاهده نمود؛ از جمله اقدامات آنها در این دوران میتوان به ترور چند افسر نظامی آمریکایی و نیز چند کارمند شرکت راکول اینترنشنال اشاره کرد. در آن دوران اعضای سازمان مجاهدین به شرکتهای پپسیکولا، جنرال موتورز، شرکت نفتی شل پان امریکن نیز حمله کردند. از دیگر اقدامات این سازمان در دوران طاغوت باید به انجام یک عملیات هواپیماربایی در مسیر دوبی به تهران و انتقال هواپیما به عراق اشاره نمود که می توان آن را اولین اقدام نظامی سازمان و شاید مشهورترین آن دانست. دیگر اقدام جدی سازمان تلاش برای برهم زدن جشن های 2500 ساله بود که به خاطر ناپختگی اعضا، یکی از آنان برای تهیه اسلحه با یکی از عناصر مخفی ساواک تماس گرفته بود و همین هم باعث دستگیری گسترده نیروهای سازمان در سال 1350 شد و ساواک بزرگ ترین ضربه را از این طریق به سازمان وارد کرد.
همین مشی مسلحانه در کنار گرایش های فکری التقاطی باعث شد تا حرکت و ایدئولوژی سازمان مجاهدین مورد توجه و پذیرش حضرت امام (ره) قرار نگیرد. و لذا ایشان در برابر تقضای برخی افراد مبنی بر حمایت ایشان از افراد سازمان مجاهدین فرمودند: «من مبارزه ای را که کمونیست می کند، قبول ندارم. من از جریان فکری منحرف حمایت نمی کنم». خدمت ایشان گفته شد: آقا از کجا می دانید؟ به شما گزارش بد داده اند. امام در حالی که به کتابی روی میز اشاره می کردند، فرمودند: «گزارش بد کدام است. مگر این کتاب را شما برای من نیاورده اید؟ این کتاب به غیر از آن کلمه "بنام خدا"، بقیه اش همه مبانی "مائو" است. شما نمی فهمید، این افکار التقاطی است که این ها کار ما را عقب انداختند، نهضت را عقب انداختند».
و اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با روشنتر شدن برخی مواضع و اقدامات تروریستی این سازمان، رفته رقته انحراف آنها برای عموم انقلابیون و مردم هم روشن گردید و مسیر انحرافی که این گروهک انتخاب نموده بود به فرار از کشور و همدستی با صدام جنایتکار در طول دفاع مقدس ختم گردید. در واقع سازمان مجاهدین خلق از 30 خرداد سال 1360، حیات خود را در مبارزه مسلحانه با مردم ایران تعریف کرد و به ترور در سالهای ابتدای دهه شصت پرداخت که براساس آمارها بیش از 17 هزار نفر از شخصیتهای سیاسی و مردم عادی به دست عوامل این گروه به شهادت رسیدند.
اوج جنایتهای این سازمان شیطانی علیه مردم مظلوم ایران را می توان در انتهای جنگ تحمیلی و وقایع پیش از عملیات مرصاد مشاهده نمود. به عنوان نمونه نیروهای منافقین پس از اشغال مناطقی از استان کرمانشاه مردم عادی شهر را در سه راهی اسلامآباد غرب که در حال خروج از شهر بودند در شب به واسطه چراغ نورافکن شناسایی میکردند و بعد به رگبار میبستند. آنها حدود 18 نفر از نیروهای نانوایی که برای رزمندگان اسلام نان پخت میکردند و یکی از آنها هم کرولال بود در گونیهای دربسته گذاشتند و سپس آنها را از سقف سوله نانوایی آویزان کردند و به رگبار بستند و همگی را به شهادت رساندند. منافقین در حرکتی دیوانهوار و با نهایت بیرحمی، بیماران بستری در بیمارستان اسلامآباد غرب را به رگبار بستند و سپس آنها را به آتش کشیدند. نوشین شریفی کودک سه ساله اهل اسلامآباد غرب، خردسالترین شهید جنایتهای منافقین در سال 1367 است که در تهاجم منافقان در روز سوم مرداد بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش به شهادت رسید. اوج رذالت منافقین در ترور زنان و کودکان بیدفاع بود. 20 تن از شهدایی که توسط منافقین در سال 1367 به شهادت رسیدند از زنان و کودکان بودهاند. تعدادی از مردم محلی شهر نیز بهدلیل عدم همکاری با منافقان، اعدام شده بودند. اعضای سازمان در جریان این عملیات دستور داشتند هر جنبندهای را هدف قرار دهند و در مسیر خود حتی مزارع کشاورزی را به آتش کشیدند.
البته در نهایت با رشادتهای رزمندگان اسلام در عملیات افتخارآفرین مرصاد و با فرماندهی قهرمانانه شهید صیاد شیرازی، این فتنه منافقین کوردل نیز دفع گردیده و آنها که رویای فتح دو روزه تهران را در سر می پرورانیدند، با تلفات سنگین مجبور به فرار و عقب نشینی شدند.
2.حمایتی که الان کشورهای غربی از منافقین می کنند ایا چهره دو روی آن ها و شعار عوام فریبانه آن ها در این زمینه مبارزه با تروریسم را مشخص نمی کند؟
در طول این سالها کشورهای غربی به ویژه آمریکایی ها تلاش نموده اند تا به هر نحو ممکن از سازمان تروریستی مجاهدین خلق حمایت کنند تا بتوانند به گمان خود از ظرفیت آنها در تقابل با جمهوری اسلامی استفاده کنند.
پس از سقوط صدام آمریکایی ها تمام تلاش خود را برای باقی ماندن منافقین در عراق کردند و همین مساله باعث شد تا علیرغم خواست عمومی مردم و مسئولان عراقی روند اخراج آنها از عراق تا چند سال به تعویق بیافتد. نفرت مردم مظلوم عراق از سازمان مجاهدین به ماجراهای زمستان 1369 در سرکوب قیام شعبانیه مردم عراق و همچنین عملیات انفال علیه کردهای شمال عراق باز می گردد که این سرکوبها منجر به مرگ هزاران شهروند عراقی شد.
هنگامی که خروج منافقین از عراق ناگزیر گردید، باز هم آمریکایی ها برای اسکان آنها به تکاپو افتادند و نهایتا کشور آلبانی را برای پناه دادن آنها متقاعد نمودند. آلبانی که سالیان سال در سلطه و هژمونی قدرت سوسیالیستی بلوک شرق (اتحادیه جماهیر شوروی سابق) به سر برده بود، اکنون دچار مشکلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و زیربنایی بود و نیاز مبرم به پیوستن همه جانبه به اتحادیه اروپا برای سرعت بخشیدن به رشد و رونق اقتصادی خود داشت. بنابر این با پذیرش پیشنهاد امریکا سعی می کرد تا از نفوذ این کشور برای پیوستن به اتحادیه اروپا بهره مند شود.
اتحادیه اروپا نیز علیرغم نقش بازی کردن های اولیه در تقابل ظاهری با منافقین، نهایتا باطن ددمنشانه خود در برابر ملت ایران را نشان داد. این اتحادیه ابتدا در13 اردیبهشت 1381 سازمان موسوم به مجاهدین خلق را گروهی تروریستی اعلام کرد. اما و بعد از چند سال، حرفش را پس گرفت و نام آنان را از فهرست سازمانهای تروریستی پاک کرد.
این سیاستهای خطرناک و مزورانه باعث شده تا در غرب نیز برخی سیاست مداران و رسانه ها از حمایتهای کشورهای غربی از این گروهک ضد بشری انتقاد نمایند؛ یک زمانی «کلر دالی» عضو ایرلندی پارلمان اروپا در یک سخنرانی در صحن این مجلس از سیاست های کشورهای غربی در منطقه غرب آسیا و همچنین حمایت کشورهای غربی از گروهک تروریستی منافقین انتقاد کرد. در وقتی دیگر هم روزنامه سوئیسی "نویه زوریخه سایتونگ" در مطلبی به حمایتهای آمریکا از گروهک تروریستی منافقین برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران انتقاد وارد کرده و نوشت: سیاستمداران مهم در دولت آمریکا از سازمان مجاهدین خلق به عنوان جایگزین دموکراتیکی برای نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت میکنند. منتقدان این را به عنوان یک راه غلط خطرناک ارزیابی میکنند.
در هر صورت سیاستهای دوگانه آمریکا و غرب در حمایت از این سازمان تروریستی نشان دهنده عدم صداقت آنها در مبارزه حقیقی با تروریسم و تقسیم ترویسم در زوایه دید آنها به تروریسم خوب و تروریسم بد است..
انتهای پیام/110
نظرات شما